فلاحت پیشه: با خروج آمریکا از برجام به سال ۱۹۹۵ برمیگردیم
یک عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی با اشاره به تبعات خروج احتمالی آمریکا از برجام، میگوید هر تصمیمی در این زمینه اتخاذ شود بازگشت پرونده ایران به سال ۹۵ میلادی است و آمریکاییها باید تلاش کنند پرونده ایران را دوباره فرامرزی کنند و تحریمهای بینالمللی علیه ایران را دوباره شکل دهند.
حشمت الله فلاحت پیشه در گفتوگو با ایسنا ضمن تحلیل روند مذاکرات هستهای و توافق برجام، این توافق را راهبرد نظام و عملگرایانه ترین توافق ممکن بین ایران و ۱+۵ عنوان میکند و معتقد است که اگر برجام را امضا نمی کردیم پرونده ایران در شورای امنیت سازمان ملل به سمت جنگ میرفت.
او که نماینده اسلام آباد غرب و از نماینده های کرد مجلس ایران است با اشاره به نتایج همه پرسی اقلیم کردستان عراق میگوید که برخی بازیگران خارج از منطقه به دنبال تبدیل موضوع کردستان به یک فتنه قومی هستند و جمهوری اسلامی ایران به جای برخورد تقابلی باید محور مذاکره با کردستان و دیپلماسی با کردها شود.
فلاحت پیشه با بیان اینکه بحث های تجزیهای جایگاهی میان کردهای ایران ندارد، به شادی خیابانی کردهای ایران بعد از نتایج همه پرسی اشاره میکند و آن را امری اجتماعی میداند که شکافی ایجاد نخواهد کرد.
ما خودمان را مدیون دوستان در ایسنا میدانیم. من از سال ۷۲ روزنامه نگار و دبیر بینالملل روزنامه رسالت شدم و پستم در این روزنامه هنوز حفظ شده است. گاهی روزهای چهارشنبه در جلسات هیئت امنا و تحریریه شرکت میکنم. انصافا ایسنا یکی از رسانههایی است که در کوران تحولات منصفانه عمل کرده است. ما در ایران تحولاتی مثل شورشهای خیابانی و مواردی از این دست داشتیم که ایسنا در این موارد خط مشی اعتدالی خود را حفظ کرد. در چنین شرایطی من ضمن اینکه برای مدیران این رسانه حرمت قائلم اما انصاف خبرنگاری را بیشتر در بدنه میبینم.
بدنه ایسنا باعث سنگین و وزین ماندن آن شده و مدیری که میآید با بدنه همراه میشود نه اینکه بدنه را با خود همراه کند. برخی روزنامهها و خبرگزاریها به خاطر تغییرات سیاسی به یکباره راساش عوض میشود و خبرنگاری که تا حالا با یک فکری و در یک جریانی مینوشته حالا باید به یکباره رویکردش را عوض کند. خوشحالم که شما با این تجربه بیگانهاید.
بدنه ایسنا کسانی هستند که برای خود حدود، چارچوب، انصاف و وجدان رسانهای دارند و باعث شدند ایسنا در کوران تحولات مختلف کشور دچار آفت افراط و تفریط نشود. مشکل مملکتمان افراط و تفریط است و متاسفانه این افراط و تفریط هم چپ دارد و هم راست و تا زمانی که وجود داشته باشد از آن آسیب میبینیم. در چند سال اخیر هم نخبگان، هم مردم به این نتیجه رسیدند که دوباره وارد فضای افراط و تفریط نشوند. رسانهای مثل ایسنا در این مسیر با وجدان رسانهای عمل کرد .
مشروح گفتوگوی ایسنا با حشمتالله فلاحت پیشه را در زیر میخوانید:
تحریمهایی که از سال ۲۰۰۶ میلادی تا ۹ سال بعد از آن شکل دادند، فشارهای زیادی را به ایران وارد کرده بود و از سویی این فشارها مانع از این نمی شد که ایران روند رو به رشد برنامه هستهای خود را پیش ببرد. برنامه ما سه مرحله داشت؛ یکی سوخت زیر پنج درصد که به آن رسیده بودیم، مرحله بعد که آنها کارشکنی کردند و ما به سوخت ۲۰ درصد رسیدیم و مرحله سوم که اعلام کردیم میخواهیم سوخت بالای ۶۰ درصد برای کشتی و زیردریایی تولید کنیم. آن موقع فهمیدند که نمی توانند جلوی ایران را بگیرند و وارد مذاکره شدند، لذا ما مذاکرات را آغاز کردیم.
