زیبا کلام در مناظره با رسایی، گفت: «آقاي رسايي از نگاه كجانديشانه ميتوانند به مخالفان بنگرند اما من به وي ميگويم كه درد رسايي حمايت از دولت و حاكميت است اما در اين خصوص آقاي رسايي پشت قرآن كريم و اسلام سنگر گرفته است».
مناظره حجتالاسلام حميد رسايي نماينده مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي و صادق زيباكلام استاد علوم سياسي دانشگاه تهران با موضوع "تسخير لانه جاسوسي و سرانجام دانشجويان پيرو خط امام(ره) " بعدازظهر روز گذشته 10آبان در سالن شهيد مطهري دانشگاه تربيت مدرس برگزار شد.
متن این مناظره را در ادامه می خوانید.
رسايي در بخش اول سخنان خود در اين مناظره گفت: «زيباكلام بايد مواضع خود را مطرح كند چون من نميدانم مبناي وي چيست و نقطهاي كه بر آن ايستاده چيست؟»
وي افزود: «در مباحث آقاي زيباكلام پراكندگي موجود است كه اگر به بنده در اين خصوص كمك كنند، بسيار مناسب خواهد بود».
نماينده مردم تهران در مجلس خاطرنشان كرد: «اگر مباني آقاي زيباكلام قرآن كريم، ديدگاه امام خميني(ره)، جايگاه قانون اساسي، رضاشاه و غيره است بايد در نظر داشت كه وي در مناظره ديروز خود در دانشگاه صنعتي شريف از القاعده، بن لادن و طالبان دفاع كرده است».
صادق زيباكلام در بخش اول سخنان خود گفت: «من به دنبال موقعيتي بودم تا آقاي رسايي را ببينم و اين نكته را به وي عرض كنم كه به غير از بحثهاي جناحي و سياسي از وي تشكر ميكنم».
وي افزود: «بنده هنگامي كه يادداشت و يا مقالهاي در روزنامهاي مينويسم سرتيتر اين مطالب را به دوستان خود پيامك ميكنم تا آن مطالب را مطالعه كنند و بنده اين پيامكها را براي آقاي رسايي هم ارسال ميكنم و ايشان از معدود افرادي هستند كه پيامكهاي مرا پاسخ ميدهند و اين امر براي من جالب است».
استاد علوم سياسي دانشگاه تهران خاطرنشان كرد: «من قصد داشتم سؤالي را از آقاي رسايي بپرسم و آن اين است كه مبناي فكري شما نقش مردم در تصميمگيريهاي كشور، قانون اساسي، امام(ره) و ... است؟ و يا اينكه هر كس كه به قدرت ميرسد براي آن كف و هورا ميكشيد، آيا براي شما اصول مهم است؟»
اين استاد دانشگاه در ادامه تصريح كرد: «نقل قول يك بندي از يك مطلب و يا استناد به مسئلهاي از نظر علمي صحيح نيست و اين امر در مطالبي كه در خصوص رضاشاه، القاعده و بنلادن مطرح كردم مدنظر است كه آقاي رسايي بايد به آن توجه داشته باشند».
زيباكلام در ادامه گفت: «من در خصوص رضاشاه مطالبي را عنوان كردم كه در اين خصوص تحقيقاتي نيز داشتهام و معتقدم رضاشاه خدمات خوبي را به اين كشور داشته و كشوري كه اكنون ما به آن جمهوري اسلامي ميگوئيم مديون 2 چهره و شخصيت تاريخي است كه از قضاي روزگار منفور هستند».
وي با بيان اينكه اولين فرد آغا محمدخان قاجار و دومين فرد رضاشاه است، افزود: «رضاشاه اگر حكومت نميكرد اكنون خوزستان و آذربايجان در اختيار كشورمان نبود و بزرگترين خدمت رضاشاه انسجام بخشيدن به كشور بود؛ وي خدمات خوبي به كشور كرد البته اگر من در زمان رضاشاه حضور داشتم نه يك بار بلكه 40 تا 50 بار اعدام ميشدم».
عضو هيئت علمي دانشگاه تهران خاطرنشان كرد: «مشكل آقاي رسايي و همفكران وي اين است كه شخصيتهاي تاريخي را سياه و سفيد ميبينند و علت آن ضعف ما در علوم انساني كشور است».
زيباكلام در ادامه تصريح كرد: «از نظر اينگونه افراد شخصيتهاي تاريخي يا سفيد و يا سياه و يا منفور و مطرح هستند و رضاشاه، اميني و ... از جمله افرادي هستند كه خائن به شمار آمده و خطاكار بودهاند».
استاد علوم سياسي دانشگاه تهران اظهار داشت: «در دفتر محل كارم در دانشگاه تهران حدود 20 عكس كه از عكسهاي تاريخ معاصر ايران است را به ديوار چسباندهام كه يكي از اين عكسها مرحوم احمد قوامالسلطنه است».
اين استاد دانشگاه در ادامه گفت: «اگر از من سؤال كنند كه چرا عكس اين فرد كراوات زده را به اتاق خود چسباندهام، پاسخ خواهم داد احمد قوام با سياست، تعقل و شعور خود آذربايجان ايران را از حلقوم استالين بيرون كشيد».
وي افزود: «در خصوص رضاشاه ما نميتوانيم دستآوردهاي وي را ناديده بگيريم اما بايد توجه داشت كه در آن دوران ايران توسعه اقتصادي نداشت و حاكميت از نوع پليسي و مطلق حكمراني ميكرد و آزادي بيان و مطبوعات وجود نداشت».
زيباكلام تصريح كرد: «اگر شما ميگوئيد رضاشاه خائن است به اين حرف خود ادامه دهيد چون مدتهاست كه اين حرفها را بيان ميكنيد».
