ترنج

در مورد

آدم ربایی

در فرارو بیشتر بخوانید

۳۶۲ مطلب

  • چند روز قبل مرد جوانی به پلیس رفت و از ربوده شدنش توسط آدم ربایان اجیر شده خبر داد. او گفت: در حال رفتن به خانه‌ام بودم که خودروی پژویی راهم را مسدود کرد. سرنشینان خودرو با تهدید مرا سوار خودرو کرده و راننده که پسر جوانی بود به راه افتاد. مردان ناشناس با تهدید چاقو مرا وادار کردند چند سفته و برگه را امضا کنم و حتی اثر انگشتم را نیز گرفتند. آن‌ها بیش از یک میلیارد تومان از من سفته گرفتند.

  • پدر دختر ۱۴ ساله ادعا می‌کند که فرزندش به مدت یک سال توسط فردی دزدیده شده و سپس به قتل رسیده است.

  • متهم: ما آدم‌های ضعیفی هستیم؛ من برای اینکه زندان نباشم و بالای سر بچه‌هایم باشم گوسفندان پدرم را فروختم و وثیقه گذاشتم. حالا هم من را متهم به آدم‌ربایی می‌کنند...

  • متهم به ربودن دایی‌اش اعتراف کرد و گفت برای این کار همدستانی هم داشته و یکی از آن‌ها وکیل دادگستری است. مأموران در ادامه تحقیقات دو متهم دیگر را بازداشت کردند، اما متوجه شدند فردی که ادعا کرده وکیل دادگستری است، دروغ گفته و وکیل قلابی است.

  • رییس پلیس آگاهی تهران گفت: برادر شاکی با حضور در اداره یازدهم به کارآگاهان گفت که برادرش کارخانه‌ای در جنوب تهران دارد و روز حادثه پس از خارج شدن از منزل در خیابان ستارخان توسط ۴ نفر سرنشینان یک دستگاه خودوری پژو ۴۰۵ ربوده شده و طی تماس تلفنی آدم ربایان در قبال آزادی او درخواست ۱۳۰ میلیارد تومان وجه نقد یا معادل آن ارز یا جواهرات کرده اند.

  • متهمان روز گذشته پای میز محاکمه رفتند. زن جوان مدعی شد فریب دو برادر را خورده و اصلا پولی از آن‌ها نگرفته و پول‌ها نزد خودشان است. دو برادر نیز مدعی شدند چک ۲۵۰ میلیونی را نقد نکرده‌اند و قبل از نقد‌کردن آن بازداشت شده‌اند. آن‌ها گفتند حاضر هستند پول‌ها را برگردانند. قضات با پایان جلسه دادگاه برای تصمیم‌گیری در این زمینه وارد شور شدند.

  • متهم آن‌قدر با سرعت رانندگی می‌کرد که ماشین را به گاردریل کوبید. با این حال قصد داشت دوباره دنده‌عقب بگیرد و ماشین را حرکت دهد که مردم دورش را گرفتند و من را نجات دادند و آن مرد نتوانست کاری بکند. من صدمه روحی شدیدی به خاطر این کار دیده‌ام، در آن زمان هم حالم خیلی بد بود و مدت‌هاست حالم خوب نیست

  • متهم گفت: «من از رئیس آن کارمند ١٥٠‌هزار دلار طلب داشتم، اما، چون مدرکی نداشتم، پول من را نمی‌داد. به همین دلیل هم این نقشه را کشیدم.»

  • به میترا گفتم می‌خواهم با تو ازدواج کنم و موضوع مادرم را هم خودم حل می‌کنم، اما قبول نکرد و بعد هم گفت با کسی نامزد کرده است. او راست می‌گفت؛ من دیدم مردی جوان به نام سینا در خانه‌شان نشسته است. من از میترا گله‌مند شدم، اما در نهایت کاری از دستم برنمی‌آمد و به خانه برگشتم. حال روحی خوبی نداشتم و بیشتر روز را برای خودم راه می‌رفتم تا اینکه یک روز همین‌طور که داشتم در خیابان قدم می‌زدم، میترا و برادرش و نامزدش سینا من را به زور سوار ماشین کردند و به شدت کتکم زدند.

  • ویدئویی به تازگی منتشر شده است که لحظات اولیه ربوده شدن یک کودک خردسال در یکی از پارک‌های شهر «برلین» آلمان را به تصویر می‌کشد. این مرد ۴۴ ساله که با استفاده از حواس پرتی مادر کودک که سرگرم صحبت بود قصد ربودن این دختر را داشت که با هوشیاری دو تن از حاضران در پارک ناکام ماند.