برجام عملگرایانه ترین توافقی بود که میشد شکل بگیرد
در کل برجام یک توافق عملی بود. من معتقدم در عرصه سیاسی نمی شود خوب و بد را تفکیک کرد بلکه خوب و بد در عرصههای اخلاقی معنا پیدا میکند در حالی که عرصه سیاسی عرصه تقابل است و توافق در این حوزه عملی یا آرمانی خواهد بود. اگر میخواستیم آرمانی نگاه کنیم یا آرمان طرف مقابل پیروز میشد که شکست ایران بود یا آرمان ما که رسیدن به فناوری دائم هستهای در عین چرخیدن اقتصاد که نمی شد و نهایتا از این تقابل یک حوزه عملی شکل گرفت، لذا برجام عملگرایانهترین توافقی بود که میشد بین ایران و ۱+۵ شکل بگیرد.
از این مذاکرات به عنوان نرمش قهرمانانه یاد شد و در عین حال گفته شد که طرف مقابل قابل اعتماد نیست و ایران برای اعتمادسازی وارد مذاکرات شده، با توجه به اینکه موضوع مذاکرات به تایید رهبری رسیده بود دلیل اعتراض دلواپسان را چه میدانید؟
مقام معظم رهبری اجازه مذاکره را دادند و توافق را با شروط نه گانه پذیرفتند و در عین حال گفتند که آمریکا قابل اعتماد نیست و برای دفع شر این کار را انجام میدهیم. نرمش قهرمانانه جایی است که قهرمانی حتی خلاف نظر خود نرمش نشان میدهد، چراکه احساس میکند تداوم این چالش ممکن است منجر به آسیبهایی برای جامعهاش شود. لذا به رغم نظرش نرمشی نشان میدهد. در موضوع هستهای کلیت نظام و مقام معظم رهبری اعتمادی به آمریکاییها نداشتند ولی در این شرایط به این نتیجه رسیده بود که میشود وارد مذاکرهای شد که داده و ستانده داشته باشد.
آمریکاییها سال ۹۵ با هلمز برتون و داماتو که بعدا روی هم آیسا را تشکیل داد ایران را تحریم کردند ولی تحریمشان فرامرزی نشد و دنیا تحریم نکرد. من یادم هست سال ۹۵ وقتی داماتو و هلمز برتون مطرح شد ایران نشستی را در تهران تحت عنوان همایش نفتی تشکیل داد که در آن سطح شرکت اروپایی برای سرمایه گذاری در پارس جنوبی وغیره حضور پیدا کردند. همان زمان یک شرکت آمریکایی که قراردادش به هم خورده بود اعتراض کرد و دیگر شرکتها هم معترض شدند که این تحریم، تحریم ایران نیست بلکه تحریم ما است. مقامات آمریکایی از زمان کلینتون به بعد دستور کاری تعریف کردند و گفتند تحریمهای آمریکایی را جهانی و فرامرزی کنیم و این کار را کردند.
بزرگترین تجربهای که از جنگ به دست آوردیم این است که هیچ وقت نمی جنگیم
سال ۲۰۰۶ که پرونده ما ذیل فصل ۷ رفت، قطعنامهها پشت سر هم آمد و وقتی تحریمهاجواب نداد یا جواب دلخواه آنها را نداد به سمت تحریم و کشاندن پرونده ایران به جنگ رفتند. من با افتخار میگویم که هشت سال منطقه ما به عنوان منطقه ایثار در خط مقدم جنگ بود. ما با جنگ ناآشنا نیستیم اما بزرگترین تجربهای که از جنگ به دست آوردیم این است که هیچ وقت نمیجنگیم. مهمترین کمین دشمنان برای ما جنگ است و کمین قبل از آن تحریم است. این افتخار نیست که ما وارد کمین دشمن شویم ما از کمین تحریم خارج شدیم و به کمین جنگ هم نرفتیم.
موضوع خروج احتمالی آمریکا از برجام به کجا خواهد انجامید؟
الان ترامپ دنبال این است که عدم پایبندی ایران را به کنگره اعلام کند و به کنگره اجازه دهد در مورد آینده تحریمها تصمیم بگیرد. هر تصمیمی که اتخاذ شود حداکثر بازگشت پرونده ایران به سال ۹۵ میلادی است. یعنی آنها باید تلاش کنند پرونده ایران را دوباره فرامرزی کنند و تحریمهای بینالمللی علیه ایران را دوباره شکل دهند.
