فرارو- "فاتح اربکان" فرزند نجم الدین اربکان نخست وزیر اسلامگرای اسبق ترکیه و رهبر حزب "رفاه نوین" که در انتخابات اخیر آن کشور توانست موفقیت قابل توجهی در جذب رای از پایگاه رای سنتی محافظه کاران هوادار حزب عدالت و توسعه جلب کند یک ماه پیش، از اردوغان به دلیل حفظ روابط ترکیه با اسرائیل انتقاد کرده بود.
به گزارش فرارو، او گفته بود: "همکاری نوادگان امپراتوری عثمانی با اسرائیل زیبنده این کشور اسلامی نیست". کمتر از یک ماه پس از آن دولت اردوغان احتمالا با هدف جلب رای از دست رفته بخشی از محافظه کارانی که پیشتر به آن حزب رای میدادند و اکنون جذب شعارهای ضد اسرائیلی فاتح اربکان شده اند اعلام کرد که روابط تجاری ترکیه با اسرائیل را قطع میکند.
موضع تند اربکان مشابه پدر او نجم الدین نخست وزیر سابق ترکیه و استاد مهندسی مکانیک در دهه ۱۹۹۰ میلادی است که با فشار ارتش مجبور به کناره گیری از قدرت شد. نجم الدین اربکان در سال ۲۰۱۰ میلادی مدعی شده بود که اردوغان به طور ناخودآگاه یاور "نظم جهانی صهیونیستی" است.
او در گفتگو با روزنامه آلمانی "ولت ام سونتاگ" گفته بود برنامهای برای عظمت بخشیدن سیاسی و معنوی دوباره به کشورش دارد. او در آن مصاحبه افزوده بود: "خدا را شکر که اتحادیه اروپا ما را نمیپذیرد، زیرا بخشی از نظم جهانی صهیونیستی است. نظام اقتصادی سرمایهداری و صهیونیستی که مالیات وضع میکند و بدهکار میشود از طریق نرخ بهره به صهیونیستها سود میرساند. به این اسکناس یک دلاری نگاه کنید. نمادی روی آن وجود دارد هرمی با سیزده لایه با چشمی در بالا. این نماد حکومت جهانی صهیونیسم است. این لایهها نمایانگر چهار جامعه باز و دیگر جوامع مخفی هستند در پشت آنها پارلمان سیصد و سی و سه خاخامی قرار دارد و در پشت آنان کنترل کنندگان نامرئی دیگری قرار دارد. آنان از طریق نظم جهانی سرمایه داری بر جهان حکومت میکنند".
او در ادامه مصاحبه با رد ایده کشور اسرائیل گفته بود: "اگر اسرائیلیها میخواهند در صلح زندگی کنند شاید بهتر باشد که در آمریکا زندگی کنند". اربکان در آن مصاحبه به طور علنی گفته بود که سازمان خیریه اسلامگرای ترک IHH که پیوندی قوی با جریام ملی گوروش تحت رهبری شخص او داشته را تشویق کرده تا کشتی امدادرسان را عازم غزه کند. او گفته بود دلیل آن تصمیم این بوده که اسرائیل فقط زبان زور و قدرت را میفهمد.
او افزوده بود: "همه ملل کافر یک موجودیت صهیونیستی هستند. یهودیان میخواهند بر جهان از مراکش تا اندونزی حکمرانی کنند. صهیونیستها برای ۵۷۶۷ سال کار کردند تا نظم جهانیای که در آن تمام پول و قدرت به یهودیان وابسته باشد را ایجاد نمایند. دلار امریکا پول صهیونیستی است. باکتری یهودی باید تشخیص داده شود تا علاجی برای آن پیدا شود. صهیونیستها جنگ صلیبی را آغاز کردند. یهودیان پروتستانیسم و نظام سرمایه داری را بنیانگذاری کردند. بوش برای ساختن اسرائیل بزرگ به عراق حمله کرد تا به زعم خود مسیح بتواند بازگردد".
