نقد فیلم آدم فروش محمود کلاری؛ برتری دوربین به قصه

فیلم «آدم فروش»، روایتگر زندگی افرادی است که یک اتفاق، دروغ یا حقیقت باعث شده تا سرنوشت زندگیشان تغییر کند و گاهی تا پایان عمر با عذاب وجدان زندگی کنند.
فرارو- اکران فیلم سینمایی «آدم فروش» به کارگردانی محمود کلاری از 12 اردیبهشت در سینماهای کشور آغاز خواهد شد.
به گزارش فرارو، این فیلم که ابتدا نامش «تابستان همان سال» بود برای اولین بار در چهل و دومین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و حالا نام آن به «آدم فروش» تغییر کرده است.
«آدم فروش» روایت زندگی پسری به نام عطا در دهه 30 شمسی است که وقتی طلاهای عمه پولدارش دزدیده میشود، او را نزد فالگیر میبرند تا با آینه دزد را شناسایی کند. عطا که میداند عمهاش به چه کسی مشکوک است، برای رهایی از مخمصه ویژگیهای ظاهری او را به زبان میآورد و این سرآغاز ماجرایی پیچیده است.
این فیلم یادآور «درخت گلابی» ساخته داریوش مهرجویی و «سینما پارادیزو» به کارگردانی «تورناتوره» است که در آنها لطافت احساسات انسانی به زیباترین شکل نمایش داده میشود. در عین حال در فضای فیلم به خوبی روح قصهگویی کارگردانانی چون ناصر تقوایی و کیارستمی را میبیند، چرا که کارگردان فیلم محمود کلاری سالها فیلمبرداری آثار این افراد را انجام داده است.
فضای بصری چشمنواز با داستانی کم عمق
«آدم فروش» روایت زندگی آدمهایی است که مخاطب در اطراف خود میبیند و میشناسد. این فیلم به درستی برای مخاطب طرح مساله میکند و فضایی را به تصویر میکشد که برای برخی یک یادآوری نوستالژیک است. در عین حال به درستی نشان میدهد که چگونه شانههای پسر بچهای در آستانه هشت سالگی از بار سنگین مسئولیتی که از او انتظار میرفته، خم شد و از آن پس عذاب وجدان تا سالها رهایش نکرد. این فیلم درباره تحول درونی شخصیتهاست، اما برخلاف سایر آثار که رسیدن افراد به یک شخصیت ایدهآل را به تصویر میکشند در «آدم فروش» جهانی را نمایش میدهد که در آن انسانها به نابودی میرسند.
با این حال اصرار فیلم به نمایش سرنوشت همه شخصیتها باعث شده تا روایت اصلی قصه در میان خردهداستانها کمرنگ شود. مهمترین ویژگی «آدم فروش» نورپردازی و قاب بندی جذاب آن است که تا انتها مخاطب را با خود همراه میکند. در عین حال کارگردان تلاش کرده تا با استفاده از همین جذابیتها داستان را روایت کند، اما تغییر ناگهانی ریتم باعث شده تا فیلم برای برخی کسلکننده باشد چرا که بیننده تا میانههای تماشا متوجه رابطه میان کاراکترها نمیشود. در فیلمهایی شبیه به این اثر بیش از آنکه قصه اهمیت داشته باشد، فضا و حال و هوای فیلم اهمیت دارد. در حقیقت در «آدم فروش» فضای بصری بر روایت داستان برتری پیدا کرده است.