عضو هيئت علمي دانشگاه تهران تصريح كرد: «ما نبايد شخصيتهاي تاريخي را به دادگاه بكشيم، چون تاريخ فهم سياست است».
نماينده مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي در بخش ديگري از سخنان خود با طرح اين سؤال كه آقاي زيباكلام! بالاخره مبناي شما چيست؟ گفت: «مباني فكري، سياسي و فرهنگي من بر اساس برداشتهايي از قرآن كريم و سنت است و علاوه بر آن جايگاه ولايت فقيه به عنوان ركن و اصول شيعه براي من پذيرفتني است و از سوي ديگر قانون اساسي به عنوان ميثاق ملي است كه آنرا قبول دارم».
وي با اشاره به اينكه اگر مقبوليت نباشد، نظام اسلامي تحقق پيدا نخواهد كرد اما بايد توجه داشت كه مشروعيت نيز بايد مدنظر باشد، تاكيد كرد: «من معتقدم كه مردم در رأس امور هستند و در خصوص رأس امور بودن دولت و مجلس مطرح شد، مطلبي را نوشتم».
عضو كميسيون فرهنگي مجلس شوراي اسلامي تصريح كرد: «شما قرآن را قبول داريد اما متاسفانه اعتقاد نداريد كه قرآن كريم در خصوص مسائل حكومتي نيز وارد ميشود و شما قرآن را تنها در سر قبور و مساجد قبول داريد اما من اعتقاد دارم قرآن كريم در مسائل حاكميت، سياست و ... وارد ميشود».
وي درباره دانشجويان پيرو خط امام كه لانه جاسوسي آمريكا را تسخير كردند، تاكيد كرد: «حدود 400 نفر از دانشجويان پيرو خط امام وارد لانه جاسوسي آمريكا شدند اما اكنون تنها 47 تا 50 نفر از اسامي آنها موجود است».
رسايي در ادامه تصريح كرد: «طيفي از اين دانشجويان در دوران جنگ تحميلي به شهادت رسيدند كه از آن نمونه شهيد وزوايي است اما اكنون نامي از آنها برده نميشود».
عضو فراكسيون انقلاب اسلامي مجلس افزود: «اين طيف از دانشجويان پيرو خط امام اكنون همانطور كه لانه جاسوسي آمريكا را اشغال كرده و از ديوارهاي آن بالا رفتند از مواضع آمريكا نيز بالا ميروند و آنها را با شكست مواجه ميكنند».
اين نماينده مجلس خاطرنشان كرد: «در تسخير لانه جاسوسي چند دسته از دانشجويان حضور داشتند و در بررسيهاي خود تنها 50 نفر از اسامي آنها را يافتهام و 350 نفر از آنها گمنام هستند».
وي افزود: «اگر اين 350 دانشجو گمنام نبودند اكنون تابلوي پيروان خط امام تابلويي آبرودار بود و آن دست دانشجوياني كه راه خود را كج كرده و از اقدام خود مبني بر تسخير لانه جاسوسي پشيمان شدهاند با حضور اين عده به مواضع اصلي خود باز ميگشتند».
نماينده مردم تهران در مجلس تاكيد كرد: «اكثريت دانشجويان پيرو خط امام اكنون بر مواضع اصلي خود باقي ماندند و اقليت آنها به دليل نداشتن مباني فكري از راه اصلي منحرف شدند كه ميتوان اينگونه اشاره كرد كه انگيزه آنها از تسخير لانه جاسوسي يا با ترديد مواجه شد و يا در مواضع خود محكم نبودند».
رسايي در بخش ديگري از سخنان خود تصريح كرد: «عدهاي از اين دست دانشجويان با گذشت سال و عبور از سنين جواني از مواضع خود بازگشتند اما بايد توجه داشت افتخار به كساني شامل ميشود كه همانگونه كه در سنين جواني مواضعي داشتند در ادامه مسير زندگي خود به آن مواضع اعتقاد داشته باشند».
عضو كميسيون فرهنگي مجلس شوراي اسلامي در ادامه گفت: «در اين خصوص در جبهههاي حق عليه باطل افرادي حضور داشتند كه جوان و پويا بودند اما با گذشت سن و سالشان با مواضع دفاع مقدس به مخالفت پرداختند و دنياطلب شدند».
رسايي با اصرار خود مبني بر اينكه زيباكلام موضع خود را در خصوص مبناي فكرياش روشن كند، تاكيد كرد: «آقاي زيباكلام اعتقاد دارند تاريخ محكمه قضاوت نيست و تاريخ محل فهم تحولات است كه بايد از وي پرسيد اين يعني چه؟ مگر ميشود ما قضاوت نكنيم؟ ما نميتوانيم تاريخ را تحريف كنيم اما بايد به قضاوت آن بپردازيم».
وي افزود: اگر رضاشاه دو بار پوتين پوشيد و دو اقدام انجام داد اما هزاران كثافتكاري داشت و اين كار رضاشاه مانند كسي بود كه به جبهه دشمن ميرفت و هر بار تفنگي را از دشمن به غنيمت ميگرفت و هنگامي كه فرماندهاش دليل آن را پرسيد، گفت: «من هر بار كه به جبهه دشمن ميروم يك تانك خودي را تحويل ميدهم و به جاي آن يك تفنگ دشمن را تحويل ميگيرم».
عضو فراكسيون انقلاب اسلامي مجلس تاكيد كرد: «آقاي زيباكلام وقتي شما از رضاشاه حمايت ميكنيد خود را با علامت سؤال بزرگي مواجه ميكنيد».
