bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۳۹۰۷۲۰
مهدی مطهرنیا در گفتگو با فرارو بررسی کرد

"پاسخگویی" گمشده سیاست ایرانی

زمانی که اصلاح‌طلبان نمی‌توانند از پشتوانه‌های حکومتی بهره ببرند و حکومت مانع ایجاد اصلاحات می‌شود، آن‌ها باید از رفرمیست دست بردارند و به تحول خواهی رو بیاورند. به عبارت دیگر از کاخ‌های حکومت خارج شوند و با تکیه بر نیرو‌های اجتماعی نلاش کنند زمینه‌های ایجاد اصلاحات را فراهم کنند.

تاریخ انتشار: ۰۱:۲۱ - ۲۷ بهمن ۱۳۹۷
اصللاح‌طلبان و فرار از پاسخگویی
 
فرارو- یک استاد دانشگاه گفت: «ساخت و ساختار قدرت در ایران نه یک ساخت و ساختار قانونمند بلکه کاملا پدرسالارانه است. در این مدل همواره تلاش می‌شود با ایجاد یک فضای تبعیت تام و تمام از منابع و مراجع قدرت، خود را در یک وضعیت ایمن شده در برابر افکار عمومی قرار دهد. متاسفانه فضای کلی کشور به گونه‌ای است که همیشه رفتار‌های خود محورانه سیاسی در قالب‌های گوناگون رسمی یا غیررسمی، قابل مشاهده است. در این حالت نباید انتظار پاسخگویی از احزابی که در تبعیت از ساختار قدرت به سر می‌برند، داشت.»

مهدی مطهرنیا تحلیلگر مسائل سیاسی در گفتگو با فرارو گفت: «آنچه که گروه‌های سیاسی در ایران باید مورد توجه قرار دهند، فرهنگ سیاسی معطوف به مسئولیت پذیری است. یعنی آن‌ها باید یاد بگیرند که در قبال تصمیمات و اقدامات خود باید پاسخگو باشند. یک جبهه سیاسی از سپهر اندیشه‌های خاصی برخوردار است و در آن چارچوب، تعریف عملیاتی از مواضع سیاسی خود را معنا می‌بخشد و با توجه به مواضع سیاسی خود، رفتار‌ها و کنش‌ها متفاوتی را از خود بروز می‌دهد که حول محور همان سپهر اندیشه، باور پذیر است.»

وی ادامه داد: «لذا با وجود تغییر چهره‌های سیاسی در برهه‌های مختلف و حتی تغییر نخبگان این جریان‌ها باید همه افراد پاسخگوی عملکرد خود و گذشتگان جریان سیاسی متبوع خود باشند؛ بنابراین چه اصلاح‌طلب و چه اصولگرا در چارچوب آنچه که در تاریخ از خود به جا می‌گذارند و انباشته‌هایی که به واسطه عملکرد و موضع‌گیری‌ها به دست آورده اند و کاملا قابل ردیابی است، پاسخگو باشند؛ بنابراین همانگونه که جبهه اصولگرایی نمی‌تواند از زیر مسئولیت دوران ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد شانه خالی کند و این از نظر افکار عمومی به هیچ عنوان قابل قبول نیست، جریان اصلاحات هم نمی‌تواند در خصوص دولت‌های حسن روحانی پاسخگو نباشد.»

او افزود: «البته با این حال باید بپذیریم که یک وجه تمایز میان اصولگرایان در حمایت از محمود احمدی نژاد و حمایت اصلاح‌طلبان از حسن روحانی وجود دارد. تفاوت میان آن‌ها این است که در انتخابات سال ۸۴ و ۸۸ این اصولگرایان بودند که به سراغ احمدی نژاد رفتند او را به عنوان کاندیدای جریانی خود معرفی کردند و از وی به عنوان نماینده جریان خودشان نام بردند و بعد از آن هم به صورت مشخص از او حمایت کردند. به عبارت ساده‌تر اصولگرایان بودند که محمود احمدی نژاد را به عنوان یک چهره برجسته احیا کننده گفتمان انقلاب اسلامی به جامعه ملی معرفی کردند.»

این استاد دانشگاه تصریح کرد: «اما رابطه میان اصلاح‎طلبان و حسن روحانی اینگونه نبود و این حسن روحانی بود که با شعار‌ها و صحبت‌ها و اهداف اصلاح‌طلبانه سعی کرد خود را به جریان اصلاحات نزدیک کند که نهایتا به این هدف هم رسید. البته الان روحانی و تیم او خیلی تمایل ندارند که زیر بار این مسئله بروند و عمدتا مانند اصولگرایان رفتار می‌کنند. هرچند این هم دور از ذهن نیست و باید قبول کرد که آن‌ها همانگونه‌ای رفتار می‌کنند که پرورش یافته اند. زیرا به هرحال ریشه حسن روحانی هم در داخل جریان اصولگرایی قرار دارد.»

