مهدی مستفید؛ فیلمی از انتقال جوجه مرغهای یک روزه زنده به زبالهدانی در رسانههای اجتماعی منتشر شده است.
عدهای از هموطنان و حامیان حیوانات این اقدام را غیرانسانی و دردآور دانسته اند. به راستی که صحنهای دردآور است. ولی چرا چنین صحنههایی به وجود میآیند؟
در هیاهوی بحران کرونا فاجعهای در صنعت مرغداری کشور به وقوع پیوسته است. افت شدید قیمت مرغ که برخی مسئولین و رسانهها از آن ابراز خوشحالی میکردند و فروشگاههای عرضه مرغ بر سر کاهش قیمتها از هم سبقت میگرفتند زیان کمرشکنی را بر مرغداران وارد کرد.
مرغداران در یک دوره ۲ ماهه نه تنها سودی کسب نکردند بلکه ۳۰ تا ۴۰درصد سرمایه در گردش خود را از دست دادند و عملا بخش قابل توجهی از آنها ورشکسته و از چرخه تولید خارج شدهاند.
کارخانههای تولید جوجه یک روزه نیز که بر اساس نیاز بازار در حال تولید جوجه بوده اند با کاهش شدید تقاضای آن روبرو شدند. کاهش شدید تقاضا باعث شده است تولید کنندگان جوجه نیز با تحمل زیان صد درصدی دست به امحاء آنها بزنند.
زنده به گور کردن هر جانداری زجرآور است، ولی زجر آورتر از آن زنده به گور کردن صنعتی است که تامین کننده ارزاق مردم این کشور است. به نظر میرسد دلیل این بحران عدم مدیریت صحیح و تنظیم بازار و ناکارآمدی سیستم مدیریت بازار است.
تاوان ورشکستگی تولیدکنندگان را به زودی مصرف کنندگان خواهند داد. آن جوجههایی که امروز زنده به گور میشوند بایستی ۴۵ روز دیگر در سر سفره مردم قرار میگرفتند. ۴۵ روز دیگر شاهد کمبود مرغ در بازار خواهیم بود که زجر آن را همه اقشار جامعه حس خواهند کرد.
در سالی که به"جهش تولید" نامیده شده است مسئولین چشم بر این ورشکستگی تولید بستهاند، شاید هم دوست دارند افرادی به شغل شریف واردات گوشت مرغ با ارز دولتی مشغول شوند!
ولی در هر حال رسانهها بایستی با اعتراض به این ناکارآمدی نه حامیان حیوانات بلکه حامیان انسانها را به واکنش فراخوانند چرا که دود این آتش در هر دو حالت بر چشم عموم مردم بخصوص اقشار آسیبپذیر خواهد رفت، یا به صورت مستقیم با کمبود و افزایش شدید قیمت مرغ، یا به صورت غیر مستقیم با حیف و میل ذخایر ارزی کشور، برای ایجاد رانت واردات با ارز دولتی.