وضعیت سهام در معادلات جدید بازارها
شروط بازگشت رونق به بورس
دلار طی هفتههای اخیر با یک سیاست نسبتا منطقی (در مقایسه با گذشته) در مسیر نزولی قرار گرفته است. مهمترین موضوع در بازار ارز، بازگشت آرامش به بازار و کاهش شدت نوسان است. کاهش دامنه نوسان قیمت ارز عامل مثبت برای حذف تقاضای دلالی و سفتهبازی از ارز محسوب میشود.
بازار مسکن نیز پس از یک دوران جهش قیمتی در رکود نسبی بهسر میبرد. کارشناسان این حوزه از احتمال تشدید رکود در ادامه خبر میدهند. جهش قیمتی اخیر بازار مسکن افت محسوس تقاضای مصرفی را به دنبال داشته است. یکی از شواهد این موضوع افت قیمت اوراق تسهیلات مسکن (تسه) در بازار فرابورس است؛ قیمت اوراق در کف ۴ ساله بهسر میبرد. در این میان تقاضایی که در بازار باقی مانده احتمالا تقاضای سرمایهگذاری است که هدف این گزارش نیز میزان تمایل سرمایهگذاران به مسکن است.
دلار طی هفتههای اخیر با یک سیاست نسبتا منطقی (در مقایسه با گذشته) در مسیر نزولی قرار گرفته است. مهمترین موضوع در بازار ارز، بازگشت آرامش به بازار و کاهش شدت نوسان است. کاهش دامنه نوسان قیمت ارز عامل مثبت برای حذف تقاضای دلالی و سفتهبازی از ارز محسوب میشود. نمونهای از سیاستهای اشتباه بازارساز ارزی را میتوان در پایان سال گذشته مشاهده کرد. هدر دادن منابع ارزی زمانیکه نرخ دلار پایینتر از نرخ تعادلی خود قرار داشت و بهصورت همزمان هدر دادن ذخایر طلای بانک مرکزی با طرح پیشفروش سکه از جمله سیاستهای اشتباهی بود که تلاطم اقتصاد کشور را در ماههای بعد تشدید کرد.
در شرایط کنونی، اما نرخ دلار از واقعیت خود پیشی گرفته است و این اختلاف نیز به دنبال فضای روانی حاکم بر اقتصاد در کنار رویه سیاستگذاری منفعلانه ماههای اخیر در بازار ارز بوده است. در این شرایط ورود بازارساز قطعا معنای متفاوتی برای قیمتها دارد. البته همانطور که رئیس بانک مرکزی نیز در مصاحبه اخیر خود عنوان کرده بود بانک مرکزی نمیتواند به تنهایی نوسان قیمت را برای مدت زمان طولانی کنترل کند و باید به سمت بازار متشکل ارزی با کمترین سطح دخالت سیاستگذار ارزی رفت؛ این امید وجود دارد که باور کافی به این صحبتها وجود داشته باشد.
مسیر آینده نرخ دلار از اهمیت بسیاری زیادی برای تک تک اجزای اقتصادی برخوردار است. روند نرخ دلار از نظر تحریک سمت تقاضا و همچنین افزایش هزینههای تولید تورمزا است و تلاطم بازار ارز بیثباتی را در کشور به دنبال خواهد داشت. درخصوص آینده نرخ دلار سناریوهای مختلفی میتوان عنوان کرد. در تعیین سناریوهای مختلف رفتار سیاستگذار ارزی از اهمیت بالایی برخوردار است. در کنار این موضوع جبههگیریهای سیاسی و سیگنالها از تمایل تعامل با جهان یا تلاش برای انزوای کشور نیز اثر قابل توجهی در مسیر نرخ دلار خواهد داشت. همچنین نمیتوان از نقش مهم نوسانات قیمت جهانی کالاها و نفت بهعنوان عامل تعیینکننده قدرت سمت عرضه چشمپوشی کرد.
