ترنج موبایل
کد خبر: ۸۶۶۷۰۳

رابطه تل‌آویو و واشنگتن در مسیر بحران؛

چرا نتانیاهو امروز از بازگشت ترامپ پشیمان است؟

چرا نتانیاهو امروز از بازگشت ترامپ پشیمان است؟

در آغاز دور دوم ریاست‌جمهوری ترامپ، روابط اسرائیل و آمریکا حالتی شبیه به «ماه عسل» داشت، اما اکنون این رابطه به بحرانی عمیق رسیده است. ترامپ برخلاف دوره نخست، دیگر منافع اسرائیل را در اولویت نمی‌بیند و اقداماتش از مذاکره با ایران تا عقب‌نشینی از حمایت‌های اقتصادی و امنیتی، نتانیاهو را به حاشیه رانده است. تحلیل‌گران معتقدند که ترامپ، نتانیاهو را نه شریک، بلکه مانعی برای سیاست‌های منطقه‌ای خود می‌داند.

تبلیغات
تبلیغات

صادق الطائیفرارو– صادق الطائی تحلیلگر ارشد مسائل بین الملل روزنامه القدس العربی

به گزارش فرارو به نقل از روزنامه القدس العربی، در هفته‌های ابتدایی دومین دوره ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ، روابط واشنگتن و تل‌آویو حال‌وهوایی شبیه به «ماه عسل» به خود گرفت. برخی تحلیل‌گران اسرائیلی بر این باور بودند که رئیس‌جمهوری‌ای در کاخ سفید مستقر شده که نه‌تنها اسرائیل و منافع آن را به‌خوبی درک می‌کند، بلکه با منطق دولت راست‌گرای بنیامین نتانیاهو نیز هم‌راستا است؛ تا جایی که ابتکاراتی (همچون طرح کوچ اجباری ساکنان غزه) را دنبال می کند که حتی از رؤیاهای دیرینه جریان راست‌گرای اسرائیل نیز فراتر می‌رود.

تبعیت از ترامپ، شرط بقای نتانیاهو؟

اما این فضای خوش‌بینانه دیری نپایید و خیلی زود جای خود را به واقعیتی نگران‌کننده داد: اسرائیل به‌جای شریکی مطیع در کاخ سفید، حالا با رئیس‌جمهوری روبه‌رو است که می‌خواهد قواعد بازی را خودش بنویسد. برخی ناظران اسرائیلی معتقدند که تل‌آویو امروز کاملاً در مدار دستورکار دونالد ترامپ قرار گرفته و با حیرت درمی‌یابد که دونالد ترامپ نه‌فقط در پی ایفای نقش رئیس‌جمهور آمریکاست، بلکه جاه‌طلبی آن را دارد که نقش نخست‌وزیر اسرائیل را هم برای خود قائل شود.

و تاکنون، شواهد حاکی از آن است که ترامپ در این مسیر به‌خوبی پیش رفته است: دولت اسرائیل بدون کوچک‌ترین مقاومتی، خواسته‌های او را پذیرفته و به آن‌ها تن داده است. به‌نظر می‌رسد نتانیاهو نیز با درک سرنوشت ولودیمیر زلنسکی در کاخ سفید، تمام تلاش خود را به‌کار گرفته تا از تجربه‌ای مشابه دور بماند؛ البته تا زمانی که تبعیت از ترامپ را ادامه دهد. اما همین که این اطاعت به پایان برسد، خطر از راه خواهد رسید و نتانیاهو خود بهتر از هر کس دیگر این واقعیت را می‌داند.

دونالد ترامپ در نخستین دوره ریاست‌جمهوری‌اش، عملاً فهرست آرزوهای امنیتی تل‌آویو را یکی‌یکی محقق کرد: بیت‌المقدس را به‌عنوان پایتخت اسرائیل به‌رسمیت شناخت و سفارت آمریکا را به این مکان منتقل کرد؛ اندکی بعد، حاکمیت اسرائیل بر بلندی‌های جولان را نیز رسماً تأیید کرد. علاوه بر این، جارد کوشنر، داماد و مشاور ارشد او نقش کلیدی در شکل‌گیری توافق‌نامه‌های ابراهیم در سال ۲۰۲۰ ایفا کرد؛ توافق‌هایی که مسیر عادی‌سازی روابط میان اسرائیل و کشورهایی چون امارات متحده عربی، بحرین و چند دولت عربی دیگر را هموار ساختند.