استاد علوم سياسي دانشگاه تهران در ادامه اين مناظره گفت: «يك محقق و صاحبنظر معتقد است كه حق ندارد در خصوص تاريخ قضاوت كند اما بايد توجه داشت مسئله مقدم بر قضاوت در خصوص تاريخ فهم تحولات تاريخي است».
وي افزود: «ما بايد متوجه باشيم كه رضاشاه چه اقداماتي را انجام داده است در غير اين صورت با تاريكي مواجه خواهيم شد».
زيباكلام خاطرنشان كرد: «محقق حق دارد، تا به قضاوت تاريخ بپردازد اما مقدم بر آن فهم تاريخي است و متاسفانه اين گونه نگرشها عقبماندگي علوم انساني ما را ميرساند».
استاد علوم سياسي دانشگاه تهران تصريح كرد: «آقاي رسايي از نگاه كجانديشانه ميتوانند به مخالفان بنگرند اما من به وي ميگويم كه درد رسايي حمايت از دولت و حاكميت است اما در اين خصوص آقاي رسايي پشت قرآن كريم و اسلام سنگر گرفته است».
اين استاد دانشگاه تصريح كرد: «آقاي رسايي از من سؤال ميكنند كه تكليف خودم را با ولايت فقيه روشن كنم كه در پاسخ به وي اعلام ميكنم آري، من ولايت فقيه را در چارچوب قانون اساسي كشورم ميپذيرم و ولايت فقيه را در چارچوب اصل 110 قانون اساسي ميپذيرم، اما اين سخن به چه معناست؟»
وي افزود: «اگر فردي از من بپرسد كه نظر شما در اين خصوص كه ولي فقيه اعلام ميكند فرد تحصيلكردهاي رئيس دانشگاه شود، چيست؟ من به وي پاسخ خواهم داد، تصميم ولي فقيه روي تخم چشم من اما اين اقدام برخلاف قانون اساسي است».
زيباكلام خاطرنشان كرد: «در قانون اساسي كشورمان اعلام شده كه ولي فقيه ميتواند رؤساي سازمانهايي چون صدا و سيما را منصوب كند، اما در قانون اساسي اين نكته قيد نشده است كه ولي فقيه ميتواند رئيس دانشگاه تهران را انتخاب كند».
زيباكلام در بخش ديگري از سخنان خود تصريح كرد: «پيش از 22 بهمن سال 57 عدهاي در فرانسه پيشنويس قانون اساسي را نوشتند اما بايد توجه داشت در اين دوران رژيم شاه در حال سقوط بود».
وي افزود: «افرادي همچون ميناچي، حسن حبيبي، ابوالحسن بنيصدر و ... پيشنويس قانون اساسي را تهيه كردند و ظاهراً اين پيشنويس به صورت مكتوب باقي نماند».
اين استاد دانشگاه تصريح كرد: «مجددا پس از پيروزي انقلاب اسلامي و 22بهمن سال 57 و همچنين برگزاري رفراندوم جمهوري اسلامي بحث پيشنويس قانون اساسي مطرح شد».
زيباكلام اظهار داشت: «اينبار پيشنويس توسط آقاي طالقاني، شهيد بهشتي، بنيصدر، ميناچي و عدهاي حقوقدانان همانند كاتوزيان نوشته شد كه اين پيشنويس به صورت مكتوب در دبيرخانه مجلس خبرگان موجود است».
عضو هيئت علمي دانشگاه تهران در ادامه گفت: «پس از نوشته شدن پيشنويس قانون اساسي، امام(ره) آن را مطالعه كرده و مفاد آن را قبول كرد و در نهايت اين قانون به دولت موقت تحويل داده شد تا به نظر مراجع اعظام تقليد هم برسد و همه اين مراجع مفاد اين قانون را قبول كردند».
وي افزود: «قرار بود قانون اساسي به رفراندوم كشيده شود اما افرادي در دولت موقت اين اقدام را روش صحيحي نميدانستند چون معتقد بودند طبيعتاً مردم به آن رأي موافق خواهند داد پس دليلي نيست كه رفراندوم برگزار شود».
زيباكلام گفت: «در پيشنويس قانون اساسي كه به تصويب امام و مراجع عظام تقليد رسيد تنها مسئلهاي كه مطرح نشد، بحث ولايت فقيه بود».
رسايي نماينده مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي در بخش ديگري از سخنان خود گفت: «خدا را شاكرم كه اين محيطها فراهم ميشود تا بصيرت براي دانشجويان ايجاد شود».
وي افزود: «از آقاي زيباكلام تعجب ميكنم. وي كه به تحريف تاريخ حساسيت دارد، اما درحالي كه من اينجا زنده و در كنارش حضور دارم از قول من نيتخواني ميكند».
نماينده مردم تهران در مجلس خاطرنشان كرد: «آقاي زيباكلام! اين روش درست نيست كه نيتخواني ميكنيد، شما ولايت فقيه را قبول نداشته باشيد، چه اتفاقي خواهد افتاد؟ بزرگتر از شما ولايت فقيه را قبول نداشتند و ديديم كه هيچ اتفاقي نيفتاد».
رسايي در ادامه تصريح كرد: «آقاي زيباكلام اعلام ميكند كه مشكل در ذات قانون اساسي است؛ پس مشخص ميشود كه آقاي زيباكلام اصلا قانون اساسي را قبول ندارد».
اين نماينده مجلس تاكيد كرد: «آقاي زيباكلام تحريف تاريخي بزرگي كردند كه اين اقدام وي ناشي از رضاشاه دوستي وي است؛ آقاي زيباكلام زير بار ولايت فقيه نميرود اما زيربار حمايت از رضاشاه ميرود و اين امر فاجعهبار است».
عضو فراكسيون انقلاب اسلامي مجلس اظهار داشت: «در اين خصوص دوست دارم جلسهاي را با موضوع ولايت فقيه با آقاي زيباكلام داشته باشم».
