فرارو- یک روانشناس داشتن احساس تبعیض و تهدید را دلیل عمده و مهم خشونتهای فیزیکی میداند. او در این تحلیل معتقد است که خشونت در پی عواملی اجتماعی در روان افراد شکل خواهد گرفت.
مهدی ملکمحمد در گفتگو با فرارو گفت: خشونت از یک نگرش ناشی میشود. آن نگرش در شرایطی به وجود میآید که فرد خودش را تحت تبعیض یا تهدیدی دیده باشد؛ اینکه حقش خورده شده باشد یا مورد تهدید باشد. البته نگرش تهدید یا تبعیض میتواند نگرشی کاملا ذهنی باشد و نه واقعی اما به هرحال خشونت ایجاد میکند.
وی تصریح کرد: خشونت فیزیکی به طور کلی یک امر بدوی است. خشونت فیزیکی که در عمدتا در قالب نزاع شکل میگیرد در زمان انسان نخستین بروز داده میشد.
عضو انجمن روانشناسی ایران همچنین با اشاره به بدوی بودن خشونت فیزیکی در ادامه اظهار کرد: خشونت فیزیکی در پی یک نگرش بدوی رخ میدهد. این در حالیست که در یک جامعه مدرن فرد میداند که اگر حقش خورده شود نهادهایی قانونی وجود دارند که قطعا نیازی به استفاده از خشونت بدوی توسط وی نیست. تصمیمگیری در جامعه مدرن به به نهادهای دیگر تفویض شده است. این در حالیست که انسان بدوی مجبور به استفاده از خشونت فیزیکی بوده است.
وی در ادامه گفت: بنابراین وقتی خشونت فیزیکی در یک جامعه میزان زیادی داشته باشد باید به عملکرد نهادها نگاه کنیم. حتما نهادها نتوانستهاند کارشان را به درستی انجام دهند.
این روانشناس با ذکر مثالی ادامه داد: مثلا هنگامیکه یک تصادف رانندگی رخ دهد، طرف قربانی با فکر کردن به اینکه شکایت به پلیس و پیگیری قانونی مدت زمان زیادی از وقت او را تلف خواهد کرد، خشمگین میشود. بنابراین هزینه روانی در چنین اتفاقی منجر به خشونت خواهد شد.
وی با اشاره به اینکه نهادها در جامعه ما نقششان را درست ایفا نمیکنند اظهار کرد: متاسفانه نهادهای قضایی و حقوقی در جامعه ما نتوانستهاند نقششان را درست ایفا کنند. درنتیجه در پی هر نوع تهدید و تبعیضی فرد رفتار و خشونتی بدوی از خود بروز خواهد داد.
ملک محمد با تاکید بر اینکه تبعیض و تهدید در همه خشونتهای فیزیکی وجود دارد گفت: همه انواع خشونت فیزیکی از دو حسِ تهدید و تبعیض ناشی میشود. اگر نتوان به این حسها به صورت مدنی رسیدگی کرد، نهادهای حاکم اطمینانی به شهروندان ندادهاند و در نتیجه نمیتوانیم خشم را در جامعه کنترل کنیم.
این روانشناس در انتها گفت: مهارت مدیریت خشم نیز در اینجا مطرح میشود. هرچند که شهروندان این مهارت را کسب نکردهاند، اما آیا این مهارت میتوانست پاسخگو یا کنترل کننده خشم باشد؟ از آنجایی که لازمه داشتن این مهارت سازوکارهای حقوقی مثبت است، پاسخ خیر است. مهارت مدیریت خشم از آنجایی که نهادها کارشان را به درستی انجام نمیدهند پاسخگو نیست. درنتیجه همان حس تهدید یا تبعیض باز هم خشونت و خشم ایجاد خواهد کرد.
مرگ بر امریکا و اسرائیل