bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۲۹۶۸۷۴

تلاقی در وقت وداع؛ تصویر خبرساز عرب‌سرخی و شریعتمداری

تاریخ انتشار: ۱۰:۱۴ - ۰۳ آذر ۱۳۹۵
تلاقی در وقت وداع؛ تصویر خبرساز عرب‌سرخی و شریعتمداری
با یکدیگر دست داده‌اند. فیض‌الله عرب‌سرخی دست دیگرش را روی دست حسین شریعتمداری گذاشته؛ چهره‌اش حزن‌آلود است. هر دو در خانه حسن شایان‌فر هستند؛ برای ابراز همدردی و تسلیت. به هم که رسیده‌اند، تصویری ثبت و در فضای مجازی به‌کرات بازنشر شده است. نقطه وصلشان، حسن شایان‌فر است. ارتباط شریعتمداری و شایان‌فر، تا لحظه آخر ادامه پیدا کرد. ارتباط شایان‌فر و عرب‌سرخی، اما با آغاز اختلافات سیاسی بین آن دو، پایان گرفت؛ به تاریخ تقریبی اواسط یا اواخر دهه ٦٠. عرب‌سرخی لحظه آن مصافحه را این‌گونه روایت می‌کند: «حرف مهمی نزدیم. احوال‌پرسی بود. من با شایان‌فر از کودکی دوست بودم. وظیفه بود بروم تسلیت بگویم. افراد با دیدگاه‌های مختلف هم را می‌بینند. ما و خانواده شایان‌فر تا همان اواخر دهه ٦٠، ارتباط خانوادگی داشتیم؛ اگرچه فرزندان او با خانواده ما در ارتباط هستند».

محله شهباز جنوبی
پایین‌تر از دروازه خراسان، محله شهباز جنوبی، دو کودک را به هم پیوند داد. فیض‌الله و حسن، هم‌بازی‌هایی بودند که دوران مبارزات انقلاب را دوشاش یکدیگر سپری کردند. به یک مسجد رفتند و بعد از آنکه فعالیت‌های شایان‌فر در سپاه آغاز شد، عرب‌سرخی، مدیرکلي حراست وزارت ارشاد را برعهده گرفت و این همراهی‌ها ادامه یافت.حسن شایان‌فر، یار شفیق حسین شریعتمداری است. سپاه این دو را به هم پیوند داد. شریعتمداری در روایتش از شایان‌فر می‌نویسد: «با ایشان در همان سال‌های اول انقلاب آشنا شدم. بعد از آزادی از زندان، در جمع دوستان قدیمی ملاقاتش کردم. بعدها وارد سپاه شد؛ در واحد اطلاعات. با شناختی که از او داشتم، پیشنهاد کردم به دفتر سیاسی سپاه بیاید و در افشای هویت واقعی برخی از گروه‌ها و جریانات سیاسی ضدانقلاب که آن روزها به‌شدت فعال بودند، همکاری کند. بی‌چون‌وچرا پذیرفت».

حسین شریعتمداری به روایت پیام فضلی‌نژاد، در سال ١٣٥٠ با ابراهیم حاجی‌محمد‌‌زاده، از بنیان‌گذاران سپاه، آشنا می‌شود. محل این آشنایی هم زندان قصر بود. فضلی‌نژاد می‌نویسد: «او (ابراهیم حاجی‌محمد‌زاده) در دهه ١٣٦٠ دفتر سیاسی سپاه پاسداران را به معتبرترین تشکیلات تحلیل سیاسی کشور تبدیل کرد و معاون سیاسی فرمانده کل سپاه بود.

