چرا واشنگتن از نزدیکی عربستان و پاکستان احساس خطر میکند؟

عربستان سعودی و پاکستان در ۱۷ سپتامبر توافق دفاعی راهبردی امضا کردند که حمله به یکی از طرفین را تجاوز به هر دو تلقی میکند. این توافق در بستر نارضایتی فزاینده از واشنگتن شکل گرفت و گمانهزنیها درباره دسترسی ریاض به ظرفیت هستهای پاکستان را تقویت کرده است. جاهطلبیهای هستهای عربستان، محدودیت بازرسیهای آژانس و سابقه روابط محرمانه با شبکه عبدالقدیر خان حساسیت غرب را برانگیخته است. واشنگتن بیم دارد این نزدیکی طرحهای منطقهای و توافقهای احتمالی با ریاض را مختل سازد.
فرارو – سایمون هندرسون تحلیلگر ارشد حوزه مسائل خاورمیانه در موسسه واشینگتن برای سیاست خاور نزدیک
به گزارش فرارو به نقل از موسسه واشینگتن برای سیاست خاور نزدیک، در جریان سفر رسمی شهباز شریف، نخستوزیر پاکستان، به ریاض در ۱۷ سپتامبر، او به همراه محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان، «توافق راهبردی دفاع مشترک» را امضا کرد؛ توافقی که بهصراحت اعلام میکند «هرگونه تجاوز علیه یکی از دو کشور، به منزله تجاوز به هر دو تلقی خواهد شد.»
همپیمانی راهبردی؛ همگرایی منافع امنیتی عربستان و پاکستان
در سطح دیپلماتیک، این اقدام بازتابی روشن از نارضایتی فزاینده منطقه نسبت به واشنگتن است؛ نارضایتیای که در روزهای اخیر با واکنش دولت ترامپ به حمله اسرائیل علیه رهبران حماس در قطر بیش از پیش تشدید شد. با این حال، شواهد نشان میدهد این توافق تازه نتیجه ماهها رایزنی و آمادهسازی بوده است. در آبان ۲۰۲۴، عاصم منیر، فرمانده ارتش پاکستان به ریاض سفر کرد تا درباره «راههای تقویت همکاری دفاعی» گفتوگو کند؛ سفری که در ژوئن سال جاری با همراهی شریف تکرار شد و سرانجام این هفته با امضای توافقنامه دفاعی به ثمر نشست.
برخی تحلیلگران گمانهزنی کردهاند که توافق تازه ممکن است راه را برای دسترسی سعودیها به زرادخانه هستهای پاکستان هموار سازد. در پاسخ به این پرسش که آیا اسلامآباد موظف به ارائه «چتر هستهای» به عربستان خواهد بود یا خیر، یک مقام ارشد سعودی در گفتوگو با خبرگزاری رویترز تأکید کرد: «این یک توافق دفاعی جامع است که تمامی ابزارها و ظرفیتهای نظامی را در بر میگیرد.» پاکستان از سال ۱۹۹۸ تاکنون حدود ۱۷۰ کلاهک هستهای تولید کرده است؛ زرادخانهای که قابلیت حمل با موشکهای بالستیک دوربرد، جنگندههای مدرن یا موشکهای کروز را دارد.
جاهطلبیهای هستهای عربستان در سالهای اخیر بیش از هر زمان دیگری آشکار شده است. محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی، در گفتوگویی با برنامه «۶۰ دقیقه» در سال ۲۰۱۸ تصریح کرد: «عربستان تمایلی به داشتن بمب هستهای ندارد، اما اگر ایران به چنین سلاحی دست یابد، ما نیز بیدرنگ همان مسیر را دنبال خواهیم کرد.» چهار سال بعد، در ۲۰۲۲، وزیر خارجه عربستان در کنفرانسی در دوبی هشدار داد: «اگر ایران به سلاح هستهای عملیاتی دست یابد، همه معادلات تغییر خواهد کرد.» هرچند برنامه هستهای ایران در پی بمبارانهای ایالات متحده و اسرائیل در ماه ژوئن هدف قرار گرفت، اما نگرانیها درباره سرنوشت ذخایر اورانیوم این کشور همچنان به قوت خود باقی است.
گمان میرود عربستان سعودی در حال برنامهریزی برای احداث یک مرکز غنیسازی سانتریفیوژ باشد؛ پروژهای که نگرانیهای بینالمللی را برانگیخته، بهویژه آنکه ریاض هماکنون نیز دسترسی بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) را بهطور قابل توجهی محدود کرده است. منابع اطلاعاتی غربی همچنین اذعان دارند که عربستان چهارمین مشتری پنهان عبدالقدیر خان، دانشمند هستهای مشهور پاکستانی و دلال بدنام فناوری سانتریفیوژ، بوده است؛ فردی که پیشتر تجهیزات غنیسازی را به لیبی و کره شمالی منتقل کرده بود. حتی در سال ۱۹۹۹، سلطان بن عبدالعزیز، وزیر دفاع وقت و برادر تنی پادشاه کنونی عربستان، از مرکز اصلی غنیسازی پاکستان در کهوتا بازدید به عمل آورد.
چرا واشنگتن از نزدیکی عربستان و پاکستان احساس خطر میکند؟
نگرانیها نسبت به برنامه هستهای عربستان ریشهای طولانی دارد و دستکم به سال ۱۹۸۸ بازمیگردد؛ زمانی که ریاض بهطور محرمانه موشکهای بالستیک دوربرد دانگفنگ-۳ با قابلیت حمل کلاهک هستهای را از چین خریداری کرد. مقامهای آمریکایی تنها زمانی از این معامله مطلع شدند که این موشکها بر روی کامیونها در حال انتقال به سوی پایگاههای پرتاب در صحرای عربستان مشاهده شدند؛ رویدادی که زنگ خطر را در واشنگتن و پایتختهای غربی به صدا درآورد. رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، در سخنانی در ۱۵ سپتامبر ابعاد گستردهتر این چالش را مورد توجه قرار داد و هشدار داد: «حتی در برخی کشورهایی که رسماً به تعهدات خود ذیل معاهده عدم اشاعه هستهای پایبندند، اکنون بحثهای علنی درباره امکان دستیابی به سلاح هستهای در جریان است. تصور کنید جهانی را که به جای چند قدرت محدود، بیست یا بیستوپنج کشور به سلاح هستهای مجهز باشند.»
توافق دفاعی اخیر میان پاکستان و عربستان برای واشنگتن زنگ خطری جدی محسوب میشود؛ چراکه میتواند روند طرح توافق هستهای میان ایالات متحده و ریاض را با اختلال مواجه سازد؛ توافقی که قرار بود مکملی برای عادیسازی روابط عربستان و اسرائیل باشد. علاوه بر این چنین توافقی چشمانداز «کریدور اقتصادی هند–خاورمیانه–اروپا» (IMEC) را نیز تحتالشعاع قرار میدهد؛ طرحی کلان که با هدف اتصال هند و اسرائیل از مسیر عربستان و اردن طراحی شده بود. در حال حاضر، جزئیات و پیامدهای واقعی توافق ریاض–اسلامآباد هنوز بهطور کامل روشن نشده است، اما احتمالاً ابعاد آن زمانی شفافتر خواهد شد که شهباز شریف، نخستوزیر پاکستان، در روزهای آینده برای شرکت در نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد راهی نیویورک شود.