خبرگزاری بین المللی قرآن (ایکنا) نوشت:
در پنل اخلاق و دین همایش «اخلاق و جامعه ایرانی» نجاتیحسینی عنوان داشت که اخلاق در ادعیه شیعی پیشروتر از اخلاق کانتی است.
نیمروز اول همایش «اخلاق و جامعه ایرانی» امروز (۳۰ اذر) با پنل «اخلاق و دین» آغاز شد. در این بخش، مقالات «اخلاقیات در حکمت اسلامی»، «قدسی تقدسزدایی شده» و «ضرورت زیست اخلاقی روحانیت» ارائه گردید که گزارش این نشست، در پی میآید:
اخلاقیات در حکمت اسلامی: مطالعه موردی دانش، حدیث و دعای شیعی
سیدمحمود نجاتیحسینی نویسنده مقاله «اخلاقیات در حکمت اسلامی: مطالعه موردی دانش، حدیث و دعای شیعی» گفت: امر اخلاقی به عنوان صفت ذاتی انسانی و کارکردهای آن، مورد توجه جامعهشناسان بوده است. طی ۲۵۰۰ سال گذشته اخلاق مورد توجه اندیشمندان بوده است. سقراط از حقیقت امر اخلاقی صحبت میکند و این موضوع فلسه اخلاق نیز هست. جامعهشناسی اخلاق نیز به وضعیت اجتماعی اخلاق و تاثیر و تاثر اخلاق و جامعه میپردازد.
وی افزود: دانش سوم در کنار این دو دانش، دانش اعتقادات است. ادیان ابراهیمی پر از آموزههای اخلاقی هستند. از منظر جامعهشناسی اخلاق، نگاه دین به اخلاق، میتواند بررسی شود.
نجاتیحسینی تصریح کرد: ما باید اخلاق را تعریف کنیم. دورکیم یکی از جامعهشناسان اخلاق است، اما تعریفش از اخلاق صریح نیست. تعریف من از اخلاق این است که اخلاق امری است که ما را با خوب زیست و امر خیر و سعادت، مربوط میکند.
وی ادامه داد: حکمت که در پژوهش خود به آن پرداختهام، امری است که هم به ما میگوید چه هستیم و هم به ما میگوید، چه باید بکنیم. مراد من از حکمت اسلامی نیز کتاب و سنت بوده است.
نجاتیحسینی با بیان اینکه من با استفاده از نهجالبلاغه، نهج الفصاحه، اصول کافی و مفاتیح الجنان، تلاش کردهام تا به اخلاقیات بپردازم، گفت: در این مقاله من به رویکرد حکمت اسلامی به تعریف امر اخلاقی، چگونگی زیست اخلاقی، عمل اخلاقی و تفسیر انسان اخلاقی پرداختهام. در متون یاد شده، این چهار سطح مورد بررسی قرار گرفته است. مثنوی معنوی که متنی در حوزه حکمت اسلامی و شیعی است، خیلی به امر اخلاقی توجه کرده است. مولانا معتقد است که ما چیزی به نام خلق که چون پیشه ماست داریم. از منظر مولانا خلق و خوی ما به فرهنگ ما تبدیل میشود.
وی ادامه داد: در معارف اسلامی به معنای سنتی و در این مقاله دعای شیعی، توجه به امر اخلاقی بسیار پررنگ بوده، قابل رقابت با متون فلسفی است و مضامین اخلاقی در دعای شیعی پیشروتر از اخلاق کانتی است.
نجاتیحسینی افزود: خط سیر حکمت شیعی در اخلاق در سه سطح قابل مشاهده است. اولین سطح نظم رفتارهای روزمره میباشد که مورد توجه بوده است. این نظم چند عنصر دارد، محاسبه، مراقبه، مشراطه، مجاهده و معاتبه و این اخلاق فردی روزمره را نشان میدهد که به دنبال منظم کردن خود است و غزالی آن را به خوبی بیان کرده است.
وی تصریح کرد: سطح دوم تعیین و تنظیم نسبت خود و دیگری است. منتقدان معتقدند اخلاق اسلامی فردی است، اما اینطور نیست و فرد در اسلام باید نسبت خود با دیگری را مراعات کند. با استنادات به ادعیه شیعی، مصونیت از دیگری و مسئولیت نسبت به دیگری، به کرات تصریح شده است. سطح دیگر ارتقای رتبه اخلاقی است و ما موظفیم وضعیت اخلاقی خود را ارتقا دهیم.
