صادق زیباکلام در روزنامه شرق نوشت: سرانجام همانگونه که انتظار میرفت، آقای رئيسی رسما با صدور بیانیه یا مانیفست انتخاباتی خود، ورود خود به انتخابات ٢٩ اردیبهشت را اعلام کرد. یکی، دو نکته درباره این اعلامیه در همین وهله نخست، قابلتأمل است؛ نخستین نکته اینکه ایشان ظاهرا بهعنوان نامزد مستقل وارد عرصه شده است.
البته مستقلبودن ایشان به نظر میرسد بیشتر تدبیری باشد برای جلب آرای غیراصولگرايان، وگرنه کیست که نداند تولیت آستان قدس، نامزد اصلی اصولگرایان است. درعینحال نامبرده میخواهد با اعلام مستقلبودن، توجه آرای خاکستری را جلب کند. مهمتر از این ملاحظه، دستورالعمل و رویکرد انتخاباتی آقای رئيسی است. به نظر میرسد مرکز ثقل برنامه تبلیغات انتخاباتی او، روی انتقاد از عملکرد آقای روحانی تمرکز یافته باشد. به عبارت دیگر مهمترین و اصلیترین سخنی که ایشان در بیانیه انتخاباتی مطرح کرده، انتقاد غیرمستقیم از عملکرد دولت یازدهم است. عمده انتقادات هم روی اشتغال و تولید، تمرکز یافتهاند. ایشان به مخاطبان این پیام را میدهد که برخلاف مسئولان فعلی که به دو امر مهم اشتغال و تولید -که دغدغه اصلی مردم است- چندان نپرداختهاند، نامزد اصولگرایان این دو مسئله را سرلوحه دولت احتمالی قرار خواهد داد.
حتی اگر فرض بگیریم آنچه آقای رئيسی میگوید درست باشد و دولت یازدهم میتوانسته خیلی بیشتر از اینها به اشتغال و تولید بپردازد، اما کوتاهی کرده و نپرداخته، باز هم مانیفست انتخاباتی معاون اول سابق قوه قضائیه، با یک نقطهضعف و اشکال اساسی روبهرو است. به نظر نمیرسد که هیچ طرح و برنامه و درواقع «چه باید کرد» در مانیفست انتخاباتی اعلامشده، در نظر گرفته شده باشد. به عبارت دیگر او میگوید تولید و اشتغال در صدر اولویتها قرار دارد، اما یک کلام توضیح نمیدهد این دو مقوله چگونه و از طریق کدامین برنامه اجرائی تحقق پیدا خواهد کرد؟
گفته میشود درحالحاضر بین پنج تا هفت میلیون بیکار در کشور وجود دارد. از سوی دیگر تخمین زده میشود برای ایجاد هر شغل، بین ١٠٠ تا ٣٠٠ میلیون تومان سرمایهگذاری نیاز است. اگر جمعیت بیکار را صرفا پنج میلیون نفر در نظر بگیریم، برای ایجاد اشتغال آنها حداقل به ٥٠٠ هزار میلیارد تومان بودجه نیاز است. برای اطلاع خوانندگان که این رقم یعنی چه میزان بودجه، نگارنده سه آمار متعلق به سال ٩٥ را میآورم. کل بودجه عمرانی که سال گذشته در کشور هزینه شده به ١٥ هزار میلیارد تومان نمیرسد. کل بودجه دانشگاههای کشور در سال گذشته، پنجهزار میلیارد تومان و کل بودجه محیط زیست کشور با بیش از شش هزار پرسنل، حدود ٣٠٠ میلیارد تومان بود. اکنون بهتر میتوان ابعاد ٥٠٠ هزار میلیارد تومان را درک کرد. همه حرف آقای رئيسی انتقاد از عملکرد دولت یازدهم است.
ایشان یک کلام پیرامون برنامههای دولت خود سخنی به میان نیاورده است. نامزد اصولگرایان نهتنها درخصوص طرح و برنامههای خود بهمنظور تحقق اشتغال، بالابردن تولید، خروج از رکود، بهبود وضع معیشت اقشار و لایههای کمدرآمد و سایر ابعاد اصلاحات اقتصادی که وعده ایجاد آن را داده، توضیحی به مخاطبان پیام خود نمیدهد، بلکه به هیچیک از مسائل مهم سیاسی، اجتماعی و فرهنگی هم اشارهای نمیکند.
تولیت آستان قدس، کلامی توضیح نمیدهد که برای بسیاری از مشکلات و ناهنجاریهای اجتماعی؛ از فقر و اعتیاد گرفته تا بالارفتن سن ازدواج، مهاجرت فارغالتحصیلان ممتاز کشور به خارج و یک، دوجین معضل جدی دیگر که جامعه ایران با آنها دستبهگریبان است، چه ایدهها و برنامههایی دارد؟ ایضا معلوم نیست اگر آقای رئيسی رئيسجمهور شود، برای موضوعات دیگری همچون مسئله زنان، اداره دانشگاههای کشور، سیاست خارجی، رابطه با غرب و هیچیک از موضوعات مهم و جدی کشور در مانیفست آقای رئيسی، کلامی وجود ندارد. بماند اینکه توضیحی درباره برنامهها در مورد مطبوعات، فضای مجازی، توسعه سیاسی، فعالیتهای تشکلهای صنفی همچون کارگران، دانشجویان، معلمان و سایر صنوف وجود ندارد.
به بیان سادهتر، رئيسی در این اعلامیه، درباره نحوه مملکتداری، سیاستهای عملی و اجرائی در زمینه حوزههای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اصلاح ساختار کلان اقتصاد ناکارآمد دولتی حاکم بر کشور و مبارزه با مفاسد اقتصادی چیزی به مخاطبان خود نگفتهاند. بماند طرحها و برنامههایی که انتظار میرفت ایشان درخصوص بهبود وضعیت اسفبار محیط زیست کشور ارائه دهند. تنها چیزی که به مردم گفته میشود آن است که دکتر روحانی موفق نبوده است؛ همین و بس! و البته وعده اینکه نامزد اصولگرایان به حول و قوه الهی موفق خواهد شد. بدون اینکه کلامی درباره چگونه موفقشدن با رأیدهندگان بالقوه در میان بگذارد.