فرارو- کنسرت شاگردان محمدرضا لطفی با عنوان «به یاد استاد» به آوازی در سوگ لطفی و اشکهای حاضران در سالن اصلی فرهنگسرای نیاوران ختم شد.
به گزارش موسیقی ایرانی علی اکبر شکارچی، ارشد تهماسبی، فرخ مظهری و خانواده زنده یاد محمدرضا لطفی از مهمانان ویژهی کنسرت روز گذشته فرهنگسرای نیاوران بودند. یاران قدیم و شاگردان سالهای گذشته و دوستداران محمدرضا لطفی عصر روز گذشته ۱۳ تیر ۱۳۹۳ به فرهنگسرای نیاروان آمده بودند تا یاد این استاد ارزنده موسیقی ایرانی را زنده کنند.
وقتی همه صندلیها پر شد و دیگر جایی برای نشستن نبود. پیش از آمدن گروه به روی صحنه، صدای تار محمدرضا لطفی همه را به اندیشیدن واداشت.
در میان زخمههای لطفی در «ابوعطا»، بخشهایی از صحبتهایش درباره مسائل مختلف موسیقی پخش شد.
لطفی از لزوم حفظ فرهنگ و هنر گفت و از درک حضورِ آدمی در عالم هستی. از تعجبش درباره مهجور ماندن موسیقی گفت و از لزوم محیا کردن فضا برای هنرجویان موسیقی.
پخش صحبتهای لطفی که به پایان رسید، اعضای گروه موسیقی به روی صحنه آمدند. محمد امین اکبرپور (تار و سهتار)، سجاد مهربانی (آواز)، ماهور لطفی (تنبک)، مهرزاد هویدا (دف)، افسانه جهانگیری (همخوان) و نازلی جهانگیری (همخوان) اعضای گروه بودند.
نوازندهها و خواننده گروه لباسهای سفید پوشیده بودند تا شکل لباسهایشان نیز یادآور محمدرضا لطفی باشد. لطفی در بیشتر کنسرتهای چند سال اخیرش لباسهایی سفید و ساده میپرشید.
اسفند سال ۱۳۹۱ بود که در همین سالن، یعنی سالن اصلی فرهنگسرای نیاوران، گروه بازسازی «شیدا» به روی صحنه رفت تا آثاری از «ظلی» را بازسازی کند. در آن اجرا محمدرضا لطفی هم در سالن حضور داشت و دقایقی درباره گروه بازسازی شیدا و قطعاتی که اجرا کردند، صحبت کرد.
این بار اما دیگر لطفی در میان ما نیست و برخی از شاگردان برجسته محمدرضا لطفی دور هم جمع شدهاند تا اجرایی را با عنوان «به یاد استاد» به روی صحنه ببرند. دو تن از اعضای این گروه یعنی محمدامین اکبرپور و سجاد مهربانی پیش از این نیز در گروه بازسازی شیدا و در اجرای نیاوران حضور داشتند. شاید آنها بیش از همه جای خالی استاد را حس کنند.
اجرای آنها با «پرواز عشق» آغاز شد. زخمههای تار از قطعهای میگفت که ساخته محمد رضا لطفی بود و بسیاری از علاقهمندان به موسیقی با این قطعه عشق را پرواز کردهِاند.
«گفتم غم تو دارم» نخستین تصنیف این کنسرت بود. پس از این تصنیف نوبت به ساز و آواز در بیات اصفهات با غزلی از حافظ رسید.
زاهد پشیمان را، ذوق باده خواهد کشت/ عاقلا مکن کاری، کآورد پشیمانی
«چهار مضراب شور» و پس از آن تصنیف «ما درس سحر» دیگر قطعههای این بخش بودند. تمام قطعههایی که تا این بخش از برنامه اجرا شد از ساختههای محمدرضا لطفی بود.
اما تصنیف نهایی بخش نخست از ساختههای محمدامین اکبرپور بود. این تصنیف بر روی شعری از هوشنگ ابتهاج و با عنوان «راهی و آهی» ساخته شده بود.
ابتهاج این شعر را در وصف محمدرضا لطفی سروده است.
پیش ساز تو من از سحر سخن دم نزنم / که زبانی چو بیان تو ندارد سخنم
بخش دوم این کنسرت در دستگاه شور اجرا شد:
پیش درآمد، بگذار تا بگرییم با شعری از سعدی و چهار مضراب قطعههای آغاز بخش دوم بودند.
آواز در «شور» و عبور از گوشههای سلمک، قرچه و رضوی، تصنیف «ای عاشقان» با شعری از هوشنگ ابتهاج و «نماز شام غریبان» دیگر قطعههای بخش دوم این کنسرت بودند.
غزل آواز، شعری از حافظ بود:
ترسم که اشک در غم ما پرده در شود / وین راز سر به مهر به عالم ثمر شود
آخرین قطعهای که در کنسرت شب گذشته اجرا شد، آوازی قشقایی بود که با همخوانی افسانه و نازلی جهانگیری اجرا شد. این آواز اشک را در چشمان بسیاری از حاضران در سالن اصلی فرهنگسرای نیاوران جاری کرد.