bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۱۹۶۴۴۷
پیشکسوت تئاتر:

جریان تئاتر در ایران وجود ندارد!

سهراب سلیمی ازجمله هنرمندانی است که در اعتراض به پاره‌ای سخت‌گیری‌ها در اداره ارزشیابی و نظارت اداره کل هنرهای نمایشی دولت قبل، حدود 5 سال چشم خود را بر اجرای نمایش‌نامه‌های مورد علاقه‌اش بست و مانند عده‌ای دیگر تنها به تدریس در دانشگاه پرداخت.

تاریخ انتشار: ۱۷:۰۲ - ۰۹ تير ۱۳۹۳
سهراب سلیمی ازجمله هنرمندانی است که در اعتراض به پاره‌ای سخت‌گیری‌ها در اداره ارزشیابی و نظارت اداره کل هنرهای نمایشی دولت قبل، حدود 5 سال چشم خود را بر اجرای نمایش‌نامه‌های مورد علاقه‌اش بست و مانند عده‌ای دیگر تنها به تدریس در دانشگاه پرداخت. او چندی قبل و پس از مدت‌ها نمایش «مده‌آ» را با ایفای نقش دانشجویان خود در سالنی کوچک و تازه‌ تاسیس روی صحنه برد تا شاید نشان دهد همچنان با جریان مدیریت دولتی امروز تئاتر زاویه‌ دارد. در این گفتگو نظرات این هنرمند را درباره عملکرد مدیران دولتی و بحث تئاتر خصوصی جویا شدیم که در انتها به طرح گلایه‌هایی از جریان رسانه‌ای تئاتر نیز رسید.

به گزارش ایلنا، سلیمی در ارتباط با آنچه طی سه دهه فعالیت خود به عنوان تئاتر دولتی می‌شناسد، گفت: من به عنوان یک هنرمند در گذشته با سه ارگان مشخص تئاتری مواجه بودم که از جایگاه و تعاریف مشخص برخوردار بودند. اول اداره برنامه‌های تئاتر وابسته به وزارت فرهنگ و هنر سابق؛ واحد نمایش و کارگاه نمایش وابسته به رادیو تلویزیون و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان که هر سه با قدرت فعالیت می‌کردند. هنگامی که هر سه پایگاه‌ها را بررسی می‌کنیم؛ می‌بینیم به عنوان جایگاه‌های اصلی تئاتر کشور از گروه کودک و نوجوان گرفته تا تئاترهای حرفه‌ای تعاریف مشخص با بودجه و هدف‌گذاری روشن وجود داشت.

در گذشته شرح وظایف مشخص بود

وی با ارائه توضیحاتی ادامه داد: همانطور که از عنوان‌ها برمی‌آمد بودجه‌ها از طریق نهادهای مسئول پرداخت می‌شد، شرح وظایف و اهداف برای همه مشخص بود و می‌دانستیم باید در طول سال چه کنیم و مثلا گروه‌ها موظف بودند یک یا دو اثر را به صحنه ببرند.

این هنرمند خاطرنشان کرد: سرپرستی این گروه‌ها حداقل در اداره تئاتر که من هم در آن فعالیت داشتم برعهده افراد کاردان، ‌مجرب، دارای اندیشه و توانایی‌های بالا قرار داشت. هر یک از این افراد در جایگاه‌های معتبر تئاتر کشور قرار داشتند و همگان براساس تلاش، مطالعه و استمرار خود را در جریان اجراهای داخلی و خارجی قرار می‌دادند و اطلاعات‌شان را به روز می‌کردند.

مدرس دانشگاه با بیان اینکه بد نیست در همین ارتباط از افرادی هم نام ببریم، اظهار داشت: به عنوان مثال سرپرستی گروه‌ها با آقایان علی نصیریان، عزت‌الله انتظامی، عباس جوانمرد،‌ داود رشیدی، جعفر والی، دکتر رکن‌الدین خسروی و دیلمقانی‌ بود.

