رییس کل بانک مرکزی در پست جدید اینستاگرامی خود با اشاره به کاهش قدرت خرید مردم نوشت: قدرت خرید مردم با حرف و جنجال سیاسی تقویت نمیشود با سرمایهگذاری گسترده و مولد است که تولید و رفاه افزایش مییابد.
به گزارش اعتماد، وی با بیان اینکه این میزان از انواع تحریمها و فشارها به درآمد ارزی و تجارت و مبادلات بانکی بینالمللی میتوانست اقتصاد هر کشوری را متلاشی و از پا در بیاورد، اظهار داشت: فشار اقتصادی زیادی به طبقه متوسط و با درآمد پایین جامعه وارد آمد، استقامت و مقاومت مردم به خصوص تابآوری کشور فوقالعاده بود و بانک مرکزی در این مدت به کمک سایر بخشها از همه توان تخصصی و مدیریتی خود برای خنثی سازی، غلبه بر فشار حداکثری و کاهش اثرات منفی آن بر اقتصاد و مردم بهره برد وشرایط معیشتی بخش عمدهای از مردم با وجود همه تلاشهای مسوولان و جبرانهای انجام گرفته نیازمند توجه جدی غیر شعاری است.
رییس کل بانک مرکزی خاطرنشان کرد: قبلا گفتم ناگفتههایی وجود دارد که به موقع خود خواهم گفت. ولی انصاف نیست افرادی که نتایج عملکردشان در چند دهه گذشته برای مردم و صاحب نظران آشکار است و معضلات ساختاری اقتصاد نتیجه تصمیمات قبلی آنهاست، عملکرد دو سال بسیار سخت اخیر را با شرایط عادی آن هم با درآمد ارزی چندین ده میلیارد دلاری مقایسه و حکم بر ضعف عملکرد صادر کنند.
رییس کل بانک مرکزی پیش از این و در ایام نوروز از راهکار «چاپ پول» برای جبران کسری بودجه به عنوان یک ساز و کار اجتناب ناپذیر یاد کرده بود. این در حالی است که عموم کارشناسان اقتصادی بر این باورند که فشار به منابع پایه پولی برای جبران کسری بودجه، چیزی جز تورم و کاهش قدرت خرید مردم در پی نخواهد داشت. بانک مرکزی به عنوان نخستین سازمان و نهاد مرتبط با حفظ ارزش پول ملی در صف نخست جلوگیری از کاهش قدرت خرید ریال قرار دارد و در سالهای اخیر با انتقادهای بسیاری روبرو بوده است. عمده این انتقادها نیز به روند در پیش گرفته شده برای افزایش نقدینگی و چاپ پول معطوف بوده است و حالا رییس کل بانک مرکزی این انتقادها را نوعی «جنجال سیاسی» خوانده است. این موضوع تا چه حد درست است؟
وحید شقاقی شهری، اقتصاددان و رییس دانشگاه اقتصاد خوارزمی معتقد است؛ دهه ۹۰ دهه فرصت سوزی در اقتصاد ایران بود و دهه تشدید فشار بر عموم مردم شد. در این دهه میانگین رشد اقتصادی ایران به صفر رسید و میانگین تورم در محدوده ۲۴ درصد و میانگین رشد انباشت سرمایه به منفی ۵.۲ درصد رسید.
این عضو دانشگاه خوارزمی در این باره گفت: در دهه ۹۰ ضریب جینی به عنوان یکی از شاخصهای نابرابری از ۳۶.۵ در سال ۱۳۹۰ به ۴۱ در سال ۱۳۹۹ رسید و در این مدت ۳۴ درصد نیز درآمد سرانه ایرانیها افت کرد و در سهساله اخیر در مجموع ۱۱۵ درصد تورم را تجربه کردیم.