رسايي با بيان اينكه زيباكلام با موضوعي كه در خصوص ولايت فقيه مطرح كرد، به تحريف تاريخ پرداخت، تاكيد كرد: «امام خميني(ره) ما را از زير چكمه رضاشاه نجات داد و عزتي كه امروز داريم در زمان رضاشاه و پسر سفاكش نداشتيم و در آن دوران حتي يك دمپايي هم نميتوانستيم بسازيم اما امروز با حضور اين دانشجويان درحال تسخير فضا و دلها هستيم».
وي افزود: «مهمتر از موضوع انرژي هستهاي، فرهنگ غني كشورماست و اين از بركات انقلاب اسلامي و امام خميني(ره) است».
اين نماينده مجلس با اشاره به اينكه از زيباكلام خواهش ميكنم تا در خصوص مسائل مطرح شده خود مستندات ارائه دهند، گفت: «نهضت آزادي به امام خميني نامهاي نوشت و عنوان كرد كه ولايت فقيه نبايد در قانون اساسي درج شود، امام خميني(ره) در اين خصوص جواب كوبندهاي دادند و اعلام داشتند كه ولايت فقيه با حكومت ديكتاتوري متفاوت است».
نماينده مردم تهران در مجلس خاطرنشان كرد: «ولي فقيه هنگامي كه حكمي را صادر ميكند شامل خودش هم ميشود اما در نظامهاي ديكتاتوري اينگونه اقدام نميشود».
وي به تشريح دلايل دانشجويان براي تسخير لانه جاسوسي پرداخت و تاكيد كرد: «دانشجويان دلايلي داشتند تا لانه جاسوسي را تسخير كنند و در اين خصوص امام خميني(ره) اين اقدام را انقلاب دوم ناميدند».
رسايي در ادامه گفت: «اوج مقابله كشورمان با آمريكا و خشم مردم كشورمان هنگامي برانگيخته شد كه در اول آبان سال 58 اعلام شد كه آمريكا به شاه ملعون پناه داده است البته آمريكا در پاسخ به اين خبر اعلام كرد كه شاه براي درمان به آمريكا سفر كرده است».
اين نماينده مجلس افزود: «در 4 آبان سال 58 مردم كشورمان عليه اين اقدام راهپيمايي گستردهاي را برگزار كردند و اعلام داشتند كه شاه و آمريكا دشمن درجه يك ايران است چون پناه دادن شاه توسط آمريكا براي مردم ايران سنگين بود».
عضو فراكسيون انقلاب اسلامي مجلس تاكيد كرد: «در 12 آبان سال 58 و پس از برگزاري نماز عيد سعيد قربان راهپيمايي ديگري برگزار شد تا زمينههاي تسخير لانه جاسوسي فراهم شود».
رسايي به دومين دليل دانشجويان براي تسخير لانه جاسوسي اشاره و خاطرنشان كرد: «دانشجويان پيرو خط امام در سال 58 احساس كردند كه دولت موقت قصد مقابله با جريان استكبار را ندارد و اين دولت نه تنها نرمش بلكه گرايش به نظام استكباري دارد».
وي در خصوص دومين اقدام دولت موقت كه موجب شد خشم مردم و دانشجويان برانگيخته شود، افزود: «چند روز قبل از تسخير لانه جاسوسي مهدي بازرگان به همراه جمعي ديگر به كشور الجزاير سفر كرد، البته پيش از آن سفر به ملاقات نيز امام رفت».
اين نماينده مجلس اظهار داشت: «در 12 آبان ماه و در حاشيه اجلاس الجزاير مهدي بازرگان با برژينسكي از مقامات دولت آمريكا ملاقات كرد و اين درحالي بود كه مردم ايران با آمريكا مشكل داشتند».
نماينده مردم تهران در مجلس در ادامه گفت: «اين ملاقات موجب ايجاد اعتراضات عمومي در كشور شد و بازرگان در اين خصوص در مصاحبهاي اعلام كرد كه "من امام(ره) را در جريان اين ملاقات گذاشته بودم " اما مرحوم حاج سيد احمد خميني در واكنش به اين مصاحبه اعلام كردند كه بازرگان در ملاقات با امام(ره) به قصد ملاقات خود با برژينسكي اشارهاي نكرده است».
وي با بيان اينكه ملاقات مقامات ايراني با برژينسكي به درخواست مهدي بازرگان صورت گرفته بود و اين اقدام اوج خفت و خواري را نشان ميداد، تاكيد كرد: «البته بازرگان در مصاحبهاي اعلام كرد كه ملاقات با مقامات آمريكايي نتايج خوبي داشته است و دولت موقت در اين خصوص بيانيهاي داد و اعلام داشت ما از آمريكا تعهد گرفتيم كه فقط شاه در اين كشور معالجه شود».
رسايي اظهار داشت: «پس از اين اقدامات دولت موقت دانشجويان پيرو خط امام لانه جاسوسي آمريكا را اشغال كرده و به طور اجمالي اسنادي جزئي از اين لانه را كشف كردند».
اين نماينده مجلس تاكيد كرد: «گزارشهاي حضور دانشجويان در لانه جاسوسي آمريكا به امام ارسال شد و امام از اين اقدام حمايت كرده و آنرا انقلاب دوم ناميدند».
صادق زيباكلام استاد علوم سياسي دانشگاه تهران در بخش ديگري از سخنان خود گفت: «اي كاش آقاي رسايي اينقدر اصرار نداشت كه انسانها را به راحتي محكوم كند».
وي افزود: «من اعلام كردم كه ولايت فقيه را در چارچوب قانون اساسي قبول دارم اما در حقيقت اين امر مسائل را حل نميكند».