اخلاق در ادعیه شیعی پیشروتر از اخلاق کانتی است
قدسی تقدسزدایی شده: در جدایی دین و اخلاق در جامعه پساانقلابی
در ادامه آرمان ذاکری به ارائه مقاله خود با موضوع «قدسی تقدسزدایی شده: در جدایی دین و اخلاق در جامعه پساانقلابی» پرداخت و گفت: این کار محصول مجموعه پژوهشی با همکاری دکتر سارا شریعتی است. کار بنده بر سنت دورکیمی استوار است. در جامعه ایران و جامعه جهانی خوانشی پارسونزی از دورکیم وجود دارد، اما قرائت دیگری از دورکیم وجود دارد که مسئله دورکیم را نه حول نظم که حول همبستگی میداند. بحث نظم، دورکیم را با هابز نسبت میدهد، درحالی که چنین نیست. او به خودتنظیمی اعتقاد داشت و اخلاقیات را در برابر فایدهگرایی و دولتگرایی قرار داده بود، همچنین دورکیم در مقابل دولتگرایی، سندیکالیست بود.
ذاکری افزود: اگر دورکیم را در این سنت بخوانید، اخلاق معنای دیگری خواهد داشت. کار ما در این پژوهش این است که رابطه دین و اخلاق را ملاحظه کنیم. ما بحث رویتپذیری دین را مطرح کردهایم. در سنت دورکیمی از خلال آیینها و مناسک دینی، وجدان اخلاقی ایجاد میشود.
وی ادامه داد: مکان و زمان قدسی برای ما مهم بوده است. در مطالعه روند دین و اخلاق، ما به روند مکانها و زمانهای قدسی، ذیل سیاستگذاری و مشارکت پرداختهایم و اینکه این موارد در طول زمان چه تحولی پیدا کردهاند.
ذاکری تصریح کرد: بررسی سیاستگذاری در خصوص زمان مقدس با توجه به تقویم رسمی انجام شده است و در خصوص مشارکت بحث روزه و عزاداریهای ماه محرم مورد بررسی قرار گرفته است. این موارد در خصوص مکانهای مقدس به بنای هیات، مسجد و امامزادهها پرداخته است. بر اساس سرشماری اماکن فرهنگی، در سال ۸۰، بررسی و مجموعهای دیگر از پیمایشها، راجعبه مسجد رفتن، آگاهیها و نگرشهای ایرانی و پیمایش سنجش دینداری ایران توسط دکتر کاظمی مورد رجوع بوده است. به این طریق مشارکت و سیاست گذاری در خصوص زمان و مکان قدسی بررسی شده است.
ذاکری با بیان اینکه میزان اعتماد، سردرگمی اجتماعی و نگرش به وضعیت اخلاقی جامعه، به عنوان شاخصهای اخلاقیات بررسی شده گفت: در سطح نهادی، خانواده و بحث طلاق را بررسی کردهایم. در جامعه ایران اخلاقیات با دین رابطه دارد. ما در سطح کلان نیز قوانین را بررسی کردهایم.
وی افزود: دادهها به ما میگویند، در خصوص زمانهای قدسی در نسبت با قبل از انقلاب، تعداد زمانهای قدسی رسمی، دو برابر شده است. مجموعه زمانهای قدسی دیگری نیز توسط بخشی از روحانیت وجود دارد و تاکید میشود از جمله دهههای قدسی. همچنین در حوزه سیاستگذاری اماکن مقدس، چهل درصد بنای مساجد، پنجاه درصد هیاتها و شانزده درصد امامزادهها، بعد از انقلاب ساخته شده است و البته میل زیادی برای مقدسسازی مکانها وجود دارد. در حوزه مشارکت در مساجد این امر بین سالهای پنجاه و سه تا هشتاد و سه به نصف کاهش یافته است. در خصوص عزاداریها و زیارت ما اندکی افزایش را میبنیم. در خصوص روزه هم افت ناچیزی وجود داشته است.
وی ادامه داد: دادههای اخلاق از این جمله است که اعتماد اجتماعی از سال ۵۳ تا ۸۳ با افول شدید مواجه بوده است. سردرگمی اجتماعی نیز بالا رفته است و در پیمایشهای اجتماعی مردم در پاسخ به سوال در مورد این که آیا خوب و بد را به خوبی تشخیص میدهد و یا انسان و مسئول درست و نادرست قابل تشخیص است یا نه، با پاسخهای تردیدآمیز مواجه شده است. در نگرش به وضع اخلاقی در پیمایشها نیز شاهد هستیم که اکثر مردم معتقدند جامعه غیراخلاقی است. همچنین در خصوص خانواده، افزایش طلاق برخی از جامعهشناسان را واداشته است تا از گسیختگی خانواده سنتی صحبت کنند. در حوزه قوانین هم پروندههای قضایی رشد بسیار زیادی یافته است که این یعنی بخش قابل ملاحظهای از جامعه ایران، منازعات خود را با خشونت حل کرده است و به هنجارهای اخلاقی مشترک رجوع نشده است. آمار این پروندهها نشان میدهد هنجارهای حل منازعه در میان مردم شکل نگرفته است.
