یادداشت دریافتی- مختار بابایی کفاکی؛ سریال پایتخت چهار نمونه ای بارز از غفلتهای رسانه ای است که تخریب فرهنگ غنی مازندران را در پی دارد .
پر واضح است که یکی از مهمترین اهداف رسانهها در جوامع حفظ نظم و جلوگیری از کجرویها و انحرافات اجتماعی و ارتقاء سطح بینش و اندیشه اقشار جامعه است تا آنجا که در فرازی از بیانات حضرت امام (ره) آمده است: «... رادیو و تلویزیون میتواند یک مملکت را اصلاح کند و یا به فساد بکشد ... تبلیغات تلویزیون میتواند از راه سمع، مردم را تربیت کند یا اینکه مفهوم کند انسانیت آدم را ...»
سریال پایتخت چهار که اخیراً هر شب از طریق رسانه ملی به نمایش گذاشته میشود نمونهای بارز از غفلتهای رسانهای است که تخریب فرهنگ غنی مازندران را در پی دارد.
متأسفانه این مجموعه تلویزیونی که در قالب طنز جای خود را در جامعه باز نموده سطح آگاهی، بینش و نگرش مردم شریف منطقه مازندران را مورد هدف قرار داده و ارزشها و هنجارهای اجتماعی مثبت موجود در منطقه را به شکل بهتانگیزی به تمسخر و استهزا گرفته است.
در اینجا لازم است آثار منفی این مجموعه را در سه حوزه فکری ، زبانی و رفتاری اجمالاً مورد بررسی قرار داد:
در حوزه فکری کاراکترهای این مجموعه که به عنوان نمایندگانی از منطقه مورد نمایش محسوب میشوند با مولفههایی همچون ساده لوحی، عدم آینده نگری، غرور و تعصب، دهن بینی و چشم و هم چشمی و گاهاً توهمات بی حد و حصر نمایش داده میشوند و در بارز نشان دادن این خصیصهها از هیچ کوششی فرو گذار نشده است.
در حوزه زبانی میتوان از عواملی همچون تکرار مخلّ واژهها و کلمات و بیان آنها با لهجههای غلیظ و ناخوش آهنگ توأم با تمسخر نام برد و بالأخره در حوزه رفتاری نیز میتوان نشانههای غلط رفتاری همچون مداخلات بی جا، لجاجت، افراط و تفریطهای فراوان، دروغ و تهمت، بدزبانی و زخم زبانهای بی رویه ومسخره گری را بر شمرد.
اما نکته قابل تأمل در تهیه این مجموعه سعی دراستفاده از فاکتورهای مثبت موجود در حوزه مورد نمایش اعم از جلوههای بصری طبیعی و رفتارهای نوع دوستانه و اخلاق مدارانه مردم منطقه در جهت منفی انگاری و تخریب است؛ تا آنجا که جای این پرسش باقی است که آیا برای خنداندن و جلب توجه بیننده میبایست به هر عاملی دست یازید و در هر حوزهای رسوخ کرد؟!
آیا این درست است که برای تهیه یک اثر به جای انعکاس وفاق و همبستگی اجتماعی، با بر هم زدن کارآمدی ابزار موجود «رسانه ملی» نسبت به تخریب فرهنگهای بومی اقدام نمود و در جهت تحقیر آن اینچنین بی رحمانه تاخت ؟!
ظاهراً به نظر میرسد که علت این همه انحراف و ناکارآمدی این مجموعه تلویزیونی عدم مهارت و توانایی دست اندرکاران آن در تهیه یک اثر طنز میباشد چرا که از مهمترین مؤلفههای طنز این است که مبتنی بر یک واقعیت در راستای افزایش سطح آگاهی و تنویر افکار عمومی جهت بهبود معضلات موجود در جامعه باشد؛ حال آنکه این مجموعه در ازای تخریب شخصیت و فرهنگ مردم منطقه دستاورد قابل توجهی نداشته است.
وانگهی باید گفت که حرکت در مسیر مجموعههایی همچون شبهای برره و ... جهت نمایش واقعیتهای جامعه در قالب طنز آن هم بدون تمرکز بر یک حوزه جغرافیایی مشخص و پرهیز از ایجاد اثر تخریبی بر فرهنگهای مثبت و کارآمد جامعه، نبوغی میخواهد که جای آن را در سریال پایتخت عدم التزام به رعایت اصول اخلاقی دست اندرکاران و بازیگران آن با تمرکز به تحقیر و تمسخر مردم یک منطقه پر کرده است که قطعاًآثار زیانباری را برای فرهنگ غنی آن منطقه و به تبع آن کل جامعه در پی خواهد داشت.
برادر و خواهر ایرانی من هموطن من میخواهی بخند بخند اما انصاف هم داشته باش.
(در پرانتز در مورد بهره هوشی مازنی هام میتونین به آمار رتبه های برتر کنکور مراجعه کنین و تمام.)
ازهمه ی مهندسان وعوامل فرهنگی استان تقاضا کردیم که دقت نظر بیشتری دراین باره بخرج دهند. اما متاسفانه به هردلیل این سریال علنا بعنوان توهینی آشکار به فرهنگ وزبان بومی تبری ساخته وپخش شد...