هزینه رهگیریهای اسرائیل؛ گزارش پایگاه تخصصی مهار تسلیحات درباره تبعات حملات ایران

بر اساس بودجه آژانس دفاع موشکی در سال مالی ۲۰۲۵، هر رهگیر تاد تقریباً ۷/۱۲ میلیون دلار هزینه دارد؛ یعنی حداقل ۳۹ رهگیر تاد، بالای ۴۹۵ میلیون دلار هزینه داشتهاند. این بودجه پیشبینی میکند که در سال مالی ۲۰۲۶، فقط ۳۲ رهگیر تاد ساخته خواهند شد؛ بنابراین در ۱۲ روز، بیش از یک سال تولید رهگیر، شلیک شدهاند.
پایگاه «Arms Control Wonk» با ترجمه حدودی «کارشناس مهار تسلیحات»، پایگاهی است که جفری لوییس، کارشناسِ برجسته روابط بینالملل و مهار تسلیحات از سال ۲۰۰۴ برای نوشتن دیدگاههای خود راهاندازی کرد. کمکم در طول سالیان، این پایگاه از جمله مراجع در این زمینه شد و کارشناسان و نویسندگان دیگری نیز در آن نوشتند. این پایگاه اخیراً و پس از آتشبس بین ایران و اسرائیل تلاش کرده گزارشی از روند فعالیت پدافند اسرائیل در مقابل پرتابههای ایرانی تنظیم کند.
به گزارش هممیهن، این مطلب به قلم سم لِیر، کارشناس و پژوهشگر حوزه منع گسترش تسلیحات نوشته شده است. این روایت البته تأکید میکند که امکان دسترسی کامل به اطلاعات در این زمینه در اسرائیل فراهم نیست، اما از روی دادههای موجود، میتوان به نتایجی درباره وضعیت سامانههای دفاعی رسید. ترجمه و تخلیصی از این گزارش را در ادامه میخوانید:
بعد از کارزار ۱۲ روزه بمباران اسرائیل در ایران، دو سؤال کلیدی وجود داشته است: خشاب رهگیرها در دفاعی موشکی اسرائیل چقدر عمیق است و اسرائیل تا چه مدت میتواند نرخ نسبتاً بالای رهگیری علیه حملات تلافیجویانه ایران را حفظ کند. آتشبسی که در ۲۳ ژوئن آغاز شد، شاید اهمیت فوری این سؤالات را کم کند، اما همچنین در بلندمدت مهم هستند، بهخصوص اگر آتشبس بشکند.
ما فکر میکنیم میتوانیم از ویدئوهای مربوط به حملات ایران استفاده کنیم تا استفاده از رهگیرها را رصد کنیم. این رویه دیدگاهی درباره این سؤالات به ما میدهد. بر اساس اطلاعاتی که بررسی کردهایم، حداقل ۳۴ رهگیر پیکان ۳.۹ رهگیر پیکان ۲ و ۳۹ رهگیر تاد در این کارزار ۱۲ روزه استفاده شدهاند. سامانه دفاع موشکی اسرائیل، همانند آوریل و اکتبر ۲۰۲۴، نرخ نسبتاً بالای رهگیری داشته است، گرچه عدد دقیق این نرخ در جای دیگری باید بررسی شود.
این سامانه از رهگیرهای دومرحلهای فراجوی پیکان ۳ استفاده میکند و رهگیرهای تکمرحلهای پیکان ۲ و استانر، درون جو، کار آن را کامل میکنند. بهعلاوه، ایالات متحده هم در رهگیری حملات ایران به اسرائیل کمک میکند. گزارشها حاکی است، نیروی دریایی ایالات متحده نقشآفرینی داشته و باقیماندههایی از رهگیرهای اسام۳ دیده شدهاند. یک باتری تاد ایالات متحده هم پس از حمله ایران در اکتبر ۲۰۲۴ در اسرائیل مستقر شد.
