ترنج موبایل
کد خبر: ۱۴۳۳۹۱

لیندا هرد، کارشناس مسائل خاورمیانه

ترجیح آمریکا چیست؛ جنگ با ایران یا دیپلماسی؟!

تبلیغات
تبلیغات
فرارو- لیندا هرد، کارشناس مسائل خاورمیانه طی گزارشی برای گالف نیوز تغییر نامحسوس سیاست آمریکا در قبال برنامه هسته ای ایران را مورد بررسی قرار داده و می نویسد: این احتمال وجود دارد که اوباما و تیم عملگرای وی در مسیر «اگر نمی توانی آنها را از بین ببری، با آنها همراه شو (ضرب المثلی معادل خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو)» قرار گیرد.

به گزارش سرویس بین الملل فرارو به نقل از گالف نیوز، لیندا هرد در ادامه گزارش تحلیلی خود می نویسد: سیاست باراک اوباما در قبال ایران در دور دوم ریاست جمهوری وی با تغییرات نامحسوسی همراه بوده که بهت و آشفتگی را به حلقه جنگ طلبی بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل تزریق کرده است.

گزینه مداخله نظامی آمریکا برای جلوگیری از دستیابی ایران به بمب هسته ای همچنان روی میز است اما در کاخ سفید یا وزارت کشور و پنتاگون تمایل چندانی برای جنگ وجود ندارد. لحن آمریکا زمانی تغییر کرد که جو بایدن، معاون رئیس جمهوری این کشور اعلام کرد ایالات متحده آماده مذاکره دو جانبه با ایران است.

محمود احمدی نژاد با تایید اینکه تحریم های آمریکا و اتحادیه اروپا بر بخش نفت تاثیر گذاشته اند، گفت: «اگر اسلحه را از روی سر ملت ایران بردارید، من خودم با شما مذاکره می کنم.» این در حالی است که اگر تحریم های پیشنهادی جدید برای اعمال ممنوعیت بر بازرگانی ایران از سوی کنگره به همین منوال تشدید شوند، ایران بیش از پیش تاثیر خواهد پذیرفت.

لیندا هرد در ادامه می نویسد: با این حال به نظر نمی رسد که مقامات ایران ترسی از این شرایط داشته باشند. ایران طی ماه فوریه اعلام کرد که ذخایر جدید اورانیوم کشف کرده و توانایی هسته ای خود را در 16 ایستگاه انرژی هسته ای جدید، ارتقا خواهد داد. پیش از آن نیز اعلام شده بود که ایران سرعت غنی سازی اورانیوم در سایت نطنز را سه برابر افزایش داده است.

جان کری، وزیر امور خارجه جدید آمریکا با وجود آنکه به شدت طرفدار اسرائیل است، زمانیکه صحبت از ایران می شود، مواضعی به نسبت صلح طلبانه دارد. سال گذشته میلادی وی به صراحت اعلام کرد که دیپلماسی را بر جنگ و درگیری ترجیح می دهد. وی ضمن تشریح دیدگاه خود مبنی بر اینکه مقامات عالی رتبه ایران در مورد مسئله هسته ای عقلانی تصمیم می گیرند، از تمایل خود برای تحکیم «منافع مشترک» ایران- آمریکا سخن گفت.

گرچه چاک هیگل، وزیر دفاع جدید آمریکا در سخنرانی های خود از خط سیاسی حزبش پیروی می کند اما وقتی در جریان پاسخ به سوالات مطرح شده از سوی کمیته نیروهای مسلح مجلس سنا از نظام ایران به عنوان «یک دولت منتخب» نام می برد و تاکید می کند که از «موضع مهار» اوباما حمایت می کند، پاسخی محکم و صریح به هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه سابق آمریکا است که پیشتر گفته بود: «همانطور که می دانید، سیاست ما پیشگیری است، نه مهار.» با توجه به سخنرانی سال 2007 هیگل می توان گفت وی نوعی از مساعدت و همسازی آمریکا با ایران را مورد استقبال قرار خواهد داد.

