واشنگتنپست از افول موقعیت ابرقدرتیِ آمریکا گزارش داد
چین بزرگترین برنده سیاست آمریکا پس از ۱۱ سپتامبر

«نخبگان سیاسی آمریکا به جای اینکه در اتومبیل تاریخ روی صندلی راننده بنشینند، با گذشت زمان بیش از پیش قانع شدند که خود مسافری در خودروی مذکور هستند. حضور پرهزینه آمریکا در عراق و افغانستان، با بحران های اقتصادیِ بین المللی در دوره های مختلف نیز همراه شد. امری که عملا سیاستمداران و سیاستگذاران آمریکایی را به این نتیجه رساند که به جای متمرکز شدن بر مسائل بین المللی و ترویج جنگ های خارجی، بایستی بیش از پیش بر داخل کشور خود متمرکز شوند».
واشنگتنپست در این رابطه مینویسد: «پس از وقوع حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر که در نوع خود در تاریخ ایالات متحده آمریکا بیسابقه بود، این کشور دیگر آن قدرتِ پیروز پس از جنگ سرد که جهانی تک قطبی را رهبری میکرد نبود. در عوض آمریکا بیش از همه به ابرقدرتی زخمی شباهت داشت که میخواهد عوامل حادثه ۱۱ سپتامبر را در گستره جهان مجازات کند. در این چهارچوب، دشمن آمریکا یک قدرت هژمونیکِ رقیب این کشور نبود بلکه مفهومی بیشکل و قاعده تحت عنوان "ترور و تروریسم" بود که رهبری آمریکا آن را به شبکهای از گروههای افراط گرا نظیر القاعده و همچنین بخی رژیمهای سیاسی مخالف و دشمن با آمریکا تعمیم داده بود. آمریکا در نتیجه این طرز تفکر خود، هزینههای سنگینی را به بار آورد و به دو کشور افغانستان و عراق حمله نمود. اقداماتی که با هدف گسترش چتر امنیتی دولت آمریکا و ایجاد یک نظم جهانی جدید و تصویرسازی تازه از "قدرت آمریکایی" انجام شدند.
به گزارش فرارو، دولت اسبق آمریکا به ریاست جمهوری جورج دبلیو بوش، نگرانیهای گسترده مقامهای مختلف بینالمللی و همچنین سازمان ملل متحد در مورد تبعات نگران کننده حملات آمریکا به عراق و افغانستان را مورد بیتوجهی قرار داد و عملا اقدام به یکهتازی کرد. در این رابطه یک مقام سابق کاخ سفید که نامش محفوظ مانده و به شرط ناشناس ماندن سخن گفته میگوید: "آمریکا اکنون یک امپراطوری است و وقتی این کشور دست به اقدام و کنشی میزند، در حال ساختنِ واقعیتها بر اساس تمایلات خود است. ما بازیگران اصلی تاریخ هستیم و شما... همه شما، بایستی بنشینید و ببینید که ما چه میکنیم".
با این حال، دو دهه پس از وقوع حادثه ۱۱ سپتامبر، نتیجه حملات آمریکا به افغانستان و عراق، چیزی جز تبعات فاجعه بار برای این کشور نبوده و عملا دولتهای مختلف آمریکا سعی داشتهاند تا بوی تعفنِ کنش ورزیهای واشنگتن در دو کشور مذکور را به هر نحو ممکن از بین ببرند.
"دونالد ترامپ" رئیس جمهور سابق آمریکا استدلال میکرد که آمریکا به طور کلی باید از منازعات و جنگهای خارجی خود را دور نگه دارد مخصوصا اگر مجبور باشد که در این زمینه هزینههای مادی زیادی را نیز بپردازد.
به طور خاص جنگ عراق موقعیت جهانی آمریکا را در جهان به شدت تضعیف کرد. در سپتامبر سال ۲۰۰۲، شش ماه قبل از حمله به عراق، "نلسون ماندلا" رئیس جمهور سابق آفریقای جنوبی به شدت، یکجانبه گرایی مغرورانه دولت جورج دبلیو بوش را محکوم کرد. وی در این رابطه گفت: "ما واقعا از هر کشوری که (اعم از ابرقدرت یا کشور کوچک) که از سازمان ملل خارج شده و به کشورهای مستقل حمله میکند، وحشت زده هستیم."
"استیون کوک" عضو ارشد شورای روابط خارجی آمریکا میگوید: "حمله آمریکا به عراق و ایجاد ناامنی و هرج و مرج در این کشور، عملا این ایده را که آمریکا عنصری حیاتی برای استقرار دموکراسی در عرصه بین المللی است، با چالش روبهرو کرد. اگر آمریکا به عراق و اقغانستان حمله نمیکرد، بدون تردید افسانه استثنایی بودنِ آمریکا در داخل و خارج از این کشور، همچنان در میان نخبگان سیاسی و افکار عمومی، برای مدتی طولانی رواج داشت".
نخبگان سیاسی آمریکا به جای اینکه در اتومبیل تاریخ روی صندلی راننده بشینند، با گذشت زمان بیش از پیش قانع شدند که خود مسافری در خودروی مذکور هستند. حضور پرهزینه آمریکا در عراق و افغانستان، با بحرانهای اقتصادیِ بین المللی در دورههای مختلف نیز همراه شد. امری که عملا سیاستمداران و سیاستگذاران آمریکایی را به این نتیجه رساند که به جای متمرکز شدن بر مسائل بین المللی و ترویج جنگهای خارجی بایستی بیش از پیش بر داخل کشورِ خود متمرکز شوند. "استفان وارتیم" عضو ارشد "اندیشکده کارنگی" میگوید: "حادثه ۱۱ سپتامبر این ایده که آمریکا قدرتی استثنایی و ویژه در جهان است را عملا از بین برد. دو دهه پس از وقوع این حادثه شاهد هستیم که آمریکا دیگر ابر قدرتِ یکهتاز جهان نیست و نمیتواند خواستههای خود را با اعمال زور بر دیگران تحمیل کند".
فجایع و شکستهای چند سالِ اخیر آمریکا در منطقه خاورمیانه، عملا به روایتی محبوب و پرطرفدار در چین مبنی بر اینکه آمریکا و قدرت آن در عرصه جهانی رو به افول است، به شدت دامن زده است. چین نیز در سالهای اخیر به شدت روی زیرساختهای مرتبط با قدرت خود کار کرده و در شرایط فعلی، به راحتی آمریکا را در جهان به چالش میکشد. مقامهای آمریکایی نیز با درک این مساله، با شتاب زدگی تمام از آنچه جنگ جهانی علیه ترور عنوان میکردند فاصله گرفته و در حال تطبیق دادن خود با واقعیتهای جدید و ایده مهار چین در عرصه بینالمللی هستند.
"بن رودز" مشاور سابق اوباما میگوید: "این تغییر جهت در سیاست خارجی و راهبردهای آمریکا به شدت بر روی سیاستگذاران آمریکایی، ایجاد بار و سنگینی میکند. در شرایط فعلی، حزب کمونیست چین را بایستی بزرگترین برنده ایده آمریکا مبنی بر "جنگ جهانی علیه تروریسم" دانست که فقط تریلیونها دلار هزینه را روی دست آمریکا گذاشت و در نهایت نیز به شکست این کشور ختم شد».