روز بیستم ژوئن، وال استریت ژورنال گزارش داد که ذخیره رهگیرهای اسرائیل، دیگر دارد کم میشود. این مسئله با انکار از سوی ارتش اسرائیل مواجه شد، اما دادههای دسترسی باز اندکی درباره میزان مصرف رهگیرها هست. این ابهام، شبیه همان چیزی است که در اکتبر وجود داشت وقتی نیروی دریایی صرفاً اعلام کرد «یک دوجین» رهگیر شلیک شده و «دستهای» موشک را رهگیری کرده. اسرائیلیها درباره میزان مصرف رهگیرهای خودشان دادهای ارائه نمیدادند و این جای تعجب هم نداشت.
منبع محدود دادهها
خوشبختانه، یک منبع کلیدی داده با دسترسی باز وجود دارد که به ما اجازه داده ارزیابی خودمان را از مصرف رهگیرها داشته باشیم. زید عبادی، عکاس اردنی، از محلی در حومه امان، از حملات موشکی تصویر میگیرد و در صفحه اینستاگرام خود ارسال میکند. ویدئویی که او از حمله اکتبر گرفت، در بسیاری از ویدئوهای تبلیغی ایرانیها استفاده شد و تصاویر قابلتوجهی است. خوانندگان را تشویق میکنم به ویدئوهای او سری بزنند.
در این ویدئوها، دوربین به سمت جنوب غربی و اسرائیل است و رهگیرهای دوربرد فراجوی را میگیرد که از بالای دوربین میروند تا بالای اردن اقدام به رهگیری کنند. بعد از اینکه رهگیرها از بالای سر میگذرند، موشکهای ایرانی میرسند و سامانههای کوتاهبردتر در مسیر این موشکها به سمت اهداف اسرائیلی با آنها درگیر میشوند.
ویدئوی اکتبر در تحلیل ما از آن حمله بسیار ارزشمند بود و ویدئوهای عبادی از زمان شروع جنگ در ۱۳ ژوئن، به همین شکل مفید بودهاند؛ اما تخمینهایی بر اساس ویدئوهای او میزنیم، کف میزان مصرف رهگیرها را مشخص میکنند. از آنجا که عبادی همه حملات موشکی ایران را از زمان شروع درگیری ثبت نکرده، قطعاً رهگیرهایی شلیک شدهاند که ما در این ویدئوها ندیدهایم. خلاصه اینکه این اعداد، کمینه میزان رهگیرهایی بودهاند که تا اینجای کار شلیک شدهاند و احتمالاً از ۱۳ ژوئن، تعداد بسیاری بیش از این هم شلیک شدهاند.
روشهای تشخیص رهگیرها
دو روش برای شناسایی این هست که کدام رهگیرها در این ویدئوها دارند استفاده میشوند. اولی استفاده از ویژگیهای رهگیرهاست. یک ویژگی ساده این است که آیا رهگیر یکمرحلهای است یا دومرحلهای. رهگیرهای پیکان ۳ را میشود از اینجا شناسایی کرد که تصاویر نشان میدهد، مرحله اول میسوزد و تمام میشود و جرقه مرحله دوم چند لحظه بعد میخورد.
ویژگی دیگر، زمان سوختن مرحله اول است. برخی از ویدئوهای عبادی، زمان را نشان میدهند، بنابراین میتوانیم حدود زمان سوخت یک رهگیر را بگیریم. بر اساس ویدئوهای آزمایش و استفاده عملیاتی که من دیدهام، مرحله اول پیکان ۳ لااقل حدود ۴۵ ثانیه میسوزد. از طرف دیگر، تاد، از روی ویدئوی درگیریاش با موشکی از حوثیها در ماه دسامبر، به نظر حدود ۱۵ تا ۱۷ ثانیه میسوزد.