ورود شریعتمداری به سپاه
در دوره ریاست او در دفتر سیاسی، مجله «رویدادها و تحلیل» با دو طبقه‌بندی خیلی‌محرمانه (ویژه فرماندهان سپاه) و عمومی (برای رده‌های مختلف سپاه) منتشر می‌شد و در همان زمان، انتشار تحلیل‌های شریعتمداری از آرایش جریان‌های سیاسی کشور، بازتاب‌های گسترده‌ای در محافل سیاسی کشور داشت».همکاری شریعتمداری و شایان‌فر از همین مجله آغاز می‌شود و بعد‌ها به سرکشی‌های زندان قزل‌حصار و بعد از آن هم به انتشار ماحصل آن سرکشی‌ها در «نیمه پنهان» می‌کشد.فضلی‌نژاد در این روایت که در خبرگزاری فارس منتشر شده، از دورانی یاد می‌کند که حسین شریعتمداری به «برادر حسین» معروف بود.

فضلی‌نژاد می‌نویسد: «حسین شریعتمداری، ابراهیم حاجی‌محمدزاده و حسن شایان‌فر هنوز در روزنامه کیهان حضور دارند. این سه، همان‌هایی هستند که زندانیان منافقین در دهه ٦٠ آنها را با نام‌های برادر حسین، برادر خراسانی و برادر معصومی می‌شناختند».

برادر حسین، برادر معصومی
فضلی‌نژاد سرکشیدن به زندان‌ها را این‌گونه روایت می‌کند: «در میانه دهه ٦٠، این سه نفر صبح‌ها از تهران به کرج می‌رفتند و در دوره ریاست حجت‌الاسلام مجید انصاری بر سازمان زندان‌ها، در زندان قزل‌حصار با زندانیان بحث‌های اعتقادی و کارهای فرهنگی می‌کردند... . یکی از نتایج آن دوران، کتاب «روزها و سوزها» است که به همت حاج‌حسن شایان‌فر منتشر شد و شامل اشعار زندانیانی مانند «به‌آذین» از تجربیات پس از انقلاب اسلامی بود. علیه این کتاب جنجال زیادی به راه افتاد؛ اما حضرت آیت‌الله خامنه‌ای (رئیس‌جمهور وقت) از آن تجلیل و حمایت کردند».

بازجو  نبودم
برادر حسین یا همان حسین شریعتمداری، بعدها در سال‌های آخر دهه ٧٠؛ یعنی در دی ماه٧٨، درباره آن حضور در یادداشتی در روزنامه کیهان چنین توضیح می‌دهد: «دعوت از این‌جانب برای بحث و گفت‌وگو با زندانیان گروهکی، از جانب حجت‌الاسلام مجید انصاری صورت گرفته بود... آن‌ هنگام را این‌جانب جزء پربرکت‌ترین ایام عمر خود می‌دانم که بر اثر آن، تعداد قابل‌توجهی از عناصر گروهکی بریده از انقلاب و مردم، به آغوش انقلاب و ملت بازگشتند... بنده هیچ‌گاه بازجو نبوده‌ام ولی بارها ابراز تأسف کرده و می‌کنم که چرا ثواب بازجوبودن در نظام جمهوری اسلامی ایران، در نامه اعمال من ثبت نشده است».این توضیحی است که در هفته‌نامه «متن» منتشر شده و سایت خبرآنلاین هم آن را باز‌نشر داده است. فضلی‌نژاد هم در روزنامه «صبح نو» سعی داشته تأکید کند رفتارهای برادرحسین و برادر معصومی، یا همان مرحوم حسن شایان‌فر، دال بر بازجویی نبوده است.

