حسین ایمانی جاجرمی، جامعهشناس تحلیل کرد
بررسی پدیده «امیر تتلو»

ماجرای تتلو فقط سرگذشت یک هنرمند جنجالی نیست؛ او آینهای است از تناقض میان واقعیتهای جامعه و سیاستهای رسمی که سالها نادیده گرفته شده است. اما چگونه او تبدیل به نماینده یک جریان فرهنگی شد و در یک روز ۲۹۰ هزار رای به دست آورد؟!
فرارو- پس از احراز توبه امیر تتلو در دادگاه و بازنگری در حکم اعدام، مساله نقش و تاثیر او بر جامعه پررنگ شده است؛ آیا تتلو یک فرد است یا یک نشانه اجتماعی؟
به گزارش فرارو، در حالیکه همدورهایهای تتلو تقریبا از یادها رفتهاند، او در صدر اخبار باقی مانده است. اما چگونه؟ این خواننده پاپ پس از شناخته شدن، برای ماندن در مرکز توجه در اکثر جریانهای سیاسی و اجتماعی شرکت کرد. درحالی که بیشتر آن جریانها، جوانان و نوجوانان را تحت تاثیر قرار میداد. رفته رفته، او با جذب طرفدارانی موسوم به تتلیتیها گویی رهبری یک جریان را برعهده گرفت.
پس از بازگشت تتلو به ایران و دستگیری او، کارزاری با نام «درخواست لغو حکم اعدام امیرحسین مقصودلو» به راه افتاد. این کارزار تنها در یک روز ۲۹۰ هزار امضا جمع کرد و رکورد پلتفرم کارزار را شکست. اکنون، گفته میشود توبهی تتلو در دادگاه پذیرفته شده و وکیلش از امکان تجدیدنظر در حکم خبر داده است. اما چه شد که حکم «پدیده تتلو» فرو ریخت؟ آیا این پدیده نشاندهنده بحران الگوی مرجع در بین جوانان است؟
حسین ایمانی جاجرمی، جامعهشناس و رئیس سابق مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی، در گفتوگو با فرارو گفت: «تتلو فقط یک نفر نیست؛ محصولِ سختگیریهای فرهنگی و تضادِ سیاستهای رسمی با واقعیتهای جامعه است.»
تتلو محصول سختگیریهای فرهنگی است/ او فقط یک نفر نیست
حسین ایمانی جاجرمی به فرارو گفت: «تتلو فقط یک نفر نیست. به نظر میرسد او نماینده گروهی از جریان موسیقی زیرزمینی ایران باشد. این فرد به دلیل رفتارهای افراطی شاخص شده است. او محصول سختگیریهای بیجهت فرهنگی است. جامعهای که بخش قابل توجهی از آن را جامعه شهری و طبقه متوسط مدرن تشکیل میدهد، یکی از نیازهایش موسیقی است؛ بهویژه موسیقی پاپ. در پاسخ به این تقاضا، فراهمکنندگان فرهنگی – هنری شکل میگیرند. اما اینکه این جریان چگونه پیش برود، بستگی به نوع برخورد با آن دارد.»
وی افزود: «اگر او را به رسمیت بشناسید و روابط کلی برایش تعیین کنید، همانند آنچه در همه جای دنیا انجام میشود، مسیر متفاوت خواهد شد. برای مثال، ترکیه کشوری مسلمان است. دینداری آنها تفاوت چندانی با ما ندارد. اما در آن کشور، موسیقی پاپ چنان مدیریت میشود که تبدیل به یک صنعت فرهنگی میگردد، شغل ایجاد میکند و فرهنگ ترکیه را تبلیغ میکند. در کشوری شبیه ایران، بخشی از این جریان سرکوب میشود. این هنرمندان چون در قالبهای معمول خودشان جلو نمیروند، دچار موتاسیون یا جهش میشوند. هنرمندانی که دیدگاههای افراطی دارند، که در ایران کم هم نیستند، از کشور میروند و ممکن است علیه مملکت و فرهنگشان سخن بگویند .بنابراین، پدیده تتلو محصول سختگیریهای بیجهت فرهنگی و سرکوب یک نیاز معمولی بوده است.»
به جای به رسمیت شناختن جوانان، آنها را تهدید تلقی کردیم/ تتلو نماینده یک جریان و نخبه است
رئیس سابق مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی گفت: «در مورد شهرت تتلو، تنها محدودیتها به او کمک نکرده است. مسأله این است که ما جوانی را بهجای آنکه به رسمیت بشناسیم، بهعنوان تهدید تلقی کردهایم. در مورد طرفداران تتلو، به نظر میرسد او به نماینده یک جریان تبدیل شده است. طرفداران او بیشتر نوجوانان هستند؛ نوجوانانی که از نظر اجتماعی در مرحلهای قرار دارند که شخصیتشان هنوز بهطور کامل شکل نگرفته و دیدگاههایشان عمدتاً احساسی است».
