bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۱۸۴۱۷۵

حجاریان: تیغ گروه‌های فشار کند نشده است

تاریخ انتشار: ۱۲:۳۷ - ۰۲ فروردين ۱۳۹۳
گروه‌های «خودسر» با گروه‌های «فشار» همجنس نیستند، اما ریشه‌ معنایی مشترکی دارند. معنایی که نشان می‌دهد نیروهایی هستند که از سال‌های دور در عرصه سیاسی کشور فعال شدند؛ فعالیت‌هایشان هم متفاوت و البته متناسب با شرایط روز.

این گروه‌ها آنطور که از نام‌شان پیداست، زمان‌های خاصی، اقداماتی بیگانه با قانون انجام‌ می‌دهند. اقداماتی که به اعتقاد بسیاری بر اساس نگاهی اعتقادی‌شان هم نیست.

شاید مهم‌ترین نمونه‌هایی که از فعالیت «خودسر»ها می‌توان نام برد، حکایت سه «سعید» است که با دو جایگاه متفاوت با این واقعیت درگیر شدند. سعید امامی، سعید حجاریان، سعید عسگر.

نام «سعید امامی» سال 1377 در پرونده قتل‌های زنجیره‌ای در بیانیه وزارت اطلاعات به‌عنوان یکی از عاملان این پرونده برده شد؛ او متهم شد که به صورت «خودسر» این فعالیت‌ها را انجام داده است.

البته او در زندان خودکشی کرد. «سعید حجاریان» اما قربانی فعالیت «خودسر»ها شد. او سال 1377 جلو ساختمان شورای شهر تهران ترور شد. عامل ترور او - «سعید عسگر» - یک سال بعد از زندان آزاد شد.

اکنون «سعید حجاریان»، در گفت‌وگو با «شرق»، قلمرو اقدام گروه‌های «خودسر» را فراتر از میدان «سیاست» می‌داند و معتقد است حوزه‌های دیگر را هم دربرمی‌گیرد. اقتصاد و دانشگاه مصادیقی است که حجاریان از آنها به‌عنوان نمونه‌هایی از عرصه غیرسیاسی اما موردعلاقه «خودسر»ها برای فعالیت یاد می‌کند. حجاریان معتقد است گاهی، چون برخی گروه‌ها نمی‌خواهند مسوولیت اقداماتشان را قبول کنند، برای دستیابی به هدف از «خودسر»ها استفاده ابزاری می‌کنند. وی تاکید می‌کند: «می‌شود یک‌شبه بساط همه گروه‌های فشار را جمع کرد.»

با حجاریان به مرور تجربه شخصی‌اش از ترور پرداخته‌ایم. البته او از لحظه واقعه چیز زیادی به یاد ندارد. لحظه‌ای که پس از آن به «کما» می‌رود و پس از چندماه به زندگی بازمی‌گردد. حکایت شنیدنی است؛ در نهایت عسگر دستگیر می‌شود و به‌عنوان نیروی «خودسر» پای میز محاکمه می‌رود. اما متهم پرونده یک‌سال بعد آزاد می‌شود و حالا 15‌سالی است سعید حجاریان، قربانی داستان، آسیب‌های جسمانی ترور را بر دوش می‌کشد. حجاریان درباره عسگر می‌گوید: «عسگر تنها ماشه بود.»


 گروه‌های «خودسر» از چه زمانی شکل گرفتند؟
تشکیل گروه‌های «خودسر» در ایران به سال‌های قبل از انقلاب باز می‌گردد. افرادی مانند شعبان بی‌مخ، ملکه اعتضادی، برادران رشیدیان که در کودتای 28مرداد سال 32 نیز فعال بودند، برای اقدامات «خودسر»انه دم دست شاه بودند. حتی احزابی مانند کبود و گروه سوسکا برای عملیات دارای گروه ضربت بودند.