سلیمی اضافه کرد: سازوکار نهادهای تئاتر دولتی به شکلی بود که حتی اگر اشخاصی خارج از تشکیلات فعالیت داشتند، هرگاه اراده می‌کردند امکانات سخت‌افزاری و نرم‌افزاری از سالن و وسایل صحنه‌ای گرفته تا بازیگران برای اجرا در اختیار آن‌ها قرار می‌گرفت.

او ادامه داد: این نکته را هم فراموش نکنیم وقتی از فعالیت‌های دولتی و گروه‌هایی مانند "هنر ملی" صحبت می‌کنیم نام افرادی چون عباس جوانمرد، نصرت پرتوی، بهرام بیضایی، اکبر رادی، جمشید لایق، رضا کرم رضایی، فیروز بهجت محمدی، خسرو شکیبایی و... به میان می‌آید که نام‌های کوچکی نیستند.

وی با بیان اینکه انکار آثار درخشان خلق شده در تئاتر دولتی طی سالیان گذشته امکان ندارد، گفت: نمایش‌هایی مانند "پهلوان اکبر می‌میرد" و "شهر قصه" ازجمله‌ نمایش‌هایی هستند که با حمایت جریان تئاتر دولتی توسط نسل قدیم خلق شد و همچنان در ذهن نسل جدید حضور دارد و از آن به نیکی یاد می‌شود.

سلیمی ضمن تکمیل گفته‌های خود در توضیح مختصات تئاتر دولتی تجربه شده در گذشته عنوان کرد: تمام گروه‌ها علاوه بر تهران شرح وظایفی برای اجرا در شهرستان‌های سراسر کشور داشتند و موظف بودند به صورت سیار سفر کنند. بر همین اساس گروها به شمال، جنوب، شرق و غرب ایران سفر می‌کردند که موجب ارتقای سطح تئاتر در کل کشور می‌شد.

وی بر تاثیر چنین برنامه‌هایی در گسترش تئاتر تاکید کرد و افزود: این روش فرصت تماشای نمایش‌های روز پایتخت را برای تماشاگران دیگر شهرها هم فراهم می‌کرد و مخاطب از نزدیک با گروه وارد بحث، گفتگو و نقادی می‌شد. به این شیوه شاهد توسعه تئاتر در زمینه‌های درام‌نویسی،‌ کارگردانی، بازیگری و نقد تئاتر در کشور بودیم.

تئاتر دولتی هنرمندان بزرگی را به تئاتر کشور معرفی کرد

این هنرمند برای اثبات گفته‌های خود مثال‌هایی مطرح کرد و اظهار داشت: شاهد اثبات این ادعا خیل عظیم هنرمندانی هستند که از نقاطی غیر از تهران خود را به تئاتر کشور معرفی کردند. از خراسان افرادی مثل (داریوش و انوشیروان ارجمند، رضا صابری، داود دانشور، محبوبه بیات و محمد مطیع)؛ از شیراز هنرمندانی چون (امین تارخ، جمشید اسماعیل‌خانی، گوهر خیراندیش، حمید مظفری، اصغر همت و محمود پاک نیت)؛ از خطه شمال کشور هنرمندانی مثل (سوسن تسلیمی، گلاب آدینه، مهدی و محمود هاشمی و بسیاری دیگر)؛ از کرمانشاه و کردستان، (رضا خاکی، بهروز غریب‌پور و قطب‌الدین صادقی) و جمع زیادی از هنرمندانی که بعدا بنا به دلایلی ناچار شدند به تهران سفر کنند.

بازیگر نمایش «مریم و مردآویج» درباره دلایل کوچ هنرمندان گفت: دلیل این بود که نهادهای دولتی به محیط‌هایی بسته با سیاست‌ و دیکته‌های مشخص بدل شدند. این امر موجب ناامنی شرایط تئاتر کشور و در نهایت دلیلی برای کوچ هنرمندان جوان به پایتخت برای تامین موقعیت مطمئن و امن بدل شد.

