یادداشت دریافتی- دکتر هوشنگ عطاپور؛ حرکت بر مبنای اصول و مبانی مشخص و تعریف شده از سوی دولتها در نظام بین الملل، به ویژه در حوزهی تنش زدایی و پیشگیری از رقابتها و دشمنیهای مزمن، همیشه راهگشا بوده است و نمونههای تاریخی زیادی را تاریخ روابط بین الملل -حداقل در 150 سال اخیر- به یاد داریم.
مذاکرات ایران با شش قدرت جهانی نیز واجد چنین خصلتهایی است؛ یعنی حرکت بر اساس اصول، ارزشها و چهارچوبهایی تعریف شده که ملت-دولت ایران در فرایند نظامی برخاسته از مردمسالاری دینی آن را تعریف و به جهانیان عرضه داشته اند.
مبانی این حرکت، از اصول و تعالیم دین اسلام نشأت میگیرد و در مقام عمل بر چارچوبهایی کلی چون "حفظ منافع ملی و دفاع از ارزشهای جهانشمول اسلامی، نفی هر نوع سلطه و پرهیز از سلطه گری" تکیه میکند.
به خاطر حفظ و رعایت همین خصلتها و ویژگیهای سیاست خارجی جمهوری اسلامی بود که در پایان مذاکرات وین و ارائهی متن «برجام» به افکار عمومی جامعه بین الملل و ملت عزیز ایران، هر نوع منتقد منصفی بر این حقیقت انگشت تایید مینهاد که «برجام» دستاوردی همراه با برد تاریخی برای ملت ایران بوده است. زیرا هم ملت ایران به خواستهای بر حق خود رسید و هم بر تداوم سیاست خارجی مبتنی بر ارزشهای دینی خود در سطح جهان ادامه تاکید نمود، حتی اگر این سیاستها در تضاد با خواست قدرتهای جهانی باشد.
اما این مذاکرات آموزههایی برای ملتهای آزادهی دنیا و علاقه مندان به علم روابط بین الملل دارد که بنده با تکیه بر بضاعت اندک خود به تعدادی از آنها اشاره میکنم؛ قطعا اساتید فن نکات بهتر و بیشتری را ارائه خواهند نمود:
- مذاکره با قدرتهای جهان بر مبنای اصول انقلابی: در این مذاکرات هرگز «اصول و ارزشهای انقلابی نظام» مورد غفلت واقع نشدند، بلکه جهت مذاکرات بر مبنای همین اصول انقلاب اسلامی بود که نافع هر نوع سلطه پذیری و سلطه جویی است.
خطوط قرمز نظام که مقام معظم رهبری به شکل شفافی ترسیم کرده اند و آنها را آشکارا و در زمان انجام مذاکرات به مردم تببین فرمودند و ریاست محترم جمهوری نیز همیشه بر حفظ آنها تاکید دارند؛ مسیر حرکت مذاکره کنندگان شجاع و غیرتمند بود.
- تبدیل تهدیدها به فرصت: قدرتهای جهانی در طی سالهای گذشته با تشکیل اجماع جهانی –به ویژه در شورای امنیت سازمان ملل- چهره ای ترسناک از ایران و برنامههای هسته ای آن به افکار عمومی جهان القا نموده بودند و موفق گردیدند با همکاری اکثر کشورها، نظام تحریم ناجوانمردانه ای را علیه کشورمان طراحی و اجرا بکنند.
همهی این تحرکات دشمنانه، تهدیدی برای کشور عزیزمان بود که با این مذاکرات، چنین تهدیدی بی سابقهای به فرصتی برای توسعهی کشورمان تبدیل شد. در عرصه داخلی وحدت ملی برای مبارزه با تحریمهای ناجوانمردانه در قالب رویکرد اقتصاد مقاومتی شکل گرفت و در عرصهی بین المللی، چهرهی صلح طلب و در عین حال آزادهی ایران به جهانیان نشان داده شد.
- حفظ دستاوردهای ملی: انرژی هسته ای حاصل مجاهدتها و تلاش دانشمندان و ایثار و از خودگذشتگی خانوادهی شهدای هستهای و مقاومت ملت ایران است. فراتر از نگاه سیاسی برخی افراطیون، فن آوری هستهای کشورمان دستاوردی ملی و فراجناحی و غیر سیاسی است و جناحی کردن این دستاورد بود که باعث شد هشت سال با اتخاذ سیاستهای غلط دولت وقت، مشکلات عدیدهای در نظام بین الملل برای کشورمان ایجاد شود.
