الاخبار:
«جنگ ترکیبی» اسرائیل علیه ایران

این نوع از جنگ شامل بخش عمدهای از تکنیکهای مربوط به جنگهای نسل چهارم است؛ مانند بهرهگیری از قدرت نرم از طریق تحریمهای اقتصادی و سیاسی، عملیات خرابکاری، ترورو ترکیبی از نیروهای نظامی رسمی و غیررسمی، همچنین استفاده از شبکههای جاسوس و مزدور داخلی و خارجی.
روزنامه لبنانی «الاخبار» با ارائه گزارشی در رابطه با جنگ اخیر ایران و رژیم صهیونیستی نوشت تل آویو یک جنگ ترکیبی علیه ایران را آغاز کرده که شامل مجموعهای از حملات سایبری، تحریمها و عملیات رسانهای برای تضعیف سپاه پاسداران و مقابله با نفوذ ایران است.
به گزارش ایرنا؛ این روزنامه لبنانی در گزارش خود نوشت از پایان تجاوزات رژیم صهیونیستی به ایران تاکنون، مقامات سیاسی و نظامی جمهوری اسلامی ایران بارها هشدار دادهاند که دشمنان کشور بهواسطه محدودیت ابزارهای کاملا سنتی در مقابله با آنچه بهعنوان «تهدید ایران» توصیف میشود، به جنگی ترکیبی علیه ایران روی آوردهاند.
براساس نظریه «بیل نیمت» افسر ارتش آمریکا، «جنگ ترکیبی الگویی نوین از جنگ چریکی محسوب میشود که در آن فناوریهای روز برای عملیات روانی به کار گرفته میشوند». این نوع از جنگ شامل بخش عمدهای از تکنیکهای مربوط به جنگهای نسل چهارم است؛ مانند بهرهگیری از قدرت نرم از طریق تحریمهای اقتصادی و سیاسی، عملیات خرابکاری، ترورو ترکیبی از نیروهای نظامی رسمی و غیررسمی، همچنین استفاده از شبکههای جاسوس و مزدور داخلی و خارجی.
این مدل جنگ در جنبههایی نیز با جنگهای نسل پنجم تلاقی دارد؛ بهویژه تمرکز بر راهاندازی کمپینهای هدفدار فرهنگی و سیاسی که با استفاده از فناوری اطلاعات و هوش مصنوعی، مردم را به شورش علیه حکومت تحریک میکند. این اقدامات در نهایت با حملات سایبری، شکاف اجتماعی و آشوب را افزایش میدهند تا اعتماد عمومی نسبت به نهادهای حاکمیتی سست شده و ساختار سیاسی کشور دچار فروپاشی شود.
طرح زامیر: چارچوبی نظری برای سناریوی تهاجم
با توجه به شرایط موجود و با الگوگیری از نسخههای پیشین راهبردهای نظامی اسرائیل کهمحور آنها پیشرفتهای فناورانه و برتری اطلاعاتی و جاسوسی با پشتیبانی آشکار غرب، چه در زمینه هوش مصنوعی و نفوذ به سامانههای نرمافزاری و چه در حوزه عملیات رسانهای و جنگهای روانی و دیجیتال است، جای تعجب نیست که «ایال زامیر» رئیس ستاد ارتش رژیم صهیونیستی، نسخه اختصاصی خود از «جنگ ترکیبی» را در برخورد با ایران از بایگانی بیرون آورده است.
خلاصه کلی این نسخه، در پژوهشی آمده که زامیر در زمان فعالیتش بهعنوان پژوهشگر در«مؤسسه واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک» در سالهای ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۲ تهیه کرده است. این تحقیق ۷۵ صفحهای که در ماه مه ۲۰۲۲ تحت عنوان «مقابله با راهبرد منطقهای ایران: برنامهای جامع و بلندمدت» منتشر شده، ایران را تهدیدی برای رژیم صهیونیستی تعریف میکند که «سطح آن از تهدیدات متداول فراتر است، هرچند زیر آستانه هستهای باقی میماند». زامیر هشدار داده که جمهوری اسلامی ایراندر پی تبدیل شدن به «قدرت غالب منطقهای» در منطقهای است که شاهد تنشهایی است که میتواند نوع ساختار نظم سیاسی آن طی دهههای آینده را شکل دهد.
طرح زامیر همسو با موضعگیری کابینه بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم اشغالگر درباره روند مذاکرات هستهای ایران است که ادعا میکند آمادگی ایران برای امتیازدهی حتیدر صورت توافق درباره محدودیتهای برنامه هستهای، بر مبنای ملاحظات «موقتی» و «تاکتیکی» با هدف کسب منافع اقتصادی از غرب صورت میگیرد؛ منافع اقتصادیای کهتوان ادامه دادن «کارزار راهبردی» ایران علیه دشمنان منطقهای و جهانیاش را تقویت میکند. به همین خاطر، زامیر درباره مخاطرات ناشی از هرگونه سهلانگاری در برابر دولت ایران هشدار میدهد.
بر اساس این فرض که «ایران جز با اقدام بازدارنده صریح مهار نمیشود» و «نمیتوان بااقدامات پراکنده یا محدود با پروژههای آن مقابله کرد»، زامیر خواستار طراحی رویکردی «چندلایه، بلندمدت و چندمحوره» شده است؛ رویکردی که در آن اسرائیل، همراه با آمریکا و متحدان عرب، با تقسیمکار مشخص و کارآمد در قالب سازوکار منطقهای منسجم همکاری کند. این رویکرد باید از همه ابزارهای اجرایی نه فقط نظامی، بلکه دیپلماتیک،اطلاعاتی، اقتصادی، رسانهای و امنیتی بهصورت همزمان و هماهنگ بهره ببرد. هدف اصلی این طرح، تضعیف سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بهعنوان نقطه اتکای ساختار جمهوری اسلامی و کاهش توانایی آن در مدیریت ارتباطات با متحدان منطقهای ایران است.