وی گفته بود: «در خاورمیانه قرن بیست و یکم، ایران مرکز ثقل مهمی خواهد بود... یک قدرت منطقه ای قابل توجه. آمریکا نمی تواند این واقعیت را تغییر دهد. سیاست منطقه ای استراتژیک قرن بیست و یکم در خاورمیانه باید با توجه به نقش ایران در حال حاضر و طی 25 سال آینده طراحی شود... آمریکا باید یک استراتژی دیپلماتیک منطقه ای جدید برای تقابل با ایران که متحدان منطقه ای، قدرت نظامی و اهرم اقتصادی ما را یکی می کند، بیابد.»

در سوی دیگر گزارش ها حاکی از آن است که دیوید کامرون، نخست وزیر انگلیس با وجود قدرت نمایی های ضد ایرانی خود، در صحبت هایی محرمانه گفته که برنامه هسته ای ایران از نقطه بی بازگشت عبور کرده و آمریکا، فرانسه و اسرائیل باید بپذیرند که ایران توانایی تولید سلاح هسته ای را دارد. وی تاکید می کند که تحریم ها در این شرایط بی معنی هستند و شاید بهتر باشد که برداشته شوند. ضمن اینکه جک استراو، مشاور امور خارجه سابق انگلیس در یادداشتی که اخیراً به چاپ رسید نوشته بود: «حتی اگر ایران به بمب دست بیابد، ارزش شروع یک جنگ را ندارد.»

مذاکراتی که هفته گذشته میان ایران و گروه 1+5 (آمریکا، انگلیس، فرانسه، چین، روسیه و آلمان) که برای نخستین بار پس از مذاکرات جولای سال 2012 صورت گرفت، امیدواری هایی را در پی داشت. در پایان این مذاکرات که در قزاقستان برگزار شد، دو طرف دیدگاهی خوشبینانه داشتند. ضمن اینکه دور بعدی مذاکرت در سطح کارشناسی 18 مارس در استانبول برگزار می شود و مذاکره کنندگان بار دیگر در روزهای پنجم و ششم آوریل به آلماتی قزاقستان باز می گردند. این امر نشان می دهد طرفین به دنبال آماده کردن شرایط برای پذیرش توافقات احتمالی هستند؛ ممکن است مقامات ایران از روی محافظه کاری تمایل نداشته باشند که با اعلام توافق در مورد امتیازدهی باعث تشویش افکار عمومی ملی گرایانه شوند. در سوی دیگر نیز اوباما باید برای کنگره و لابی صهیونیسم توضیح دهد که چرا تقاضاهایش از ایران ناگهان تعدیل شده است.

چه روابط ایران و غرب بهبود بیابد و چه نیابد، شبح جنگ در حال دور شدن است. ناتوانی و ضعفی که در رویارویی آمریکا و اتحادیه اروپا در مقابل سوریه به نمایش درآمد، یک واقعیت است. روسیه در زمینه مداخله نظامی غرب در ایران همانقدر لجوجانه عمل خواهد کرد که در مورد سوریه. ضمن اینکه هرگونه حمله به تاسیسات هسته ای ایران، حملات تلافی جویانه شدیدی را علیه منافع و پایگاه های غرب و اسرائیل در منطقه در پی خواهد داشت. به هر حال، اقتصادهای آمریکا و غرب بسیار شکننده تر از آنند که بتوانند اوج گیری قیمت نفت در پی بروز ناآرامی در حوزه خلیج فارس را تاب بیاورند. حتی نتانیاهو نیز در حال حاضر در جریان تشکیل دولت جدید با کاهش تعداد حامیان خود روبرو بوده و تمرکز خود را معطوف به کسب حمایت بیشتر کرده است و موقعیت چندان مناسبی برای اقدام یک جانبه ندارد.

در چنین شرایطی این احتمال وجود دارد که اوباما و تیم عملگرای وی در مسیر «اگر نمی توانی آنها را از بین ببری، با آنها همراه شو» قرار گیرد.
تبلیغات
تبلیغات
ارسال نظرات
تبلیغات
تبلیغات
خط داغ
تبلیغات
تبلیغات