در بدترین حالت کنگره تحریم های فرامرزی را برمیگرداند
کلینتون طرف پیروز جنگ سرد بود و در راس صدور نرم ارزشهای آمریکایی قرار داشت و خیلی از کشورها را در حوزه سیاست چندجانبه گرایانه خود مطیع کرده بود و اروپاییها با افتخار با کلینتون و بعد از آن با اوباما همراه شدند. اما هیچ وقت چنین دو رئیسجمهوری در آمریکا روی کار نمیآید که با اروپاییها چنین مناسباتی شکل دهند. به ویژه اینکه ترامپ چنین رئیسجمهوری نیست. لذا در بدترین حالت هم ترامپ موضوع را کنگره واگذار میکند و کنگره تحریمهای فرامرزی را برمیگرداند.
ایران بازی کردن با دنیای بدون آمریکا را یاد گرفته است
من معتقدم اگر آمریکا حتی از برجام خارج شود ولی برجام بماند، ایران هم خواهد ماند. ایران بازی کردن با دنیای بدون آمریکا را در حوزههای مختلف یاد گرفته است. اما اگر آمریکا از برجام خارج شود احتمال قوی هست که اروپاییها کماکان برای حفظ برجام تلاش کنند و یک جنبه منفی هم وجود دارد که آمریکاییها برای مذاکرات مکمل وارد مذاکره شوند. مذاکرات مکمل مذاکراتی است که ادعای آمریکاییها در مورد تهدید ایران مثل تهدیدهای موشکی وصلح خاورمیانه را دوباره در دستور قرار دهد. الان آمریکاییها هدفشان این است که بگویند برجام مکمل میخواهد؛ آن هم در بحثهای موشکی و غیره. ما و اروپاییها تاکنون اعلام کردهایم که همین بحث موشکی هم در برجام تعیین تکلیف شده و بعد از ۵ سال و ۸ سال در حوزههای موشکی میتوانیم کارهایی انجام دهیم.
اروپا الان برای برجام ایستادگی کرده و در بدترین شرایط اروپاییها حفظ برجام را در دستور کار دارند اما برای اینکه آمریکا را از دست ندهند به دنبال سازوکارهایی میروند که مذاکرات مکمل با آمریکا را شکل دهند که من بعید میدانم ایران وارد چنین مذاکرهای شود.
اگر ایران پیشدستانه از برجام خارج شود تهدید کننده صلح جهانی معرفی میشود اما اگر آمریکا خارج شود هم چنین نگاهی به آن وجود دارد؟
در عمل آمریکا تهدید کننده صلح جهانی است ولی سازمانهای بینالمللی تبعی از تبعات قدرت هستند. واقعیتی که وجود دارد این است که آمریکا بازیگری است که حتی با تهدید به عدم پرداخت حق السهم تکلیفی خود به سازمان ملل، آن را تحت فشار قرار میدهد. یا در مورد آژانس هستهای همین طور است. همین الان آمریکاییها در بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول ایران را تحت فشار گذاشتند. رای این دو نهاد دموکراتیک نیست بلکه براساس پول است. آمریکاییها ۱۸ درصد سرمایه را در اختیار دارندبنابراین از ۱۰۰ رای امریکا ۱۸ رای دارد. در حالیکه تمام کشورهای صحرایی آفریقا با هم نیم رای دارند. اگر سازمانهای بینالمللی تبعی از تبعات قدرت نبود ولی مثل جامعه بینالمللی بعد از جنگ جهانی اول عمل میکردحتما آمریکاییها متهم اصلی نقض امنیت در دنیای امروز بودند.
در صورت خروج آمریکا از برجام و با توجه به تغییرات اروپا و آمریکا و توان دفاعی ایران دقیقا به کجا برمیگردیم؟
این احساس ناامنی اروپا به این معنا نیست که اروپاییها به سمت شکلگیری ناتوی شرقی بروند اما به این معناست که مانع شوند از شرق بحرانها و تهدیدهای تازهای شکل بگیرد. اروپاییها میدانند ایران کشوری است که از بالاترین شاخصهای ثبات در منطقه برخوردار است و با برجام، ایران تهدید علیه صلح و امنیت بینالمللی نیست. آنها اختلافاتشان با ایران در حوزههای دیگر است.