برای مثال شرایط تحریمی اقتصاد کشور در کنار افت شدید قیمت نفت در هفتههای اخیر عامل نگرانکننده برای ضعف درآمدهای ارزی کشور است. گرچه در شرایط کنونی بانک مرکزی توان کنترل نوسانات دلار تا تخلیه کامل حباب را داشته باشد، اما اگر سیاست منطقی با در نظر گرفتن موارد مختلف در نظر گرفته نشود میتوان فضا را برای تلاطم دوباره ارزی اقتصاد کشور و دلالی فراهم آورد. این موضوع به خصوص با توجه به تمایل ترامپ برای متلاطم ساختن اقتصاد کشور باید با دقت لحاظ شود.
اثرگذاری بازار ارز را بر بخشهای مختلف اقتصاد کشور در ماههای گذشته شاهد بودهایم. از آنجهت رفتار سیاستگذار ارزی اهمیت بسیاری بالایی در شرایط کنونی برای اقتصاد کشور دارا است. بازار پول که در ماههای گذشته با خروج نقدینگی مواجه بود در شرایط کنونی میتواند وضعیت باثباتتری را دنبال کند. البته در این میان انضباط مالی بانکها و نظارت بانک مرکزی اهمیت ویژهای خواهد داشت. احتمالا باید در انتظار تشدید عمق رکود در اقتصاد کشور بود. در صورتیکه به تخلیه هیجان از فضای اقتصادی امیدوار باشیم، نقدینگی به دنبال مکانهای جدید برای کسب بیشترین بازدهی خواهد بود. همچنین برخلاف ماههای گذشته با کاهش التهاب بازارها فضا برای دلالی آنچنان باز نیست که بتوان سودهای آنچنانی را کسب کرد.
حال اینکه اگر سیاست دولت به سمت به رسمیت شناختن مکانیزم بازار حرکت کند فضای دلالی احتمالا تا حدود زیادی سرکوب شود. نمونه این موضوع را میتوان در تقاضای قابل توجه برای خرید خودرو در زمان پیشفروش خودروسازان داخلی مشاهده کرد؛ زمانیکه قیمت بازار فاصله چشمگیری با فروش کارخانه داشت و همین موضوع باعث شده بود که تعداد تقاضای زیادی (فراتر از تولید سالانه خودروی کشور) در سامانه پیشفروش ثبت شود. البته همچنان همین موضوع به ظاهر ساده (اصلاح نرخ فروش) از سوی سیاستگذار رفع نشده است و دلالان بسیاری چشمانتظار تکرار اشتباهات پیشین، اعلام قیمت خودرو درب کارخانه با اختلاف قابل توجه با قیمت بازار هستند.
اگر به کاهش تلاطم بازارها در نتیجه سیاستگذاری مناسب امیدوار باشیم، نقدینگی به دنبال مکانی کمریسک برای جلوگیری از افت ارزش و جلوگیری از قفل شدن آن در دوران رکود خواهد بود. البته در این خصوص باید موارد متعددی را مورد بررسی قرار داد. برای مثال باید نقش تسهیلات بانکی را در تشدید تلاطم ارز و سکه با دقت بررسی کرد تا بتوان نحوه رفتار نقدینگی در دوران رکودی بررسی کرد.
با این حال چندان دور از انتظار نیست که اخذ جذب سپرده برای بانکها نسبت به گذشته سادهتر باشد. البته در این میان احتمالا برای مدتی همچنان با انتظار برای کسب سود از دلالی (به خصوص اگر پولهای داغ حاصل از تسهیلات در بازارهای مختلف رخنه کرده باشد) مقاومت معاملهگر برای خروج نقدینگی از بازار را شاهد باشیم، اما در فضای کنونی، احتمالا سرمایهگذار در مقایسه وضعیت بازارها، کسب نرخ سود بدون ریسک را ترجیح دهد. شاید از نظر بسیاری از کارشناسان این موضوع امکانپذیر نباشد، اما اگر رفتار نظارتی صحیح را از سوی بانک مرکزی شاهد باشیم و از بی انضباطی مالی بانکها (به خصوص بانکها با وضعیت بحرانیتر) جلوگیری شود در شرایطی که تلاطم ارزی تا حدود زیادی سرکوب شده است میتوان به حذف رقابت منفی بر سر نرخ سود برای جذب سپرده از سوی بانکها امیدوار بود.