"نجم الدین اربکان" در انتخابات عمومی سال ۱۹۶۹ میلادی به عنوان نامزد مستقل از قونیه یکی از مذهبیترین شهرهای ترکیه نامزد شد و به پارلمان راه یافت. اربکان در مصاحبهای که پیش از انتخابات با روزنامه "ملیت" انجام داد گفته بود: "در جهان سه راه وجود دارد: کمونیسم، صهیونیسم و ناسیونالیسم و احترام به مقدسات هر ملت. ما موظف به انتخاب هستیم. انتخاب راه سوم". پس از آن که اربکان به کرسی پارلمان دست یافت حزب "نظام ملی" را در ژانویه ۱۹۷۰ میلادی تاسیس کرد. او در روز تاسیس حزب اش در کنفرانسی مطبوعاتی اعلام کرد که "صهیونیست ها" و "فراماسون"ها در آن حزب جایی نخواهند داشت.
در نتیجه، اظهارات اربکان بدعتی تازه در فضای سیاسی ترکیه بود که هم از وابستگی ترکیه به غرب و غربی شدن آن کشور یا به قول اسلام گرایان ترک "غربزدگی" در حوزه حیات اجتماعی و فرهنگی مردم انتقاد میکرد و هم علیه صهیونیسم و اسرائیل سخن میگفت.
عمر سیاسی حزب نظام ملی کوتاه بود و در مه ۱۹۷۱ میلادی از سوی دادگاه قانون اساسی ترکیه به اتهام اقدام علیه اصل لائیسیته تعطیل شد. پانزده ماه بعد در ۱۱ اکتبر ۱۹۷۲ آن جریان این بار با عنوان حزب "نجات ملی" در عرصه سیاست ترکیه ظاهر شد که پس از کودتای نظامی ۱۲ سپتامبر ۱۹۸۰ همراه با سایر احزاب سیاسی فعالیت آن حزب نیز ممنوع اعلام شد.
حزب "رفاه" که جانشین آن حزب بود در جولای ۱۹۸۳ تاسیس شد، اما آن حزب نیز ۱۵ سال پس از تاسیس در ژانویه ۱۹۹۸ میلادی به دستور دادگاه قانون اساسی به اتهام اقدام علیه لائیسیته تعطیل شد. در نتیجه این تصمیم اربکان و پنج نماینده پارلمان نزدیک به او به مدت پنج سال از فعالیت سیاسی محروم شدند. تمام نمایندگان حزب رفاه در حزب "فضیلت" در سال ۱۹۹۷ میلادی عضو شدند.
این دیدگاه اصلی و همیشگی صهیونیسم منبع خود را از "سفر پیدایش" نخستین کتاب از سی و شش بخش عهد عتیق گرفته که بخش آغازین تورات است جایی که در سطر ۱۸ فصل ۱۵ آن کتاب آمده است:"در آن روز خداوند با ابراهیم پیمان بست و گفت: "این زمین را از رود مصر تا به رود بزرگ، یعنی رود فرات، به تبار تو بخشیدهام، یعنی قینیان و قَنِّزیان و قَدْمونیان و حِتّیان و فَرِزیان و رَفائِیان، و اَمُوریان و کنعانیان و جرجاشیان و یَبوسیان را".
اسلام گرایان ترکیه آن سطور را دلیل محکمی بر آرمان توسعه طلبانه صهیونیسم میدانند. از نظر آنان این موضوع پیشتر با اشغالگری ارضی اسرائیل در جنگهای ۱۹۶۷ و ۱۹۷۳ میلادی اثبات شده بود. از این منظر به باور آنان اسرائیل همواره تهدیدی برای ترکیه بوده و ادعای ارضی نسبت به آن کشور دارد. این مضمون در ذهن اربکان نیز به خوبی تثبیت شده بود. در سال ۱۹۹۶ زمانی که او نخست وزیر بود در نشستی با سیاستمداران سطح بالا و پرسنل نظامی شرکت کرد. او در آن دیدار دیدگاه خود را درباره اسرائیل این گونه بیان کرد: "در بالا و پایین ستاره پرچم اسرائیل دو خط آبی وجود دارد. این خطوط نماد هستند. خط بالا نشان دهنده فرات و خط پایین نیل است. بر اساس اعتقاد یهودیان این مرزها مرزهای طبیعی دولت اسرائیل است".
