پاسخی به نامه انتقادی ۴۰ اقتصاد دان
به گزارش روزنامه ابتکار، نامه ای است که برخی از چهره های خاص اقتصادی به رئیس جمهور نوشته شده اند. در این لیست افرادی مانند الیاس نادران، احمد توکلی، حجهالله عبدالملکی،عبدالمجید شیخی و جعفر قادری به چشم می خورد. ترکیب نامهای امضاء کننده خود گویای آن است که این نامه صرفاً جنبه اقتصادی ندارد. هرچند طی دوران 8 ساله محمود احمدی نژاد طی 6 نوبت اقتصاددانان به وی نامه نوشتند و از قضا در برخی موارد پیش بینی هایشان از نتایج عملکرد غلط دولت درست از آب در آمد.
بعد از آن اما مرتضی عزتی، عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس و رییس انجمن اقتصاد اسلامی ایران در پاسخ به نامه 40 اقتصاددان یادداشتی را برای روزنامه ابتکار فرستاد که در ادامه می خوانید:
به نام خدا
چند نکته در باره نامه 40 اقتصاددان به رییس جمهور
زکات العلم نشره
«به ملت بزرگوار ایران و همه عزیزانی که نامه سرگشاده را نوشتهاند، چند نکته را عرض میکنم.
پیش از آغاز سخن، دوستان من میدانند و دیگران نیز بدانند که من همیشه در پی کوشش برای ترسیم و تحقق آرمانهای اسلام و انقلاب بودهام و از هیچ کوششی در این راه در حد توان خود دریغ نکردهام. سابقه من نیز روشن است. تقریبا همه کسانی که نامه سرگشاده منتشر شده در تاریخ 22/12/1395 را نوشته اند و بسیاری از دیگران مرا می شناسند و می دانند که بیشتر عمر علمی من، صرف تبیین و ترویج علمی آنچه اقتصاد اسلامی نامیده می شود، شده است. بزرگترین آرزویم آن است که ایران اسلامی بازهم همچون دورههایی بشود که در گیتی شهره آفاق اقتصاد، علم، سیاست و ارتش قدرتمند بوده است.
1- نخست اینکه ما بیش از همه چیز باید تقوا و عدالت و انصاف را پیشه خود کنیم. خداوند از عالمان تعهد گرفته است به علم خود عمل کنند. پیامبر (ص) میفرماید عالمان دو دستهاند عدهای که به علم خود عمل میکنند و اهل نجاتند و عدهای که به علم خود عمل نمیکنند و قهرا اهل هلاکند. درست است که این دولت نیز مانند دولتهای پیشین در اقتصاد چندان موفق نبوده است و من به اینکه چرا رشد اقتصادی ایران کمتر از 15 درصد است، تورم بیش از 2-3 درصد است و بیکاری و فقر هست، منتقد هستم. ولی خود را موظف به ابلاغ توصیههای برحق به همه میدانم.
مردم ایران و عزیزانی که این نامه را نوشتهاید با اندکی تامل و با شرط انصاف میتوان دریافت که این دولت به طور نسبی از همه دولتهای پس از انقلاب، موفقتر بوده است. غیر از اینکه تحریم را که دیگران موجب آن شدند بر طرف کرد و کشور را از فشار آن نجات داد، در این دولت، تورم 40 درصدی به 8 درصد کاهش یافت و رشد منفی 6 درصدی به بیش از مثبت 6 درصد افزایش یافت. یعنی 32 درصد تورم کاهش یافت و 12 درصد رشد بهبود پیدا کرد. رقمهایی که در هیچ دولتی تحقق نیافت (این در حالی است در سالهای تحویل دولتها رشد اقتصادی در سال 1368، 3 درصد در سال 1376 حدود 3/0 درصد، در سال 1384 حدود 4/4 درصد و در سال 1391 حدود 6-درصد بوده است). هر چند ممکن است همه این موفقیت حاصل سیاستهای اقتصادی دولت نبوده باشد، ولی هیچ شکی نیست که سیاستهای دولت در آن نقش مثبت داشته است.
2- من هم منتقد سیاستهای اقتصادی هستم، زیرا از نگاه من و بر پایه ضابطههای علمی اقتصاد، ظرفیت اقتصاد ایران رشد بیش از 15 درصدی است، ولی مهمترین علت اینکه ما به این ظرفیت نمی رسیم، شعارزدگی، علم ستیزی و تصمیمهای غیر علمی و بر پایه نظر شخصی در سطح کلان اقتصاد کشور است. تصمیمهایی که سالها در اقتصاد کشور نفوذ کرده و رشد، رفاه، توسعه و پیشرفت کشور را فدای سیاست بازی و توهمهای شعاری کرده است. پیشرفت اقتصاد نیازمند شعار نیست، نیازمند ابزار علمی آزمون شده، است. سیاستهای کلان نادرست و غیر علمی، رشد متوسط بیش از 14 درصدی پیوسته چند ساله پیش از انقلاب را به رشد متوسط کمتر از 3 درصدی همه دوره پس از انقلاب تبدیل کرده است.
حضرت امیر (ع) میفرماید: اگر از تجربه گذشته عبرت بگیرید میتوانید در آینده موفق باشید.