استاد علوم سياسي دانشگاه تهران خاطرنشان كرد: «پس از اينكه مجلس خبرگان تشكيل شد و مرحوم آيت در خصوص ولايت فقيه در آن مجلس مطالبي را مطرح كردند بالاخره بحث ولايت فقيه در قانون اساسي گنجانده شد و رفراندومي برپا شد كه مردم به آن راي دادند».
اين استاد دانشگاه در ادامه تصريح كرد: «هنگامي كه ولايت فقيه به عنوان ركن قانون اساسي مطرح شد، گروه و طيفي آن را قبول نداشتند و گنجاندن ولايت فقيه در قانون اساسي را نوعي ديكتاتوري ميدانستند».
وي افزود: «در سالهاي 59 و 60 فضاي باز سياسي در كشور موجود بود و در اين فضا اعتراضاتي برگزار ميشد؛ در خصوص ولايت فقيه طبيعي بود كه روحانيون به پاسخگويي بپردازند و اعلام كنند كه ولايت فقيه مقابلهكننده با ديكتاتوري است».
عضو هيئت علمي دانشگاه تهران گفت: «چه آنها كه مخالف و چه آنها كه موافق گنجاندن ولايت فقيه در قانون اساسي بودند، در مطبوعات آزاد آن روز در اين خصوص مطالبي را درج ميكردند».
زيباكلام در بخش ديگري از سخنان خود خاطرنشان كرد: «شما دانشجو هستيد و اين محل مكاني علمي است؛ من از شما تقاضا ميكنم براي فهم خودتان تمام روزنامههاي ميان سال 58 تا 61 را مطالعه كنيد و به سخنان من و رسايي گوش ندهيد و در اين خصوص به تاريخ رجوع كنيد».
عضو هيئت علمي دانشگاه تهران اظهار داشت: «اصلا به من مربوط نيست كه رسايي به چه چيزي اعتقاد دارد و مبناي فكري وي چيست؟ شما هر افكار و عقايدي داريد به خودتان مربوط است».
رسايي در بخش ديگري از اين جلسه مناظره گفت: «ما در جمعي حضور داريم كه دانشجو بوده و به دنبال سخنان محكم و مستند هستند».
وي با اشاره به سخنان زيباكلام، افزود: «اينكه رسايي در زمان تسخير لانه جاسوسي چند ساله بوده به موضوع ربطي پيدا نميكند و اگر اينگونه باشد من بايد از آقاي زيباكلام بپرسم كه وقتي شما از دوران قاجار و رضاشاه مطالبي را عنوان ميكنيد، در آن دوران بچهاي بيش نبودهاي، چرا اينگونه صحبت ميكنيد؟»
رسايي با تأكيد براينكه ما پيش از انتخابات رياست جمهوري سال 88 اعلام ميكرديم كه فتنهاي در پيش است چون افكار را ميخوانديم، خاطرنشان كرد: «براي من مهم است كه مباني فكري آقاي زيباكلام را بدانم چون ميخواهم با وي بحث كنم اما ظاهراً ايشان تنها به دنبال تريبون است».
نماينده مردم تهران در مجلس در ادامه تصريح كرد: «ولايت فقيه مجموعهاي از شرايط است كه آن شرايط اجتهاد، تقوا، عدالت و... است».
وي افزود: «ولي فقيه بايد مجتهد ببوده و به دنيا وابسته نباشد كه در غير اين صورت ساقط خواهد شد. ولي فقيه بايد شجاع باشد و نترسد. رضاشاهي كه شما برايش سينه ميزنيد، از انگليس ميترسيد و پسرش نيز از آمريكا هراس داشت اما ولي فقيه اينگونه نيست».
عضو فراكسيون انقلاب اسلامي مجلس تأكيد كرد: «ولي فقيه بايد قدرت اداره اجتماع را داشته باشد و فردي كه مديريت نداشته باشد، نميتوان ولي فقيه باشد».
رسايي در بخش ديگري از سخنان خود گفت: «در آن زمان عدهاي از ولايت فقيه تفسير دموكراتيك داشتند اما مردم آنان را قبول نكردند اين در حالي است كه ولايت فقيه ميراث امام عصر(عج) بوده و آقاي زيباكلام اگر امامان معصوم (ع) را قبول دارند بايد بدانند كه تكليف در زمان غيبت امام معصوم چيست».
وي افزود: «شايد جواب شما اين باشد كه در زمان غيبت امام معصوم، رأي با اكثريت مردم است اما اين امر تحققناپذير است».
نماينده مردم تهران در مجلس خاطرنشان كرد: «بسياري از افراد بودند كه در سال 59 در خصوص ولايت فقيه از كتاب و سنت صحبت كردند اما شما اكنون ميگوييد ولايت فقيه، رئيس دانشگاه عوض ميكند؛ آيا واقعاً اينگونه است».
رسايي افزود: «قرآن ميفرمايد كه يهود و نصاري از مسلمانان راضي نميشوند تا هنگامي كه مسلمانان از آنها تبعيت كنند و خواهشاً آقاي زيباكلام در اين خصوص مبناي فكري خود را اعلام كنند».
وي با تأكيد براينكه دشمني با آمريكا ادامه خواهد داشت، گفت: «در مجلس ششم عدهاي از نمايندگان معتقد بودند كه بايد با آمريكا رابطه داشته باشيم و در اين خصوص آقاي زيباكلام هم در 10 آبان سال 58 اعلام كرد كه تنها راه ما رابطه با آمريكا است».