این تا حدی نزدیک به پیکان ۲ است که حدود ۱۹ ثانیه میسوزد. البته هیچکدام از ویدئوهایی که من پیدا کردم، یک مرحله کامل سوختن را نشان نمیدهند. با این اوصاف، از روی مرحله و زمان سوختن میتوان بین تاد یا پیکان ۲ با پیکان سه تشخیص بدهیم، اما این ویژگیها برای جداکردن تاد و پیکان ۲ مفید نیستند.
روش دوم شناسایی رهگیرها، جغرافیایی است. با ترسیم مسیر و جهت، از روی محل ضبط ویدئوها در حومه امان به سمت محلهای مختلف شلیک رهگیر، میتوانید پایگاههای ضدبالستیک در جایجای اسرائیل را شناسایی کنید.
مشخصاً، این نقاط با شش پایگاه شلیک پیکان همخوان هستند: از جنوب به شمال: دیمونا، نواتیم، سدات میچا، پالماچیم، شمال تلآویو و این شمر و نیز با پایگاه تاد در مرکز اسرائیل. بسیاری از این پایگاههای ضدبالستیک در اکتبر هم فعال بودند، شامل نواتیم، سدات میچا، پالماچیم، شمال تلآویو و احتمالا این شمر. باتری تاد در اواخر اکتبر ۲۰۲۴ مستقر شد و در تصاویر گوگل ارت از دسامبر ۲۰۲۴ قابلرؤیت است.
پایگاه «پلنت لبز» هم تصویر خوبی در فوریه از آن گرفته است. فاصله جغرافیایی بین پایگاههای شلیک رهگیر به تشخیص بین شلیک تاد و پیکان ۲ کمک میکند. من فرض گرفتم که از محل باتری تاد فقط رهگیر تاد شلیک شده و از پایگاههای پیکان، فقط رهگیر پیکان. در تصاویر ماهوارهای از زمان شروع درگیری، غیر از شش پرتابگر تاد، هیچ پرتابگر دیگری قابلرؤیت نیست.
تخمین کف تعداد رهگیرها
از زمان آغاز کارزار اسرائیل تا زمان تنظیم این گزارش، عبادی ۶ ویدئو از حملات موشکی فرستاده است. دو ویدئوی مربوط به شب ۱۳-۱۴ ژوئن و از شبهای ۱۴-۱۵.۱۵-۱۶.۱۸-۱۹ و ۲۰-۲۱ هر کدام یکی.
با شمارش انواع مختلف رهگیرهای هر کدام از پایگاهها، تخمین اولیه استفاده از رهگیرها را حاصل میکنیم. تخمین من این است که لااقل، ۳۴ رهگیر پیکان ۳، حدود ۹ رهگیر پیکان ۲ و ۳۹ رهگیر تاد تا اینجا استفاده شدهاند. باز تأکید میکنم که احتمالاً رهگیرهای استفادهشده بسیار بیش از این بودهاند، چون همه حملات ایران در ویدئوها ثبت نشدهاند، اما این تخمینها، پایهای برای تحلیل بر اساس دادههای در معرض دسترسی باز ایجاد میکنند.
برای کمتر از دو هفته، این آمار بالایی در استفاده از رهگیرهاست. ۳۹ رهگیر تاد به ۴۸ نزدیک است، یعنی به عدد تمام خشابهای باتری ۶ پرتابگر تاد بدون پرکردن خشاب. بنابراین ممکن است این سامانه در آستانه تمامکردن رهگیرهایش باشد. بر اساس تصاویر ماهوارهای، به نظر محتمل میرسد که این سامانه با خشاب جایگزین مستقر شده باشد، اما با توجه به تعداد حملات ایران که در تصاویر عبادی غایب هستند، به نظرم این همچنان قضاوتی منطقی است.
به همین شکل، ۳۴ رهگیر پیکان ۳ هم زیاد است. این رویه تقریباً دوبرابر میزانی است که در اکتبر به کار رفته بود. اطلاع چندانی نیست که خشاب پیکان ۳ اسرائیل چقدر عمیق است، اما حضور تاد در اسرائیل حاکی از این است که شاید آنقدرها هم عمیق نباشد. به هر حال، با گزارش وال استریت ژورنال و با این دادهها، به نظر محتمل میرسد که اسرائیل و باتری تاد ایالات متحده، نیاز جدی به رهگیر بیشتر داشتند.