ذاکری نتیجه تحقیق خود را چنین عنوان کرد: دوگانه سکولار-غیرسکولار برای توجیه وضع جامعهشناختی در ایران ناکافی است. در برخی حوزهها دین حضور پر رنگتری دارد، اما میتوان از افول اقتدار اجتماعی دین صحبت کرد، به این معنا که دین نقش هنجار بخش خود را از دست داده است. دو گمانهزنی در خصوص اینکه علت چیست، وجود دارد اول اینکه، عمومیسازی امر قدسی، به تقدسزدایی از امر قدسی منجر میشود و فراوانی امر قدسی در جامعه حرمت دین را بدل به بیحرمتی میکند. تحلیل دوم میگوید جامعه با افولی در شرایط اقتصادی و افزایش توقعات اقتصادی مواجه شده است و وقتی فرد میبیند، با تلاش فردی نمیتواند به موفقیت برسد، در چنین شرایطی واسطههای دینی میتواند مطالبات را محقق کند، از این رو توقعات دینی از خلال واسطهها پیش رفته و اعمالی مانند زیارت با رونق بیشتری مواجه شده است. میتوان گفت پراتیک دینی زیاد شده، اما اخلاقیات پایین آمده است.
ضرورت زیست اخلاقی روحانیت
در ادامه اصغرزارع کهنمویی به ارائه مقاله خود با عنوان «ضرورت زیست اخلاقی روحانیت؛ بایستهها و روشها» پرداخت و گفت: صحبت من از مباحث انتزاعی دور است. با تسامح بحث من در حوزه اخلاق صنفی است. یکی از حوزههای جدی که باید به آن بپردازیم، اخلاق در حوزههای صنفی است.
وی ادامه داد: یکی از جدیترین موضوعات در اخلاق، وضعیت اخلاقی روحانیون است. از منظر جامعهشناختی اگرچه گفته میشود مراجع اخلاقی کانونیت خود را از دست دادهاند، اما به هر حال روحانیت، هنوز یکی از نهادهای پر نفوذ جامعه ایران است. کنش این نهاد میتواند تاثیر مهمی در جامعه بگذارد. روحانیت آمده درباره دینی صحبت کند که برای تکمیل اخلاق آمده است، از این رو روحانی باید اخلاقی باشد.
زارع افزود: مکاتب سهگانه اخلاق، همه نوعی از اخلاق هستند و به اصول بنیادین اخلاق معتقدند که من در پژوهش خود به این اصول بوده و آن را به عنوان اخلاق مطرح کردهام. مسئله ما تعارضهای اخلاقی نیست، بلکه بنیادهای اصلی یا اصول زرین اخلاق است. مراد من از اخلاق، اصول حداقلی اخلاق است.
وی تصریح کرد: مراد از روحانیت طیف خاص نیست. روحانیت کل طبقهای است که ما میبینیم. در خصوص اسلام هم معتقدم اگر اسلام تاریخی را بررسی کنیم، در کنار اسلام در منابع اصلی که اخلاقی است و با وجود همه فتوحاتی که انجام شده، بسامد اخلاقی فربهی وجود دارد.
زارع افزود: صنفی که کارویژهاش ترویج دین است، باید اخلاقی عمل کند. بر اساس یک تعریف ساده، اخلاق یعنی در مقابل آزادی و حق زیست دیگران نایستیم. اسلام و اخلاق بحث دیگر مقاله بوده است. برابری و تقواسازی دو اصل اساسی اخلاق اسلامی بوده است. تمدن اسلامی جایی رشد کرده است که این دو اصل وجود داشتهاند.
وی تصریح کرد: بحث سوم مقاله اهمیت زیست اخلاقی روحانیت است. روحانیت با اخلاق، جامعه اخلاقی را ایجاد خواهد کرد.
زارع ادامه داد: بحث بایستههای اخلاقی طلبگی به چهار موضوع معرفت اخلاقی، پویش اخلاقی، ترویج عملی اخلاق و سادهزیستی و شفافیت مالی پرداخته است و آخرین بحث اخلاقی ماندن روحانیت است و به موضوعات ضرورت حیات اجتماعی، پرهیز از خودکامگی، مقابله با استفاده ابزاری از روحانیت و طرح بازگشت به خویشتن توسط خود روحانیت میپردازد.
گزارش از میثم قهوهچیان