چرا بعضی از خواب‌ها به واقعیت تبدیل می‌شوند؟

خواب هایی که به واقعیت تبدیل میشوند را شاید شما هم تجربه کرده باشید و احتمالا با خودتان فکر کرده اید که چطور توانسته اید آینده را پیش بینی کنید! رویا فرآیندی چندوجهی است که نیاز به درک اولیه از نمادها و میزان مناسبی از فروتنی دارد. برخی چیزها را می‌توانیم رمزگشایی کنیم و برخی دیگر همچنان راز باقی می‌مانند.

ما در این مقاله به این موضوع پرداخته ایم. اینکه خواب ها واقعا آینده را پیشگویی می کنند یا نه.

خواب هایی که به واقعیت تبدیل میشوند

آنچه می‌تواند به شما کمک کند تا از قلمرو اغلب مبهم رویاها عبور کنید، دانستن پنج راه برای درک زبان رویاها است:

نگرش ذهنی/نمادین به رویاها، که معانی نمادین را روشن می‌کند و شامل وضعیت درونی و دنیای درونی فردی که خواب را می بیند، می‌شود.

نگرش عینی به رویاها، که واقعیت بیرونی عینیِ ببیننده رویا یا واقعیت فرهنگی و جمعی یا هر دو را به تصویر می‌کشد.

دیدگاه تقلیل‌گرا به رویاها، که تجربیات گذشته، از جمله رویدادهای آسیب‌زا را بازتولید می‌کند و آگاهی ما را از چگونگی زنده ماندن گذشته در زمان حال بیان می‌کند.

دیدگاه آینده‌نگر به رویاها، که احتمالات و اتفاقات آینده را به تصویر می‌کشد، تغییرات مورد نیاز را پیش‌بینی می‌کند و آگاهی ما را از چگونگی گنجاندن آینده در زمان حال بیان می‌کند.

رویاهای فراحسی، محتوای رویایی را بیان می‌کنند که از اندام‌های حسی مشتق نشده است. نکته قابل توجه این است که اینها شامل رویاهای پیشگویانه‌ای می‌شوند که دانشی را درباره آینده پیش‌بینی می‌کنند که نمی‌توان آن را به طور کامل از اطلاعات واقعی موجود استنباط یا شناخت. به طور خاص، این دسته همچنین به رویاهایی اشاره دارد که ممکن است «تله‌پاتیک» (ظرفیت انتقال مطالب به طور مستقیم از طریق ارتباط ذهن به ذهن) و «روشن‌بینی» (توانایی درک مطالب بصری بدون استفاده از حواس عادی) در نظر گرفته شوند.

به عنوان یک روانکاو عمیق‌گرا و کسی که در کار رویا تخصص دارد، همه دسته‌های رویا را جذاب می‌دانم، اما رویاهای پیشگویانه فراحسی یعنی خواب هایی که به واقعیت تبدیل میشوند اغلب عموم مردم را مجذوب خود می‌کنند. برخی افراد این رویاها را از اساس رد می‌کنند و می‌گویند پیش‌بینی آینده امکان‌پذیر نیست.

این یک پاسخ رایج است و همه ما به راحتی می‌توانیم در عمل ناخودآگاه داشتن عقاید محکم نسبت به آنچه که نه تجربه کرده‌ایم و نه فهمیده‌ایم، گرفتار شویم. یونگ با این جمله به این موضوع اشاره کرد:

«انسان‌ها هرگز بیش از آنچه در مورد چیزهایی که نمی‌فهمند، گمانه‌زنی نمی‌کنند یا عقاید بیشتری ندارند.»

با این حال، اگر کمی عمیق‌تر بررسی کنیم، ما غالبا محدودیت‌هایی را یاد می گیریم که بر منابع دانش که به شواهد، قطعیت، دقت و پدیده‌های قابل سنجش را اولویت می‌دهند، تکیه صرف داریم، زیرا برخی چیزها منطق را به چالش می‌کشند. به عنوان مثال، در یکی از دوره‌های من در مورد عمل رویا در دانشگاه نوتردام د نامور، یک دانشجوی تحصیلات تکمیلی که در مورد این ایده‌ها شک داشت، خوابی را که در مورد من دیده بود، فاش کرد.

او در خواب گفت که به دنبال من و دو زن، باربارا و میمی، که به عنوان دوست نزدیک و همسایه کناری من توصیف شده‌اند، می‌گردد که او را به سمت من راهنمایی می‌کنند. دوست نزدیک من واقعاً باربارا است و همسایه کناری من واقعاً میمی است. دانشجوی من هیچ اطلاعی از این روابط و نام این دو زن نداشت! این مورد در واقع از خواب هایی که به واقعیت تبدیل میشوند، بود.

