ترنج موبایل
کد خبر: ۸۹۹۹۸۳

با کمک هوش مصنوعی تیمی موفق بسازید

با کمک هوش مصنوعی تیمی موفق بسازید

هوش مصنوعی با ارزیابی دقیق‌تر مهارت‌های نرم و پایش هوشمندانه روحیه‌ی کارکنان می‌تواند به مدیران کمک کند تیم‌هایی منسجم‌تر بسازند.

تبلیغات
تبلیغات

فرارو- با افزایش نقش هوش مصنوعی در محیط‌های کاری، اهمیت مهارت‌های انسانی چون همدلی و هوش هیجانی بیش از پیش برجسته شده است.

به گزارش فرارو به نقل از فوربز، با گسترش حضور هوش مصنوعی در محیط‌های کاری و واگذاری بسیاری از کارهای تکراری و دستی به این فناوری، دیگر آنچه شرکت‌های موفق را متمایز می‌کند، صرفاً ابزارها یا فرآیندهای ماشینی نیست، بلکه ویژگی‌های انسانی است؛ ویژگی‌هایی همچون همدلی، خودآگاهی و هوش هیجانی.

هوش هیجانی معمولاً به‌عنوان یک مهارت فردی معرفی می‌شود، اما در سطح تیمی نیز به همان اندازه اهمیت دارد. ونسا اورچ دروسکات، نویسنده‌ی کتاب تیم باهوش هیجانی: ساخت گروه‌های همکاری که از بقیه پیشی می‌گیرند، هوش هیجانی تیمی را چنین توصیف می‌کند: «مجموعه‌ای از عادت‌ها و هنجارهای رفتاری که نیازهای اجتماعی اصلی افراد را هنگام ورود به تیم‌ها برآورده می‌کند؛ نیاز به پذیرفته شدن و ارزشمند بودن، نیاز به گفت‌وگوهایی که درک مشترکی از اولویت‌ها و تجربیات تیم ایجاد کند و نیاز به احساس واقعی تأثیرگذاری و اختیار درون تیم.»

پویایی تیمی می‌تواند عامل موفقیت یا شکست یک پروژه باشد. از همین رو، اندیشیدن به راهکارهایی برای ساختن تیم‌هایی با هوش هیجانی بالا، جایی که همه اعضا احساس ارزشمندی و شنیده شدن دارند، ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است. خوشبختانه، ابزارهای هوش مصنوعی اکنون فرصت‌های تازه‌ای در اختیار مدیران قرار داده‌اند تا وجه انسانی همکاری‌ها را تقویت کنند. در ادامه، سه استراتژی مهم برای ساخت چنین تیم‌هایی با بهره‌گیری از هوش مصنوعی بررسی می‌شود.

۱. استخدام مبتنی بر هوش هیجانی با کمک هوش مصنوعی

نقطه‌ی آغاز برای ایجاد یک تیم باهوش هیجانی، مرحله‌ی استخدام است. بسیاری از مدیران رویکردی شتاب‌زده اتخاذ می‌کنند: فرآیند جذب نیرو را با عجله پیش می‌برند و مشکلات را بعدها حل می‌کنند. این نگاه کوتاه‌مدت می‌تواند هزینه‌های سنگینی در پی داشته باشد. در مقابل، تصمیم‌های حساب‌شده و دقیق در مرحله‌ی استخدام، سرمایه‌گذاری ارزشمندی محسوب می‌شوند.

ابزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی کمک می‌کنند تا بدون کاهش کارایی، زمان و منابع بیشتری صرف انتخاب دقیق نیروها شود. تحقیقات نشان داده است این ابزارها می‌توانند زمان استخدام را بین ۲۰ تا ۳۰ درصد کاهش دهند، بی‌آنکه ارزیابی مهارت‌های نرم مانند همدلی یا سازگاری نادیده گرفته شود.

نمونه‌هایی از این ابزارها عبارت‌اند از:

عامل‌های مکالمه‌ای: این ابزارها با نامزدهای شغلی وارد گفت‌وگوی دوطرفه می‌شوند و اطلاعاتی مانند نام، ایمیل، شماره تماس و زمان‌های در دسترس را جمع‌آوری می‌کنند. چنین فرآیندی نه تنها تجربه‌ای بهتر برای داوطلبان ایجاد می‌کند، بلکه کار استخدام‌کنندگان را نیز تسهیل می‌سازد.

عامل‌های ارزیاب: این دسته از ابزارها آزمون‌های شناختی، فنی و رفتاری ارائه می‌دهند و حتی برخی از آن‌ها فرآیند را بازی‌وارسازی کرده، سناریوهای واقعی را برای سنجش واکنش داوطلبان شبیه‌سازی می‌کنند. تحلیل پاسخ‌ها می‌تواند میزان همدلی، لحن، یا مهارت‌های ارتباطی افراد را روشن سازد.

عامل‌های مصاحبه‌گر: ابزارهایی مانند HireVue با استفاده از فناوری تشخیص گفتار و تحلیل احساسات، مصاحبه‌ها را انجام داده و کیفیت پاسخ‌ها را ارزیابی می‌کنند.

