برخی میگویند که سن فقط یک «عدد» است و برخی نیز تاکید دارند که نمیتوان منکر نشانههای بیولوژیکی پیری در بدن شد و علائمی در بدن ما نمایان میشوند که گذر زمان را نشان میدهند. پاسخ درست چیست و آیا «پیری» اتفاقی بیولوژیکی است یا تنها در ذهن ما شکل میگیرد؟
بدن انسان تا ابد دوام نمیآورد و با گذشت زمان، برخی از سیستمها که زمانی خوب کار میکردند بهتدریج شروع به خراب شدن میکنند.
به گزارش یورونیوز، هنگام بحث علمی درباره پیری، نمیتوان از اهمیت «تلومر» غافل ماند؛ بخشی از ساختار فیزیکی «دیانای» سلولها که در انتهای هر کروموزوم قرار داد و به عنوان یک سپر حفاظتی برای محافظت از ژنوم سلول عمل میکند.
اما نکته این است که هربار که یک سلول تقسیم میشود، طول تلومرهای آن نیز کوتاهتر میشود تا زمانی که با ادامه فرایند تقسیم سلولی، تلومرها آنقدر کوتاه و درنهایت تخریب میشوند تا اینکه نشانههای مرگ سلول پدیدار میشود.
دانشمندان برای اولین بار حدود دو دهه پیش توانستند ارتباط میان «تلومرهای کوتاهتر» و «طول عمر کمتر» را کشف کنند. در آن زمان تحقیقاتی که روی افراد ۶۰ ساله و بیشتر انجام شد، نشان داد افرادی که تلومرهای کوتاهتری دارند، بیشتر در معرض خطر مرگ ناشی از یک بیماری عفونی یا بیماری قلبی هستند.
از آن زمان «طول تلومر» بهعنوان نشانگر زیستی پیری پذیرفته شده و به کمک آن میتوان وضعیت سلامت افراد را به نسبت سن آنها تخمین زد.
با این حال، همه با این نظر موافق نیستند و تحقیقی که در سال ۲۰۲۱ میلادی انجام شد نیز نشان داد که به دلیل ماهیت پیچیده پیری، بعید است که یک نشانگر زیستی منفرد بتواند به تنهایی تمام عوامل را ثبت و سن واقعی انسان را تعیین کند.
با این وجود این تحقیق نیز تایید کرد که «طول تلومر» زمانی که همراه با «عوامل دیگر» در نظر گرفته شود، میتواند نتایج دقیقتری درباره سن واقعی افراد ارائه دهد.
منظور از عوامل دیگر، این است که مردان و زنان ویژگیهای منحصر به فردی دارند (مانند از بین رفتن تدریجی کروموزوم Y از برخی سلولها و یائسگی) که میتواند بر تسریع فرایند پیری آنها تاثیر بگذارد.
پیر شدن بدن به اشکال دیگر از جمله ساییدگی و پارگی برخی اندامها و بافتهای بدن نیز ظاهر میشود و اگرچه این موضوع که گاه یک سیستم بیشتر از سیستمی دیگر تحت تاثیر فرایند پیری قرار میگیرد، به خود فرد مربوط میشود، اما این تحقیقات نشان دادند که چرا بسیاری از بیماریها مانند سرطان، زوال عقل و آرتروز در افراد مسن شایعتر هستند و چرا تواناییهایی مانند بینایی و شنوایی میتوانند به تدریج در طول زمان کاهش یابند.
دکتر جولیان موتز از کینگ کالج لندن، در جریان کنفرانسی در مارس ۲۰۲۳ میلادی از یافتههای تحقیقاتی پرده برداشت که نشان میداد افراد دارای سابقه بیماری روانی، مسنتر از آن چیزی هستند که باید باشند.
او گفت: «ما دریافتیم کسانی که سابقه بیماری روانی داشتند، دارای مشخصات متابولیتی بودند که نشان میداد از سن واقعی خود بزرگتر هستند. به عنوان مثال، افراد مبتلا به اختلال دوقطبی، دارای نشانگرهای خونی بودند که نشان میداد آنها حدود ۲ سال بزرگتر از سن تقویمی خود هستند.»
