فرارو- محمدرضا لطفی بدون شک پرکارترین آهنگساز انقلابی اواخر دهه 50 و اوایل دهه 60 و شاخص ترین نغمه پرداز جنگ در سال های ابتدایی آن بود. او این مسیر را پیش از انقلاب و با استعفا از رادیو در واقعه 17 شهریور و تشکیل موسسه چاووش، به اتفاق اعضاء گروه شیدا و عارف آغاز کرده بود.
به گزارش فرارو، لطفی در دوران انقلاب تصنیف شب نورد با مطلع «شب است و چهره میهن سیاهه» را بر روی شعری از اصلان اصلانیان و با صدای محمدرضا شجریان منتشر کرده بود. او در خصوص چگونگی ساخت این قطعه گفته است: «من شب نورد را در همان درگيري ها و حكومت نظامي ها و تيراندازي ميدان انقلاب كه ما هم در ميان مردم بوديم ساختم. بعد از آن اتفاق وقتي با سرو صورت خوني به خانه آمدم در تاريكي به كتابخانه رفتم تا بتوانم شعري براي اين مناسبت ها پيدا كنم. از درون ديوان ها شعر «شب نورد» را پيدا كردم و بلافاصله رفتم ساز را برداشتم و ضبط را روشن كردم و موزيك و شعر و مقدمه را يك شبه ساختم .»
تصنیف سپیده (ایران ای سرای امید) از ساخته هایی بود که به گفته مهدی کلهر و از قول آقای بروجردی داماد امام مورد توجه ایشان واقع شده بود و امام پس از شنیدن آن از تلویزیون گفته بودند:« الحق همان سرودی است که دنبالش بودیم.»
او برای اشغال هویزه و جنایت های واقع شده در آن تصنیف «عاشقان سرمست» با مطلع «برخیز که دشمن به دیار آمده امروز» بر روی شعری از مجتبی کاشانی و با صدای شهرام ناظری را ساخت. تصنیف در آن دوران با استقبال مسئولین رادیو تهران مواجه نشد و شاعر آن را به رادیو اهواز برد و از آنجا بخش شد.
لطفی تصنیف کاروان شهید با مطلع «می گذرد کاروان روی گل ارغوان» را نیز گویی به مناسبت شهادت یکی از اقوام ناظری ساخته است. اشعار ابتدای تصنیف از خود ناظری است و محمد ذکاییِ شاعر آن را ادامه داده است. این تصنیف یکی از ماندگارترین آثار لطفی به شمار می رود.
قطعات «ای برادر» (دیده بگشا ای برادر)، «کجایید ای شهیدان خدایی»، «آزادی» (آن زمان که بنهادم سر به پای آزادی) و «دلیرانه» (دليرانه به تاريكي شب تاخته ايم/ طرح نابودي شب تا سحر انداخته ايم...) از دیگر ساخته های او در آن دوران است.
تصنیف «ظفر» را لطفی به مناسبت آزادسازی خرمشهر ساخت او خود در مصاحبه ای گفته بود: « يک روز وقتي پس از پايان تدريس در کانون چاووش، بيرون آمدم، متوجه شدم سر و صداي زيادي در خيابان جاري است و چراغ خودروها روشن است. پرسيدم چه خبر است؟ گفتند، خرمشهر آزاد شده است. ناخودآگاه اين تصنيف با همين حال و هوا در ذهنم شکل گرفت و سرانجام آن را اجرا کرديم. »
البته دستاورد این همراهی با انقلاب و جنگ برای لطفی تنها محدودیت بیشتر بود و او ناگزیر شد در اواسط دهه 60 از کشور خارج شود. این تصمیم آن روح بی قرار و آرمانگرای لطفی را با سرخوردگی مواجه کرد و او را راهی خلوت و درون خویش کرد. لطفی از آن پس به تکنوازی روی آورد. 25 سال بعد او به کشور بازگشت اما از لطفی آن دوران اثری نمانده بود.
آنچه در ادامه می شنوید تصنیف «عاشقان سرمست» است.