 در دوران پس از انقلاب، ابتدا چه گروه‌هایی تشکیل‌دهنده ابتدایی «خودسر»ها بودند؟
پس از انقلاب به‌دلیل ضعف دولت مرکزی، تقریبا همه گروه‌ها دارای جریانات «خودسر» بودند. مثلا شهید محمد منتظری گروهی داشت به نام «ساتجا» که برای چندروز فرودگاه مهرآباد را بستند و عده‌ای را از آنجا برای مبارزه با اسراییل به فلسطین اعزام کردند. یا خیلی از کمیته‌های انقلاب تابع کمیته مرکزی نبودند و به‌صورت «خودسر» دست به اقداماتی می‌زدند و مدت‌ها طول کشید تا آنها خلع‌سلاح شوند. گروه‌های «خودسر» غیراسلامی هم وجود داشتند. مثلا چریک‌ها در دانشکده فنی اسلحه جمع‌آوری می‌کردند و برای نیروهایشان در کردستان می‌فرستادند.

و این گروه‌های «خودسر» وابستگی به جای خاصی داشتند؟
بله، گروه‌های «خودسر» در اوایل انقلاب در برخی جاها ریشه داشتند. به‌عنوان مثال دارودسته ماشاالله قصاب در اوایل انقلاب از این گروه‌ها محسوب می‌شدند.

یعنی به صورت نیروی در سایه عمل می‌کردند؟
بله، به نوعی به کمیته‌ها وابستگی داشتند، اما پس از مدتی آقای مهدوی‌کنی تمام این افراد راخلع سلاح کرد.

گروه‌های «خودسر» اساسا بر چه اساس عمل می‌کردند؟
نوع عملکرد آنها کاملا از نامشان مشخص است. «خودسر» یعنی وقتی گروهی در مورد موضوعی به نتیجه‌ای می‌رسد، به هر شکلی کارش را انجام می‌دهد و خود را مستقل از قانون می‌داند.

از نظر تاکتیکی چطور عمل می‌کردند؟
این گروه‌ها معمولا خانه‌های تیمی داشتند و در آن خانه‌ها می‌نشستند و تصمیم‌گیری می‌کردند. گروه‌های فشار معمولا آلت دست برخی گروه‌ها و جریان‌ها برای رسیدن به اهدافشان هستند.

از نظر شخصی معمولا اعضای این گرو‌ها چطور افرادی هستند؟
معمولا اعضای این گروه‌ها افراد بی‌مایه‌، بدون تفکر، بدون هویت و در یک کلام وسیله‌ برخی جریان‌ها برای رسیدن به هدف هستند.

به‌طور کلی شکل‌گیری گروه‌های «خودسر» در اثر چه فرآیندی است؟
شکل‌گیری گروه‌های «خودسر» نتیجه ضعف دولت مرکزی است. ببینید زمانی که در کشور نیروهای رسمی (Formal) ضعیف می‌شوند، نیروهای غیررسمی (Informal) به وجود می‌آیند. همین موضوع را می‌توانیم در اقتصاد هم ببینیم که اصطلاحا به آن بازار سیاه گفته می‌شود. در واقع این بخش «خودسر» در سیاست، بازار سیاه سیاسی محسوب می‌شود. البته باید توجه داشت که ممکن است دولت هم قوی باشد اما به‌خاطر برخی ملاحظات، خود راسا اقدام به تشکیل گروه‌های «خودسر» بکنند. مثلا دولتی نمی‌خواهد که مسوولیت برخی اعمال را قبول کند، چون از عواقب بین‌المللی آن اقدام می‌ترسد یا نمی‌تواند پاسخگوی قربانیان باشد، بنابراین آن را به گروه‌های «خودسر» محول می‌کند. به‌عنوان مثال در اسپانیا زمان فرانکو، شیلی در زمان پینوشه یا یونان در زمان حکومت سرهنگ‌ها، سرکوب‌ها و خون‌ریزی‌های فراوانی به دست گروه‌های «خودسر» انجام شد که بعدها در دادگاه مشخص شد که این گروه‌ها در واقع به دولت وابسته بوده‌اند.

