هرچه بيشتر بزنند، هاشمی عزيزتر میشود!
هرگز باور نمیكردم كه روزی مجبور شوم در مدح و ستايش فردی چون هاشمی رفسنجانی قلم به دست بگيرم.
با آن همه هجمه و تخريبهای دهه 70 و تئوريهای انحرافی عاليجناب سرخ و خاكستریپوش در حقيقت از هاشمی برای من چهره وحشتناكی ساخته بود به طوری كه هرگونه معضل و گر فتاری خود و حتي اطرافيانم را از ناكارآمدی او مي ديدم و تنها او را مسبب همه بدبختيها و مشكلات مردم مي دانستم.
ذهنيتی كه متاسفانه به دليل تبليغات گسترده و نا آگاهی، سالها با من و اكثر همسالانم همراه بود.
البته من شك ندارم كه هاشمي هم ممكن است به عنوان يك انسان در طول زندگی و در جريان بعضی از تصميمگيریهای ريز و درشت به مانند همه ما دچار اشتباهاتی شده باشد كه البته اين قصه مورد توجه يادداشت امروز نيست.
نيت اصلی، اساسا توجه به برخی از صفات پسنديده آيت ا... هاشمی رفسنجانی است، صفاتی كه باعث گردش ديدگاه من و خيلیهای ديگر نسبت به ايشان شد.
صبر، بردباری و گذشت اخلاق ستودنی است كه ما را قادر میسازد، بدون كوچكترين هزينهای مخالف را به منتقد و منتقد را به همراه تبديل كنيم، صفات حسنهای كه در دوام و بقای هاشمی به عنوان يكی از اصلی ترين پايه هاي انقلاب تاثيرات زيادی داشت.
شايد هاشمی تنها كسی باشد كه طی سالهای پس از پيروزی انقلاب اسلامی آماج بيشترين هجمه ها، تهمتها، تخريبها و حملهها قرار گرفته باشد.
متاسفانه او تنها كسی است كه در كارنامه منتقدين خود ليست بلند و بالایی از اكثر گروهها و دستههای فعال داخلی و خارجی دارد، از اپوزيسيون سرگردان خارج از كشور تا سران دول معاند، از اصلاحطلبها تا اصولگرايان همه و همه طی ساليان متمادی به هر نحوی وی و خانواده شريفش را مورد آزار و اذيت قرار دادند و او مظلومانه سكوت كرد، و هرگز مصلحت نظام و مردم را مقدم بر خود و خانواده ندانست.
نگارنده خود را جزو طيف و جريانی میداند، كه متاسفانه روزی جزو پايهگذاران توهين و افترا به اين مرد بزرگ بود، جريانی كه به اشتباه برای اثبات خود از تاكتيک نفی و تخريب ديگران بهره میبرد.
همان جريانی كه از خلق نيكو ، صبر و بردباری اين مرد بزرگ سوء استفاده كرد و با انواع تهمت و افترا به او و خانواده اش سعی داشت تا بر روی خرابههای اين بزرگوار برای خود عمارت بپا كند.
شايد اعتراف به اشتباه در جامعه ما چيز رايجی نباشد اما من به عنوان عضو كوچكی از جريان اصلاحطلب مجبور به نقد گذشته آن هستم، چرا كه معتقدم اصلاحات و اصلاح طلبها نيز طی اين سالها كم اشتباه نداشته اند، مراجعه به گذشته برای بررسی و خودسازی هر جريان و تفكری لازم و ضروريست.
اين درسی بود كه من در حقيقت طی اين سالها در مكتب هاشمی آموختم، اثرات رفتارها و سخنان او را در بين مردم ديدم و به رمز موفقيت او رسيدم.
صبر، بردباری و گذشت صفاتی را كه اين پير و مرشد سياسی طي اين سالها سر لوحه كار خود قرار داد، صفاتی كه به تدريج سختترين منتقدان را هم به دوستان نزديک او بدل كرد.
صفاتی كه باعث شكست تندروهای افراطی داخلی و خارجی شد چرا كه هاشمی هيچگاه در زمين آنان بازی نكرد و در دام آنان نيفتاد.
صفات هاشمی در حقيقت همان صفاتی است كه خداوند در قرآن كريم در مورد مومنان بكار برده است اينها دقيقا همان صفاتی است كه طبق فرمايش مقام معظم رهبری میتواند موجبات جذب حداكثری و دفع حداقلی را در پی داشته باشد، همان صفاتی كه میتواند نهال دوستی را به بار آورد و تخم نفاق را در نطفه بخشكاند.
خوشبختانه خوی گذشت، مردانگی و بزرگواری اين مرد فرهيخته در خانواده او نيز جلوهگری میكند.
من به وضوح میبينم، كه روزی اصولگريان تندرو و تخريبكنندگان فعلی هاشمی هم، به مانند اصلاحطلبان، راه را پيدا خواهند كرد و نسبت به كارهای گذشته خود شرمسار و پشيمان خواهند شد
آنان روزی به حس دلسوزی، ايران دوستی و از همه مهمتر مردمداری او پی خواهند برد.
كاش تندروهای جريان اصولگرا اين حقيقت را در میيافتند كه با هر خدشه و تخريبی او را بيشتر نزد مردم عزيز خواهند ساخت.
كاش آنان میدانستند كه پاسخ منطق كلام او، تخريب نيست.
به تندروهای جريان اصولگرا برادرانه توصيه میكنم كه از تجربه تلخ اصلاحطلبها حداقل در اين يک فقره درس بگيرند و بيش از اين او و خانواده محترمش را نيازارند.
به هر حال از قديم گفته اند كه تجربه را تجربه كردن خطاست.