بر اساس دیدگاه ایال زامیر، ادغام اسرائیل در فرماندهی مرکزی ایالات متحده فرصت مهمیرا برای شکلگیری ائتلافی میان تلآویو و چند کشور عربی فراهم کرده است؛ ائتلافی که حوزههایی همچون امنیت اطلاعات، دفاع هوایی و نبردهای سایبری را در برمیگیرد وبا هدف مقابله با نفوذ گسترده ایران در منطقه پیگیری میشود.
یکی از نتایج اصلی پژوهش زامیر، پیشنهاد او برای اتخاذ رویکردی موسوم به «انتقام بازدارنده هدفمند» با هدف ناکام گذاشتن همه اقدامات ایران علیه دشمنانش، به جای درپیش گرفتن راهبرد جنگ فراگیر است؛ در کنار آن، زامیر خواستار اجرای سیاستهایی برای منزویسازی متحدان ایران در منطقه و قطع مسیرهای پشتیبانی آنهاست. مجموعه این اقدامات باید در قالب سازوکار منطقهای گستردهتری ادغام شود تا ایران به عنوان یک«دشمن استراتژیک بلندمدت» دیده شود، نه صرفاً یک تهدید موقت. در این چارچوب، ابزارهایی مانند تحریمهای اقتصادی، تضعیف توان سایبری ایران، افزایش نظارت و عملیاتاطلاعاتی و گسترش توافقهای ابراهیم بهعنوان ابزارهای فشار سیاسی و راهبردی مورد توجه قرار گرفتهاند.
همچنین زامیر به «رویارویی اندیشهها» نیز توجه دارد؛ نبردی که هدف آن تخریب و از بین بردن «گفتمان ایدئولوژیک ایران» از درون بهویژه در میان جوامع شیعی است. در کنار آن،طرح او بر تقویت جریانهای فرهنگی و مذهبی موسوم به «معتدل» از طریق «برجستهسازی جلوههایی از اسلام با رویکرد باز و تأکید بر ارزشهای باثبات دموکراتیک» تمرکز دارد.
جنگ پنهان
از جمله مواردی که با ابعاد عملیاتی «طرح زامیر» همپوشانی دارد، تهدیداتی است کهارتش رژیم اشغالگر در طول جنگ، از طریق رسانهها و فضای دیجیتال متوجه چهرههای سیاسی و نظامی ایران کرده است. افزون بر آن، بیش از شش هزار حمله سایبری علیه ایران انجام شده که شماری از آنها زیرساختهای بانکی را هدف قرار دادهاند.
در پاسخ، حملات سایبری متقابل ایران منجر به افزایش چشمگیر (حدود ۷۰۰ درصدی) در حملات علیه منافع رژیم صهیونیستی از جمله پلتفرمهای دولتیو زیرساختهای حساس، بنا بر دادههای شرکت امنیت سایبری «رادویر» شده است.
همچنین ساعاتی پس از اعلام دونالد ترامپ در پلتفرم «تروث سوشال» درباره حمله نیروهای آمریکاییبه تأسیسات هستهای ایران، این شبکه اجتماعی مورد حمله سایبری قرار گرفت؛ همزمان با آن، دستکم ۱۵ نهاد و ۱۹ وبسایت آمریکایی نیز هدف حملات مشابه قرار گرفتند.
به گزارش الاخبار، روزنامه انگلیسی «فایننشال تایمز» به نقل از برخی مقامات صهیونیستی نوشت: اطلاعات امنیتی مربوط به ایران که جمعآوری آن «سالها به طول انجامیده» ازمنابع متعددی استخراج شدهاند؛ از جمله «اطلاعات انسانی»، «منابع باز»، «ماهوارههای تجاری»، «تلفنهای هک شده» و «عوامل مخفی که بهصورت محلی جذب شدهاند»؛ و اینسازوکارها زمینهای را برای ایجاد «انبارهای سری جهت مونتاژ پهپادها» و «استفاده از سیستمهای تسلیحاتی کوچک نصبشده روی خودروهای عمومی» در داخل خاک ایران فراهمکردهاند.
گزینههای ایران
در سوی دیگر ماجرا، ایران با نشان دادن ارادهای جدی برای تقویت سازوکارهای ضدجاسوسی و توانایی در کنترل تبعات نفوذ اطلاعاتی گستردهای که در طول جنگ رخ داد، نشانداده که قصد دارد راهبردهای امنیتی خود را بازتعریف کند.
همچنین، گزارشهایی منتشر شده مبنی بر آنکه ایران تصمیم گرفته تمامی خدمات وابسته بهسامانه موقعیتیاب جهانی آمریکا (GPS) را در خاک خود متوقف کرده و بهصورت رسمی از سامانه چینی (BeiDou) بهره گیرد؛ اقدامی که در راستای تقویت «حاکمیتدیجیتال» با همکاری شرکای بینالمللی ضدغربی ارزیابی میشود.
بر اساس تحلیلها، این تغییرات بیانگر تحولاتی در شیوه برخورد فرماندهی نظامی ایرانبا محور آمریکا ـ اسرائیل است؛ تحولی که نهتنها بر رویکردهای تقابل منطقهای اثر گذاشته بلکه بر نحوه مدیریت تعاملات سیاسی درونمرزی و فرامرزی نیز بهویژه در سایه تجربیات کسب شده در جریان جنگ اخیر مؤثر بوده است.