وی تاکید کرد: «البته این مسئله موجب نمی‌شود که اصلاح‌طلبان خود را کنار بکشند و در خصوص وضعیت فعلی و عملکرد دولت پاسخگو نباشند. زیرا بنا به هر شرایطی این اصلاح‌طلبان بودند که پذیرفتند از حسن روحانی حمایت کنند و نقش تاثیرگذاری در پیروزی وی داشتند. آن‌ها باید بدانند که نمی‌توان زمانی که صحبت از پیروزی حسن روحانی به میان میآید خود را دلیل اصلی این موفقیت بدانند، ولی در زمان شکست‌ها و یا عملکرد‌های نادرست و ضعیف، حساب خود را از دولت جدا کنند. آن‌ها باید جوانمردانه مسئولیت اشتباهات و نواقص دولت را به واسطه حمایت‌هایی که در ایام انتخابات و بعد از آن انجام دادند، بپذیرند و پاسخگوی افکار عمومی باشند.»

این تحلیلگر مسائل سیاسی در پاسخ به این سوال که چرا در ایران برخلاف کشور‌های دیگر جریان‌ها و احزاب به جای پاسخگویی ترجیح می‌دهند، حمایت خود را نفی کنند، گفت: «ساخت و ساختار قدرت در ایران نه یک ساخت و ساختار قانونمند بلکه کاملا پدرسالارانه است. در این مدل همواره تلاش می‌شود با ایجاد یک فضای تبعیت تام و تمام از منابع و مراجع قدرت، خود را در یک وضعیت ایمن شده در برابر افکار عمومی قرار دهد. متاسفانه فضای کلی کشور به گونه‌ای است که همیشه رفتار‌های خود محورانه سیاسی در قالب‌های گوناگون رسمی یا غیررسمی، قابل مشاهده است. در این حالت نباید انتظار پاسخگویی از احزابی که در تبعیت از ساختار قدرت به سر می‌برند، داشت.»

او تاکید کرد: «زیرا اگر بتوانند بخش‌های مختلف حکومتی را با خود همراه کنند، قاعدتا می‌توانند در بزنگاه‌های مهم با استفاده از این منابع قدرت، فشار افکار عمومی را به نفع خود مدیریت کرده تا اینگونه در مراکز قدرت پایدار باشند. اصلا به همین دلیل است که احزاب در ایران برخاسته از بطن مردم و شکاف‌های اجتماعی موجود نیستند. بلکه آن‌ها صرفا احزاب دولت پرداخته و حکومت ساخته‌ای هستند که تلاش می‌کنند خود را نماینده مردم جلوه دهند، اما مبانی مراجع قدرت آن‌ها در ساختار‌های حکومتی ریشه دارد و به همین دلیل مسئولیت پذیری و پاسخگویی برای ان‌ها یک مقوله نهادینه شده نیست.»

وی در پاسخ به این سوال که اصلاح‌طلبان به جای نفی حمایت از روحانی برای اینکه بتوانند افکار عمومی را با خود برای انتخابات آینده همراه کنند، چه اقداماتی باید انجام دهند، گفت: «بهترین کار این است که اصلاح‌طلبان تکلیف خود را با خود روشن کنند. یعنی باید مشخص کنند که آیا آن‌ها منابع و پایگاه خود را در قدرت می‌بینند یا پایگاه خود را در جامعه می‌بینند. اگر در حالت اول است پس باید آن را به وضوح در رفتار و اعمال خود به نمایش بگذارند. البته باید قبول کرد که اصلاح‌طلبی یا رفرمیست اصولا در ساختار قدرت تعریف می‌شود و آن‌ها سعی می‌کنند با در قدرت بودن یا ارتباط با بخش‌های مختلف حکومتی اصلاحات مورد نیاز خود را انجام دهند.»

مطهرنیا در پایان عنوان کرد: «اما زمانی که اصلاح‌طلبان نمی‌توانند از پشتوانه‌های حکومتی بهره ببرند و حکومت مانع ایجاد اصلاحات می‌شود، آن‌ها باید از رفرمیست دست بردارند و به تحول خواهی رو بیاورند. به عبارت دیگر از کاخ‌های حکومت خارج شوند و با تکیه بر نیرو‌های اجتماعی تلاش کنند زمینه‌های ایجاد اصلاحات را فراهم کنند. البته باید در نظر داشت که اصلاح‌طلبی و تحول خواهی ساختار کلی حکومت را می‌پذیرند و نمی‌خواهند بر علیه ساختار موجود شورش یا انقلاب کنند. بلکه آن‌ها صرفا به دنبال ایجاد اصلاحات قانون‌مند هستند. تنها تفاوت میان اصلاح‌طلبان و تحول‌خواهان این است که اصلاح‌طلبان از درون حکومت به دنبال ایجاد اصلاحات هستند و تحول خواهان از میان مردم و با فشار افکار عمومی سعی می‌کنند اصلاحات مورد نیاز را انجام دهند.»
سلام
Iran (Islamic Republic of)
۲۲:۳۶ - ۱۳۹۷/۱۱/۲۷
مثلاً شما پاسخ بدهيد با حمايت از اين دولت كذاب و بى عرضه چرا پاسخگو نيستيد؟!
انتشار یافته: ۱