bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۳۲۴۳۹

پایان خونبار یک عشق نا مشروع

تاریخ انتشار: ۱۲:۵۲ - ۰۷ مهر ۱۳۸۸


مرد جواني که براي رسيدن به زن مورد علاقه اش شوهر او را به قتل رسانده بود روز گذشته به همراه سه همدستش محاکمه شد. 

در ابتداي جلسه محاکمه متهمان که در شعبه 113 دادگاه کيفري استان تهران برگزار شد نماينده دادستان تهران به تشريح کيفرخواست پرداخت و گفت؛ بامداد شنبه 21 مهرماه سال 86 خودروهايي که در جاجرود در حال تردد بودند پليس را در جريان وقوع سانحه يي هولناک قرار دادند که طي آن يک دستگاه پرايد نقره يي رنگ در يکي از پيچ هاي خطرناک جاده جاجرود از مسير اصلي منحرف شده و به دره سقوط کرده بود. زماني که ماموران کلانتري جواديه تهرانپارس و خودروهاي آتش نشاني از ميان خيل جمعيت گذشتند و موفق شدند خود را به خودروي واژگون برسانند، جسد مردي را داخل پرايد يافتند که در اثر شدت جراحات وارده جان باخته بود. 

ساعتي بعد بازپرس ويژه قتل پايتخت در صحنه حاضر شد و همراه تيمي از اداره تشخيص هويت پليس بررسي واقعه را آغاز کرد. نماينده دادستان افزود؛ در حالي که گمان اوليه آن بود که جسد متعلق به راننده خودرو است، بررسي بيشتر نشان داد اين مرد حدوداً 30ساله روي صندلي عقب پرايد در حالي که يک پتوي سبزرنگ دورش پيچيده شده بود، قرار داشته است. از سوي ديگر اين مرد کفش و جورابي به پا نداشت و قطعاً نمي توانست با اختيار خود سوار پرايد شود. 

بررسي موقعيت و نحوه سقوط خودرو نيز حاکي از آن بود که پرايد نقره يي رنگ از بغل به دره سقوط کرده حال آنکه اگر حادثه در اثر سرعت زياد و بي توجهي راننده رخ داده بود خودرو بايد مستقيم و از جلو سقوط مي کرد.
 
همچنين در طول پيچ اثري از رد ترمز و آثار ديگر که ناشي از بروز تصادف يا سانحه يي ديگر باشد به چشم نخورد. در اين ميان با بررسي جدول کشي کنار پيچ محل سانحه مشخص شد در قسمتي از جاده به اندازه طول يک خودرو پرايد مانعي وجود ندارد. وي ادامه داد؛ کنار هم قرار دادن اطلاعات جمع آوري شده در صحنه بازپرس را به اين نتيجه رساند که نخستين قطعه پازل جنايتي پنهان در برابر او قرار گرفته و فردي پس از کشتن مرد جوان جسد او را با ماشين به اين منطقه منتقل کرده و در ساعتي از نيمه شب که تردد در جاده کمتر است خودرو را به داخل دره هل داده است.
 
ساعتي بعد با بررسي شماره پلاک خودرو هويت احتمالي مقتول به نام عسگر شناسايي شد و خانواده او براي شناسايي جسد فراخوانده شدند. روز بعد از کشف جسد عسگر، خانواده وي با مراجعه به دادسراي امور جنايي تهران با طرح شکايت خواستار دستگيري افرادي که مرگ فرزندشان را رقم زده بودند، شدند. با ادامه يافتن تحقيقات مشخص شد زرين تاج همسر مقتول شب وقوع جنايت در خانه خواهرش بود و روز حادثه زماني که پليس در حال تحقيق براي کشف هويت جسد بود، در بيمارستان سومين فرزندش را به دنيا آورد. 

در حالي که ماموران تحقيقات خود را به صورت مخفيانه ادامه مي دادند يک هفته بعد تيم ويژه يي که مراقبت نامحسوس از خانه زرين تاج همسر مقتول را بر عهده داشت، رفت و آمدهاي مشکوک سه مرد را به خانه اين زن جوان گزارش کرد. با تحقيق در اين خصوص معلوم شد يکي از مردان اميد معلم خصوصي پسر 12ساله زرين تاج و ديگري امير برادر اميد و نفر سوم احمد دوست صميمي اميد است. 

