عنایت آزغ میگوید: «از طبقه چهارم چند زن داشتند فریاد میزدند. نباید میایستادم و تماشا میکردم. مگر میشد فقط تماشاگر باشم و ضجههای زنان و مردانی را بشنوم که درحال مرگ هستند. برای همین از دیوار بالا رفتم. از در نمیشد. آتش خیلی زیاد بود. من سالها در آن منطقه بودم، برای همین تمام اطراف کلینیک را میشناختم. بلافاصله به پشت ساختمان رفتم. شیشهها را شکستم و یکی یکی طبقات را بالا رفتم. تا اینکه رسیدم؛ همگی ترسیده بودند.»
عنایت آزغ ، جوان اهل خوزستان است که روزی که کلینک سینا منفجر شد ،بی تامل به داخل آتش رفت و 11 زن و یک کودک را نجات داد. او می گوید غیرتم اجازه نداد بایستم زمانی که صدای کمک خواهی می آمد.