مناسبات منطقهای نسبت به مناسبات فرامنطقهای ارجح است. من بارها تاکید کردهام که جمهوری اسلامی ایران باید با همسایگان کار کند. ما قرار است تا سال ۱۴۰۴ با ترکیه به ۳۰ میلیارد دلار تبادل برسیم. قبل از حمله داعش هم مناسبات ایران و عراق چیزی حدود پنج برابر مناسبات ما با ۲۶ کشور اتحادیه اروپا بود و این نشان میدهد میتوانیم در عرصه منطقه خیلی از ظرفیتها را زنده کنیم ولی در قبال اروپا آنچه مهم است امنیت مشترک است. اروپاییها احساس میکنند با آمریکا به امنیت مشترک نمیرسند ولی همین که ناامنیهایی از شرق را با همراهی ایران کنترل کنند شرایط تازهای شکل میگیرد.
با توجه به نتایج همهپرسی استقلال کردستان عراق فکر میکنید چه آیندهای برای منطقه رقم خواهد خورد و مناسبات کشورها با اقلیم کردستان به چه سمتی میرود؟
من در نامهای که ۲۵ تیرماه به زبان کردی به آقای بارزانی نوشتم به ایشان به عنوان یک برادر کرد هشدار دادم که منطقه توان مدیریت گسلهای قومی را ندارد. این نامه پیش زمینهای داشت. من در زمستان سال گذشته گفته بودم که تروریسم سلفی در حال افول است ولی فتنه قومی ممکن است شکل بگیرد. متاسفانه خیلیها به این امر توجه نمیکنند و قضایا اینطور پیش رفت. من معتقدم برخی بازیگران خارج از منطقه به دنبال تبدیل موضوع کردستان به یک فتنه قومی هستند. روی سایت انگلیسی بیبیسی نقشه تقسیم عراق به سه کشور، ایران به هفت هشت کشور و دیگر کشورها وجود دارد. عدهای در انگلستان و آمریکا و قاطبه سیاستمداران اسرائیل اعتقادشان این است که خاورمیانه را باید به شکل موازئیکی اداره کرد و کشورها را باید خرد کرد. تا زمانی که کشورهای بزرگی مثل ایران، عراق و عربستان داعیه منطقهای دارند تا آن زمان منطقه خارج از مدیریت مجموعه غربی و رژیم صهیونیستی است. نگاه آنها یک نگاه موازئیکی است و بارزانی ناخواسته درون این پازل عمل کرد در حالیکه افتخار ما باید این باشد که جزئی از تنه درخت کشورمان باشیم نه شاخهای که با هر بادی مردمش دچار لرزش و نوسان شوند.
اتفاقی که افتاد قماری بود که صورت گرفت اما بعد از این هفده درصد بودجه عمومی عراق به کردستان قطع میشود و این غیر از مناصبی است که کردها در دولت مرکزی داشتند و حذف خواهد شد. در چنین شرایطی وقتی ارزیابی شود ممکن است کردها دچار ضرر شوند. حتی در بهترین شرایط ممکن است بخشی از خطوط گسل در طول دههها فوران خون داشته باشد مثل کرکوک که منطقهای بااهمیت، استراتژیک، جمعیتشناختی و نفتی است. کردها حدود ۱۵ میلیارد دلار سرمایه نفتی خود و گمرکات و ... را از دست میدهند و این موارد باعث میشود برخی بازیگران روی تحریم کردها کار کنند.
یعنی شما معتقدید ما نباید موضع مشترکی با ترکیه، عراق و سوریه داشته باشیم؟
خط قرمز و موضع مشترک ما جلوگیری از تجزیه عراق است. ما به خود کردها هم اعلام کردیم. اما در سایر حوزهها باید با درایت عمل کنیم. در گیر و دار تهدیدهای اردوغان، وزیر اقتصاد ترکیه گفت مناسبات اقتصادی با اقلیم کردستان را بر هم نخواهیم زد. اردوغان اینجا در تهران جملهای گفت که میشود تحلیل کرد که چقدر مغز سیاسی و دیپلماسی در ایران را کوچک فرض کرده است؛ وقتی میگوید فقط اسرائیل و آمریکا طرفدار استقلال کردستان هستند. این در حالی است که آمریکا با کردستان اعلام مخالفت کرده و حقوق ۳۶ هزار پیش مرگه کرد را قطع کرده است. عملا اولین کشوری است که وارد فاز مقابله با کردستان شد. حالا کاری به ماجراهای پشت پرده ندارم ولی اردوغان این را گفت که ایرانیها را حساس کند و ایران را سیبل تحولات کردستان کند. ما نباید سیبل مقابله با کردستان شویم بلکه باید پیکان مذاکره با کردستان و دیپلماسی با کردها شویم نه اینکه وارد فضای تقابلی شویم در حالیکه برخی کشورها مناسبات اقتصادی خود را شکل میدهند و میخواهند ایران را وارد چالش کنند.
