بودجه ۹۹ و تکرار سناریو ارز ۴۲۰۰ تومانی

محمدباقر نوبخت در یک برنامه تلویزیونی اعلام کرده که با دستور رئیس دولت، تخصیص دلار ۴۲۰۰ در سال آینده هم ادامه خواهد داشت. حال با ادامه تزریق دلار ۴۲۰۰، این سیاست چه نسبتی از درآمد ارزی کشور را در بر میگیرد؟
بر اساس اطلاعات رسیده رئیس دولت پیشنهادهای اولیه بودجه ۹۹ را نپذیرفت. پیگیریها نشان میدهد مسوولان سازمان برنامه و بودجه، لایحه بودجه ۹۹ را با نرخ دلار ۱۱ هزار تومانی، نفت ۵۰ دلاری، صادرات نفتی روزانه بین ۵۰۰ تا ۷۰۰ هزار بشکه، به همراه حذف دلار ۴۲۰۰ تومان تنظیم کرده بودند، اما حسن روحانی هیچکدام از این پیشنهادها را نپذیرفته است. گرچه تلاشها برای تایید این خبر از سوی یک منبع رسمی به نتیجه نرسید، اما خبر رد یکی از پیشنهادهای مذکور (حذف دلار ۴۲۰۰) توسط رئیس سازمان برنامه و بودجه تایید شده است.
تمدید بقای ۴۲۰۰
سازمان برنامه و بودجه در بودجه ۹۹ تصمیم به اصلاح ساختار بودجه گرفت. یکی از پارامترهای اصلاح ساختار، قطع شدن ورودی نفت به بودجه جاری بوده است. به این معنی که اداره کشور (جبران هزینه خدمت کارکنان دولت و هزینههای عمومی) دیگر وابسته به درآمدهای نفتی نخواهد بود.
۳ سناریوی درآمد نفتی دولت
اینکه ابقای سیاست ۴۲۰۰، چه اثری بر درآمدها و سیاستهای ارزی دولت خواهد داشت، کاملا وابسته به میزان صادرات نفت خواهد بود. در سالجاری، طبق قانون بودجه ۹۸، دولت ۱۴ میلیارد دلار برای واردات کالاهای اساسی در نظر گرفت. اگر فرض شود این حجم در سال آتی تعدیل شود و به ۱۰ میلیارد دلار تقلیل یابد، چه حجمی از درآمدهای ارزی دولت به این سیاست اختصاص مییابد؟ برای پاسخ به این سوال میتوان ۳ سناریوی واقعبینانه، میانه و خوشبینانه را در نظر گرفت و نرخ فروش هر بشکه نفت را نیز همچون سالجاری، ۵۵ دلار تخمین زد.
فرض خوشبینانه: در بهترین حالت در شرایط تحریمی، ایران میتواند روزانه یک میلیون بشکه نفت در روز در سال ۹۹ صادر کند. با این حساب، درآمد ارزی کشور از فروش نفت به حدود ۲۰ میلیارد دلار خواهد رسید و ۵۰ درصد از درآمدهای ارزی به واردات کالاهای اساسی اختصاص خواهد یافت.
البته این محاسبه بر این فرض استوار است که رابطه مالی دولت، شرکت ملی نفت و صندوق توسعه ملی همچون سالجاری باشد و تغییری نکند. حال سوال بعدی این است که دلار باقی مانده با چه نرخی تسعیر میشود؟ اگر با نرخ نیما، تبدیل کنیم، درآمد ریالی دولت در حدود ۳۴ هزار میلیارد تومان خواهد بود و اگر مبنای نرخ تبدیل، بازار آزاد باشد، حداقل ۳۷ هزار میلیارد تومان.
در نتیجه حداقل یک کسری ۲۰ هزار میلیارد تومانی پدید میآید که یک راه محتمل برای جبرانش، منابع صندوق توسعه ملی خواهد بود.
سناریوی میانه: اگر محاسبات انجام گرفته، بر مبنای صادرات ۷۰۰ هزار بشکه نفت در روز انجام شود، درآمد ارزی کشور نیز به ۱۴ میلیارد دلار تقلیل مییابد. در این حالت، با کسر سهم دلار ۴۲۰۰، مجموعا ۴ میلیارد دلار برای مجموعه شرکت ملی نفت، صندوق توسعه ملی و بودجه عمرانی میماند. اگر فرض شود که سهم صندوق توسعه ملی تماما به بودجه عمرانی تخصیص یابد، آنچه باقی میماند، ۲ میلیارد دلار است.
سناریوی واقعبینانه: اگر روند صادرات نفت در سال ۹۹، همچون سالجاری باشد، نمیتوان انتظار داشت که بیش از ۵۰۰ هزار بشکه در روز، نفت ایران فروش رود. حال آنکه، برخی اظهارنظرهای رسمی هم موجود است که میزان صادرات نفت را حتی کمتر از این عدد هم برآورد میکند.
هزینه یارانه پنهان
دولت در تصمیم بنزینی، ۳۰ هزار میلیارد تومان از یارانههای پنهان را آزاد و بین مردم توزیع کرد. این تصمیم با قصد مدیریت مصرف و کاهش قاچاق اتخاذ شد، هر چند در نحوه اجرا هزینههای گوناگونی به کشور تحمیل کرد. با اینحال، دولتی که تصمیم به حذف بخشی از یارانههای پنهان با قبول این هزینهها میگیرد، چطور تصمیم به ادامه یارانه پنهان ارزی با حجم بسیار بالا و با کارآیی بسیار پایین گرفته است؟ اگر دولت قصد داشته باشد ۱۰ میلیارد دلار در سال آتی با نرخ ۴۲۰۰ تومان تزریق کند، به سبب تفاوت با نرخ بازار آزاد، ۸۰ هزار میلیارد تومان یارانه پنهان خلق میشود، یعنی بیش از ۵/ ۲ برابر یارانه بنزینی.