البته بانکها به خوبی از وضعیت اقتصاد کشور و ریسک تشدید بحران بانکی آگاه هستند و احتمالا تا جایی که فضا برای آنها باز و مهیا باشد، به فعالیتهای خود ادامه خواهند داد. از سوی دیگر منشا بسیاری از بیانضباطیهای مالی در اقتصاد کشور به دولت بازمیگردد. جایی که احتمالا بار دیگر برای جبران کسری بودجه، دولت از هر ابزاری استفاده میکند. این موضوع را به خصوص در فضای تورمی اقتصاد کشور و افزایش فزاینده هزینههای جاری دولت باید جویا شد. در این میان استقراض از سیستم بانکی خود موضوع مهمی است که میتواند تمامی معادلات را تحت تاثیر قرار دهد.
در شرایط کنونی بورس با معضلات بسیاری مواجه است و نمیتوان وضعیت کنونی بورس را با ابتدای سال مقایسه کرد. یکی از بزرگترین ریسکهای موجود برای بورس تهران به سیگنالهای منفی از بازار جهانی بازمیگردد. شدت عدم قطعیتها در بازار جهانی بسیار بالا است و به تحلیلهای موجود در این بازاربه سادگی نمیتوان اعتماد کرد. ممکن است بتوان در میان سناریوهای موجود محتملترین حالت را انتخاب کرد، اما احتمالا درصد خطا در محاسبات بالا خواهد بود. ریسک دیگر برای بورس تهران وضعیت تحریمی اقتصاد کشور است.
تمام آنچه درخصوص ریسکها پیش روی بورس در بالا اشاره شد تاکید بر لزوم تعمیق تحلیلها از هر شرکت بهصورت جداگانه است. بورس همچنان میتواند مکانی جذاب برای سرمایهگذاری باشد در صورتیکه دقت بیشتری در تحلیل سهام به کار گرفته شود. احتمالا کسب بازدهی رویایی در مدت زمان کوتاه چندان امکانپذیر نباشد با این حال همین شرایط برای حرفهایترهای بازار میتواند فضایی برای کسب سود بر اساس تحلیلها با پشتوانه قوی بنیادی باشد.
کارشناسان عمدتا بر تعمیق رکود در بازار مسکن اشاره میکنند. در این خصوص باید عنوان کرد که جهش قیمتی اخیر مسکن و مقاومت فروشندگان در تخفیف به مشتریان باعث میشود تقاضا عقبنشینی بیشتری از این بازار داشته باشد. جهش نرخ دلار و جولان نقدینگی در اقتصاد کشور بهانهای برای رشد قیمت مسکن شد. حال کاهش تلاطم دلار احتمالا مقاومت برای کاهش قیمت مسکن را به دنبال دارد. نگاهی به وضعیت بازار مسکن در چند سال اخیر مشخص میکند که پس از دوره چند ساله رکود مسکن، دولت سعی داشت تا با افزایش سقف تسهیلات تقاضای مصرفی این بخش را تحریک کند. اما در ماههای گذشته با جهش قیمتی مسکن، تسهیلات موجود کمکی به مصرفکنندگان نمیکند.
با این حال اگر به کوچ نقدینگی از بازار ارز امیدوار باشیم احتمالا توجه کمتری به ریسکهای موجود در میان سرمایهگذاران وجود داشته باشد و تفکر سنتی خرید مسکن بهعنوان دارایی امن بخشی از نقدینگی را به سمت این بازار بکشد. نمیتوان نقش ذهنیت سرمایهگذار را در مقصد سرمایهگذاری نادیده گرفت. در نگاه اغلب سرمایهگذاران داخلی احتمالا طلا و مسکن و بانک بر بورس ارجحیت دارد.