او حتی ایده پیوستن ترکیه به بازار مشترک که ایدهای داغ در دهه ۱۹۷۰ میلادی بود را یک "بازی صهیونیستی" با هدف نهایی تسلط صهیونیسم بر ترکیه قلمداد کرده بود. حزب نجات ملی تحت رهبری او نیز در سال ۱۷۲ میلادی هرج و مرج سیاسی در ترکیه را کار "صهیونیسم بین الملل" دانست و اعلام کرد که "صهیونیسم خواستار ایجاد دو قطبی راست و چپ در ترکیه" بوده و میخواهد "مردم ترکیه وادار به جنگ با یکدیگر شوند" تا "صهیونیسم بر ترکیه مسلط شود".
اربکان در آگوست ۱۹۸۰ میلادی پس از آن که اسرائیل بیت المقدس را پایتخت خود اعلام کرد در سرمقالههایی با عناوین "بیت المقدس و صهیونیسم" و "آنارشی و صهیونیسم" نوشته بود: "کسانی که صهیونیسم را میشناسند آن را با اختاپوس مقایسه میکنند.
این اختاپوس بازوهای بی شماری دارد. کمونیسم یک بازو است سرمایه داری بازوی دیگر فراماسونری شاخهای فرعی و نژادپرستی بازوی دیگر. کسانی که بخشی از این جریانها میشوند بدون آن که بدانند در خدمت صهیونیسم هستند. اکنون صهیونیسم تنها منبع هرج و مرج در ترکیه است". در سپتامبر همان سال در ترکیه کودتای نظامی رخ داد.
سالها بعد در سال ۱۹۹۰ میلادی حزب راه ملی در بروشور تبلیغاتی خود موضوع "تسلط صهیونیسم بین المللی بر جهان" را پیش کشید و نوشته بود که سیستم اقتصادی و اجتماعی ترکیه برای اسرائیل و صهیونیسم کار میکند و بانکهای ترکیه را در خدمت صهیونیسم قلمداد کرده و افزوده بود:" میزان سودی که ترکیه در سال ۱۹۸۸ به بانکهای صهیونیستی پرداخت کرده ۸.۵ میلیارد دلار است. این یعنی از پولی که مردم در ترکیه برای خرید کالا خرج میکنند توسط بانکهای صهیونیستی در امریکا برای خرید تجهیزات نظامی استفاده میشود". در سال ۱۹۹۶ در جریان انتخابات محلی اربکان سخنانی ایراد کرد و گفت: "اگر نمیخواهید یهودیان از نتایج انتخابات سود ببرند به حزب رفاه رای دهید".
با این وجود، شواهد نشان میدهند اربکان و یاران اش در احزاب وابسته به او که موضع سرسختانه ضد اسرائیلی از نظر لفظی داشتند بیشتر برای جذب رای پایگاه رای دهندگان محافظه کار و مذاهبی شعارهای ضد اسرائیلی سر میدادند. اربکان در دوران نخست وزیری خود قراردادهای نظامی و غیرنظامی با اسرائیل امضا کرد و در استفاده از قدرت ترکیبی لابی جوامع یهودی ترک و آمریکایی در ایالات متحده کوشا بود. برای مثال، "فهیم آداک" از وزرای کابینه اربکان و از چهرههای بلندپایه حزب رفاه در جریان سفر به امریکا در ژانویه ۱۹۹۷ میلادی با اعضای لابی معروف دست راستی نزدیک به اسرائیل در واشنگتن (آیپک) دیدار داشت و هم چنین با مقامهای موسسات مالی یهودی از جمله "لمان برادرز" و "سالومون برادرز" نیز رایزنی داشت موسساتی که تا پیش از آن مقامهای نزدیک به جنبش اسلامگرای ترکیه در سخنرانیها و نوشتههای شان آنها را متهم به خدمت به "صهیونیسم جهانی" کرده بودند.