3-بیشتر کسانی که نامه را امضا کردهاند اقتصاد خواندهاند، ولی از متن نامه برمیآید یا به نامه توجه نکردهاند و یا به آنچه خواندهاند توجه ندارند و یا .... بهتر بود آنهایی که خود را اقتصاددان نامیدهاند، در حد احترام به آنچه خود را به آن متصف کردهاند به موضوع توجه میکردند و نقد مبتنی بر علم اقتصاد بر سیاستهای دولت ارایه میکردند. آیا هنگامی که خدای ناکرده کسی بیمار میشود به او میگویید از علم پزشکی لیبرال سرمایهداری استفاده نکند و یا خدای نکرده اگر شما بیمار شوید، پیش پزشک میروید میگویید آن بخش از علم را در باره من به کار بگیر که در غرب و نظام لیبرال سرمایه داری تولید نشده است. بسیاری از شما حتی اگر در ایران علاج نیابید توصیه به رفتن به کشورهای لیبرال سرمایهداری میکنید. شک نیست علم از نظر ماهیت، روش و چارچوب، جدای از مکتب است و علم اقتصاد میتواند جدای از مکتب اقتصادی به کار برود.
مهمتر اینکه اگر کسی اندکی اقتصاد خوانده باشد و نگاهی به کتابهای شرقی، غربی و یا اسلامی در این زمینه کرده باشد، میداند که دو عامل اصلی تولید و رشد اقتصادی نیروی کار و سرمایه است. بدون سرمایه و بدون نیروی کار نمی توان رشد داشت و بسیار ساده است که اگر نیروی کار بیکار داشته باشیم (که در کشور بیکار فراوان داریم) هر چه رشد بیشتر بخواهیم، باید سرمایه بیشتر فراهم کنیم. اگر خودمان سرمایه بسیار فراوان داشته باشیم که بهتر، ولی اگر نداشته باشیم باید سرمایه از خارج وارد کنیم.
3-اما درباره عدالت، آنچه از ظاهر نوشتار بر میآید این است که نویسنده(گان) نوشتار، توزیع برابر کیک سوخته یا کوچک را به توزیع نابرابر کیک بزرگ و مطلوب (هر چند در حالت دوم همه مردم بیشتر بهرهمند شوند) ترجیح میدهد. بدانید این تفکر اندیشه کمونیستی است و در اسلام جایگاهی ندارد. هیچ حدیث و روایتی نمیتوانید بیابید که توزیع برابر را توصیه کرده باشد. در زندگی پیامبر، امامان و روحانیون جامعه نیز چنین چیزی نمییابید. هیچگاه پیامبر اسلام (ص) و هیچ پیامبر بزرگ دیگری توزیع برابر را مبنای کار خود قرار نداد. هیچ پیامبری جلوی ثروتمند شدن از راه حلال کسی را نگرفت و با آن مخالفت نکرد، بلکه آن را ترویج نیز کردند. حتی پیامبر اسلام ثرتمندان را از اینکه همه یا بخش عمده ثروت خود را به فقرا ببخشند و برابر آنها شوند نهی میکرد و میگفت شما و فرزندانتان باید ثروتمند بمانید.
همه پیامبران به جای ترویج حسادت و کینه طبقاتی، یا مجاز دانستن و تایید آن، یا توجیه و یا استفاده ابزاری از آن، به مبارزه با این گونه اندیشه پرداختند و همه را توصیه به قناعت و رعایت حق خود کردند. حتی برعکس برداشت کمونیستی، حضرت امیر (ع) میفرمایند باید تولید کنندگان را حمایت کرد تا ثروتمند شوند و از کنار ثروت آنها همه جامعه روزی بخورند. تا ثروتمند بزرگی نباشد کسی توان دادن روزی بزرگ به دیگران را ندارد. همانگونه که کمونیستها پیامبران و دین را افیون و ابزار سرمایه داران برای خام کردن جامعه برای چپاول آنها میدانند، گویی امروز هم در میان برخی مسلمانان بی نام کمونیست، این اندیشه هست.
5-درست است که از قدیم گفتهاند سیاست پدر و مادر ندارد، ولی من خود را موظف میدانم به ابلاغ ایمان، تقوا، صداقت، عدالت، انصاف و به ویژه علم باوری که شیوه پیامبر (ص) و علی (ع) و بزرگان سربلند و پیروز در سیاست است. سیاست زدگی و بازیچه سیاسیون شدن در اندازه یک دانشمند (اقتصاددان) نیست. این جهان برای من و شما خواهد گذشت. چه پست بگیریم و چه نگیریم. چه گروه و جناح ما در انتخابات پیروز بشود و چه نشود. آنچه برای ما می ماند، ایمان، صداقت، عدالت، تقوا و کوشش عالمانه برای توسعه اقتصادی و اجتماعی پایدار کشور و رفع فقر از راه درست آن است. پس بیاییم با مبنا قرار دادن تقوا، صداقت، ایمان و علم اقتصاد، اقتصادی پیشرو را برای کشور به ارمفان بیاوریم. »
نامه اخیر40 پژوهشگر اقتصادی به دولت فاقد راهکارهای عملی است
همچنین دبیر کل کانون بانک های خصوصی و موسسه های اعتباری معتقد است ، نامه اخیر 40 پژوهشگر اقتصادی به دکتر روحانی فاقد راهکارهای عملی است و در آن به ریشه مشکلات اقتصادی کشور توجهی نشده است.
«محمدرضا جمشیدی» روز سه شنبه در گفت و گو با ایرنا درباره انتشار نامه تعدادی از پژوهشگران اقتصادی به رئیس جمهوری و ابراز نگرانی آنان درباره آینده اقتصاد کشور اظهار داشت: اینکه در کشور در حوزه های اقتصادی مشکل وجوددارد، امر پوشیده ای نیست اما دلیل بروز آن منحصر به این دولت نبوده و باید بی طرفانه و با واقع بینی مسایل را بررسی کرد. وی افزود: کسی مدعی نبود مشکل در نظام اقتصادی کشور وجود ندارد ،اما باید در ارزیابی ها، توان دولت را نیز مد نظر داشت.