آقازاده قسمت چهارم؛ مانلی شدن!

در قسمت چهارم هم با فلش بکهایی به گذشتهی راضیه و راهی که او طی میکند تا تبدیل به شاه ماه نیما شود، میرویم. راضیه با سودای موفقیت از شهرش دل میکند و به تهران میآید و با رساندن خودش به نیما با استقبال گرم او مواجه میشود. خانه و امکاناتی فراتر از انتظار راضیه از طرف نیما در اختیارش قرار میگیرد، اما خود نیما نیست.
در قسمت چهارم هم با فلش بکهایی به گذشتهی راضیه(مانلی) و راهی که او طی میکند تا تبدیل به شاه ماه نیما شود، میرویم. راضیه با سودای موفقیت از شهرش دل میکند و به تهران میآید و با رساندن خودش به نیما با استقبال گرم او مواجه میشود. خانه و امکاناتی فراتر از انتظار راضیه از طرف نیما در اختیارش قرار میگیرد، اما خود نیما نیست.
نیما بیشتر اوقات حتی تلفنش را هم جواب نمیدهد و راضیه از این بازی موش و گربهی نیما گیج میشود. او زمانهای طولانیای را در تنهایی میگذراند و حضور و گاه و بی گاه آدمهای نیما هم موجب سردرگمی بیشتر او میشود. راضیه در این مسیر اسیر بازی نیما میشود و....
اما در زمان حال حامد هنوز از ضرباتی که از راضیه و نیما خورده است گیج است و سعی میکند که خودش را جمع و جور کند. پدر نیما به پدر حامد نیز روی میاندازد تا از این طریق شاید بتواند نیما و بیشتر از او خودش را از گرفتاری احتمالی برهاند. پدر نیما خود دغدغهی نزدیک شدن به ایام انتخابات را دارد و حاشیه و جنجال در این دوران را بزگترین دشمن خود و منافعش میداند.
رویکرد انتقادی آقازاده در این قسمت نیز پر رنگتر میشود. بعد از اشاره به بازپرسی که به اصطلاح حامد محافظه کار است و با توصیهای که از برخی افرادی میگیرد پروندهی فساد نیما را از جریان میاندازد، این بار با دکتر بحری هم بیشتر آشنا میشویم.
دکتر بحری در این قسمت و قسمت گذشته اشارههای کوتاهی به نزدیک شدن به انتخابات میکند و این که در این دوره برخی تحرکها تاثیر فراوانی در نتیجهی انتخابات دارد. تحرکاتی که برای خود سریال آقازاده هم میتواند صادق باشد. سریال آقازاده خود تحرک بر علیه جناحی است که در آسیب پذیرترین دورهی حیاتش به سر میبرد و شکستش در انتخابات پیش رو امری بدیهی تلقی میشود.