بر اساس بودجه آژانس دفاع موشکی در سال مالی ۲۰۲۵، هر رهگیر تاد تقریباً ۷/۱۲ میلیون دلار هزینه دارد. یعنی حداقل ۳۹ رهگیر تاد، بالای ۴۹۵ میلیون دلار هزینه داشتهاند. این بودجه پیشبینی میکند که در سال مالی ۲۰۲۶، فقط ۳۲ رهگیر تاد ساخته خواهند شد؛ بنابراین در ۱۲ روز، بیش از یک سال تولید رهگیر، شلیک شدهاند.
ضمن این که میزان تولید در سال مالی ۲۰۲۵، فقط ۱۲ رهگیر بود. تخمین هزینه پیکان ۳ سختتر است. عدد ۴ میلیون دلار که اغلب ذکر میشود، احتمال چندان دقیقی نیست. هزینه دقیق معلوم نیست اما ۳۴ رهگیر پیکان ۳، در کمترین حالت بالای ۱۰۰ میلیون دلار هزینه داشتهاند. با درنظرگرفتن این اعداد، به نظرم منطقی است که بگوییم، در درگیری ۱۲ روزه، بالای یک میلیارد دلار خرج رهگیرها شده است.
نقطه عطفی که در راه بود؟
از آغاز جنگ در ۱۳ ژوئن تا اعلام آتشبس در ۲۳ ژوئن، رقابتی در جریان بودهاست. اسرائیلیها در تلاش بودند، قبل از آنکه ایران آن قدر رگبار موشکی بفرستد که خشاب رهگیرهای اسرائیل را خالی کند، به سرعت موشکها و پرتابگرهای ایران را نابود کنند. تخمینها قبل از شروع جنگ، ذخایر موشکی ایران را حدود ۲ تا ۳ هزار میدیدند. با در نظر گرفتن این عدد، ایرانیها، اگر دچار فرسایش نمیشدند، در نهایت ذخایر رهگیر اسرائیل را تمام میکردند.
این باعث میشد، عنصر «قبل از شلیک» یا «تخریب موشک» در راهبرد اسرائیل، اهمیت حیاتی بیابد. اگر شرایطی ایجاد میشد که ایرانیها برای ادامه رگبار موشکی علیه اسرائیل، همچنان موشک و پرتابگر میداشتند، نقطه عطفی در میزان خسارتی که میتوانستند بزنند، در راه بود. این نقطه عطف زمانی میرسید که اسرائیل رهگیرش را تمام میکرد.
سخت بتوان گفت این نقطه عطف، پیش از آغاز آتشبس چقدر نزدیک بود، بهخصوص با توجه به اینکه اطلاعات محدودی از ایران میرسد و اسرائیل هم روی پوشش رسانهای حملات موشکی محدودی وضع کردهاست. روز قبل از آتشبس، ایران همچنان رگبارهایی با بیش از ۱۰ موشک میفرستاد، درحالیکه اسرائیل هنوز میتوانست بیشترشان را رهگیری کند. اقدام ایالات متحده برای پرکردن دوباره خشاب تاد میتوانست این فرایند را طولانیتر کند و نقطه عطف را عقب براند. امید که آتشبس برقرار بماند و ما هیچوقت نفهمیم این نقطه چقدر نزدیک بود.
در نهایت، این ویدئوها نقطه شروع خوبی برای تخمین میزان استفاده از رهگیرها هستند و برای آغاز بررسی اینکه درباره دفاع موشکی، چه چیزی از این درگیری میشود دریافت. این تحلیل اولیه، آغازی برای رسیدن به ایدهای کلی از سختی دفاع، تحت حملات مداوم موشکی در ابعاد بزرگ بود.