آداک در پاسخ به این پرسش که ایا میتوان با یهویان تجارت داشت گفته بود:"هدف ما زندگی کردن است. هدف ما داشتن روابط خوب با همه است. ما در ابتدا منافع خود را در نظر میگریم". با این وجود، اربکان که سالها شعارهای ضد اسرائیلی را در برابر پایگاه رای دهندگان اش سر میداد تلاش میکرد این تماسها و دیدارها بیش از اندازه در افکار عمومی و رسانهها بازتاب پیدا نکند از جمله در مورد دیدار سرد و به دور از بازتاب رسانهای که خود با "دیوید لوی" وزیر خارجه اسرائیل داشت.
"ریزا اولوچاک" معاون سابق ریاست حزب رفاه در سال ۱۹۹۱ در مصاحبهای با یک روزنامه نگار آمریکایی گفت: "اسرائیل همیشه در تلاش است تا مرزهای خود را گسترش دهد. هدف واقعی اسرائیل کشوری است که از نیل تا فرات امتداد دارد. هیچ دلیلی برای وجود دولت اسرائیل در این منطقه وجود ندارد. این یک دولت انگلی است که زمینهایی که دارای صاحبان قانونی بوده اند را اشغال کرده اند. اسرائیل برای همه همسایگان اش دردسر ایجاد میکند و اگر جای دیگری بود وضعیت همه ما بهتر بود. اسرائیل باید به آمریکای جنوبی منتقل شود. لازم نیست نگران باشید. ما آن را به آمریکای شمالی نمیفرستیم".
با این وجود، او در سال ۱۹۹۸ به عنوان یکی از مقامهای بلندپایه حزب فضیلت دیدگاه خود را تغییر داده و گفته بود: "در مورد درک ما نسبت به اسرائیل سوء تفاهم وجود دارد. ما را به گونهای معرفی میکنند که گویی یهودستیز هستیم. ما نمیتوانیم این را بپذیریم. ما مخالف برخی از سیاستهای ناعادلانه اسرائیل هستیم، اما میخواهیم روابط خود را با اسرائیل توسعه دهیم و با سازمانهای برجسته لابی آمریکا وارد روابط نزدیک شویم. ما مخالف صهیونیسم هستیم نه مخالف اسرائیل".
نمایندگان حزب "فضیلت" در پارلمان نیز گفته بودند:"اگر حزبی متفاوت از حزب رفاه باشیم موظف هستیم روابط خود را با اسرائیل توسعه دهیم".
نخستین علت برخورد خصمانه نشریات و احزاب اسلام گرای ترکیه با اسرائیل به چگونگی تاسیس آن رژیم در خاورمیانه مرتبط است که از سوی آنان و بسیاری از ملتهای منطقه برسمیت شناخته نشد. از نظر اسلام گرایان ترک دولت اسرائیل موجودیتی بوده که به شکل طبیعی پدید نیامده بلکه یک ناهنجاری و نوعی مستعمره و آلت دست "امپریالیسم امریکا" در خاورمیانه بوده است.
دلیل دیگر آن که این باور عمومی در ترکیه وجود دارد که برکناری "سلطان عبدالحمید" عثمانی از سوی کمیته اتحاد و ترقی یک توطئه صهیونیستی - فراماسونری بوده است. اسلام گرایان بر این باور بودند که سلطان عثمانی به این دلیل برکنار شد که درخواست "تئودور هرتزل" برای ایجاد یک کشور یهودی در فلسطین را نپذیرفت. این عقیده پایههای خود را در این واقعیت یافته که جلسات مخفیانه کمیته اتحاد و ترقی در لژهای فراماسونری در تسالونیکی که بخش قابل توجه جمعیت آن را یهودیان تشکیل میدادند برگزار شده بود. در نتیجه، از دید آنان تاسیس اسرائیل در سال ۱۹۴۸ نتیجه رویای صهیونیستی بود که به قیمت سقوط خلافت عثمانی بدست آمد.