bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۱۶۹۵۷۶

"قتل سگ‌های زرد کار برادرم نیست"

پرونده «سگ‌های زرد» با گذشت بیش از یک هفته از مرگ چهارجوان ایرانی همچنان ابهامات زیادی دارد.

تاریخ انتشار: ۰۷:۳۲ - ۲۹ آبان ۱۳۹۲
پرونده «سگ‌های زرد» با گذشت بیش از یک هفته از مرگ چهارجوان ایرانی همچنان ابهامات زیادی دارد. پلیس نیویورک اعلام کرده بود یکی از این ایرانیان به نام علی‌اکبر به‌دلیل اختلافاتی که با اعضای گروه موسیقی سگ‌های زرد داشت وارد خانه آنها شد و سه نفر را به اسامی آرش و سروش فرازمند و علی اسکندریان به قتل رساند و جوان دیگری را نیز زخمی کرد. والدین آرش و سروش در گفت‌وگویی که روز گذشته منتشر شد گفتند علی‌اکبر مشکل مالی داشت و مسایل مرتبط با این مشکل، کار را به آنجا رساند که او را از گروه اخراج کردند. آنها همچنین خبر دادند جوانی که در این تیراندازی زخمی شده نام چند فرد خارجی را به زبان آورده و گفته آنها زمان قتل در محل حادثه حضور داشتند و علی‌اکبر تنها نبود. در گفت‌وگو با خواهر علی‌اکبر سعی کردیم جزییات بیشتری از این حادثه به‌ دست بیاوریم. لازم به ذکر است والدین آرش و سروش فرازمند در گفت‌و‌گو با «شرق» اسم فرد مجروه شده در حادثه را سیاوش کرم‌پور ذکر کرده بودند که نام این شخص ساسان صادق پور است.

‌برادر شما مشکل مالی داشت؟
برادرم در سال 2010 با ویزای کار به آمریکا رفت و ویزای خود را مرتب تمدید می‌کرد. ویزای آخر او تا اردیبهشت سال آینده اعتبار دارد. او در نیویورک در شرکتی به نام «برک‌وی‌کویر» کار می‌کرد. این شرکت دوچرخه‌سواران حرفه‌ای را استخدام می‌کند تا بسته‌های پستی را به مقصد برسانند. برادرم دوچرخه‌سوار حرفه‌ای بود و حتی در کوهستان دوچرخه‌سواری می‌کرد. حتی روزنامه نیویورک‌تایمز عکسی را از او در حال دوچرخه‌سواری چاپ کرده بود. روزنامه‌ای در آمریکا کارهای روزانه برادرم را منتشر کرده و نوشته او هر روز بعد از کار با مترو به خانه می‌رفت و سر راه ساندویچ پنج‌دلاری بوقلمون می‌خرید. او مشکل مالی نداشت.

‌علی‌اکبر هیچ‌وقت از خانواده‌اش در ایران کمک مالی خواست؟
فقط یک‌بار. اگر کمکی می‌خواست دریغ نمی‌کردیم. ‌

چطور شد که علی‌اکبر تصمیم گرفت به آمریکا برود؟
او در هند بود که گروهی سراغش آمدند و او را به آمریکا بردند. برادرم قرار بود کار موسیقی انجام بدهد و فکر می‌کرد پیشرفت می‌کند. او گیتار‌بیس می‌زد و شاگرد بابک ریاحی‌پور بود.

‌از رفتن به آمریکا راضی بود و به اهدافش رسید؟
همان سه یا چهار ماه اول بود که از ما تقاضای پول کرد و گفت می‌خواهد از گروه جدا شود. وقتی دلیلش را پرسیدیم جواب داد اعضای گروه در مراکز کوچک برنامه اجرا می‌کنند در حالی که او هدف‌های بزرگ‌تری داشت. علی‌اکبر دوست نداشت به این شکل کار کند البته اینها اطلاعات من است و نمی‌توانم بگویم صددرصد موثق است.

‌علی‌اکبر با اعضای گروه سگ‌های زرد اختلافی نداشت؟
چهره برادرم شبیه ایرانی‌ها نبود برای همین هر وقت برنامه اجرا می‌کردند همه دور او را می‌گرفتند و بقیه حسادت می‌کردند. ‌

در محیط کارش هم مشکلی نداشت؟
دو هفته قبل از این حادثه استعفا کرد. ‌

چرا؟
می‌گفت تهدید می‌شود. چون برادرم بسته‌هایی را از طرف شرکت به مرکز تجارت جهانی می‌برد به او گفته بودند در یکی از بسته‌ها بمب می‌گذارند. شاید می‌خواستند اذیتش کنند ولی علی‌اکبر ترسیده بود. برادرم در یک‌ماه آخر تحت‌فشار روانی بود. دورشدن از موسیقی و تلقینات فکری اذیتش می‌کرد. می‌گفت اصلا او را با هدف خاصی در هند انتخاب کرده و به آمریکا برده‌اند و موسیقی بهانه بوده این حرف‌هایی است که خودش می‌زد و 50درصد ممکن است حقیقت داشته و 50درصد ممکن است مسایل دیگری باشد. اصلا نمی‌توانم بگویم علی‌اکبر در چه وضعیتی بود. حتی یک بار از پویا -یکی دیگر از اعضای گروه-خواستم شماره آرش را به من بدهد تا با او صحبت و خواهش کنم به علی‌اکبر سر بزند اما پویا شماره تلفن اشتباه به من داد. ‌

به هر حال برادرتان باید برای قتل انگیزه‌ای داشته باشد. فکر می‌کنید انگیزه او چه بود؟
قتل را علی‌اکبر انجام نداده است. محال است او قاتل باشد. ‌

پس دلیل خودکشی علی‌اکبر چیست؟
او خودکشی نکرده. مرگش مشکوک است. یک ماجرا را به شکل‌های مختلف تعریف کرده‌اند حتی حرف‌های پلیس هم ضد و نقیض است. علی‌اکبر به ما گفته بود اگر گفتند او خودکشی کرده است باور نکنیم. گفته بود زندگی را دوست دارد و هرگز خودکشی نمی‌کند.
bato-adv
bato-adv
bato-adv