وی ادامه داد: در تئاتر دولتی مورد نظر برنامه‌ریزی به شکلی مشخص صورت می‌گرفت که همه را موظف می‌کرد در طول سال فعالیت کنند. پس از پایان هر فصل تئاتری هم گروهی از هنرمندان این واحدها برای بروز کردن اطلاعات و کسب دانش بیشتر به کشورهای دیگر مانند آلمان، سوئد، فرانسه، انگلستان اعزام می‌شدند و به ادامه تحصیل می‌پرداختند.

سلیمی با بیان اینکه چنین تعریفی از تئاتر دولتی قائم به شخص و نام فامیل فردی خاص عمل نمی‌کرد، بلکه یک برنامه مدون بود، اظهار داشت: تا امروز که با یکدیگر گفتگو می‌کنیم باور داریم متولی تئاتر در کشور دولت است، چرا؟ به این دلیل که معاونان همه از سوی شخص وزیر و دولت انتخاب می‌شوند. زیر مجموعه‌ها نیز بر همین اساس برای پیشبرد اهداف از بودجه‌های مصوب در دولت استفاده می‌کنند و اکثریت کارمندان سالن‌های نمایشی در استخدام دولت هستند.

تئاتر دولتی امروز برنامه مدون ندارد

وی بر لزوم برنامه‌ریزی صحیح دولتی تاکید کرد و درباره مطرح شدن بحث تئاتر خصوصی توسط مدیران گفت: متاسفانه شاهد برنامه‌ریزی مدون نیستیم و ای کاش مسئولانی که از تئاتر خصوصی و تامین هزینه‌ها توسط گروه‌ها دم می‌زنند توانایی داشتند مثل هر تئاتر خصوصی برنامه 4 سال آینده مجموعه تئاترشهر را اعلام کنند. ای کاش تئاترشهر می‌گفت برنامه‌ اجراها تا یک سال دیگر بسته شده اما با چه افرادی؟ این سوال جدی است.

بازیگر نمایش «دایره گچی قفقازی» از شرایط سخت این روزهای تئاتر کشور گلایه کرد و ادامه داد: امروز شاهد هستیم هنرمندان به‌رغم ناامنی اقتصادی، تورم و فشار زندگی ناچار هستند به درصد بندی 80-20 یا آنچه احتمالا در پشت صحنه اتفاق می‌افتد که تمایل دارم از آن بی‌اطلاع باشم تن دهند. یعنی گروه‌ها مدریریت برنامه‌ریزی شده را شاهد نیستند الا روابط نزدیک بین مدیران و عوامل اجرایی که خودشان در نظر می‌گیرند.

یک گروه سالی 5بار به صحنه می‌رود؛ گروه دیگر 5سال یک‌بار هم فرصت ندارد!
این مدرس دانشگاه تصریح کرد: به عنوان نمونه بارها در مصاحبه‌ها و گفتار مستقیم و غیرمستقیم مدیران می‌شنویم سهم‌بندی این است که هر هنرمندی بتواند سالی یک نمایش روی صحنه ببرد، اما نمی‌دانم چطور یک گروه در سال چهار سالن را در اختیار می‌گیرد اما گروه دیگری فرصت حتی یک اجرا در سال هم پیدا نمی‌کند. در حالی که تمام سالن‌ها زیرمجموعه دولت هستند گروه‌هایی داریم که در طول 5سال امکان اجرای یک نمایش را بدست نیاوردند.

سلیمی نمونه‌سازی برای کل کشور را یکی دیگر از وظایف تئاتر دولتی دانست و توضیح داد: باید برای بست سطح فرهنگی شرح وظایفی وجود داشته باشد و دولت امکانات مستقیم، شرایط تعریف شده میان مدت و بلند مدت را در نظر بگیرد، سپس دست به خلق آثار درخور توجهی بزند که نمونه‌ای برای جریان تئاتر ملی در کل کشور باشد. اما امروز متاسفانه نه تنها چنین چیزی را شاهد نیستیم بلکه کاملا به فراموشی سپرده شده است.

