دیلی بیست بررسی کرد
چگونه جلوی حمله هستهای ترامپ را بگیریم؟

در میان تمام پستهایی که دونالد ترامپ در صفحه توییتر خود منتشر کرده یا درباره آنها دروغ گفته، خبر سؤال پرسیدن او درباره سلاحهای هستهای توجه ستاد امنیت ملی را به خود جلب کرد. شاید اینکه در یک جلسه یکساعته با یکی از مشاوران سیاست خارجی سه بار درباره این موضوع سؤال کرد، تنها از روی کنجکاوی باشد. او پرسیده است اگر آمریکا سلاحهای هستهای دارد چرا از آنها استفاده نمیکند؟ جواب برای هرکسی که تنها چند دقیقه درزمینهٔ امنیت ملی تجربه داشته باشد کاملاً مشخص است: زنده نگهداشتن میلیونها یا حتی میلیاردها انسان.

فرارو- دونالد ترامپ غیرممکن را ممکن کرد. او توانست مردم را باعلاقه نشان دادن به زرادخانه هستهای حتی بیشتر از قبل بترساند. اما ممکن است راهی نهایی برای جلوگیری از نابودی هستهای وجود داشته باشد.
به گزارش فرارو به نقل از دیلی بیست، در میان تمام پستهایی که دونالد ترامپ در صفحه توییتر خود منتشر کرده یا درباره آنها دروغ گفته، خبر سؤال پرسیدن او درباره سلاحهای هستهای توجه ستاد امنیت ملی را به خود جلب کرد. شاید اینکه در یک جلسه یکساعته با یکی از مشاوران سیاست خارجی سه بار درباره این موضوع سؤال کرد، تنها از روی کنجکاوی باشد. او پرسیده است اگر آمریکا سلاحهای هستهای دارد چرا از آنها استفاده نمیکند؟ جواب برای هرکسی که تنها چند دقیقه درزمینهٔ امنیت ملی تجربه داشته باشد کاملاً مشخص است: زنده نگهداشتن میلیونها یا حتی میلیاردها انسان.
علاقه هستهای ترامپ این سؤال را به وجود آورده که در صورت پیروزیاش در رقابتهای ریاست جمهوری، تا چه حد امنیت ملی درخطر خواهد بود. روز پنجشنبه، تد لیو دموکراتی که نماینده لسآنجلس است با انتشار بیانیهای اعلام کرد قانونی را پیشنهاد خواهد داد که کنگره در تصمیمگیریهای هستهای دخالت داشته باشد.
اما در صورتی که این قانون موفق نشود، کارشناسان و مقامات دفاع میگویند همیشه میتوان به روشهای قدیمی "پیچ یک رئیسجمهور را شُل کرد". اینطور که به نظر میرسد، دستگاه امنیت ملی نیز زمانی که با درخواستی غیرمنطقی از جانب رئیسش مواجه میشد، اقدامی مشابه با همه ما انجام میدهد: تأخیر، انحراف ذهنها و امیدواری برای اینکه جریان بگذرد.
از لحاظ قانونی، تصمیمگیری درباره حملات هستهای کاملاً و منحصراً در اختیار رئیسجمهور است. اگر وزیر دفاع در به کارگیری چنین سلاحهایی سکوت کند، دیگر حق وتو نخواهد داشت.
لیو در بیانیه خود گفت: "قصد دارم قانونی معرفی کنم که به موافقت رهبران کنگره قبل از اقدام برای یک حمله هستهای نیاز داشته باشد. دیگر نمیتوانیم سرنوشت یک ملت را در دستان تنها دو نفر در بخش اجرایی قرار دهیم."
ترامپ میتواند به نیروهای مسلح دستور دهد از سلاح هستهای علیه داعش یا مکزیک استفاده کنند (اگر موافقت نکنند هزینه آن دیوار لعنتی را پرداخت کنند). چنین دستوری میتواند قانونی باشد (البته نه از دیدگاه مکزیک).
اما در سالنهای پنتاگون تصور میشود که هرگز کار به اینجا نمیکشد. پیش فرضی وجود دارد که اگر ترامپ پیشنهاد استفاده از این سلاحها را بدهد، از هر تاکتیک تأخیر ممکن همراه با اعتراضهای بینالمللی بیسابقه برای متوقف کردن او استفاده میشود. دیگران در داخل یا خارج از آمریکا استدلال میکنند که ایالاتمتحده از لحاظ اخلاقی نمیتواند این کار را انجام دهد. این پاسخی نامناسب به تهدید داعش است و ممکن است منجر به کشته شدن بسیاری از غیرنظامیان در کنار تروریستها شود و آن را به یک جنایت و جرم جنگی تبدیل کند.
لارنی کورب عضو ارشد مرکز پیشرفت آمریکا به دیلی بیست گفت: "تلاش میشود از شدت و تنش شرایط کاسته شود. ممکن است وزیر دفاع تهدید به استعفا کند." اما همچنان معلوم نیست آمریکا چه پاسخی خواهد داشت اگر ناگهان متوجه شود موشکها شلیکشدهاند و در راه رسیدن به هدف هستند.
مقامات آمریکا گفتهاند که نگرانی اصلی آنها وعدههای ترامپ برای کشتن خانواده تروریستها و شکنجهی مظنونین است. این مسائل ناحیه خاکستریِ جنگ غیرهستهای مدرن به حساب میآیند.