شقاقی شهری با اشاره به میزان تورم در چند سال اخیر افزود: میانگین تورم در دهه ۹۰ و در سالهای اخیر به بیش از ۳۰ درصد رسید به گونهای که در سال ۱۳۹۷ میزان تورم ۳۸ درصد، در سال ۱۳۹۸ این میزان به ۴۱ درصد و در سال ۱۳۹۹ به ۳۶ درصد رسیدکه این فشار سنگین تورمی بر دوش توده مردم بود.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه متاسفانه نظامات اقتصادی بازتولید ثروت در اقتصاد ایران فلج است و کار نمیکند گفت: سه نظام بانکی، مالیاتی و یارانهای برای بازتولید ثروت و درآمد همه ایرانیها کار نمیکند و تنها در جهت منافع ثروتمندان حرکت میکند.
رییس دانشگاه اقتصاد خوارزمی گفت: در همه جای دنیا زمانی که تورم رخ میدهد بار تورمی بر دوش ثروتمندان است و این سه نظام کلیدی (نظام بانکی، مالیاتی و یارانهای) به درستی عمل میکنند، اما در ایران بار تورم بر دوش دهکهای کم درآمد جامعه است.
این اقتصاددان خاطرنشان کرد: در ایران چه افرادی به جز ثروتمندان که دارای ارتباط، رانت و وثیقههای کلان هستند میتوانند به وامهای کلان دسترسی داشته باشند؟ با توجه به تورم ۴۰ درصدی و نرخ سود ۱۸ درصدی وامها، در صورتی که فردی یک وام میلیاردی دریافت کند همین دریافت وام ۲۲ درصد سود برای این فرد به همراه دارد.
شقاقی شهری با اشاره به نظام مالیاتی در کشور تصریح کرد: در ایران مالیات بر ثروت و مالیات بر درآمد وجود ندارد و این موضوع نیز باعث میشود تا رشد تورم به نفع ثروتمندان تمام شود و فردی که در ایران دارای چندین بنگاه و خانه و خودرو و ... است با افزایش تورم هر روز ثروتمندتر میشود و بار تورمی باز هم بر دوش دهکهای کم درآمد جامعه خواهد بود.
رییس دانشگاه اقتصاد خوارزمی در ادامه به آماری که در سال ۱۳۹۴ در خصوص خانوارهای ایرانی دهک سوم زیر خط فقر منتشر شد، اشاره کرد و افزود: در این تاریخ اعلام شد که ۳۴ درصد از خانوارهای ایرانی با معیار دهک سوم زیر خط فقر هستند و در صورتی که این آمار امروز به روز شود قطعا این رقم به بیش از ۶۰ درصد افزایش خواهد یافت.
شقاقی شهری گفت: در اقتصادی که نظامات بازتولید ثروت و درآمد آن معیوب است فشار تورمی تحریمها و ضعف مدیریت اجرایی همه بر دوش دهکهای کم درآمد آن است. این اقتصاددان با بیان اینکه در دهه ۹۰ رکود بزرگی سراسر کشور را فرا گرفته بود، ادامه داد: میانگین رشد اقتصادی طی این سالها صفر شد و ۷ دهک درآمدی ما بیشترین هزینه را از حیث تحریمها و چالشهای اقتصادی تحمل کردند و میتوان گفت در این شرایط سخت تنها دو دهک بالایی جامعه منتفع شدند.
رییس دانشگاه اقتصاد خوارزمی افزود: عملا قدرت خرید ایرانیان در دهه ۹۰ بهشدت افت کرد و نظام مالیاتی که باید در این مدت خوب عمل میکرد تنها با هدف کسب درآمد فعالیت کرد و ماموریت باز تولید ثروت در آن مغفول ماند این در حالی است که در همه جای دنیا وظیفه اصلی نظامهای مالیاتی بازتولید ثروت در جامعه است.
او گفت: در کشورهایی که نظام مالیاتی به درستی کار میکنند فشار بر دوش ثروتمندان است و آنها باید نرخهای بالای مالیاتی را بپردازند. در ایران مالیات بر درآمد و ثروت وجود ندارد و ثروتمندان ما از تورم بالا لذت میبرند ضمن آنکه نظام بانکی و یارانهای نیز در اختیار ثروتمندان است و این افراد از یارانه پنهان ۲۰ برابر بیشتر از دهکهای پایین جامعه منتفع میشوند زیرا از حاملهای انرژی ارزان قیمت برای خودروها و خانههای خود بهره میبرند.