اما این مذاکرات که بر مبنای خواست مردم -که در 24 خرداد 92 به منصهی ظهور رسید - و در راستای تنش زدائی از روابط کشور با قدرتهای جهانی شکل گرفت، در نهایت حقوق هستهای کشورمان را با تصویب قطعنامه شورای امنیت در جهان تثبیت نمود و این دقیقاً در خلاف جهت و خواست قدرتهای جهانی مذاکره کننده با ایران بود.
- مذاکره از روی عزت و اقتدار ملی: این مذاکرات نه از روی ضعف بلکه از روی قدرت بود. اگر ما ضعیف بودیم و توان مقاومت در برابر قدرتهایی جهانی را حتی برای 4 سال آتی نداشتیم؛ آنها به مذاکره ی جدی با ما برنمی خواستند. واقعیت آن است که قدرتهای جهانی در این 2 سال، مذاکره ی جدی و سازنده با ما داشتند و قدرت سیاسی تصمیم گیری را از خود نشان دادند.
اکنون مشخص میشود که چگونه در 8 سال گذشته آنها با هدف تخریب چهره ی کشورمان نمایشی از مذاکرات بی حاصل را برای افکار عمومی جهان به نمایش میگذاشتند تا ما را جنگ طلب نشان دهند؟! اما در این مذاکرات، ایران با اقتدار کامل و با رعایت کلیه ی خطوط قرمز خود وارد مذاکرات شد و سربلند از آن بیرون آمد.
- فن استفاده از کارتهای امتیازی خود: مذاکره کنندگان ما، به شکل درستی از کارتهای خود استفاده نمودند. یعنی قدرت هسته ای کشور ما عامل بازدارنده ای شد تا قدرتهای غربی دست از زیاده خواهیهای خود بردارند و از ترس ایرانی هسته ای با قدرت غنی سازی بالا؛ به وضع موجود رضایت بدهند!. توجه به این ظرفیت بالای بازدارندگی توان هسته ای کشور؛ توانست بینی خیلیها را به خاک بمالد!
- مدیریت رقبای منطقه ای: خیلی از کشورهای منطقه، تحت القائات رژیم صهیونیستی، دستاوردهای ایران را در مذاکرات هسته ای به عنوان تهدیدی برای خود تلقی میکردند و تلاش داشتند با حمایت و همراهی دولت غاصب اسرائیل، مانع تحقق اهداف مذاکرات وین شوند. اما مسوولین نظام ما، توانستند این نوع القائات و ترسها را نیز مدیریت بکنند و اکنون هیچ کشوری در منطقه، به استثنای رژیم کودک کش و غاصب اسرائیل، برنامه ی هسته ای ایران را تهدیدی برای خود نمی داند؛ بلکه از حصول این توافق بین ایران و کشورهای 5+1، احساس بهبودی و ارتقا صلح و ثبات در منطقه دارند.
- برهم زدن نظام تحریم جهانی: در این مذاکرات وفاق جهانی برای تحریم کشورها ترک برداشت و اتحاد کشورهای غربی برای حفظ رویه ی نادرست گذشته شکسته شد. ملتهای جهان به خوبی مشاهده کردند که با اتخاذ سیاست درست خارجی و با تکیه بر ظرفیتهای ملی؛ میتوانند پیوند نامیمون کشورهای قدرتمند را برای فشار به ملتهای مستقل بگسلند و مسیر تازه ای را برای رشد و پیشرفت ملی باز بکنند.
اکنون افکار عمومی کشورهای اروپایی، روسیه و چین هر گز قبول نمی کنند که "کنگره ی آمریکا برای آنها تصمیم بگیرد" و حتی وزرای خارجه ی کشورهای اروپایی تاکید دارند که "اگر کنگره آمریکا با «برجام» مخالفت بکند؛ آنها راه رفته را باز نخواهند گشت و از تحریمهای آمریکا تبعیت نخواهند کرد".
البته موارد دیگری را نیز میتوان به این لیست اضافه کرد؛ ولی آن چه که مهم است نقش موثر و هدایت گر مقام معظم رهبری در طراحی و اجرای این فرایند بود که نباید به سادگی از آن گذشت.
من تنها به یک فراز از تیزبینی ایشان در طراحی این گفتگوها اشاره میکنم و مابقی را برای بعد میگذارم. «مقام معظم رهبری درک بسیار درست از فضای داخلی آمریکا داشتند و به نحوی روند این مذاکرات را هدایت و رهبری کردند که تیم مذاکره کننده ی ایرانی، همیشه دست بالا در طی مذاکرات داشتند و امکان و فرصت چانه زنی بالایی را برای ریاست جمهوری و دولت فراهم آوردند».
دست مریزاد برای همه ی دلسوزان نظام جمهوری اسلامی به ویژه تیم مذاکره کننده هستهای.