عضو كميسيون فرهنگي مجلس شوراي اسلامي تصريح كرد: «نمايندگان مجلس ششم قصد داشتند جام زهر را به مقام معظم رهبري بنوشانند تا ايشان رابطه ايران با آمريكا را تأييد كنند اما رهبر معظم انقلاب با قدرت تمام اعلام كردند كه حق ارتباط با آمريكا را نداريد».
رسايي گفت: «ميرحسين موسوي در سخنان انتخاباتي خود در يكي از دانشگاههاي كشور گفته است من به ولايت فقيه معتقدم و اعتقاد دارم ولايت فقيه به مقابله با ديكتاتوري ميپردازد اما مـتأسفانه با اين سخنان خود، 13 ميليون نفر را فيب داد و ديديم كه برخلاف روال، بازشماري آرا را نيز قبول نكرد».
وي با اشاره به اينكه آقاي زيباكلام هنوز به طور كامل وارد بحث اصلي مناظره نشده است، خاطرنشان كرد: «ايشان روز گذشته در مناظره با آقاي اللهكرم اعلام كرد كه تسخير لانه جاسوسي توسط دانشجويان احساسي بوده است. اما من بيانيه اين دانشجويان را در حال حاضر در دست دارم و متعجبم از اينكه چگونه اعلام ميكنيد تسخير لانه جاسوسي به دليل مقابله با طرفداران ماركسيستي بوده است؟»
رسايي در ادامه با قرائت متن بيانيه دانشجويان پيرو خط امام(ره) كه در خصوص تسخير لانه جاسوسي در سال 58، گفت: «اين بيانيه نشان ميدهد كه حركت دانشجويان احساسي نبوده است. چرا جمعيت دانشجويان پشيمان و جمعي ديگر اكنون به فتح لانه جاسوسي آمريكا افتخار ميكنند؟»
در ادامه اين مناظره، صادق زيباكلام استاد علوم سياسي دانشگاه تهران، جمله خود را كه توسط رسايي قرائت شد، كاملا تحريف شده دانست و افزود: «تمام بحثيهاي كه در سال 77 و 78 يعني دوره اصلاحات مطرح بود تنش زدايي بود. چون سياست خارجي خاتمي تنش زدايي بود. اما بايد پرسيد كه تنش زدايي شامل آمريكا هم ميشد».
اين استاد دانشگاه خاطرنشان كرد: «در اين خصوص جناح راست در دوره اصلاحات بحث رابطه با آمريكا را علم كرده بود و آن را بر سر اصلاحات ميكوبيد. اما من معتقدم كه اگر سفارتهاي هر دو كشور نيز برپا و رابطه ما با آمريكا برقرار شود موجب نخواهد شد كه مشكلات كشور ما حل شود».
زيبا كلام در ادامه تصريح كرد: «اگر با آمريكا هم رابطه داشته باشيم به توليد گندممان اضافه نخواهد شد و مشكلات كشورمان باقي خواهد ماند».
عضو هيئت علمي دانشگاه تهران با بيان اينكه آقاي رسايي مرا متهم به تناقضگويي ميكند، خاطرنشان كرد: «آقاي رسايي در صحبتهايشان به مير حسين موسوي، اصلاحات، خاتمي، و ... حمله ميكند».
وي افزود: «من در دانشگاه شريف روز گذشته اعلام كردم كه آمريكاستيزي در جوهره انقلاب اسلامي نبود و پس از پيروزي انقلاب اسلامي پيش آمد و اعلام كردم كه ادبيات ماركسيستي به دو دليل در ايران پابرجا مانده است».
زيبا كلام اظهار داشت: «ادبيات ماركسيستي با ادبيات راديكالي اسلامي دهه 40 همخواني پيدا كرده است و از اين رو نهضت آزادي و سازمان مجاهدين ادبياتشان برگرفته از ادبيات ماركسيستي شد».
وي با بيان اينكه امپرياليسم توسط ماركسيستها و جريان چپ ورود پيدا كرده است، خاطرنشان كرد: «پس از پيروزي انقلاب اسلامي ادبيات ماركسيستي در كشور رشد پيدا كرد».
اين استاد دانشگاه در بخش ديگري از سخنان خود گفت: «در آبان سال 58 و پيش از اشغال سفارت آمريكا جمعي از اعضاي دولت موقت ايران همچون چمران، بازرگان و ابراهيم يزدي براي گراميداشت پيروزي كشور الجزاير به آنجا سفر كردند. اما بحث ملاقات با برژنيسكي را در برنامههاي خود نداشتند تا در اين خصوص بخواهند از امام خميني (ره) اجازه بگيرند».
زيباكلام تصريح كرد: «رابرت گيتس و برژينسكي و چند شخصيت آمريكايي ديگر با مقامات ايراني در الجزاير ملاقات كردند و علت اين ملاقات اين بود كه شاه، سفارشات نظامي بسياري را به آمريكا داده بود و اين سفارشات آماده تحويل بود و بايد تكليفشان روشن ميشد».
استاد علوم سياسي دانشگاه تهران در ادامه گفت: «رابرت گيتس در يادداشت خود آورده است برژينسكي در اين ملاقات اعلام كرد انقلاب اسلامي ايران را به رسميت ميشناسيم و با ايران تخاصمي نداريم و دشمن مشترك دو كشور شوروي است. آمريكا در صدد براندازي نظام جمهوري اسلامي ايران نيست».
وي افزود: «برژينسكي در اين ملاقات همچنين اعلام داشته بود كه تحويل سلاحهاي تدافعي از جانب آمريكا به ايران منعي ندارد. اما سلاحهاي تهاجمي به ايران تحويل داده نخواهد شد. در مقابل بازرگان خطاب به اين مقام آمريكايي اعلام كرده بود كه شاه را چه زماني به ايران تحويل خواهيد داد؟ و اين پايان ملاقات بود».