وی خاطرنشان کرد: مثلا سال گذشته 10 میلیارد تومان در تئاتر کشور هزینه شد اما آیا در خصوص اجراهای تئاتری تعریفی وجود داشت؟ آیا در خصوص هزینه کارمندان و حفظ زیرساخت‌ها تعریف درستی وجود ندارد که مدیران مدام عنوان می‌کنند بخشی از بودجه تئاتر کشور باید صرف نگهداری سالن‌ها شود؟ درحالیکه این بخش در بودجه عمرانی دیده شده و ارتباطی به بودجه مستقیم تئاتر ندارد.

عرصه فرهنگ بر پایه تخصص تعریف می‌شود نه براساس افکار سیاسی غالب

این هنرمند در ارتباط با تحلیل خود از عملکرد مدیران در خصوص تئاتر دولتی گفت: برای من که 35 سال از زندگی را در تئاتر دولتی پشت سر گذاشتم عملکرد مدیران به ویژه طی دو دهه اخیر این بوده که مدیران و عوامل وابسته، جای خود را به مدیران جدید با وابستگان جدید داده‌اند. در این مدت هم هرگز قوانین مدونی را شاهد نبودیم تا با آمدن مدیریت جدید بر اساس این قوانین مدون پایه‌ای، اصولی و گاها بنا بر مصلحت روز عمل شود. با توجه به اهمیت هنر نمایش این رویه بی‌تاثیر در کلیت مسائل فرهنگی کشور نیست. چرا چون در عرصه فرهنگ مسائل تخصصی با دانش و پایه علمی روز تعریف می‌شود نه براساس افکار سیاسی غالب.

وی افزود: دوم اینکه هرگز تعاریف بودجه تئاتر را در هزینه کرد و ارتقاء و استمرار امنیت شغلی هنرمندان نداشتیم. مدیران هم هرگاه مشکلی پیش می‌آید به قوانین شورای عالی انقلاب فرهنگی ارجاء می‌دهند و هیچ سعی و تلاشی در بازپروری و بازنگری این قوانین در بخش هنر صورت نگرفته است.

تئاتر خصوصی ‌بدون حمایت دولت رشد نمی‌کند

این مدرس دانشگاه در ارتباط با بخش خصوصی و آنچه امروز به حرکت در مسیر تامین هزینه‌ها توسط گروه‌ها عنوان می‌شود، اظهار داشت: داعیه بخش خصوصی هم با سرمایه‌گذاری مستقیم یا تشکل سرمایه‌گذاران در شرایط امن فرهنگی و اقتصادی میسر می‌شود؛ در حالیکه اصولا چنین چیزی را در عرصه اقتصادی کشور شاهد نیستیم. در این نوع تئاتر با هنرمندانی مواجه هستیم که تکیه‌گاه اقتصادی ندارند اما با امکانات و تسهیلات دولتی به مکان‌های خصوصی و تئاتر خصوصی دست پیدا می‌کنند.

سلیمی با بیان اینکه الان از تعاریف تئاتر دولتی برداشت خصوصی می‌شود؛ اضافه کرد: برای رسیدن به تئاتر خصوصی بسیاری از امکانات دولتی در اختیار عوامل تولید قرار می‌گیرد و بازگشت سرمایه در درازمدت اتفاق می‌افتد. البته این کمک بدون تلاش دولت برای اثرگذاری و دخالت در سیاست‌گذاری‌ هنری گروه‌ها خواهد بود که چنین چیزی را هم شاهد نیستیم.