آیا این قاعده کلی است که دولت ضعیف زمینه ایجاد گروه‌های «خودسر» را ایجاد می‌کند، آیا به عملکرد نهادهای دیگر وابسته نیست؟
حتما وابسته است. زمانی که دولت ضعیف باشد، نیروها و دستگاه‌های دیگر ضعیف باشند، بخش‌های غیررسمی قوی می‌شوند. برای فهم بهتر موضوع یک مثال می‌زنم، در یک اداره می‌بینید آبدارچی، دربان یا راننده خیلی قوی است و به اصطلاح کارچاق‌کن است، دلیل این موضوع به ضعیف‌بودن رییس اداره بر‌می‌گردد. به‌طورکلی می‌توان گفت در کنار سازمان رسمی، یک نوع سازمان غیررسمی شکل می‌گیرد تا از مجرای آن سازمان غیررسمی کارها به سهولت پیش برود.
 آیا عدم برخورد جدی با آنها هم به دلیل حمایت عاملان تشکیل‌دهنده همین گروه‌هاست؟
بله، خودشان درست می‌کنند و در صورتی که مشکلی برای آدم‌هایشان به وجود بیاید، از آنها حمایت می‌کنند.
بعضی مواقع پیگیری‌ها جدی است و به نتایجی هم می‌رسد، اما برخوردی محکم صورت نمی‌گیرد، آیا این به ضعف دستگاه‌های نظارتی هم مربوط می‌شود؟
بله، اما یک‌دلیل مهم آن ضعف جامعه مدنی است و بهترین راه هم برای از بین‌رفتن زمینه ایجاد و فعالیت‌های گروه‌های «خودسر»، وجود جامعه مدنی قدرتمند به‌خصوص مطبوعات مستقل است. فرض کنید که خود شما به‌عنوان روزنامه تیتر می‌زنید و افشاگری می‌کنید اما چون پشتوانه مدنی ندارید، آن گروه‌ها به کار خود ادامه می‌دهند.

تا چه اندازه گروه‌های «خودسر» سازماندهی‌شده‌ عمل می‌کنند؟
بعید است که گروه‌های «خودسر» از یک هسته مرکزی دستور بگیرند و زیر نظر یک ستاد فرماندهی واحد باشند.

به نظر می‌رسد در این سال‌ها فعالیت گروه‌های «خودسر» کاهش پیدا کرده است و به نوعی تیغشان کند شده، آیا این تعبیر درستی است؟
نه، من با این موضوع موافق نیستم که گروه‌های فشار کم شده‌اند یا از بین رفته‌اند. بلکه به اعتقاد من نیازی به فعالیت آنها احساس نمی‌شود.

شما تجربه فعالیت امنیتی دارید، از موسسان وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی هستید، با این تجربه آیا می‌شود گروه‌های «خودسر» را مهار کرد؟
بله، حتی می‌شود یک‌شبه بساط همه گروه‌های فشار را جمع کرد.

می‌خواهم کمی به جریان ترور خودتان بپردازیم.
معتقدم سعید عسگر در جریان ترور من کاره‌ای نبود. عسگر تنها ماشه بود. آنهایی که ماشه را کشیدند مهم هستند.

یک جمله درباره ترورتان بگویید.
آنهایی که من را ترور کردند افراد بی‌تجربه‌ای بودند.

آیا پس از ترور کسی با شما تماس گرفت؟
خیر، هیچ‌کس در این‌باره با من حرفی نزد.

سعید عسگر هم پس از یک سال از زندان آزاد شد؟
 بله، 15سال زندان برایش در نظر گرفته شد، اما بعد از یک‌سال آزادش کردند. جالب اینجاست که ترور من حتی برای عسگر و همدستش پیشینه کیفری هم به حساب نیامد.