پیشنهاد عرب‌سرخی
حسین شریعتمداری در تاریخ ١٣٢٦، در منطقه دماوند متولد شده است. فعالیت‌های قبل از انقلاب او، باعث شد تا از سوی کمیته ضد‌خرابکاری ساواک بازداشت شود. بعد از انقلاب وارد سپاه شد و همین ورود، زمینه همکاری او و شایان‌فر، خالق ستون‌های نیمه پنهان صفحه ١٤ روزنامه کیهان را فراهم کرد. همین مقطع است که هم‌بازی‌های محله شهباز جنوبی را باز هم، به هم می‌رساند. شایان‌فر و شریعتمداری در اداره سیاسی سپاه فعال شده‌اند و این‌سوتر، فیض‌الله عرب‌سرخی، مدیر حراست وزارت ارشاد است. همان جایی که مجموعه نوشته‌های زندایان وابسته به گروه‌های چپ، برای چاپ در اختیار  مسئولان این وزارتخانه قرار می‌گرفت.فضلی‌نژاد این سطح ارتباط شایان‌فر با گروه‌های چپ را به‌دلیل زخم‌خوردن برادر حسن از منافقین می‌داند؛حسن شایان‌فر در همان گفت‌وگو با مجله متن، می‌گوید: «فیض‌الله عرب‌سرخی در آن زمان، یک پیشنهاد هیجان‌انگیز داد»؛ او به شریعتمداری و شایان‌فر پیشنهاد می‌کند این نوشته‌ها را برای چاپ، به روزنامه کیهان بسپارند که هم وقت‌شان برای کار‌های اجرایی گرفته نشود و هم این دست‌نوشته‌های سرنوشت‌ساز، در اختیار مخاطبان گسترده‌تری، به وسعت سراسر ایران، قرار گیرد.

عرب‌سرخی در ارشاد
عرب‌سرخی قبلا درباره این موضوع به «شرق» گفته بود: «آن زمان، بچه‌های زندانی داستان یا قصه‌ای می‌نوشتند؛ من کمک کردم که منتشر شود، همان زمان دو جلد کتاب به اسم «روزها ‌و سوزها» منتشر شد که اگر الان هم در اینترنت جست‌وجو کنید، به آن برمی‌خورید. هیچ‌چیز خاصی نبود؛ صرفا تعدادی قصه و داستان کوتاه بود و اصلا بحث اعترافات یا مباحث سیاسی در آن نبود».عرب‌سرخی زمان حراست ارشاد چهره دیگری هم داشته است؛ روایت‌هایی که تأیید و تکذیب شده، این روایت‌ها متعلق به عبدالله علیخانی و حسین فرح‌بخش از سینماگرانی است که در گفت‌وگوهای خود چهره متفاوتی از حراست ارشاد زمان سیدمحمد خاتمی و عرب‌سرخی روایت کرده‌اند.

فیض‌الله عرب‌سرخی زاده ١٣٣٧ از فعالان سیاسی اصلاح‌طلب است که از کودکی تا مبارزات انقلابی با شایان‌فر دوست بوده است. عرب‌سرخی از جمله اعضا و بنیان‌گذاران سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی است که دوباره بعد از احیای سازمان در دهه ٧٠ به آن پیوند خورد.فرح‌بخش و علیخانی مدعی هستند در دهه ٦٠ وقتی عرب‌سرخي مدير كل حراست وزارت ارشاد بوده، از سوی حراست این وزارتخانه دستگیر و ضرب‌و‌شتم شده‌اند؛ فرح‌بخش در‌این‌باره گفته است: «متأسفانه برخی از مدیران دهه ٦٠، آقای عبدالله علیخانی را در طبقه بالای حراست وزارت ارشاد فَلک کردند!‌ سند آن موجود است؛ این درحالی است که این مدیران مدعی هستند ما در آن زمان به کسی کاری نداشتیم. آنان با کدام حکم و به چه جرئتی به دفتر کار یک سینماگر می‌ریختند، هم فیلم‌هایش را می‌بردند و هم خودش را فلک می‌کردند؟! ماه زیر ابر ‌نمی‌ماند». عرب‌سرخی در گفت‌وگو با «شرق» این موضوع را تکذیب کرده و می‌گوید: «این قصه ماجرای مفصلی دارد که الان نمی‌شود در چند جمله به آن اشاره کرد؛ اما این موضوع دروغ بوده و در کتاب تاریخ سینمای ایران نوشته جلال امید، کل ماجرا تشریح شده است».