بازجويي از همسايگان نيز گوياي اين نکته بود که دو برادر پيش از مرگ عسگر رفت و آمد هاي زيادي به خانه او داشتند. زماني که رفت و آمدهاي مشکوک اين سه مرد به خانه زن جوان افزايش يافت حکم بازداشت براي زرين تاج و آن سه صادر شد و آنها براي بازجويي به اداره آگاهي انتقال يافتند. نماينده دادستان تهران در ادامه کيفرخواست گفت؛ اميد مرد 29ساله بعد از چندين روز سکوت بالاخره لب به اعتراف گشود و گفت؛ آشنايي من و زرين تاج به چند ماه قبل از اين حادثه بر مي گردد.
 
من و زرين تاج به هم علاقه مند شديم و چند ماه بعد من تصميم گرفتم شوهرش را از سر راه بردارم تا بتوانم با او ازدواج کنم. نماينده دادستان تهران گفت؛ متهم در مراحل مختلف بازجويي به قتل اعتراف کرده و دلايل منطبق با واقعيت در پرونده منتج به صدور اين کيفرخواست شده است. من به عنوان نماينده دادستان تهران براي اميد متهم رديف اول و سه همدستش يعني امير، احمد و زرين تاج تقاضاي صدور حکم قانوني را دارم. در ادامه محاکمه، فرزندان مقتول به عنوان

ولي دم در جايگاه حاضر شدند و تقاضاي مجازات براي قاتل پدرشان کردند. سپس اميد متهم رديف اول در جايگاه حاضر شد. وي گفت؛ اتهام قتل را قبول دارم. من خودم تصميم به اين کار گرفتم و ديگر متهمان نقشي در اين ماجرا نداشتند. وي در مورد آشنايي اش با زرين تاج گفت؛ زرين تاج در آرايشگاه خواهرم کار مي کرد و از آنجا بود که با هم آشنا شديم. در صحبت هاي زرين تاج متوجه شدم او اختلاف شديد با شوهرش دارد و اين ماجرا ما را هرچه بيشتر به هم نزديک کرد.
 
کم کم به او علاقه مند شدم و در نهايت تصميم گرفتم با او ازدواج کنم. همين مساله باعث شد من شوهر زرين تاج را بکشم. شب حادثه متوجه شدم زرين تاج در خانه نيست. به منزل او رفتم و شوهرش را به قتل رساندم. در اين هنگام قاضي خطاب به متهم گفت؛ تو در پرونده توضيح داده يي زرين تاج کليد خانه را در اختيارت گذاشت و بعد هم سوئيچ ماشين شوهرش را به تو داد تا نقشه ات را عملي کني. 

چرا حالا مي گويي او نقشي در اين قتل نداشت؟ اگر زرين تاج اين کارها را نمي کرد تو نمي توانستي مقتول را بکشي.متهم جواب داد؛ گفته هاي قبلي ام را قبول ندارم. من خودم خواستم اين کار را بکنم و زرين تاج خبر نداشت. خودم کليدها را پيدا کردم. از او چيزي نخواستم. وي ادامه داد؛ براي عملي کردن نقشه ام از برادرم کمک خواستم. او اعتياد داشت و من گفتم اگر با من همکاري نکند موضوع اعتيادش را به همه مي گويم و برادرم مجبور شد به من کمک کند.
 
به دوستم احمد هم نگفته بودم قرار است قتلي اتفاق بيفتد. من به امير و احمد گفته بودم عسگر پسر عموي زرين تاج است و مزاحمش مي شود و از آنها خواستم کاري کنند تا مزاحم را از سر راه برداريم. متهم گفت؛ شب حادثه من وارد خانه مقتول شدم. او را مورد ضرب و جرح قرار دادم و بيهوشش کردم بعد عسگر را داخل ماشينش گذاشتم و سرانجام در جاده جاجرود او را داخل آب انداختم.
 
بعد از گفته هاي اميد ساير متهمان در جايگاه حاضر شدند و از خود دفاع کردند. - زرين تاج - آخرين متهم زماني که در جايگاه حاضر شد ارتباط با اميد را منکر شد و گفت؛ من و اميد با هم رابطه يي نداشتيم. من فقط چند بار براي او درد دل کرده بودم. او خودش اقدام به قتل شوهرم کرد و آنچه در بازپرسي گفته شده است درست نيست.بعد از پايان جلسه دادگاه هيات قضات شعبه 113 براي صدور راي دادگاه وارد شور شدند.

برچسب ها: قتل عشق خونبار
مجله خواندنی ها
مجله فرارو