منظورتان بحث رسیدگی به اتهام حمله سعید عسگر به خوابگاه دانشگاه علامه طباطبایی است که در آن قید شده بود این فرد هیچ پیشینه کیفری ندارد.
بله، وقتی ضارب من به همراه تیم خود به‌دلیل حمله به خوابگاه طرشت دانشگاه علامه طباطبایی و ضرب‌وشتم دانشجویان و تخریب خوابگاه، دادگاهی شدند در کیفرخواست قرائت شده ضارب من فاقد پیشینه کیفری معرفی شد که این امر مورد اعتراض وکیل دانشگاه قرار گرفت. برای روشن‌شدن موضوع من به عین خبر «ایسنا» استناد می‌کنم: «در ‌٢٥مردادماه سال 83 اولین جلسه این دادگاه در شعبه ‌١٥ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی برگزار شد که البته در این جلسه دادگاه، نماینده‌ای از دانشگاه حضور نداشت و رسیدگی به اتهام متهم به‌دلیل نقص پرونده به وقت دیگری موکول شد. «سعید عسگر» در این دادگاه به «اخلال در نظم و آسایش عمومی با انجام حرکات غیرمتعارف، ورود به خوابگاه طرشت به قصد مقابله «خودسر»انه با عوامل اغتشاشگر» متهم شد. البته سعید عسگر در آن جلسه با رد اتهامات از خود دفاع کرد و گفت که بازداشت موقت من غیرقانونی است و علیه قاضی صادر‌کننده قرار در مراجع قانونی اقدام می‌کند. نماینده مدعی‌العموم به‌عنوان معاون دادستان عمومی و انقلاب تهران در این جلسه دلایل نقص پرونده را برشمرد. «قاسمی» در ابتدای این جلسه که در شعبه ‌‌١٥ دادگاه انقلاب اسلامی تهران برگزار می‌شد، به‌دلیل مواردی که آن را نقایص پرونده تهیه‌شده از سوی دادسرا ‌خواند، از قرائت متن کیفرخواست صادرشده علیه سعید عسگر خودداری کرد اما قاضی پرونده از وی خواست تا برای روشن‌شدن موضوع، متن کیفرخواست را قرائت کند. در کیفرخواست قرائت‌شده از سوی قاسمی، «سعید عسگر، فرزند محمد، متولد سال ‌‌٥٩، باسواد، اهل و ساکن شهرری، متاهل، شیعه، فاقد پیشینه کیفری» به‌عنوان متهم پرونده معرفی شد که از تاریخ ‌‌٢٦ خردادماه سال‌جاری به‌دنبال ناآرامی‌های صورت‌گرفته در تهران بازداشت شده است. او در تشریح موارد اتهامی مطرح علیه عسگر گفت: «اخلال در نظم و آسایش عمومی با حرکات غیرمتعارف» و «ورود به عنف؛ به خوابگاه دانشگاه علامه طباطبایی به‌منظور مقابله «خودسر»انه با عوامل اغتشاشگر» از جمله اتهامات این متهم است.» نماینده مدعی‌العموم دلایل مطرح برای اعلام چنین اتهاماتی را گزارش‌های واصله، اظهارات متهم و تحقیقات معموله و نیز سایر قرائن موجود در پرونده ذکر کرد و گفت: «عسگر مرتکب بزه‌های مذکور در تاریخ ‌٢٣/٣/٨٢ در حوزه قضایی تهران شده است.» نماینده مدعی‌العموم به‌عنوان جانشین سرپرست دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه هفت تهران به مواد ‌‌٦١٨، ‌‌٦٢٠ و ‌‌٦٩٤ قانون مجازات اسلامی اشاره و طبق همین قانون، مجازات سعید عسگر را از دادگاه تقاضا کرد. او در تشریح پنج مورد نقصی که در پرونده تهیه‌شده از سوی دادسرا وجود داشته، خاطرنشان کرد: در گزارش معاون محترم دادستان تهران که به‌عنوان نماینده ایشان به محوطه خوابگاه مراجعه کرده، آمده است که چندنفر از دانشجویان از سعید عسگر شکایت دارند. این در حالی است که از این دانشجویان در دادسرا تحقیقی نشده و معلوم نیست که شکایتی دارند یا خیر. قاسمی همچنین به عدم تحقیق دادسرا از نیروی انتظامی به‌عنوان دیگر مورد نقص پرونده اشاره کرد و گفت: مطابق برگه اول پرونده، اطلاعات ناجا از متهم شکایت دارد اما درخصوص شکایت نیروی انتظامی و تحقیق از این مرجع و مراجعه به نیروی انتظامی جهت تکمیل پرونده اقدامی صورت نگرفته است. او موضوع شکایت سپاه از سعید عسگر را از دیگر موارد نقص پرونده خواند و گفت: «هنوز رسما و کتبا شکایتی از سپاه واصل نشده است.» قاسمی ادامه داد: یک شکایت کلی از رییس دانشگاه علامه واصل شده که در آن به طور رسمی از سعید عسگر نامی برده نشده است و بهتر بود که نماینده حقوقی این دانشگاه نیز در جلسه امروز این دادگاه حضور می‌یافت. او همچنین موضوع عدم سابقه و پیشینه کیفری سعید عسگر را از دیگر موارد نقص پرونده ذکر کرد و گفت: در پرونده‌ ذکر شده که این متهم سابقه کیفری ندارد؛ در صورتی که من در پرونده دیدم که عسگر سابقه کیفری دارد. همچنین سعید عسگر در این جلسه در دفاعیات خود با رد اتهامات مطرح‌شده از سوی نماینده مدعی‌العموم، بازداشت موقت خود را غیرقانونی خواند. او تصریح کرد که علیه قاضی صادر‌کننده قرار بازداشت موقت، اقدام قانونی خواهد کرد. عسگر گفت: من به‌عنوان یک ایرانی حق دارم در هرجای ایران قدم بگذارم و محدودیتی برای این موضوع وجود ندارد. او با بیان اینکه تنها نظاره‌گر در صحنه ناآرامی‌های دانشگاه علامه بوده است، اتهام واردشدن به دانشگاه علامه را رد و به‌شدت آن را تکذیب کرد. عسگر با اعلام اینکه شخصا خود را به دادسرا معرفی کرده است، گفت: «کسی مرا دستگیر نکرده و از دادگاه تقاضای صدور حکم برائت دارم.»