وی افزود: «از این نظر، آقای تتلو یک نخبه است. او آمده و آن جریان را – حتی شاید بدون آنکه خودش بخواهد – نمایندگی کرده است. او حرفهایش را بسیار رک زده، فحش داده و به نوعی تبدیل به مروج یک فرهنگ شده است. برای گروههای نوجوان، این شیوه رفتاری جذاب است، زیرا آنها بهاصطلاح ضد فرهنگ هستند. این موضوع فقط به ایران محدود نمیشود. در جاهای دیگر هم چنین افراد و گروههای موسیقی وجود دارند که افراطی عمل میکنند و بخشی از جامعه طرفدارشان میشود.»
تتلو دست برحوزههای سرکوبشده گذاشت تا دیده شود/ تتلو بدنش را واسطه پیام کرده است
این جامعهشناس شهری گفت: «اینکه تتلو به شکلهای متفاوتی سعی کرده دیده شود، چیز بدی نیست. تمایل به دیده شدن کمابیش در همه انسانها وجود دارد. برای افرادی که در حوزههای فرهنگی، هنری و ورزشی فعالیت میکنند و در صنعت فرهنگ و کسبوکار حضور دارند، دیده شدن لازمه کار است. در هر حال، شهرت به دنبال خود طرفدار میآورد و طرفدار منجر به درآمد میشود. ما باید بپذیریم که چنین رفتارهایی منطقی است و پشت آن توجیه وجود دارد. تتلو نیز با توجه به فهم و درکی که از جامعه داشته، به نظر انسان باهوشی است. او دقیقاً بر حوزههایی دست گذاشته که سرکوب شده یا اجازه بیان نیافتهاند. حتی ظاهر او هم نمونهای از این است. خالکوبیهای افراطیاش نشانه همین امر بوده و به دیده شدن، شنیده شدن و شهرت او کمک کرده است. در واقع، تتلو بدنش را واسطه پیام کرده است؛ بدن او مدیوم پیامرسانیاش بوده است.»
تتلو آل احمد امروز است/ قدرت غیررسمی، قدرت رسمی را به چالش کشیده
ایمانی جاجرمی گفت: «تتلو انسانی متغیر است. او یک نیروی ثابت نیست که بگوییم افکار مشخصی دارد و صرفاً آنها را ترویج میکند. او در حال «شدن» است و ما همچنان باید منتظر باشیم تا از این خواننده چیزهای جدیدی ببینیم. تتلو از این نظر شبیه به آل احمد است؛ او در حوزه روشنفکری گاه به طور افراطی به سمت چپ میرفت، سپس ۱۸۰ درجه تغییر مسیر میداد و مسلمان میشد.»
وی افزود: «در حالی که مسلمانیاش بیشتر یک ژست روشنفکری بود تا باور دینی عمیق که در رفتار نمود داشته باشد. آقای تتلو هم اگر در یک جامعه آزاد حضور داشت، جایگاه خود را پیدا میکرد. اما حوزههای فرهنگی در ایران تحت کنترل حکومت هستند. ما یک بخش رسمی محدودشده داریم و یک بخش غیررسمی رهاشده. قدرت بخش غیررسمی بیشتر شده و توانسته قدرت رسمی را به چالش بکشد. این چالش، اساس و هویت او را تشکیل میدهد. تتلو به نظر میرسد این مسأله را فهمیده و کارش را در همین حوزه پیش برده است.»
هنر نماینده صدای بحرانیترین دوره زندگیست/ ارزشهای جامعه مدرن بر فردیت و استقلال تأکید دارند
این جامعهشناس گفت: «نوجوانی و جوانی پدیدههایی مدرن هستند که در گذشته ما آنها را نداشتیم. در آن دوران، وقتی نیروی بدنی کافی پیدا میکردیم، یا باید مشغول به کار میشدیم یا فوراً ازدواج میکردیم و تشکیل خانواده میدادیم. بنابراین، جوانی یک پدیده کاملاً زودگذر بوده است. نه اینکه کاملاً وجود نداشته باشد؛ ممکن بود افراد ثروتمند بتوانند دورهای را تجربه کنند، اما برای اکثریت مطرح نبود.»
وی ادامه داد: «بنابراین، نوجوانی و جوانی پدیدهای مدرن است. قالبهای جامعه مدرن تعریف شدهاند و این دوره، دورهای بحرانی است. خواهی نخواهی، نوجوانی و جوانی پدیدهای بحرانی محسوب میشود. هنوز وضعیت درآمد مشخص نیست، جایگاه اجتماعی معلوم نیست، هویت را از خانواده میگیرید اما میخواهید مستقل شوید، زیرا ارزشهای جامعه مدرن بر فردیت و استقلال تأکید دارند.»
وی افزود: «بنابراین، ما در یک موقعیت بحرانی قرار داریم و همه ما این دوران را گذراندهایم. این وضعیت صداهایی را به همراه دارد که در عرصه احساسات بهتر میتوان آنها را بیان کرد و شنید. هنر این صداها را نمایندگی میکند؛ در قالب شعر، رمان، موسیقی، سریال، فیلم و غیره. اما مسئله این است که هنر نوجوانی یا جوانی، بهویژه بعد از انقلاب، بهعنوان یک تهدید حساب شد.»
