مرد جنايتکاري که پس از قتل 2 پسرخاله و دختر 6 ساله خود با تغيير چهره و استفاده از کلاه گيس متواري شده بود، بعد از دستگيري به بازسازي صحنه 3 جنايت خود پرداخت.
به گزارش مهر، در آخرين روزهاي سال گذشته ماموران پليس آگاهي تبريز در جريان ناپديد شدن مرموز دو برادر در اين شهر قرار گرفتند.بررسي ها نشان داد، دو مرد جوان شب حادثه براي شرکت در يک ميهماني از خانه خارج شده و ديگر باز نگشته اند. با طولاني شدن غيبت آن ها پدرشان با مراجعه به پليس شکايتي را مطرح کرد.
در حالي که تحقيقات در اين زمينه آغاز شد، شاکي با مراجعه به ماموران گفت: داماد سابقم دقايقي قبل در تماس با پسرعمويش اعلام کرده که دو پسر من و دختر 6 ساله اش را به قتل رسانده است.در ادامه تحقيقات گروهي از ماموران راهي خانه مظنون به قتل شدند و در بررسي آنجا با جسد دختري 6 ساله به نام "آيلار" روبه رو شدند که پزشک جنايي پس از معاينه جسد اعلام کرد دخترک به دليل استنشاق گاز شهري جان باخته است.
متهم به نام "رضا" با خانواده اش تماس گرفت و ادعا کرد جسد دو برادر را در حوالي جاده شهرستان اهر رها کرده است. کارآگاهان سپس به محلي که متهم به قتل اعلام کرده بود رفتند و پس از تجسس گسترده جسد 2 پسر جوان را در فاصله چند متري از هم کشف کردند.
بررسي ها نشان داد آن ها بر اساس اصابت گلوله اسلحه کلاشينکف از پاي در آمده اند و قبل از جنايت نيز يکي از آن ها با عامل جنايت درگير شده بود.
با کشف 3 جسد، کارآگاهان مطمئن شدند عامل جنايت کسي جز رضا نيست. به همين دليل گروهي از کارآگاهان به سرپرستي سرهنگ باقري رئيس اداره مبارزه با جرايم جنايي پليس آگاهي آذربايجان شرقي تحقيقات را براي دستگيري متهم آغاز کردند.کارآگاهان با رديابي هاي تماس متهم دريافتند او پس از اين جنايت به تهران رفته است. به همين دليل با نيابت قضايي راهي پايتخت شدند. اما رضا قبل از حضور کارآگاهان از آنجا گريخته بود.
در ادامه رد پاي او در اصفهان کشف شد و اين بار ماموران راهي آنجا شدند اما رضا دوباره قبل از حضور کارآگاهان از آنجا فرار کرد. حدود يک ماه از اين جنايت گذشته بود که سرانجام مخفيگاه او در شهر زنجان کشف و در عملياتي غافلگيرانه دستگير شد. در بازرسي از او دو قبضه اسلحه کلاشينکف و کلت و همچنين 3 عدد کلاه گيس و لوازم گريم کشف شد.رضا پس از انتقال به اداره آگاهي لب به اعتراف گشود و گفت: من تا کنون 3 بار ازدواج کرده ام که هر سه همسرم را طلاق دادم. آيلار حاصل ازدواج دوم من بود که پس از جدا شدن از همسرم او را نزد مادر خود گذاشته بودم.
همسر سومم دخترخاله ام بود. پس از مدتي او نيز به دليل رفتارهايم با مراجعه به دادگاه درخواست طلاق داد و از هم جدا شديم. چند بار براي بازگرداندن او به خانه سراغش رفتم اما پسرخاله هايم مانع من مي شدند. به همين دليل تصميم به انتقام گرفتم و شب حادثه آن ها را به بهانه شرکت در يک ميهماني به سمت اهر بردم. در ميان راه مدعي شدم بنزين تمام شده است و يکي از پسرخاله هايم را به دنبال بنزين فرستادم در اين هنگام اولين جنايت خود را مرتکب شدم.
پس از نيم ساعت وقتي پسرخاله ام به محل جنايت بازگشت و با جسد برادرش روبه رو شد به طرفم حمله ور شد که او را نيز با شليک گلوله از پا در آوردم.وي ادامه داد: مي دانستم اگر دستگير شوم عاقبتم قصاص است به همين دليل نگران سرنوشت آيلار بودم.
پس از جنايت سراغ آيلار رفتم و او را به بهانه گردش از مادرم گرفتم. بعد در شهر چرخي زدم تا دخترم خوابش برد. آيلار خيلي خوشحال بود و مي گفت مرا به پارک ببر به او قول دادم اگر زود بخوابد صبح او را براي بازي به پارک مي برم. وقتي به خانه رسيديم شير گاز را باز کردم و زماني که از مرگ دخترم مطمئن شدم به سمت تهران فرار کردم. در اين مدت با استفاده از 3 کلاه گيس و لوازم گريم تغيير چهره دادم و در شهرهاي مختلف مخفي مي شدم. چند بار هم تصميم به خودکشي گرفتم اما موفق به اين کار نشدم.