زيبا كلام تصريح كرد: «هيئت ايراني پس از اين ملاقات به ايران بازگشته و با انتقادات شديدي مواجه شد».
اين استاد دانشگاه اظهار داشت: «هر گناهي كه قرار است به بازرگان نسبت دهيد، نميتوانيد بگوييد كه وي دروغگو بوده است».
عضو هيئت علمي دانشگاه تهران افزود: «بازرگان در پاسخ به اين سؤال كه چرا در خصوص ملاقات با مقامات آمريكايي از امام(ره) كسب تكليف نكرديد، گفت "نه من، اميرعباس هويدا هستم كه از عليحضرت اجازه بگريم و نه امام(ره) آن گونه است كه سبك حكومتش اينگونه باشد».
حجتالاسلام حميد رسايي نماينده مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي در بخش ديگري از سخنان خود گفت: «آقاي زيباكلام طوري قصه تعريف ميكنند كه همه فكر ميكنند وي از روي سند ميخواند».
وي افزود: «آقاي زيباكلام بايد توجه داشته باشد كه مطلبي كه اكنون ميخواند سندي است از روزنامه جمهوري اسلامي كه در سال 58 منتشر شده است. مهدي بازرگان در اين روزنامه در مصاحبهاي اعلام كرده بود كه آقاي يزدي از ملاقات هيئت ايراني با هيئت آمريكا در الجزاير مطلع بوده و حتي كاردار سفارت آمريكا در تهران نيز اعلام كرده بود كه برژينسكي در الجزاير منتظر ملاقات با مقامات ايراني است و برخلاف سخنان آقاي زيباكلام مهدي بازرگان از ملاقات خود با مقامات آمريكايي مطلع بوده است».
نماينده مردم تهران در مجلس خاطرنشان كرد: «ما نگران هستيم كه برخي پاي ميز مذاكره ميروند اما مباني فكري آنها تسليم درمقابل استكبار است».
وي تصريح كرد: «اسناد موجود در لانه جاسوسي وقتي منتشر شد كه مشخص شد كه بسياري از وزراي دولت موقت و تيم نهضت آزادي به استكبار وابستگي داشته و ارتباطاتي خيانتكارانه داشتند».
رسايي تأكيد كرد: «افرادي چون زحمتكش، معصومه ابتكار، سيدمحمد هاشمي، امينزاده، كمالي، تابش، شيخالاسلام، رجاييفر، دهقاني، افشار، سيفالهي، احمدرضا كاظمي، نظامالدين، محمدرضا خاتمي، وزوايي، هاديپور، ياعليمددي، صفايي، شرفي، بيطرف، بهزادياننژاد، عزيز جعفري، حاتم قادري، جواد مظفر، دادمان، روحالاميني و... از جمله دانشجويان پيرو خط امام بودند كه لانه جاسوسي آمريكا را تسخير كردند».
عضو كميسيون فرهنگي مجلس خاطرنشان كرد: «برخي از اين عده در همان ابتدا و در لانه جاسوسي اسامي خود را جزو دانشجويان خط امام بودند خط زدند».
وي افزود: «حاتم قادري كه جزو اصلاحطلبان است و جواد مظفر هنگامي كه متوجه شدند امام (ره) از اين اقدام دانشجويان حمايت كرده است از اين جمع خارج شدند».
رسايي تأكيد كرد: «تقي محمدي و خسرو تهراني از جمله ديگر افرادي بودند كه از ليست دانشجويان پيرو خط امام خارج شدند. تقي محمدي از عناصري بود كه در تسخير لانه جاسوسي حضور داشت اما پس از اقدامات خيانتكارانه خود هنگامي كه دستگير شد 2 روز قبل از اينكه به اعترافات خود دست بزند به شكل مشكوكي در زندان با كمربند حلقآويز شد».
اين نماينده مجلس تصريح كرد: «پس از حلقآويز كردن محمدي، موسوي خوئينيها در خصوص بازداشت بهزاد نبوي و چند نفر ديگر از افراد اهمال كرده و اين اقدام را رها كرد».
رسايي در بخش ديگري از سخنان خود خاطرنشان كرد: «عباس زريباف در سال 58 به صورت محرمانه با سازمان منافقين ارتباط برقرار كرد و در عين حال وارد اطلاعات نخستوزير شد و پس از فرار از كشور در عمليات مرصاد كشته شد».
نماينده مردم تهران در مجلس تأكيد كرد: «برخي از اين افراد كه دنياطلب بودند و حركت غير تئوريك داشتند از تسخير لانه جاسوسي آمريكا پشيمان شدند اما جمع بسياري از آنان هنوز به تسخير لانه جاسوسي افتخار ميكنند چون مباني فكري آنها استكبارستيزي است».
رسايي در بخش ديگري از سخنان خود تصريح كرد: «با مطالبي كه آقاي زيباكلام مطرح كرد مشخص شد كه مباني فكري وي براساس تعريف و تمجيد است».
اين نماينده مجلس خاطرنشان كرد: «زيباكلام عنوان داشت آمريكا ستيزي پس از جمهوري اسلامي وارد كشور ما شد و اين جاي تأسف است اما بايد وي توجه داشته باشد كه اگر اسكتبارستيزي پس از پيروزي انقلاب وارد كشور ما شد پس مواضع امام خميني (ره) قبل از پيروزي انقلاب اسلامي در خصوص كاپيتولاسيون چه بود».
وي افزود: «اينكه شما ميگوييد پس از انقلاب اسلامي آمريكاستيزي در كشور شكل گرفت پس شعارهاي مردم قبل از پيروزي انقلاب اسلامي برعليه آمريكا چه بود. آقاي زيباكلام بايد توجه داشته باشد كه اين سخنان كه اعلام ميكنند تحريف دقيق تاريخ است».
