یادداشت دریافتی- غلام اسدی*؛ امروز که این مطلب را مینویسم دلی پر از درد و سری پر از هوار دارم از مشکلات بی پایان جامعه مهندسی کشور عزیزم. دیوار مخروبه بی ارتفاعی بنام مهندس! همچون قایق شکستهای بی سامان و بی هدف در گوشهای از پهنه بیکران، که هر کس آن را به سویی میکشاند و هر کس آن را به عیبی متهم میکند و هیچکس در فکر چرایی آن نیست. ای کاش مسئولین آینده نگری میداشتیم در همه دوران، ای کاش جامعهای داشتیم که بیرون نگر نبودند و ای کاش که مرغ همسایه غاز نبود!
اما اکنون شما را با عدد یکصد و چهل و یک هزار آشنا میکنیم. اما نه آن 141000 پیامبری که حق تعالی برای نجات انسان مبعوث فرمودند بلکه 141000 انسان تحصیل کرده! البته این فقط تعداد محدودی از مهندسان است و نمیدانم مسئولین با چه فکری این همه مهندس را برانگیختند، افرادی که با مهرهای خشک شده مدارک مهندسیشان منتظر ورود به بازار راکد اما پر تلاطمی هستند که هیچ گنجایش ندارد.
اما آنها نیز امید به آینده دارند و حق دارند که امید داشته باشند. عمری را گذاشته اند راه پس ندارند و پاسخگو هم، ندارند. آیا کسی به فکر مهندس هست؟ واژهای که یک انسان بی درد را مینمایاند؟
بگذریم که وقتی وارد بازار کار میشوند ادارهها منتظر درصدهای قانونیشان هستند و تریبون داران همواره در تخریب و چقدر غم انگیز و اشک بار است زمانیکه علت رکود را نرخ بالای خدمات مهندسی اعلام میکنند! اما اجرت همه مهندسان در یک ساختمان فقط یک درصد قیمت آپارتمان متری دو میلیون تومانی است البته اگر هنوز هم چنین آپارتمانی وجود داشته باشد.
یادم می آید زمانی که مسئولین نرخ های اقتصادی را با کشورهای پیشرفته مقایسه میکردند و بگذارید بگویم که در آن کشورها اجرت خدمات مهندسی بین 20 تا 40 درصد قیمت تمام شده است. یعنی حداقل 10 برابر کشور عزیزم. البته حتما رکود علت دیگری ندارد وگرنه دلیلی نیست که مسئولین ما خدای نکرده دروغ بگویند که در شریعت ما دروغ بس نکوهیده است.
اما بر گردیم به عدد 141000 نفر، عددی که انگار از سوی سازمان مقررات ملی ساختمان با افتخار عنوان میشود. متاسفانه همچون دیگر معضلات که دکان، دکان داران و سودجویان میشود این هم بازار داغی راه انداخته است.
کتابها و کلاسهای آن چنانی و تلاشهای فراوان و در انتها آزمونی غیر استاندارد همراه با تست هوشهای غلط و پر ابهام و سوالاتی از ساختمان های تخیلی و تخیلاتی و کار تا حدی خراب است که برای متون آییننامهای که منبع خانهسازی است هم غلط نامه صادر میشود و گاها در چند ده مورد اشتباهات، اصلاح میشود اما روی کاغذ و آن خانهای که ساخته شد هیچگاه اصلاح نخواهد شد فقط خدا کند که زلزله نیاید و باز هم مهندس و قایق شکسته و دیوار خرابه، این سو وآن سو کشانده نشود.
کم کمک نوشته ها دارد به درازا میکشد و تازه عقده ها باز میکند. اما خلاصه اش میکنم ولی نمیگذرم چون اعتقاد دارم خدایی هست و چون اعتقاد دارم از مسئولین میخواهم فکری بکنند برای این جامعه. آیا صدای من را آنکه باید بشنود میشنود؟
*مهندس عمران
این مملکت مملکت دلالی و تجارت است.