فقط نماز جمعه نیست که نرده دارد
حکایت نردهها؛ آنچه فاصلهها را طبیعی کرده است!

نرده نماز جمعه یا جامعه؟
در چند وقت گذشته برخی ائمه جمعه از وجود نرده بین مسئولان و مردم در مراسم نماز جمعه گلایه کردند. شاید شما هم از افرادی باشید که مساله نرده های نماز جمعه را مساله بیاهمیتی میدانید، اما اگر بخواهیم نمادین به این ماجرا نگاه کنیم، میبینیم که اتفاقا بسیاری از مسائل جامعه به همین نردهها برمیگردد. نردههای نماز جمعه تنها یکی از نردهها هستند؛ آنها نمادی از روابط تنظیمشده جامعهاند. با این نگاه، شما هم از نردهها گلایه دارید. آقازاده، ژن خوب و ... ادبیاتی هستند که قبل از نرده نوع روابط مردم جامعه و برخی مسئولان را نشان میدهند. این نردهها نه تنها بین مردم و مسئولان فاصله میاندازد بلکه آنها را به طبقهای خاص تبدیل میکند؛ طبقهای که به امکانات دسترسی بیشتری دارد و استرس روزمره مردم عادی را ندارد.
در آن سوی نردهها، مردمانی هستند که ظاهرا زندگیشان در آرامش است. عکسهایی که در این سالها از خودرو یا منزل آقازادههای مسئولین منتشر شده است که نشان میدهد فاصله زندگی آقازادهها با مردم عادی به اندازه زمین تا آسمان است. شاید شما هم از افرادی باشید که با دیدن این تصاویر محاسبه میکنید که با چند سال کار و پس انداز میشود شبیه خودرویی را فراهم کرد که آقازاده مسئولین با آن به دانشگاه میروند. شاید افرادی که آن سوی نرده ها هستند هیچ گاه برای انجام یک کار اداری در صفهای طولانی مدت در انتظار قرار نگرفته باشند. در عوض همه مشکلاتشان با یک تلفن حل شود. در هر صورت این امکانات به صاحبان قدرت آزادی عمل بیشتر و آرامشی میدهد که افراد عادی آنها را ندارند.
بعضی از مسئولان هم مثل ما و شما بارها از این تبعیضها گلایه کردهاند. یکی از مثالهای همیشگی وامهای بانکی است که برای عموم مردم یک روند اداری دردسر ساز مثلا پیدا کردن ضامن یا سپردن وثیقه دارند. اما هر از چندگاهی با افرادی رو بهرو میشویم که هیچ کدام از این دردسرها را ندارند. همین دو ماه پیش بود که یکی از نمایندگان مجلس فهرستی از 51 ابربدهی تسهیلات بانک سرمایه را منتشر کرد. نمایندگان مجلس میگویند این بدهی ها از آنجا شکل گرفته است که دریافت کنندگان تسهیلات وثیقه لازم برای وامهای خود را به بانک ارائه ندادهاند.
نرده بین عامه مردم و افراد خاص در فرآیند بانکی یکی از نمونههاست. این سخن عامیانه که بدون پارتی کار کسی راه نمیافتد، نشان می دهد مردم نردههایی بین مسئولین میبینند. این روزها با وجود آنکه آمارهای زیادی از رشد بیکاری در کشور حکایت میکند اما از سویی با مسئولینی رو به رو میشویم که در فرهنگ سیاسی به آنها ابوالمشاغل گفته میشود. طبق سرشماری نفوس و مسکن سال 95، حدود سه میلیون و 258 هزار نفر بیکار در کشور وجود دارد و حدود 40 درصد فارغ التحصیلان دانشگاهها بیکار به حساب میآیند. اما آن سوی نرده ها در حالی که اصل 141 قانون اساسی چند شغله بودن بعضی مسئولین را خلاف میداند، با مسئولینی رو به رو هستیم که تعداد مسئولیتهای آنها از تعداد انگشتان دستانشان فراتر میرود.
در عالم هنر و ادبیات هم وضع همین گونه است. همین هفته قبل بود که ابراهیم حاتمیکیا، کارگردان مشهور سینمای ایران جایزه بهترین کارگردانی جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. او بعد از دریافت جایزهاش زبان به اعتراض منتقدین پرداخت. امثال ابراهیم حاتمیکیا و مسعود دهنمکی کارگردانانی هستند که در طی سالهای گذشته در فعالیت خود همواره با حمایتهای بعضی سازمان ها و نهادها رو به رو بودهاند.

وقتی ساختار جامعه رانتی است ...
داریوش قنبری، فعال سیاسی اصلاحطلب ریشه وجود نردههایی که به تعدادی از آنها اشاره کردیم را در ساختار جامعه میداند. او به فرارو می گوید: ساختار جامعه ما یک ساختار رانتی است. این ساختار رانتی در جاهای مختلف به افراد خاصی منافعی میرساند. کسانی که از این رانتها برخوردار میشوند کسانی هستند که ارتباطات خاصی دارند. هرکسی نمیتواند از این منافع برخوردار شود. راه دستیابی به رانت ارتباطات است. این رانت در حوزههای مختلف از هنر گرفته تا حوزه های اقتصادی وجود دارد. در چنین جوامعی، افرادی تلاش می کنند به جای آنکه با لیاقت و شایستگی به پست و مقام برسند سعی می کنند ارتباطاتی را دنبال کنند که به رانت می رسد. رانت یک معضل جدی و ساختاری است که به این دولت و آن دولت ربطی ندارد و از گذشته وجود داشته است، هرچند که در حال حاضر این وضعیت بهتر شده است. این وضعیت در آینده هم ادامه خواهد داشت، مگر آنکه یک اصلاح ساختاری صورت بگیرد که دسترسی به این رانتها را دشوار کند. تا زمانی که رانت جویی وجود داشته باشد، کسی دنبال این نیست که خود را از طریق شایستگی نشان دهد.
این فعال سیاسی معتقد است اصلاح این ساختار رانتی از دو طریق قابل اجراست. اول آنکه قوانین ما باید شفا شوند. ما باید قوانین شفافی داشته باشیم که از طریق آنها شفافسازی صورت بگیرد. قانون باید لایه های پنهانی که می توانند رانت ایجاد کند را بیشتر به شفافسازی مکلف کند. همچنین راه دیگر مبارزه با رانت خواری نظارتهای دقیق و موثر است. در کشور ما مراکز نظارتی متعددی وجود دارد اما در بسیاری از موارد نتوانسته اند کار ویژه های خود را به نحو احسن انجام دهند. یک مرکز نظارتی قوی و موثر از چندین مرکزی که اثرگذاری چندانی ندارد بسیار بهتر و موثر می تواند عمل کند. این یک راه کاری است که ما از این طریق می توانیم وضعیت را اصلاح کنیم.