این توافق‌ها نقطه عطفی در مناسبات اسرائیل با جهان عرب به‌شمار می‌رفتند؛ به‌ویژه توافق با امارات متحده عربی که نه‌تنها برای نخستین بار به اسرائیل شناسایی رسمی داد، بلکه با استقبال گرم و بی‌سابقه‌ای از سوی ابوظبی همراه شد؛ بی‌آنکه تل‌آویو ناگزیر به ارائه هیچ‌گونه امتیاز آشکاری در قبال آن باشد.

از همین‌رو، هفته‌های آغازین دوره دوم ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ با پرده‌ای از امیدواری و رؤیاپردازی جناح راست اسرائیل همراه شد. این تصور شکل گرفته بود که ترامپ، بی‌آنکه تل‌آویو را به توقف جنگ ملزم کند، در آزادی ده‌ها گروگان اسرائیلی از غزه نقش‌آفرینی کرده است. اندکی بعد، او اعلام کرد که ایالات متحده کنترل نوار غزه را در دست خواهد گرفت؛ منطقه‌ای که در رؤیای ترامپ، باید از ساکنان فلسطینی خالی شود.

شالوم لیبنر، پژوهشگر ارشد شورای آتلانتیک در تحلیلی نوشت: «بنیامین نتانیاهو امیدوار بود که با بازگشت ترامپ، سرنوشت اسرائیل نیز دگرگون شود. در حالی‌که اغلب کشورهای جهان با نگرانی به بازگشت ترامپ و پیامدهای تعهداتش می‌نگریستند، نتانیاهو چشم‌به‌راه تکرار همکاری با رئیس‌جمهوری بود که خود را « بهترین دوست اسرائیل» می‌دانست. اما اکنون، با گذشت حدود صد روز از آغاز دور دوم ریاست‌جمهوری ترامپ، به‌نظر می‌رسد نتانیاهو به‌خوبی متوجه شده که میان وعده‌های ترامپ به اسرائیل و آنچه واقعاً مایل به تحقق آن است، شکاف قابل‌توجهی وجود دارد و همین شکاف، حس پشیمانی را در او برانگیخته است.»

نتانیاهو در واشنگتن؛ از انتظار طولانی‌مدت تا تحقیر آشکار

تعدادی از مفسران نیز در هفته‌های اخیر به چرخش آشکار در روابط واشنگتن و تل‌آویو اشاره کرده‌اند. از نگاه آنان، اسرائیل بهای سنگینی برای واگذاری بخش قابل‌توجهی از استقلال عمل خود به دولت ترامپ پرداخته است. نشانه‌های این وضعیت زمانی نمایان شد که بنیامین نتانیاهو به‌طور ناگهانی برای دیدار با رئیس‌جمهور آمریکا در تاریخ ۷ آوریل ۲۰۲۵ به واشنگتن فراخوانده شد؛ ملاقاتی که انتظار طولانی‌مدت نخست‌وزیر اسرائیل برای آن، عملاً به شکلی از تحقیر آشکار تبدیل شد.

لغو یک‌جانبه تمامی تعرفه‌های وارداتی بر کالاهای آمریکایی از سوی اسرائیل نیز نتوانست دولت ترامپ را مجاب کند که در اقدامی متقابل، تعرفه ۱۷ درصدی تازه‌اعمال‌شده بر محصولات اسرائیلی را لغو کند؛ تعرفه‌ای که هدف اصلی نتانیاهو از سفر همان روزش به واشنگتن بود. دونالد ترامپ نیز در جریان این دیدار، صراحتاً از برخی مواضع پیشین خود درباره غزه عقب‌نشینی کرد و گفت: «بسیاری از مردم از ایده من استقبال کردند، اما همان‌طور که می‌دانید ایده‌های دیگری هم هست که من به آن‌ها علاقه‌مندم.»

با این حال، آنچه بیش از همه نتانیاهو را دچار آشفتگی کرد، بهره‌برداری ترامپ از این دیدار به‌عنوان سکوی اعلام آغاز مذاکرات «سطح‌بالا» با ایران بود؛ اقدامی غافلگیرکننده که تنها چند روز پس از ملاقات قرار بود آغاز شود. نتانیاهو در حالی به اسرائیل بازگشت که به‌وضوح در شوک فرو رفته بود. برخی گزارش‌ها نیز حکایت از آن داشتند که این مذاکرات ممکن است به توافقی منجر شود که در ساختار و مضمون، شباهت‌هایی با توافق هسته‌ای دوران باراک اوباما دارد؛ همان توافقی که نتانیاهو همواره با نفرت و خشم از آن یاد می‌کرد.

