ترنج

در مورد

جنگ اوکراین

در فرارو بیشتر بخوانید

۱۲۶۲ مطلب

  • در شش ماه نخست ریاست‌جمهوری ترامپ، وعده‌های او برای پایان دادن به جنگ‌های اوکراین و غزه محقق نشده و هر دو بحران، پیچیده‌تر و بی‌نتیجه‌تر از قبل باقی مانده‌اند. در هر دو جبهه، به دلیل نبود حوزه توافق ممکن میان طرف‌های درگیر، تلاش‌های دیپلماتیک شکست خورده و شرایط انسانی در غزه به فاجعه رسیده است. سیاست‌های متزلزل و تغییرات ناگهانی ترامپ نیز بحران‌ها را تشدید کرده و راه‌حل روشنی ارائه نشده است.

  • ترامپ با ابراز «مأیوس» شدن از ولادیمیر پوتین، ضرب‌الاجل خود به روسیه برای پایان دادن به جنگ اوکراین را از ۵۰ روز به ۱۰ الی ۱۲ روز کاهش داد.

  • تغییرات اخیر ترامپ در سیاست خارجی، چه در قبال روسیه، چین، ناتو یا خاورمیانه، با وعده‌های قبلی او در تضاد است و حتی وفادارانش را سردرگم کرده است. این چرخش‌ها یا ناشی از سلطه دوباره جریان سنتی سیاست خارجی، یا تطبیق با واقعیت‌ها و بیش از همه ریشه در شخصیت خودمحور و بی‌ثبات ترامپ دارد؛ رویکردی که سیاست خارجی آمریکا را به بی‌ثبات‌ترین و پرآشوب‌ترین دوران خود رسانده است.

  • تحول در رویکرد ترامپ نسبت به اوکراین، فرصتی بی‌سابقه برای افزایش فشار متحدان غربی به کاخ سفید فراهم کرده است. اکنون تداوم حمایت نظامی و سیاسی آمریکا از کی‌یف، نه‌تنها مانع تقویت موقعیت روسیه در اروپا و تضعیف جایگاه جهانی واشنگتن خواهد شد، بلکه از فروپاشی نظم امنیتی غرب جلوگیری می‌کند. در صورت سقوط اوکراین، اعتبار ترامپ و نفوذ آمریکا در جهان به‌شدت آسیب خواهد دید.

  • دونالد ترامپ با تغییر ناگهانی رویکرد، بسته‌ای ۱۰ میلیارد دلاری از تسلیحات پیشرفته شامل سامانه‌های دفاع هوایی پاتریوت و موشک‌های دوربرد را برای اوکراین تدارک دیده و همزمان روسیه را تهدید به اعمال تعرفه‌های سنگین اقتصادی کرده است. هدف اصلی، افزایش فشار بر ولادیمیر پوتین و واداشتن کرملین به نشستن پای میز مذاکره و پایان دادن به جنگ است. با این حال، راهبرد جدید ترامپ که ترکیبی از قدرت نظامی و تهدید اقتصادی را به‌کار گرفته خطر تشدید و گسترش تنش را در پی دارد.

  • دونالد ترامپ با تغییر ناگهانی موضع خود، همزمان با تهدید روسیه به اعمال تعرفه‌های سنگین، ارسال تسلیحات پیشرفته و سامانه‌های پاتریوت به اوکراین را اعلام کرد؛ اقدامی که می‌تواند موازنه جنگ را به‌طور جدی تغییر دهد. در همین حال، کارشناسان پیشنهاد داده‌اند واشنگتن با آزادسازی ۵۰ میلیارد دلار از دارایی‌های بلوکه‌شده روسیه، ظرفیت دفاعی اوکراین را به شکل قابل توجهی تقویت کند.

  • یکی از نقدهای اساسی وارد بر مقاله، تداوم استفاده از دوگانه‌ی «اصلاح‌طلب/اصول‌گرا» به‌عنوان چارچوب مفهومی برای تحلیل رفتار کاربران ایرانی در شبکه‌های اجتماعی است. در حالی‌که این تقسیم‌بندی، زمانی ابزاری کارآمد برای تحلیل منازعات سیاسی در ایران به شمار می‌رفت، اما پس از حوادث کلیدی نظیر جنبش سبز در سال ۱۳۸۸، اعتراضات دی ۱۳۹۶، آبان ۱۳۹۸، و به‌ویژه خیزش «زن، زندگی، آزادی» در سال ۱۴۰۱، بخش قابل توجهی از مشروعیت اجتماعی و قدرت تحلیلی خود را از دست داده است.

  • در دوره دوم ریاست‌جمهوری ترامپ، شاهد تغییر جهت تاریخی سیاست خارجی آمریکا هستیم؛ ترامپ ضمن تشدید فشار بر ایران و حمایت بی‌سابقه از اوکراین، ناتو را به افزایش بودجه دفاعی واداشته و همزمان مسیر تحریم‌های سنگین علیه روسیه را هموار کرده است.

  • در سفر اخیر نتانیاهو به واشنگتن و مذاکرات با ترامپ، محور اصلی رایزنی‌ها آتش‌بس غزه و هماهنگی درباره ایران بود، اما چالش اصلی، آینده سیاسی و امنیتی خاورمیانه پس از جنگ است. اختلافات داخلی اسرائیل، چالش عربستان و قطر، کاهش قدرت نرم و بحران مشروعیت دولت نتانیاهو، بر پیچیدگی وضعیت افزوده است. آمریکا خواهان شکل‌گیری نظم فراگیر و عادی‌سازی روابط منطقه‌ای است؛ اما رقابت جبهه‌های «شمول‌گرا» و «مقاومت» آینده منطقه را مبهم ساخته است.

  • دونالد ترامپ بعد از مدت‌ها بالاخره مواضع ولادیمیر پوتین را به‌صورت علنی «مزخرف» توصیف کرد و نشانه‌هایی از تغییر رفتار نسبت به روسیه نشان داد. با این حال، هنوز کارهای عملی ترامپ مشخص و یکدست نیست و گاهی متناقض به نظر می‌رسد. در همین زمان، کنگره آمریکا به دنبال تحریم‌های شدیدتر علیه کشورهای متحد روسیه است، اما ترامپ بین اعلام حمایت زبانی از اوکراین و تردید در کمک‌های واقعی به این کشور، همچنان سردرگم عمل می‌کند. نتیجه اصلی این وضعیت، ادامه بی‌ثباتی و سردرگمی در سیاست خارجی دولت ترامپ است.

تبلیغات