من در ایام عاشورا و تاسوعا دهها تلفن به مراکز مختلف داشتم چرا که در اثر یک تصمیم ۱۰۰ نفر از اتباع ما آن طرف مرز پرویزخان گرفتار شده بودند و ما در تصمیممان اتباع خود را ندیده بودیم. خانوادههایشان فریاد میزدند که فقط اجازه دهید خودشان به داخل کشور بیایند و ماشینهای نفتکششان در عراق بماند. من معتقدم ما در هرگونه تصمیم باید یک خط قرمز داشته باشیم و آن منافع ملی است.
چیزی که ممکن است سوال ایجاد کرده باشد شادیهایی است که در برخی از شهرهای ایران شکل گرفت. این شادی یک امر اجتماعی بود که سابقه تاریخی در ایران دارد. بعد از سال ۲۰۰۳ که در سازوکارهای قانون اساسی عراق، طالبانی رئیسجمهور عراق شد همین شادیها را در برخی شهرهای عراق داشتیم که یک کرد در دنیا رئیسجمهور شده است و خیلی زود گذشت. این موضوع اجتماعی بود نه امنیتی و نه راهبردی. شادیهای اخیر پس از نتایج همهپرسی استقلال کردستان عراق هم از نظر من امری اجتماعی بود وقتی این موضوع اجتماعی باشد در کشور ایجاد گسل نخواهد کرد. البته مسوولان کشور هم باید با این موضوع برخورد اجتماعی داشته باشند.
من معتقدم مانع امنیتی برای توسعه در این مناطق وجود ندارد. اتفاقاً در طول ایامی که در عراق دوره پس از صدام را داشتیم بیشترین رشد اقتصادی کشور مربوط به مرزهای غربی بود. بخصوص رشد تجاری. پس از دو سفر رهبری به سنندج و کرمانشاه نگاه راهبردی به توسعه و عمران در این مناطق ایجاد شد و بعد از این قضایا هم دید امنیتی در آنجا حاکم نشد.
به طور طبیعی بعد از آزادیهای اجتماعی خواستههای رفاهی مطرح میشود و اگر در گام دوم هم موفق شود بعد از آن خواستههای دموکراتیک مطرح خواهد شد. از این موضوع باید استقبال کرد که اگر دموکراسی در عربستان شکل بگیرد به سود کشورهای مختلف است ولی واقعیتی وجود دارد و آن اینکه الگویی که شاه عربستان شروع کرده الگوی کاملا غربی اجتماعی است و چالشهایی در حوزه سنتی عربستان برایش ایجاد خواهد کرد. این امر یادآور دهه ۵۰ ایران است که الگوهای غربی پیاده شد اما زمانی که غرب حاضر نشد در مدیریت تحولات ایران به شاه کمک کند عملا رژیم دچار فروپاشی شد. هر زمان شاه عربستان پشتوانه غربیاش را از دست بدهد حتما همین آزادیها بلای جان دولتش خواهد شد.
سفر شاه عربستان به روسیه را چطور ارزیابی میکنید؟
قرارداد ۵۰۰ میلیارد دلاری که عربستان ایجاد کرد منجر به قرار و آرامش در ریاض نشد. آنها سعی کردند با توجه به هجمه ترامپ عملا توسعه و تجارت عربستان را وصل به آمریکا کنند و آمریکا پشتوانه خود را حفظ کند ولی ترامپ بهره اقتصادی خود را برد بدون اینکه حاضر باشد هزینهای برایش داشته باشد. حتی رسماً در بازگشت اعلام کرد که هزینه امنیت باید توسط متحدان منطقهای ما پرداخت شود. لذا به نظرم عربستان به سمت نوعی سیاست توازن میخواهد حرکت کند ولی حرکتش به سمت روسها حداقل در گام اول در کنگره به زیان عربستان تمام خواهد شد.