رسايي خاطرنشان كرد: «ما دشمن آمريكا بوده و هستيم و خواهيم بود چون آمريكا خوي گرگصفتي خود را از ياد نبرده است».
صادق زيباكلام استاد علوم سياسي دانشگاه تهران در بخش پاياني سخنان خود نيز گفت: «چرا سفارت آمريكا اشغال شد؟ يك رويكرد اين است كه آمريكاستيزي بايد مورد تجزيه و تحليل قرار گيرد».
وي با طرح اين سؤال كه چرا آمريكاستيزي پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايجاد شد، افزود: «شايد بتوان گفت آمريكاستيزي از جوهره و بنيانهاي فكري انقلاب اسلامي نشأت گرفته است. اگر اين امر را بپذيريم ميتوانيم متوجه شويم كه آمريكاستيزي پس از پيروزي انقلاب معلول آن بوده است».
استاد علوم سياسي دانشگاه تهران خاطرنشان كرد: «بنابراين اشغال سفارت آمريكا و قطع رابطه با اين كشور و شعار مرگ بر آمريكا سر دادن بخشي از ذات اصلي انقلاب اسلامي است اما من به اين رويكرد معتقدم كه آمريكاستيزي بنابر يك دليل جامعهشناسي سياسي و اجتماعي پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايجاد شد و اين مسئله را به عنوان يك محقق سياسي تجزيه و تحليل كردم».
وي افزود: «ماركسيسم و لنينيسم نقشهايي داشتند و بايد توجه داشت كه از تاريخ نميتوانيم فرار كنيم. در دهه 1320 و پس از سقوط رضاشاه فضاي باز سياسي ايجاد شد چون هر فردي اگر برعليه رضاشاه حتي ميانديشيد دستگير و زنداني ميشد و بيشترين تعداد زندانيان سياسي در زمان رضاشاه ماركسيستها بودند».
زيباكلام با بيان اينكه در همه جاي دنيا انديشه ماركسيستي رشد پيدا كرده بود، خاطرنشان كرد: «پس از جنگ جهاني دوم ايدئولوژي چپ بر دنيا مسلط شد و در آن دوران فعالان سياسي و حتي تشكلهاي دانشجويي در كشورمان حامي حزب توده بودند».
عضو هيئت علمي دانشگاه تهران تصريح كرد: «ما فكر ميكنيم كه پس از كودتاي 28 مرداد سال 1332 چپگرايان قلعوقمع شدند و از صحنه روزگار محو شدند و حزب توده از بين رفت اما بايد توجه داشت كه ادبيات چپ در كشور ايران باقي ماند».
وي با طرح اين سؤال كه چرا در كشور اسلامي و شيعه چپگرايان ميتوانند نفوذ داشته باشند، گفت: «در سال 54 رهبر سازمان مجاهدين اعلام كرد كه ما ماركسيسم شدهايم و ادبيات دكتر شريعتي را نيز اگر بخوانيد ردپاي ماركسيستي را در آن مييابيد».
زيباكلام خاطرنشان كرد: «من معتقدم كه جريانهاي راديكال و پيشرو در انقلاب متأثر از ادبيات ماركسيستي بودند و يكي از پيشروترين جريانات اسلامگرا دانشجويان بودند».
اين استاد دانشگاه تصريح كرد: «ماركسيستها سعي داشتند تا بر روي انقلاب اسلامي نفوذ داشته باشند و اين تصور را ايجاد كردند كه سازشهايي ميان رهبران ايران و آمريكا برقرار شده است».
وي افزود: «ماركسيستها معقتد بودند كه از امام حمايت ميكنند چون ايشان با امپرياليسم مخالف بوده و مواضع ضدآمريكايي دارد».
عضو هيئت علمي دانشگاه تهران افزود: «بخشي از چپگرايان از امام (ره) حمايت ميكردند اما بخشي از آنها راديكال بودند و اعلام ميكردند كه سازشهايي ميان ايران و آمريكا صورت گرفته و رهبران ايراني همچون بهشتي، موسوي اردبيلي و... با سفارت آمريكا ارتباط دارند».
زيباكلام خاطرنشان كرد: «ماركسيستها معتقد بودند كه ارتش ايران بايد منحل شده و ارتش خلقي جاي آن را بگيرد. و به اين دليل رهبران ايراني با آمريكا سازش كردهاند تا ارتش ايران پابرجا بماند».
وي با بيان اينكه چپگرايان افرادي چون مرحوم قرني را رسماً به عنوان دلال و عامل آمريكا معرفي ميكردند، تصريح كرد: «جريانهاي راديكال اسلامي به جريان ماركسيستي پيوستند و به اين نتيجه رسيدند كه دلايل ماركسيستها در خصوص دولت موقت صادق است».
استاد علوم سياسي دانشگاه تهران اظهار داشت: «دانشجويان راديكال، انقلابي و اسلامگرا براي اينكه به ماركسيستها نشان دهند چه سازشي ميان رهبران ايراني و آمريكايي وجود ندارد سفارتخانه آمريكا را در تهران تسخير كردند و اتباع آن را به زانو درآوردند».
وي افزود: «اشغال سفارت آمريكا مانند آتشي بود كه شعلهور شد و سؤال اينجاست كه حزب جمهوري اسلامي و حاكميت ايران به اين اقدام دانشجويان پيوست و آنرا حمايت كرد؟»
زيباكلام تصريح كرد: «پس از پيوستن حاكميت ايران به دانشجويان گروگانگيري اتباع آمريكايي چهارصد و چهل و چند روز ادامه پيدا كرد و اين بهترين راه براي سركوب نهضت آزادي و ساير اقدامات ديگر بود».