دولت فقط مجوز صادر می‌کند و حمایتی در کار نیست

بازیگر نمایش «لبخند باشکوه آقای گیل» در ارتباط با وضعیت امروز تئاتر عنوان کرد: امروز شاهد هستیم وزارت ارشاد فقط به صادر کننده مجوز تبدیل شده و امکانات مالی مستقیم هرگز در اختیار گروه‌ها قرار نمی‌گیرد. جریان‌های جوان تئاتری برای رشد و تعالی در آموزشگاه‌ها و مراکز هنری با کرایه‌های گران قیمت به سالن‌های تمرین دست پیدا می‌کنند، اما چرا باید شاهد چنین اتفاقی باشیم؟

بازیگر نمایش «تهران زیر بال فرشتگان» تصریح کرد:‌ علت تاسیس بنای خصوصی در ادامه و بقای آن است؛ اما وقتی گروه‌ها مجبور به اجاره امکانات هستند و مالکان هم حساب و کتاب خود را با شرایط روز اقتصادی محاسبه می‌کنند؛ جریان‌های نوپای خصوصی میهمان کوتاه مدت می‌شوند. ارتقای کرایه‌ها، تغییر مداوم شرایط مالکان در دوره‌های سخت اقتصادی، فعالیت بدون حمایت معنوی و اجرا در شرایطی که تبلیغات صحیح وجود ندارد و اطلاع‌ رسانی با ضعف عمده مواجه است از جمله مواردی خواهد بود که موجب از پا افتادن گروه‌ها می‌شود.

این کارگردان پیشکسوت در پاسخ به این سوال که آیا چیزی به عنوان تئاترنیمه خصوصی در ایران مطرح است یا خیر؟ گفت: تئاتر نیمه خصوصی هم در مشارکت بین دولت و گروه‌ها تحقق پیدا می‌کند که چنین چیزی هم نداریم. در این روش دولت سالن تمرین و اجرا را با هزینه‌ای اندک در اختیار گروه قرار می‌دهد و شرایط برنامه‌‌ریزی و درآمدزایی در اختیار خود هنرمند است و دخالتی از بیرون در کار نیست.

کارگردان نمایش «نوای اسرار آمیز» ضمن تاکید بر لزوم فعالیت هر سه این گونه‌ها زیر چتر حمایت دولت خاطرنشان کرد: به اعتقاد من هر سه شیوه تئاتر دولتی، نیمه دولتی و خصوصی در ارتقا و گسترش مسائل فرهنگی کشور اثرگذار هستند اما نباید فراموش کنیم همه اینها بدون حمایت دولت نمی‌توانند در کوتاه مدت ادامه بقا دهند.

در گذشته بزرگان آرزوی اجرا در سالن‌ها دانشگاهی را داشتند

وی افزود: فراموش نکنیم ما در گذشته تجربه تئاتر خصوصی را داشتیم و سخن تازه‌ای مطرح نشده است. تمامی گونه‌های تئاتری اعم از خصوصی، دولتی، دانشگاهی و... جایگاه و چارچوب مشخص خود را داشتند و به عنوان نمونه تمام مراکز تئاتر دانشگاهی در تمام طول سال استمرار فعالیت را تجربه می‌کردند. اما امروز می‌بینید حتی بازسازی مرکز تئاتر مولوی هم برنامه ندارد چه برسد به اجرای نمایش در سالنی با آن پیشینه اثرگذرا در تئاتر نوین ایران.

کارگردان نمایش «از پا نیفتاده‌ها» با ارائه مثال‌هایی در همین ارتباط اظهار داشت: در گذشته‌ای نه چندان دور در کنار مولوی، سالن نمایش دانشگاه ملی، هنرهای زیبا، دانشکده بخارست، تالار فردوسی دانشگاه تهران، تالار دانشکده هنرهای دراماتیک ازجمله مراکز دانشگاهی بودند که اجرای آثار با جدیتی بیشتر از دیگر سالن‌ها در آن جریان داشت و بزرگان تئاتر ایران افتخار می‌کردند نمایش‌های خود را در این مراکز روی صحنه ببرند.

وی تصریح کرد: حالا به همه این محل‌هایی که عنوان شد خانه‌های جوان، کاخ‌های جوانان، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، تالار هنرستان شریف، تالار مدرسه عالی دختران، تالار علوم ارتباطات، مدرسه عالی پارس، ابوریحان و انجمن‌های فرهنگی ایران – آمریکا، ایران – فرانسه و ایران – آلمان را هم اضافه کنید.