ترامپ و غافلگیری‌های جدید برای اسرائیل

چند هفته پس از این تحولات، وب‌سایت «آکسیوس» گزارش داد که دونالد ترامپ قصد دارد نخستین سفر خارجی خود را در هفته آینده با برگزاری نشستی با کشورهای عربی آغاز کند و فعلاً  اسرائیل جایی در برنامه سفر او ندارد. این خبر واکنش‌های تندی در رسانه‌های اسرائیلی به‌دنبال داشت. روزنامه «یدیعوت آحرونوت» در صفحه اول خود مقاله‌ای تند علیه ترامپ منتشر کرد و او را به پیروی از «سیاست غافلگیری» در قبال اسرائیل متهم ساخت. در ادامه، کاریکاتوری نیز به چاپ رسید که ترامپ را در حال آماده‌سازی یک کاسه سوپ برای نتانیاهو نشان می‌داد؛ در حالی که نتانیاهو با چهره‌ای مبهوت و شوکه‌شده پشت میز رستورانی نشسته بود.

اما این تنها آغاز موجی از شوک‌ها بود. در تاریخ ۶ مه، بلافاصله پس از اصابت یک موشک حوثی به محوطه فرودگاه بن‌گوریون اسرائیل؛ حادثه‌ای که به تعلیق گسترده پروازهای ورودی به این کشور انجامید، دونالد ترامپ از توافقی تازه با حوثی‌ها پرده برداشت. طبق این توافق، ایالات متحده حملات خود به یمن را متوقف می‌کرد و در مقابل، حوثی‌ها نیز تعهد می‌دادند که حملاتشان به کشتی‌های عبوری از دریای سرخ به‌سوی کانال سوئز را متوقف کنند. اعلام این توافق، مقامات اسرائیلی را کاملاً غافلگیر کرد و در واکنش، بنیامین نتانیاهو با لحنی تند اعلام کرد که «اسرائیل به‌تنهایی از خود دفاع خواهد کرد.»

در همین حال، گزارش‌هایی منتشر شد که نشان می‌داد ترامپ به دولت نتانیاهو فشار آورده تا پس از دو ماه توقف کامل، مجوز ورود کمک‌های بشردوستانه به غزه را صادر کند. تنها چند روز پیش از این نیز خبرگزاری رویترز گزارش داده بود که ترامپ دیگر عربستان سعودی را ملزم به شناسایی اسرائیل نمی‌داند؛ بخشی از توافقی که برای نتانیاهو هدفی استراتژیک به‌شمار می‌رفت و اکنون عملاً کنار گذاشته شده است. در ادامه این تحولات، پیت هگست، وزیر دفاع ایالات متحده، سفر برنامه‌ریزی‌شده خود به اسرائیل را لغو کرد تا رئیس‌جمهور را در سفر پیش‌روی‌اش به خاورمیانه همراهی کند.

آیا نتانیاهو باری بر دوش ترامپ است؟

پیش‌بینی گام‌های بعدی دونالد ترامپ آسان نیست؛ او ممکن است در هر لحظه مسیر خود را به‌کلی تغییر دهد. با این حال، شواهد حاکی از آن است که رئیس‌جمهور آمریکا به این جمع‌بندی رسیده که بنیامین نتانیاهو که زیر فشار سنگین شرکای افراطی در ائتلاف حاکم قرار دارد و اهدافی جنگ‌طلبانه و غیرواقع‌بینانه را دنبال می‌کند توانایی لازم برای برآورده‌کردن خواسته‌های عربستان در مسیر یک جهش دیپلماتیک را ندارد. در چنین شرایطی، اگر عادی‌سازی روابط با اسرائیل به‌دلیل سیاست‌های رادیکال نتانیاهو از دستور کار خارج شود، ترامپ دلیلی نمی‌بیند که توافق راهبردی خود با ریاض را به تعویق بیندازد؛ توافقی که از نگاه او، دستاوردی چشمگیر در عرصه سیاست خارجی محسوب می‌شود.