مجمع نویسندگان
ارتباط شایان‌فر و عرب‌سرخی بعد از پوست‌اندازی جریان دوم خرداد قطع می‌شود؛ اما حسین و حسن همچنان با هم در ارتباط بودند؛ بعد از آنکه حسین شریعتمداری به سال ١٣٧٢ با حکم مقام معظم رهبری به‌عنوان نماینده ولی فقیه و سرپرست مؤسسه کیهان منصوب می‌شود، از شایان‌فر برای کمک در کیهان دعوت می‌کند. خود او درباره این حضور می‌گوید: «وقتی در دی‌ماه سال ١٣٧٢ با حکم رهبر معظم انقلاب به کیهان آمدم، از مرحوم شایان‌فر برای همکاری دعوت کردم و ایشان مسئولیت مشاور فرهنگی و مدیریت دفتر پژوهش‌های مؤسسه را بر عهده گرفت و قرار شد در دو جهت سلبی و ایجابی کار شود؛ یعنی مقابله با جریاناتی که در پوشش تاریخ‌نگاری یا به بهانه خاطره‌گویی به تحریف تاریخ و معرفی واژگونه ارزش‌های اسلامی و انقلابی مشغول بودند و از دیگر سو، ارائه مستند برخی از واقعیت‌ها که می‌توانست برای نسل حاضر و نسل‌های بعدی راهگشا باشد. مجموعه ٦٠ جلدی کتاب‌های «نیمه پنهان» حاصل تلاش بی‌وقفه مرحوم شایان‌فر در این عرصه است که برخی از آنها تاکنون بارها تجدید چاپ شده و یکی از معتبرترین منابع مورد مراجعه پژوهشگران است».

شریعتمداری بعد از آنکه از سپاه به کیهان می‌رود، در همان اوایل دهه ٧٠ جمعی را گرد می‌آورد كه به گفته خودش به مجمع هنرمندان و نویسندگان مسلمان نام‌گذاری می‌شود؛ او در‌این‌باره در یادداشتی که به مناسبت فوت شایانفر در کیهان منتشر کرده، می‌نویسد: «اوایل دهه ٧٠ بود که قرار شد به اتفاق برخی از دوستان از جمله، شهید آوینی، مجید مجیدی، سیدمهدی شجاعی، مهدی نصیری، بهزاد بهزادپور، قادری، چینی‌فروشان، خانم ثقفی، سلیمی‌نمین و... به‌صورت هفتگی نشستی داشته باشیم و مرحوم شایان‌فر از افرادی بود که نیاز به حضورش در این جمع کاملا محسوس بود... حضرت آقا برای جمع مورد اشاره که عنوان «مجمع هنرمندان و نویسندگان مسلمان» بر آن نهاده بودیم، محلی را اختصاص داده بودند. روزی مرحوم شایان‌فر به این‌جانب گفت: جمع ما هفته‌ای یک بار تشکیل می‌شود و بعد از پایان جلسه هرکدام بیرون از مجمع به مسئولیت‌های جداگانه خود می‌پردازیم و پرسید: «آیا حضرت آقا می‌دانند و به همین اندازه از محلی که در اختیارمان قرار داده‌اند راضی هستند؟» در فرصتی که همراه دوستان به محضر رهبر معظم انقلاب رسیده بودیم، این پرسش را مطرح کردم و ایشان فرمودند: «همین اندازه که با هم می‌نشینید، موضوعیت دارد و هریک از شما نتیجه‌ای را که از این نشست سرریز می‌شود، در حوزه مسئولیت خویش به کار می‌گیرید» (نقل به مضمون) و شایان‌فر از نگرانی بیرون آمد».

نظر سلیمی‌نمین درباره مجمع
عباس سلیمی‌نمین در باره آن جلسات به «شرق» می‌گوید: «اصل جلسه این بود که  این جمع که آوینی، چینی‌فروشان، شجاعی، فرهنگی، بهبودی و مجیدی از جمله حاضران آن بودند، درباره موضوعات فرهنگی تبادل‌ نظر کرده و نظرات خود را مطرح کنند».