بی‌تخصصی مدیران موجب عدم شناخت از جریان‌های تئاتر شده است

سلیمی در بیان تحلیل خود درخصوص عملکرد مدیران دولتی طی سه دهه اخیر گفت: به نظرم مدیران ما طی این 35 سال هرگز به دانش و تخصص اهمیت ندادند و شناختی از جوامع تئاتری کشور نداشتند. آن‌ها بیشتر به سلایق و تفکرات کاملا سیاسی وابسته بودند تا تخصصی؛ همین عامل موجب شده امروز درک درستی از جریان تئاتر دانشگاهی، جریان تئاتر تجربی و تئاتر حرفه‌ای نداشته باشیم و در خصوص جایگاه‌های هر یک هم شناخت صحیحی وجود ندارد.

اما تاثیر جریان‌های رسانه‌ای و مطبوعات بر گسترش تئاتر کشور نیز از نگاه این مدرس دانشگاه دور نماند و در تحلیل شرایط کنونی مطبوعات و رسانه‌ها بیان کرد: تمام آنچه مطرح کردم وظیفه مدیران، هنرمندان و دیگر عوامل است که نقش بی‌بدیلی در ارتقای تئاتر کشور ایفا می‌کنند اما در این میان نمی‌توانیم نسبت به بینش و تیزهوشی خبرنگاران، منتقدان و نویسندگان در شناخت عوامل موثر و مخرب کم توجه باشیم.

وی ادامه داد: این گروه با ارائه تحلیل و نقد و بررسی آثار نقش بسزایی در معرفی توانایی‌ها و چهره‌ها ایفا می‌کنند اما در تجربه اخیر اجرا شاهد بودم دوستان خبرنگار و منتقد بیش از توجه به نقد جامع به تعاریف سطحی و حرکت به سوی مسائل سیاسی گرایش داشتند. در حالیکه معتقدم یک منتقد آزاد و دارای بینش باید به نقد و رهنمودهای جامع برای پیشرفت و توسعه فرهنگی خانواده تئاتر بپردازد.

سلیمی در پاسخ به این سوال که آیا تصور نمی‌کند ضعف جریان رسانه و نقد آثار نمایشی را باید به عنوان تابعی از کلیت تئاتر امروز ایران محسوب کرد؟ ضمن اشاره به آنچه در گذشته متداول بود؛ اظهار داشت: در گذشته این جریان برعکس بود و هنرمندان تابع دیدگاه‌ها و نظرات منتقدان آثار نمایشی بودند؛ تا حدی که بعضی حتی سه – چهار شب پیش از شروع اجراها از منتقدان دعوت می‌کردند تا به تماشای اجرا بنشینند، نظر خود را درباره کار بیان کنند و اگر ضعفی به نظر می‌رسید برای اجرای عموم برطرف شود.

وی تصریح کرد: البته این زمانی اتفاق می‌افتاد که هر دو طرف به جایگاه‌های یکدیگر اشراف داشتند و می‌دانستند امکان اثرگذاری متقابل بر یکدیگر وجود دارد.

کارگردان و بازیگر نمایش «مسافران» در انتها ضمن پاسخ به این سوال که با توجه به صحبت‌های مطرح شده آیا امروز در کشور شاهد جریان تئاتری هستیم یا خیر؛ بیان کرد: چیزی به عنوان جریان تئاتر در ایران وجود ندارد که هیچ؛ با رویکرد این روزهای مدیران نه تئاتر دولتی داریم و نه امکانی برای رسیدن به تئاتر خصوصی اصیل وجود دارد. چرا؟ چون دولت حمایتی نمی‌کند که چنین اتفاقی امکان بروز داشته باشد. تکلیف تئاتر دانشگاهی و خلق آثار نمایشی در شهرستان‌ها هم کاملا روشن است.
bato-adv
bato-adv
bato-adv