بهتازگی، مطالعه دیگری نیز نشان داد که آن دسته از مبتلایان به کووید۱۹ که در بیمارستان بستری شدند و قبلاً در معرض میزان بالایی از آلودگی هوا بودند، نشانههای بدتری ازابتلا به کووید داشتند و پیامدهای این بیماری نیز تأثیری معادل اضافه شدن ۱۰ سال به سن تقویمی آنها داشته است.
یک اختلال ژنتیکی نادر به نام «پروگریا» نیز باعث پیری زودرس میشود.
تلومرها نیز اگر به هر دلیلی (مانند دیگر اعضای بدن) دچار مشکل شوند، بدن را بیمار میکنند و معمولا نیز علائمی را بروز میدهند که معمولاً با پیری مرتبط هستند (مانند پوکی استخوان).
نکته دیگر اینکه از نظر علمی، سن تقویمی شما معمولا ارتباط کمی با احساس شما دارد. بطور مثال، پس از یک روز خستهکننده در محل کار ممکن است به طعنه بگویید که «حدود ۱۰ سال پیر شدهاید» و برعکس، از بسیاری از افراد مسن بشنوید که اصلا فکر نمیکنند که بالای ۹۰ سال عمر دارند.
اگر تعداد شمعهای روی آخرین کیک تولدتان «سن تقویمی» شما را نشان میدهد، سنی که در درون خود احساس میکنید «سن ذهنی» شماست.
در سالهای اخیر تحقیقات متعددی انجام شده که تایید میکند افرادی که احساس «جوانتر شدن» میکنند احتمالا زندگی طولانیتری دارند.
یکی از این تحقیقات در سال ۲۰۱۵ میلادی روی بیش از ۳۰۰ یهودی اشکنازی انجام شد که بین ۹۴ تا ۱۰۹ سال سن داشتند و نتایج این مطالعه نشان داد که دیدگاه مثبت افراد درباره زندگی، احتمالا باعث افزایش طول عمر آنها شده است.
مطالعه دیگری نشان داد «خوش بین» بودن با افزایش ۱۱ تا ۱۵ درصدی طول عمر، مرتبط است و نتایج تحقیقی دیگر نشان داد که سن ذهنیِ پایینتر، میتواند نشانۀ سلامت مغز باشد؛ بنابراین اگر رویکرد فرد به زندگی میتواند چنین تأثیر شدیدی بر طول عمرش داشته باشد، میتوان نتیجه گرفت که «سن» بیشتر یک پدیده روانشناختی است تا بیولوژیکی.
البته اگرچه صحبت درباره حفظ یک نگرش «خوش بینانه» نسبت به زندگی بسیار آسان است، اما در واقعیت، احتمالا داشتن چنین نگرشی همیشه آسان نیست؛ بویژه آنکه تحقیقات نیز اهمیت حیاتی میان روابط بین فردی و سلامت جسمانی را ثابت کرده است و به این ترتیب تنهایی میتواند یک مشکل واقعی برای افراد مسن باشد.
شاید بهترین پاسخ این باشد: «هردو».
زیرا نهتنها وضعیت جسمی و روانی ما متناسب با سن تغییر میکند، بلکه هر کدام میتواند بر دیگری و درنهایت بر تجربه ما از پیری تأثیر بگذارد و به همین دلیل به نظر میرسد که پیری پدیدۀ پیچیدهای است.
همچنین اگرچه تحقیقات اهمیت «سنِ ذهنی» را نشان دادند، اما بعید است که پزشکان به این زودیها توجه خود را به «سن تقویمی» متوقف کنند. زیرا توجه به «سن تقویمی» همچنان یکی از بهترین شاخصهایی است که ما را در مقابل بسیاری از خطرها هوشیار نگه میدارد و به عنوان مبنای طرحهای موفق غربالگری بیماری استفاده میشود.
پیریِ بیولوژیکی اجتنابناپذیر است، اما تحقیقات روانشناختی نیز نشان داده اقداماتی که برای حمایت از سلامت روان و رفاه افراد انجام میشود، میتواند به افراد کمک کند تا چند سالی به عمر خود بیفزایند.