ترکیب این فناوری‌ها باعث می‌شود شرکت‌ها فراتر از رزومه یا مهارت‌های سخت، ویژگی‌هایی همچون همدلی، توانایی همکاری و انعطاف‌پذیری را بسنجند. نتیجه‌ی نهایی، تیم‌هایی است که با کاهش تعارضات و تقویت انسجام، عملکرد بهتری دارند.

۲. پایش روحیه‌ی کارکنان

نظرسنجی‌های دوره‌ای ابزار رایجی برای سنجش نظر کارکنان درباره‌ی محیط کاری هستند. اما این روش‌ها محدودیت دارند، زیرا به خوداظهاری وابسته‌اند. بسیاری از کارکنان ممکن است از ابراز بازخورد منفی خودداری کنند یا حتی از کاهش انگیزه‌ی خود آگاه نباشند. در این‌جا نیز هوش مصنوعی می‌تواند شکاف‌ها را پر کند.

به‌عنوان نمونه، تحلیل احساسات در پیام‌رسان‌های کاری مانند Slack قادر است لحن پیام‌ها را بررسی کرده و تصویری دقیق‌تر از میزان رضایت و درگیری کارکنان ارائه دهد. اگر کارمندی به طور مداوم ایده‌های همکاران را رد کند و همین مسئله موجب کاهش مشارکت دیگران شود، سیستم می‌تواند این الگو را شناسایی و به مدیران هشدار دهد. این روش می‌تواند علائم اولیه‌ی فرسودگی یا تنش را آشکار سازد و مانع از تبدیل شدن آن‌ها به بحران شود.

همچنین برخی ابزارهای خلاصه‌ساز جلسات که با هوش مصنوعی کار می‌کنند، نه تنها محتوای جلسه را بازگو می‌کنند بلکه تغییرات احساسی و لحن حاکم بر جلسه را هم نشان می‌دهند. آن‌ها می‌توانند سهم هر فرد در گفت‌وگو، لحن مثبت یا منفی صحبت‌ها و نقاط کلیدی را مشخص کنند. البته این ابزارها نیز بی‌خطا نیستند و ممکن است در تشخیص طعنه یا طنز دچار خطا شوند. بنابراین، استفاده از آن‌ها باید همراه با آگاهی از محدودیت‌ها باشد.

در عین حال، مسئله‌ی اعتماد و حریم خصوصی اهمیت بالایی دارد. کارکنان باید بدانند چنین ابزارهایی با هدف حمایت و بهبود محیط کاری استفاده می‌شوند، نه برای نظارت یا کنترل بیش از حد. در صورت مدیریت درست، این داده‌ها به مدیران کمک می‌کنند پیش از آنکه مشکلات کوچک به بحران تبدیل شوند، اقدام مناسب انجام دهند.

۳. خودکارسازی کارهای تکراری برای تقویت ارتباط انسانی

بسیاری تصور می‌کنند به‌کارگیری هوش مصنوعی به معنای کاهش نیرو و صرفه‌جویی صرف در هزینه‌هاست. اما تجربه‌ی برخی شرکت‌ها خلاف این را ثابت کرده است. واقعیت این است که هر چه بیشتر بتوان کارهای تکراری و خسته‌کننده را به هوش مصنوعی سپرد، زمان بیشتری برای پرداختن به امور انسانی‌تر همچون ایجاد ارتباط، تقویت فرهنگ سازمانی و حمایت از روحیه‌ی تیم باقی می‌ماند.

کارهایی مانند زمان‌بندی جلسات، نوشتن صورت‌جلسه یا تولید پیش‌نویس اولیه‌ی اسناد می‌تواند به‌طور کامل به ابزارهای هوش مصنوعی سپرده شود. این کار باعث می‌شود کارکنان به‌جای غرق شدن در وظایف روزمره، زمان بیشتری برای گفت‌وگوهای فردی، برگزاری ناهارهای تیمی یا بررسی وضعیت روانی یکدیگر داشته باشند. چنین فعالیت‌هایی هرچند ساده به نظر می‌رسند، اما پایه‌های اعتماد و همدلی در تیم را مستحکم‌تر می‌کنند.

هوش مصنوعی دیگر صرفاً ابزاری برای افزایش سرعت و کاهش هزینه‌ها نیست. از استخدام گرفته تا پایش روحیه‌ی کارکنان و آزادسازی زمان از طریق خودکارسازی کارهای روزمره، هوش مصنوعی می‌تواند شریک مؤثری در ساخت محیط‌های کاری سالم‌تر، همدلانه‌تر و مشارکتی‌تر باشد. آینده‌ی کار، آینده‌ای است که در آن فناوری و انسان در کنار یکدیگر، نه در برابر هم، همکاری می‌کنند؛ جایی که ماشین‌ها کارهای تکراری را انجام می‌دهند و انسان‌ها بر بخش‌هایی متمرکز می‌شوند که نیازمند همدلی، خلاقیت و ارتباط عمیق انسانی است.

تبلیغات
تبلیغات
ارسال نظرات
تبلیغات
تبلیغات
خط داغ
تبلیغات
تبلیغات