او همچنین جزئیات بیشتری را در خواب خود فاش کرد که با یک تجربه غیرمعمول با باربارا که من در آن هفته داشتم، مطابقت داشت. او ظاهر فیزیکی باربارا و میمی، زندگی و روابط ما را منتقل کرد. برخی افراد ممکن است رویای او را یک اتفاق تصادفی بدانند و آن را نادیده بگیرند، اما این به روان آسیب می‌رساند.

علاوه بر این، نادیده گرفتن آن، آنچه را که می‌توانیم از این خواب بیاموزیم، از ما سلب می‌کند. واقعیت این است که چیزهای غیرقابل توضیح در کنار چیزهای منطقی، شناخته شده، قابل پیش‌بینی و اثبات شده زندگی می‌کنند. علاوه بر این، اعتبار رویاهای پیشگویانه ثابت شده است.

همانطور که در مقاله‌ای از Good Housekeeping اشاره شده است، سوزان دگرگوریو خواب تکراری می‌دید که در آن بارها و بارها می‌شنید: “وقت آن رسیده که سرطان بگیری.” آخرین ماموگرافی او هیچ نشانه‌ای از سرطان سینه نشان نداد و سابقه خانوادگی این بیماری را نداشت. رادیولوژیست او اشاره کرد که او سینه‌های متراکمی دارد که تشخیص سرطان سینه را دشوارتر می‌کند، بنابراین او در غربالگری بعدی خود، تصویربرداری رزونانس مغناطیسی (MRI) را به همراه ماموگرافی درخواست کرد.

همانطور که انتظار می‌رفت، MRI یک ضایعه مشکوک را نشان داد و بیوپسی تأیید کرد که دگرگوریو سرطان سینه دارد. تجربه او چندان هم غیرمعمول نیست – یک مطالعه در سال ۲۰۱۵ در مجله علمی Explore نشان داد که بیش از نیمی از شرکت‌کنندگان در مطالعه گزارش داده‌اند که خواب‌های هشداردهنده‌ای در مورد سرطان سینه دیده‌اند. باز هم باید اشاره کنیم که آنها هیچ سابقه خانوادگی یا شخصی از این بیماری نداشتند و در ۹۴ درصد موارد، این خواب‌ها اولین سرنخی بودند که نشان می‌داد این زنان سرطان دارند.

آمارهای جدید زیادی در مورد خواب‌های پیشگویانه وجود ندارد، اما یک مطالعه از سال ۲۰۰۹ نشان داد که تا ۶۰ درصد از مردم خواب‌های پیشگویانه را تجربه کرده‌اند. چرا یا چگونه، افراد قادر به دیدن خواب‌های پیشگویانه هستند و واقعا خواب هایی که به واقعیت تبدیل میشوند چه هستند؟

هیچ کس با اطمینان نمی‌داند، اما ذهن قادر به کشف‌های عمیق و شاید پیشگویی در طول REM است. همانطور که اشاره کردم، خواب‌ها زبان خاص خود را دارند. آنها با نمادها ارتباط برقرار می‌کنند و از تأثیرات خارجی دنیای بیداری جدا هستند. این بدان معناست که ذهن منطقی کمتر قادر به مداخله است و تمایل دارد بگوید که “نه، این نمی‌تواند اتفاق بیفتد” و بنابراین، اطلاعات “غیرمنطقی” راحت‌تر منتقل و پذیرفته می‌شوند.

این امر امکان‌پذیر است زیرا ذهن ناخودآگاه و نیمه‌خودآگاه دائماً اطلاعاتی را دریافت می‌کند که ذهن خودآگاه آن را درک نمی‌کند و این ایده‌ها، تجربیات و یافته‌های تحقیقاتی، صحت این موضوع را بیشتر تأیید می‌کنند.

اطلاعاتی که ذهن دریافت می‌کند شامل سرنخ‌ها یا الگوهای ظریفی است که ما متوجه شده‌ایم اما ثبت نکرده‌ایم. در سرزمین رویاها، این سرنخ‌ها و الگوها به سطح می‌آیند تا دانش پنهان دیگر پنهان نباشد.

این روند می‌تواند توضیح دهد که چرا افراد می‌توانند تشخیص‌های پزشکی خود را قبل از پزشک پیش‌بینی کنند و خواب هایی که به واقعیت تبدیل میشوند ببینند، اما سایر رویاهای پیشگویی، رویاهایی که اصلاً فرد را درگیر نمی‌کنند و در عوض رویدادهای آینده را پیش‌بینی می‌کنند، توضیح نمی‌دهد.

منبع: خبرنامه