او تأکید می‌کند این جلسات بیشتر حالت «گعده‌طور» داشت و بعد ادامه می‌دهد: «جلسات خوبی بود؛ اما شهید آوینی بعد از مدتی با یکی از اعضا دچار اصطکاک شد و دیگر در آن جلسات شرکت نکرد و بعد هم که آن حادثه پیش آمد»؛ (اشاره به شهادت آوینی) او ادامه می‌دهد: «آن جلسات بیشتر از یکی، دو سال برگزار شد؛ اما به‌تدریج به‌دلیل انتقادات دوستان ادامه پیدا نکرد». به گواه سلیمی‌نمین و با نگاهی به اسامی مورد اشاره او و حسین شریعتمداری، این گروه را عموما اعضای سازمان هنری تشکیل می‌دادند؛ این سازمان عموما  با تغییرات فرهنگی اواخر دولت هاشمی‌رفسنجانی همسویی نداشت و از جمله مخالفان آن بود.سلیمی‌نمین می‌گوید که این مجمع خروجی نداشت، به دلیل آنکه اعضای آن عموما به غیر از این نشست هفتگی مشغولیت‌های دیگری هم داشتند. این مجمع جلساتی را هم با مقام معظم رهبری برگزار کردند که شرح برخی از آن دیدارها در سایت ايشان موجود است. در بخشی از این دیدارها، مقام معظم رهبری اشاره‌ای دارند به نامه‌های خانم ثقفی كه از جلسات مجمع در اختیار ایشان قرار داده است.

دهه ٧٠، دهه جدایی و  وصل
دهه ٧٠ سرآغاز جدایی‌هاست. سرآغاز چیدن حاصل زحمات شایان‌فر و شریعتمداری است. عرب‌سرخی در پوست‌اندازی جریان خط‌امامی، دوم‌خردادی می‌شود و بعدها اصلاح‌طلب. از اعضای سازمان مجاهدین که شایان‌فر - همان رفیق قدیمی - در کتاب «چریک‌های پشیمان» از مجموعه نیمه‌پنهان به نقد مواضع این تشکل سیاسی می‌پردازد. عرب‌سرخی در جریان انتخابات ٨٨ دستگیر می‌شود. با اینکه باجناق او حجت‌الاسلام عباس امیری‌فر است؛ از نزدیکان احمدی‌نژاد. همان رئیس دولتی است که عرب‌سرخی و هم‌قطاران او برای اعتراض به انتخاب مجددش متهم شدند. امیری‌فر، از نزدیکان رحیم‌مشایی است. او امام‌جماعت مسجد نهاد ریاست‌جمهوری در دولت دوم احمدی‌نژاد بود.

شریعتمداری علیه هم‌قطاران عرب‌سرخی بارها در روزنامه‌اش دادخواست نوشت. شایان‌فر هم در این سال‌ها توجه خود را با اپوزیسیون خارج‌نشین و احتمالا ارتباط آنها با عوامل داخلی را مورد توجه قرار داد. نتیجه کار او را فضلی‌نژاد این‌چنین در توییتر خود توضیح می‌دهد: «جلسات خصوصی شایان‌فر با مخالفین نظام در کیهان همیشه برقرار بود. ازجمله عبدالرحیم جعفری، مدیر سابق انتشارات امیرکبیر تا ابراهیم نبوی، سیامک پورزند و حسین درخشان هم قبل از بازگشت به کشور، با شایان‌فر تماس داشت. وقتی پدرش به کیهان آمد و درخواست کار او در کیهان رد شد، او به رسالت رفت».

پیام فضلی‌نژاد، از شاگردان مکتب شایان‌فر که موضوع ناتوی فرهنگی را هم مدت‌ها پیگیری کرده است، تصویر حسین شریعتمداری و فیضل‌الله عرب‌سرخی را برای اولین‌بار در حساب توییتر خود منتشر کرد. تصویری که بارها در فضای مجازی چرخید. تصویری که نقطه برخورد مشترکات دهه‌شصتی و افتراق‌های دهه‌هفتادی بود.