در همین راستا، یائیر گولان، رهبر حزب چپ‌گرای دموکرات‌ها در اسرائیل، در توییتی نوشت: «آمریکایی‌ها در حال تلاش برای رسیدن به توافق با عربستان سعودی هستند، مذاکراتی را با ایران آغاز کرده‌اند و طرحی تازه برای آینده منطقه در دست دارند؛ اما در این معادله، جایی برای اسرائیل و نتانیاهو باقی نمانده است.» او در ادامه تاکید کرد: «ترامپ، که روزگاری نتانیاهو را شریک راهبردی خود می‌دانست، حالا به این نتیجه رسیده که او نه یک دارایی، بلکه باری بر دوش ایالات متحده است.»

پیام‌های متناقضی که این روزها از سوی دولت ترامپ مخابره می‌شود، سردرگمی فزاینده‌ای در میان مقامات اسرائیلی ایجاد کرده است. دونالد ترامپ در برنامه تلویزیونی «میت د پرس» شبکه ان.بی.سی در تاریخ ۴ مه اعلام کرد که چیزی کمتر از «برچیدن کامل» برنامه هسته‌ای ایران را نخواهد پذیرفت؛ اما اندکی بعد، لحن خود را تغییر داد و گفت که آماده شنیدن طرح‌های جایگزین نیز هست. او در واقع موضع پیشین مارکو روبیو، وزیر خارجه‌اش را تکرار کرد؛ همان‌جا که گفته بود: «اگر ایرانی‌ها بخواهند، راهی برای داشتن یک برنامه هسته‌ای غیرنظامی و صلح‌آمیز وجود دارد.» از سوی دیگر، استیو ویتکاف، دوست دیرینه ترامپ در حوزه املاک و نماینده ویژه او نیز در مصاحبه‌ای با شبکه فاکس‌نیوز در ۱۴ آوریل تأکید کرده بود که ایران نیازی به غنی‌سازی فراتر از ۳.۶۷ درصد ندارد. اما تنها یک روز بعد، از این موضع عقب‌نشینی کرد و خواستار «برچیدن کامل برنامه غنی‌سازی و تسلیحاتی ایران» شد.

بحران بین واشنگتن و تل‌آویو؛ چرخش آشکار در روابط استراتژیک اسرائیل و آمریکا

بنیامین نتانیاهو با تمام توان در تلاش است تا خشم و سرخوردگی فزاینده‌اش را مهار کند؛ به‌ویژه حالا که ممکن است در پرونده سوریه نیز وارد مسیر تقابل با ترامپ شود. عملیات نظامی اسرائیل در سوریه که تحت عنوان دفاع از خود و حمایت از جامعه دروزی‌های آن کشور توجیه می‌شود در تضاد آشکار با رویکرد ترامپ برای «پایان‌دادن به جنگ‌ها» و برنامه‌اش برای خروج نیروهای آمریکایی از سوریه قرار دارد. سیاستی که بی‌تردید به سود رجب طیب اردوغان، رئیس‌جمهور ترکیه تمام خواهد شد؛ همان کسی که ترامپ در ماه آوریل به‌خاطر «کنترل اوضاع در سوریه» از او تمجید کرده بود.

درخواست‌های مکرر اسرائیل برای جلوگیری از خروج نیروهای آمریکایی از سوریه نیز در دولت ترامپ بی‌پاسخ ماند و همین مسئله، عملاً میدان را برای گسترش نفوذ ترکیه در منطقه باز گذاشته است؛ موضوعی که نگرانی‌های عمیقی را در تل‌آویو برانگیخته است. به گزارش روزنامه «یدیعوت آحرونوت»، ناظران اسرائیلی اکنون به این جمع‌بندی رسیده‌اند که چیزی که زمانی «ماه عسل» میان نتانیاهو و دولت ترامپ خوانده می‌شد، به‌پایان رسیده است. ائتلافی که پیش‌تر مستحکم و نزدیک بود، اکنون به رابطه‌ای تنزل یافته که در آن نتانیاهو صرفاً نقش اجراکننده دستورات واشنگتن را ایفا می‌کند و این ترامپ است که شخصاً تصمیمات راهبردی را به‌جای اسرائیل اتخاذ می‌نماید. از همین رو، بروز بحرانی میان واشنگتن و تل‌آویو، دیگر دور از انتظار نیست.

تبلیغات
نویسنده : صادق الطائی
تبلیغات
ارسال نظرات
تبلیغات
تبلیغات
خط داغ
تبلیغات
تبلیغات