فیلم سینمایی «صدای هند رجب»؛ روایت مرگ و زندگی کودکان در غزه

فیلم سینمایی «صدای هند رجب»، دنیایی را به تصویر میکشد که کودکان در آن بدون دلیل کشته میشوند تا دیگران به قدرت برسند، در عین حال راهی برای نجات آنها وجود ندارد.
فرارو- اخیرا فیلم سینمایی «صدای هند رجب» (The Voice of Hind Rajab) در جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد. فیلمی درباره کودک فلسطینی که بعد از نمایش با تشویق 23 دقیقهای تماشاگران همراه بود.
به گزارش فرارو، مخاطب اغلب با فیلمهایی رو بهرو بوده که آنها را برای تماشا غمانگیز میدانست و کمتر اثری بوده که بیننده آن را غمگین برای شنیدن بداند. با این حال «هند رجب»، اثری است که صدا در مرکز قرار دارد. صدای دختر بچهای ترسیده و لرزان که لحظات کوتاهی به پایان عمرش مانده است.
صدای دختری که گم شد
این فیلم روایتگر تجربه هولناک دختر بچه فلسطینی به نام «هند رجب» است که در سال 2024 توسط نیروهای اسرائیلی کشته شد. ماجرا از جایی آغاز میشود که خانواده او در بمباران هوایی غزه کشته میشود اما «هند رجب» جان سالم به در میبرد و ساعتها با داد و گریه از نیروهای امدادی تقاضای کمک میکند.
کاراکتر «عمر»، اپراتور مرکز فوریتهای امدادی زمانی که برای اولین بار صدای «هند رجب» را میشنود گریههایش به طرز دردناکی واقعیاند و مخاطب را با خود همراه میکند. جایی که دختر بچه فریاد میزند: «خانوادهام همشون مردند، من میترسم.» ناآرامی این کاراکتر به حدی است که دیگران مجبور میشوند او را آرام کنند. «عمر» متوجه میشود که فاصله آمبولانس با دختر بچه کمتر از 8 دقیقه است، دقایقی که به قیمت مرگ و زندگی «هند رجب» تمام میشود، با این حال هماهنگیها و پروتکلها مانع از حرکت آمبولانس میشود.
«مهدی»، هماهنگ کننده صلیب سرخ به «عمر» میگوید، باید ابتدا مسیر امنی برای حرکت آمبولانس پیدا کنند. مسیری که باید با کمک صلیب سرخ و سازمان «هماهنگی فعالیتهای دولتی» انتخاب شود. چرا که اگر آمبولانس بدون برنامهریزی وارد منطقه شود، امکان کشته شدن افراد بیشتری نیز وجود دارد. قصه از جایی تلختر میشود که مخاطب میفهمد سازمان «هماهنگی فعالیتهای دولتی» یک تشکیلات اسرائیلی است و برای نجات یک بچه باید با ارگانی هماهنگ شود که خودش عامل این بمباران بوده است.
در فیلم «صدای هند رجب»، احساسات با صدایی بلند و بیپرده نمایش داده میشود. کارکنان امداد برای دختربچهای که در آن سوی خط برای کمک التماس میکند، اشک میریزند و با خشم برای پیدا کردن راه نجات با یکدیگر مجادله میکنند. با این وجود، هیچ کدام از احساسات کاراکترها توان برابری با تاثیر ویران کننده همان صدای ضبط شده ندارند. به همین دلیل ممکن است مخاطب درام فیلم را بهانهای برای اهمیت جلوه دادن صدای «هند رجب» تلقی کند.
روایت تلاشهای بیثمر برای نجات
«بن هنیه»، کارگردان فیلم با استفاده از همین مکالمه ضبط شده، تلاش نیروهای امدادی برای نجات «هند رجب» را بازسازی میکند، جایی که بازیگران در نقش امدادگران به صدای این دختربچه واکنش نشان میدهند و احساسات خود را بروز میدهند. این فیلم در تلاش برای یافتن راهی برای مواجهه با واقعیتهای دنیای امروز است. جهانی که گروهی برای کسب قدرت در غرب و شرق، ارزشی برای جان انسانها قائل نیستند و همه چیز را نابود میکنند تا برتری خود را نشان دهند. از آنجا که «هند رجب» فقط از طریق عکسهای آرشیوی دیده میشود، فیلم به خوبی حس ناامیدی و ناتوانی داوطلبان را از دور بودن نسبتا به او را با تماشاگر به اشتراک میگذارد، حسی که مخاطب نیز قادر به درک آن است. فیلمبرداری و قاب بندی از همان ابتدا، حس خفگی و دردناک بودن قصه را به بیننده منتقل میکند و هر چه داستان جلوتر میرود این حس به اوج میرسد.
«صدای هند رجب»، مخاطب را با این سوال رو بهرو میکند که نیروهای امدادی چه مشکلاتی برای نجات این دختر بچه داشتند. در عین حال با استفاده از این فایل صوتی و نمایش زندگی «هند رجب» در دقایق پایانی عمرش، سرنوشت کودکانی را نشان میدهد که در جریان جنگ غزه کشته شدهاند. در نهایت «صدای هند رجب»، فیلمی درباره رقابت مرگ و زندگی است و مخاطب از همان ابتدا این حقیقت تلخ را میداند که مرگ برنده این میدان خواهد بود.