ترور شما همزمان با پیگیری پرونده قتل‌های زنجیره‌ای بود، آیا ارتباطی میان این دو رخداد می‌بینید؟
بله، ترور من دقیقا به‌دلیل پیگیری‌های من در پرونده گروه‌های «خودسر» در موضوع قتل‌های زنجیره‌ای بود. من در سال 77 روزنامه «صبح امروز» را منتشر کردم که نقش مهمی در افشای قتل‌های زنجیره‌ای داشت و فکر می‌کنم که کاملا نتیجه‌بخش هم بود. 

آن زمان وزیر اطلاعات آقای یونسی بود و پس از ترور شما برخی تقصیر ماجرا را به گردن وزارت اطلاعات انداختند، آیا این اتهام صحت داشت؟
ترور من ربطی به وزارت اطلاعات نداشت. ضمن اینکه قبل از وقوع ترور، آقای یونسی در جلسه‌ای که اصلاح‌طلبان و مخالفان اصلاحات در آن جلسه حضور داشتند به من گفت می‌خواهند شما و آقای نوری را بزنند. ایشان در جریان بود که چنین اتفاقی می‌افتد. اما اینکه ترور من به ایشان مربوط شود، خیر، اینطور نبود.
 

حدود 15 سال از این ماجرا می‌گذرد، آیا با این موضوع کنار آمده‌اید؟
نه، من هنوز با این موضوع کنار نیامده‌ام، مثل خیلی موضوعات دیگر که نمی‌توانم با آنها کنار بیایم.

چه موضوعاتی؟
قتل‌های زنجیره‌ای.

اما شما پس از آن همچنان به‌عنوان یک فعال سیاسی کاملا تاثیر‌گذار در مباحث حضور دارید؟
من کار خودم را انجام می‌دهم، زیرا نمی‌خواهم به مسببان ترور در رسیدن به نتیجه‌ای که در پی آن بوده‌اند، کمک کنم.