ترنج

در مورد

جنگ اوکراین

در فرارو بیشتر بخوانید

۱۲۸۶ مطلب

  • نشست‌های اخیر کاخ سفید با حضور ترامپ، زلنسکی و رهبران اروپایی نشان می‌دهد جنگ اوکراین به مرحله فرسایشی رسیده و هیچ‌یک از طرف‌ها پیروزی قاطعی در دست ندارند. ترامپ با مواضع متناقض میان فشار بر پوتین و امتیازدهی به روسیه، دیپلماسی آمریکا را بی‌ثبات کرده است. در این شرایط، کی‌یف با بازترسیم مرزهای داخلی و تثبیت خطوط جبهه تلاش می کند دست بالاتری در مذاکرات داشته باشد. الگوی فنلاندی و عضویت در اتحادیه اروپا می‌تواند راهی واقع‌گرایانه برای بازدارندگی، صلح نسبی و حفظ استقلال اوکراین باشد.

  • ابتکار صلح ترامپ شکست خورده و جنگ اوکراین به مرحله‌ای فرسایشی رسیده است. اوکراین با دکترین «خنثی‌سازی راهبردی» تلاش می کند توان روسیه را فلج کند، نه آن‌که به‌طور کامل شکستش دهد. در مقابل، گراسیموف از «ابتکار استراتژیک روسیه» سخن می‌گوید، اما پیشروی‌ها اندک و بهای انسانی بسیار سنگین بوده است. نتیجه این بن‌بست: نه پیروزی روسیه قطعی و نه اوکراین شکست‌خورده است.

  • در پی مذاکرات اخیر، احتمال پذیرش عضویت اوکراین در اتحادیه اروپا از سوی روسیه به‌عنوان بخشی از توافق صلح مطرح شده است؛ اقدامی که اوکراین را نظامی بی‌طرف، اما سیاسی و اقتصادی به اروپا پیوند می‌دهد. پوتین شرط اصلی خود را توقف گسترش ناتو و احیای مذاکرات کنترل تسلیحات اعلام کرده است. این روند می‌تواند ثبات، شکوفایی اقتصادی و بازگشت پناهجویان اوکراینی را تقویت کند و به‌عنوان ابزاری برای صلح سازشی عمل نماید.

  • دونالد ترامپ پس از دیدار با پوتین در آلاسکا وعده پایان جنگ اوکراین را داد، اما هیچ پیشرفتی حاصل نشد و مواضع متناقض او سردرگمی ایجاد کرده است. ترامپ گاه خود را میانجی معرفی می‌کند و گاه بر تضمین امنیت اوکراین تأکید دارد؛ در حالی که روسیه خواهان حضور در نیروی حافظ صلح است. ترامپ با تعیین ضرب‌الاجل‌های کوتاه‌مدت و اظهارات متغیر، بیشتر نمایش دیپلماتیک ارائه می‌دهد تا راهکار عملی، امری که بی‌اعتمادی اوکراین و تردید متحدان غربی نسبت به جدیت آمریکا را تشدید کرده است.

  • جنگ روسیه و اوکراین معادلات ژئوپلیتیکی اروپا را دگرگون کرده و اروپا را در موقعیت دشواری میان امنیت و سیاست قرار داده است. نشست آلاسکا با وجود برجسته کردن جایگاه پوتین، دستاورد عملی در توقف جنگ نداشت و اروپا را نگران حفظ منافع راهبردی‌اش ساخت. اختلاف نگاه ترامپ و اروپا، صلحی شکننده و موقت را محتمل کرده است. در نهایت، آینده اوکراین و اروپا به کیفیت مذاکرات، موازنه قدرت و پایه‌های واقعی هر توافق صلح وابسته می باشد.

  • نشست‌های اخیر آلاسکا و واشنگتن درباره اوکراین نشان دادند پوتین در جلب حمایت آمریکا ناکام مانده است. او با امید به پیروزی نظامی و سرسختی در مصالحه، فرصت صلح را از دست داده و همچنان بر اهداف حداکثری چون تسلیم اوکراین و حق وتوی امنیتی پافشاری می‌کند. ترامپ خواهان توافقی طولانی‌مدت است اما اروپا و زلنسکی بر استقلال اوکراین ایستاده‌اند. تحلیلگران تأکید دارند مسکو جنگ را ابزار بازتعریف قدرت جهانی خود می‌بیند، اما پیروزی کامل در میدان یا دیپلماسی، همچنان خارج از کنترلش است.

  • ترامپ با وجود تمایل به پایان جنگ اوکراین، به دلیل نادانی نسبت به ماهیت واقعی پوتین و بی‌اعتمادی عمیق به ناتو و اروپا، درک درستی از بحران ندارد. او ساختارهای امنیتی آمریکا را تضعیف کرده و با اتکا به چاپلوسی و توهمات، گرفتار خودبزرگ‌بینی و ضدغرب‌گرایی شده است. در حالی‌که پوتین نه به‌دنبال صلح، بلکه به‌دنبال سلطه کامل بر اوکراین است. تنها راه پایدار توقف جنگ، تجهیز گسترده اوکراین و تعهد جدی غرب است.

  • پس از دیدار ترامپ و پوتین، واشنگتن نشانه‌هایی از عقب‌نشینی در اعمال فشار بر روسیه نشان داده است. در مقابل، اروپا با نمایش اتحاد رهبرانش در کنار زلنسکی تلاش دارد جای خالی قاطعیت آمریکا را پر کند. گزینه‌های اروپا شامل تشدید تحریم‌ها علیه «ناوگان سایه» نفتی روسیه، محدودسازی مسیرهای دریایی و حتی مصادره ذخایر ارزی مسکو است. با این حال، نگرانی از تبعات اقتصادی و انرژی مانع اصلی بوده و اروپا ناچار است برای حفظ امنیت خود نقش پررنگ‌تری بپذیرد.

  • پوتین همچنان بر این هدف اصرار دارد که اوکراین را به یک دولت دست‌نشانده و ضعیف تبدیل کند، کشوری منزوی از متحدان غربی‌اش. در چنین فضایی، «صلح» بیشتر شبیه بازتنظیم موازنه به سود کرملین است تا توافقی پایدار. شاید به همین دلیل باشد که ترامپ، اگرچه مشتاق است خود را معمار صلح معرفی کند، برای دریافت جایزه نوبل باید بیش از این‌ها صبر کند.

  • معاون رئیس جمهور آمریکا گفت که دیدار ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه و ولودیمیر زلنسکی همتای اوکراینی وی می‌تواند به حل مسالمت‌آمیز بحران اوکراین کمک کند.

تبلیغات