یکی از مقامات آمریکا توضیح داد: "من نمیتوانم به شرایطی فکر کنم که در آن جنگ هستهای رخ دهد. اما در تاریخ معاصر، یک بار این کار وحشتناک را کردهایم."
سه مقام آمریکایی به دیلی بیست گفتند رئیسجمهوری که تصمیم بگیرد یک عملیات نظامی غیرهستهای صورت دهد از حمایت و پشتیبانی ژنرالها، مقامات اطلاعاتی و وکلایی که به دستورات ریاست جمهوری کمک میکنند؛ برخوردار خواهد بود. یک مقام آمریکایی دیگر گفت: "زمانی که وکیلی بگوید این کار قانونی است، دیگر نمیتوان بهراحتی آن تصمیم را متوقف کرد. اگر ترامپ وکلایی پیدا کند که ایدههایش را تأیید کنند چه؟"
این مسئله بیش از هر چیزی مسئولان را نگران کرده است. در تاریخ معاصر پیشآمده که یک فرد مصمم در کاخ سفید توانسته افراد موردنیازش برای تحققِ برنامههای امنیت ملیاش را پیدا کند.
برای مثال، وکیلی به نام جان یو به دولت جورج دبلیو بوش شکنجه را قانونی اعلام کرد و راه را برای شکنجههایی مانند "غرق مصنوعی" باز کرد. اوباما دو روز پس از آغاز دولتش، یک فرمان اجرایی امضا کرد که هرگونه توجیه قانونی در این حوزه را لغو میکرد. ماه گذشته، جان برنان رئیس سازمان سیا اعلام کرد در صورت قانونی شدن شکنجههایی مانند غرق مصنوعی به پیشنهاد ترامپ، استعفا خواهد داد.
اما در شورای امنیت ملی، یک سری اقدامات قدیمی و نوعی مقاومت منفعل-تهاجمی در برابر رئیسجمهور وجود دارد. قابلذکر است که تیم امنیتیِ رئیسجمهور ریچارد نیکسون بارها و بارها تلاش کردند به بهانههای مختلف از حمله جلوگیری کنند. اما رئیسجمهور بسیار تندمزاج بود و به گفتهی برخی پس از رسوایی واترگیت دچار بیماری روحی شده بود. زمانی که در سپتامبر 1970 سازمان آزادیبخش فلسطین به دنبالِ سرنگونی رژیم شاه حسین بود که به سپتامبر سیاه معروف شد؛ نیکسون به ژنرالهایش دستور داد "حرامزادهها را بمب باران کنید." در عوض ژنرالها بهانههایی آوردند و این کار را انجام ندادند.
مقامات دولتی وظیفهدارند از دستوری که قانون را نقض میکند پیروی نکنند، حتی اگر به معنای سرپیچی از دستور رئیسجمهور باشد. بعلاوه، بهندرت پیش میآید رئیسجمهور خیلی راحت و ساده اعلام کند که باید بهجایی حمله شود. بلکه این تصمیمات در یک جریان درازمدت و با یک سری توصیهها آغاز میشود که بهتدریج در مسیر بوروکراسی پیش میروند.
زمانی که پیشنهادی ارائه میشود، افراد زیادی در تصمیمگیری دخالت خواهند داشت که زمان میبرد. سپس وکلا باید تعیین کنند آیا آن تصمیم قانونی است یا نه که این فرآیند حتی زمان بیشتری میبرد.
و کسانی که دستورات را انجام میدهند باید برای این کار برنامهریزی کنند. ممکن است تصمیمی برخلاف بروکراسی پنتاگون، ژنرالی در یک منطقه و یا سازمان اطلاعات باشد.
در مناظرهای در ماه مارس ترامپ گفت ارتش را وادار میکند اعمالی که نقض قوانین بینالمللی هستند را انجام دهند. او گفت: "آنها دستور من را رد نخواهند کرد. اگر بگویم کاری انجام دهند، آن را انجام خواهند داد."
ترامپ اندکی بعد برای آرام کردن نگرانیهای به وجود آمده از سخنانش گفت که ریاست جمهوری او ممکن است آمریکا را وارد مبارزات نظامی غیرمنتظره کند. ترامپ گفت که میداند "آمریکا توسط قوانین و معاهداتی محدودشده است و به ارتش یا دیگر مقامات دستور نخواهد داد آن قوانین را نقض کنند و درباره چنین مسائلی با آنها مشورت خواهد کرد."
و زمانی که تاکنیک هایی مانند قانون، برخورد عقلانی و تأخر شکست بخورند، مقامات از راهحلهای خلاقانهتری برای کنترلِ رئیسجمهور بیثبات استفاده خواهند کرد.
در سالهای آخر دولت نیکسون، وزیر دفاع جیمز آر شلزینگر و وزیر امور خارجه کیسینجر تصمیمگیرندههای کلیدی در مسائل مهم بودند. لاکر به خاطر میآورد که در طول جنگ اعراب و اسرائیل در سال 1973، مقامات فعال در دولت نیکسون میزان اخطار هستهای را به DEFCON 3 رساندند تا افزایش قدرت روسیه در منطقه را متوقف کنند و حتی به نیکسون اطلاع هم ندادند.
لاکر میگوید: "نیکسون در کمپ دیوید بود. کیسینجر با هیگ تماس میگیرد و میپرسد: آیا باید رئیسجمهور را درجریان قرار دهیم؟ و هیگ میگوید "نه". آنها روز بعد نیکسون را از این اقدام مطلع کردند."