امیرعلی ابوالفتح در گفت و گو با فرارو بررسی کرد
جنگ روانی آمریکا برای معرفی ایران به عنوان "آشوبگر"

«این زمینه چینی می تواند برای ایران خطرناک باشد، اما اینکه دائم علیه ایران تبلیغ شود، دائم در صدر تهدید ها باشد باور پذیری آن را در افکار عمومی دشوار می کند. تردیدی که خود رسانه ها مطرح می کنند هم موثر است. مثلا گزارشگر فلان رسانه ای که با حکومت ایران هم همراهی ندارد، در تحلیل اینگونه اخبار و اتهامات علیه ایران پایه و اساس آن را زیر وسال می برد. این اتفاق در مورد اسناد منتشرشده علیه ایران درباره ارتباط با القاعده هم وجود داشت، در واقع خیلی به لحاظ تحلیلی باور پذیر نیست.»

تحلیلگران انتشار این اسناد را نیز در راستای گسترش جنگ روانی علیه ایران می دانند. اما ابعاد این جنگ روانی و هدف از ان چیست؟ برخی آن را خطرناک تحلیل می کند و در راستای تقابل جدی با ایرن می دانند.

او افزود: «در این مدت 10 ماهی که از دولت آقای ترامپ می گذرد، به بهانه های مختلف از جمله فعالیت های موشکی ایران، ادعای این که ایران بر هم زننده نظم و ثبات در غرب آسیاست و... ایران از سوی آمریکا متهم شده است. در همین فضای جنگ روانی، دائم تبلیغ می شود که ایران یک بازیگر آشوبگر و بر هم زنننده قواعد بین المللی است.»
این تحلیل گر مسائل آمریکا درباره اخباری که اخیرا در آمریکا علیه ایران و فعالیت های ایران منتشر می شود، گفت: «در چند مورد اخیر یک مقدار باورپذیری اتهامات سخت شده است، مثلا در مورد بهزاد مصری در رسانه های آمریکا ادعا شده است او با سپاه پاسداران ارتباط داشته است، اما گزارشی که واشنگتن پست منتشر کرده، نشان می دهد این فرد به خاطر باج خواهی و کسب درآمد شخصی و بدون اینکه سازماندهی در میان باشد شبکه اچ پی او را هک کرده و وقتی به هدفش نرسیده اطلاعات آن را منتشر کرده است.»
ابوالفتح افزود: «البته ممکن است افراد غیر متخصص بعد از این که دائما نام ایران را در اتهام های مختلف می شنوند، تحت تاثیر قرار گیرند، اما در بین نخبگان این گونه اخبار نمی تواند خیلی اثر گذار باشد. با اینحال طراحان و بازیگران این موضوع تمام تلاش خود را می کنند که ایران را بازیگری آشوبگر معرفی کنند.»
او معتقد است: «اگر ایران رفتارش به گونه ای باشد که به این فضا سازی ها دامن زند می تواند، خطرناک و مخرب تلقی شود، اما اگر رفتار ایران متین و منطقی باشد خیلی از اتهامات را می تواند رفع کند»
این تحلیلگر مسائل بین الملل درباره این اظهارت که برخی معتقدند این اخبار زمینه چینی برای اقناع افکار عمومی برای برخورد تند تر با ایران است، گفت: «این زمینه چینی می تواند برای ایران خطرناک باشد، اما اینکه دائم علیه ایران تبلیغ شود، دائم در صدر تهدید ها باشد باور پذیری آن را در افکار عمومی دشوار می کند. تردیدی که خود رسانه ها مطرح می کنند هم موثر است. مثلا گزارشگر فلان رسانه ای که با حکومت ایران هم همراهی ندارد، در تحلیل اینگونه اخبار و اتهامات علیه ایران پایه و اساس آن را زیر سوال می برد. این اتفاق در مورد اسناد منتشرشده علیه ایران درباره ارتباط با القاعده هم وجود داشت، در واقع خیلی به لحاظ تحلیلی باور پذیر نیست.»