کنترل، خصلت فرهنگی جامعه ایران است/ تتلو بازیهای سیاسی را میفهمد
جاجرمی گفت:«در مورد مساله تغییرات و کنترل فرهنگی عموما در بخشهایی که از مدار قدرت خارج شده است، دیدگاه انتقادی شکل میگیرد. اما وقتی حوزه منافع تغییر نمیکند، تغییرات فقط در سطح گفتار دیده میشوند. اما مسئله کنترل فرهنگی تنها مربوط به پس از انقلاب نیست. پیش از انقلاب نیز شواهدی داریم که وزارت فرهنگ دستگاهی کنترلکننده و سانسورگر بوده است. روایتهایی که به عنوان مثال داریوش خواننده، ارائه داده، به سختگیریها اشاره دارد. این تا حدی خصلت فرهنگی جامعه ایران است. تا کنون ما یک جامعه محافظهکار داشتهایم و هرگونه حرکتی که میخواسته مناسبات محافظهکارانه و پدرسالارانه را بر هم بزند یا به چالش بکشد، با آن برخورد میشده است.»
وی افزود: «تتلو در حوزه سیاست نیز وارد شده است. او با شهید رییسی جلسه برگزار کرد و سعی داشت طرفدارانش را وارد انتخابات ریاست جمهوری کند، اما بعدتر مشخص شد که طرفدارانش در سن رای دادن نیستند. در واقع، در این سناریو به همه چیز فکر نشده بود. تتلو بازیهای سیاسی را میفهمد. داستان نباید به این سمت میرفت که او را بهعنوان کسی که از دین برگشته، محاکمه کنیم و سپس او در شرایط ویژه و در زندان توبه کند. شرایط زندان و حبس ممکن است بر تصمیم افراد تأثیر بگذارد و اظهارات و رفتارهای آنها در بند، عادی تلقی نمیشود.
او بازیهای سیاسی را بلد است و از این مسیر وارد شده تا جان خودش را نجات دهد. این مسئله برای تتلو سنگین تمام شد.»
افرادی مثل تتلو میتوانند وضع موجود را تغییر دهند/ نباید کاری کنیم هنرمند خود واقعیاش را نشان ندهد/ در جوامع دیگر تتلوها سرمایه هستند
این جامعه شناس و متخصص حوزه شهر گفت:«حتی در مورد اظهارات تتلو درباره خواندن آهنگ مذهبی باید گفت که او انسان قابل پیشبینی نیست. ممکن است به محض آزاد شدن عمل دیگری انجام دهد. وقتی هنرمند در شرایط خاصی قرار میگیرد، ممکن است خود واقعیاش را نشان ندهد. ما میدانیم تتلو هنرمند مذهبی نیست. اینها نیروهای خلاق هستند.در کشورهای دیگر، افرادی همچون تتلو تبدیل به سرمایه میشوند، زیرا میتوانند وضع موجود را تغییر دهند. به این دست هنرمند، بوهمین گفته میشود و در جامعهشناسی شهری بسیار مسئله مهمی است. در کتابی به نام «شهر خلاق» اثر ریچارد فلوریدا، طبقه خلاق بهعنوان افرادی مهم برای جامعه معرفی شدهاند. انسانهایی مثل تتلو در سایر جوامع برای خود محلهای خاص دارند، مانند شهر فرهنگی نیویورک. در لندن نیز قدر این افراد دانسته میشود.»
وی افزود: «ما در عصری زندگی میکنیم که ساختارهای کلاسیک ریخته است. دیگر نمیتوانیم با کارخانه و گسترش بروکراسی شغل ایجاد کنیم، زیرا بسیاری از مسائل تغییر کرده است. نمیتوانیم با تولیدات چین، هند و بنگلادش رقابت کنیم. بنابراین، حوزههای فرهنگی بهعنوان بحثهای جدید اقتصادی مطرح شدهاند. به همین دلیل، این هنرمندان ارزشمند میشوند، زیرا اشتغال و ثروت ایجاد میکنند و در نهایت اوقات فراغت مردم را پر میکنند. ما مواردی داریم که نمیخواهیم آنها را بپذیریم، در حالی که جامعه ما نیز شهری شده و این مسائل را دارد. چه بخواهیم چه نخواهیم، این سبکها به وجود میآیند و برخورد ما با افرادی همچون تتلو اشتباه است.»
تتلو پیشروی یک جریان فرهنگی است
در نهایت ایمانی جاجرمی گفت: «تتلو یک نشانه اجتماعی است. شاید خودش هم آن را باور نکند یا تحملش را نداشته باشد، اما خواهی نخواهی یک جریان اجتماعی از درون او شکل گرفته و او را به رهبر یک جریان فرهنگی تبدیل کرده است. به نظر من، مسئله او بیشتر به شکافهای ساختاری، جریان سرکوب و بحران نوجوانی و جوانی برمیگردد. تضاد بین سیاستهای رسمی و واقعیتهای موجود، این وضعیت را به وجود آورده است.»