ابوالفتح در ادامه افزود: «ما باید در نظر داشته باشیم که کار بزرگتری در پس ماجرا در حال انجام است و آن هم این است که می خواهند ایران را به عنوان خطر فوری برای امنیت غرب آسیا معرفی کنند. اگر ایران در این حوزه به گونه ای رفتار کند که این باور در جامعه بین الملل ایجاد نشود، اتهاماتی مثل اتهام به بهزاد مصری یا رابطه ایران با القاعده نمی تواند خطرناک باشد. ما باید مراقب باشیم که در دوران پسا داعش نقش و عملکرمان به گونه ای نباشد که جامعه جهانی یا بزرگان جامعه جهانی نتوانند القا کند که ایران به دنبال سلطه در منطقه است.»
او با اشاره به واکنش سید حسن نصرالله بعد از ماجرای استعفای سعد حریری در عربستان، اظهار کرد: «نصرالله در اولین سخنرانی بعد از ماجرا بسیار مسئولانه و مبتنی بر شرایط روز سخن گفت. او سناریویی که می توانست علیه ایران و حزب الله شکل بگیرد را خنثی کرد. در این فضا خبرسازی رسانه ها نباید خیلی نگران کننده باشد. به هر حال ما در جنگ تبلیغاتی با طرف مقابل هستیم و هر دو طرف از همه ابزارهایش استفاده می کند. جمهوری اسلامی هم بیکار ننشسته است و در این جنگ تبلیغاتی و اطلاعاتی فعال است.»
این تحلیلگر مسائل آمریکا تاکید کرد: «ما دوران مدیریت تنش که در زمان آقای اوباما بود را پشت سر گذاشته ایم و حالا وارد عصر جدیدی در تنش با آمریکا شده ایم، سطح مناقشه ما افزایش یافته است نه فقط در موضوعات غیر هسته ای در موضوع هسته ای نیز این مناقشه بالاگرفته است. در این فضا دائم علیه ایران تبلیغات می شود. خیلی از آنها واهی و بی پایه و اساس است، اما این فضا سازی صورت می گیرد. آنها انواع اقسام بهانه ها را پیدا می کنند تا نهایتا جهان ادعای "آشوبگری" ایران را بپذیرد. بخش عمده به نتیجه رسیدن این نقشه به عملکرد ایران بر می گردد.»
ابوالفتح با اشاره به فضای سازی که چند سال پیش علیه ایران صورت گرفت مبنی بر اینکه ایران به دنبال ترور سفیر وقت عربستان سعودی، عادل جبیر در آمریکا بوده است، گفت: «این فضاسازی تا مدتی ادامه داشت اما پس از مدتی مشخص شد که پایه و اساس ندارد، در آمریکا ماجرا را فراموش کردند و پس از مصالحه بزرگ ایران و گروه 1+5 بر سر پرونده هسته ای آن ماجرا کلا از یاد رفت. حالا هم اگر ایران در مسائل مختلف وارد گفت و گو های تازه شود این بحث ها همگی فروکش می کند و فراموش می شود. مگر اینکه این پرونده ها به مرحله دادگاه برسد و احکام قضایی برای آن صادر شود، در آنصورت کار دشوار تر می شود.»
این تحلیلگر مسائل سیاست خارجی معتقد است: «جمهوری اسلامی ایران چند سالی است که به بازیگر بزرگ منطقه تبدیل شده است. بازگر بزرگ بودن الزاماتی دارد که باید رعایت شود. ایران باید در نظر داشته باشد که اقداماتش نباید منافع حیاتی دیگران را به خطر بیاندازد. یعنی ما نباید حرف از در دست گرفتن کل خاورمیانه بزنیم، ظرافت سیاست اقتضا می کند که برخی حرف ها به زبان نیاید. به آن عمل شود ولی حرفی درباره اش زده نشود.»