bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۳۱۲۰۶۹

واکنش‌ متفاوت مردم به ثبت‌نام احمدی‌نژاد

تاریخ انتشار: ۱۳:۴۵ - ۲۴ فروردين ۱۳۹۶
گفته بود نه خودش می‌آید نه از کسی برای کاندیداتوری انتخابات دوازدهم ریاست جمهوری حمایت می‌کند؛ هم آمد، هم از کسی حمایت کرد.

به گزارش شهروند، دیروز، روز شوک خیلی از ایرانی‌ها بود؛ وقتی خبرها یکی یکی از ستاد انتخابات و از زبان بهت‌زده خبرنگاران بیرون آمد، شوک بیشتر شد، وقتی شنیدند «محمود احمدی‌نژاد» همراه با «حمید بقایی» به ستاد انتخابات آمده و بعد از ثبت‌نام او، دستش را در جیب کتش کرده و با لبخندی گشاده، شناسنامه‌اش را برای ثبت‌نام به متصدی داده است؛ همراه با حرکت‌های بسیار. چنددقیقه بیشتر طول نکشید که عکس‌های سه‌نفره سه‌ يار همیشگی احمدی‌نژاد، بقایی و مشایی کانال‌های تلگرامی را پر کرد؛ در حالی ‌که دست هم را گرفته و با غرور بالا برده بودند.

ایرانی‌ها با دیدن این عکس‌ها و شنیدن خبر ثبت‌نام احمدی‌نژاد در انتخابات ریاست‌جمهوری روز متفاوتی را گذراندند؛ با واکنش‌های بسیار، همراه با شوخی و خشم و شوک و برای بعضی‌ها شادی.

واکنش‌های مردم کوچه و خیابان به این اتفاق متفاوت بود؛ مثل شهروندان و مغازه‌داران مناطق مرکزی تهران که در گفت‌وگو با «شهروند» با موضوع شوخی کردند و گفتند در صورت تأیید صلاحیت احمدی‌نژاد به او رأی نخواهند داد و در مقابلش، شهروندان ساکن غرب تهران که تعدادی‌شان از موضوع خوشحال بودند و شجاعت او را ستودند، حساب کاربران شبکه‌های اجتماعی مثل توییتر هم که جدا بود، همراه با واکنش‌های بسیار و هشتگ‌های خشم‌انگیز.

از میدان آزادی تا میدان فردوسی
«علی»، راننده تاکسی است و در مسیر صادقیه به آزادی مسافرکشی می‌کند: «ما که شوکه شدیم.» این پاسخ او به سوالی درباره «واکنشش بعد از شنیدن خبر ثبت‌نام محمود احمدی‌نژاد، به‌عنوان کاندیدای دوازدهمین دوره ریاست جمهوری» است. «بعد از آن همه تغییرات حالا او با چه رویی برای ثبت‌نام آمده است. او در شهرهای بزرگ که به‌طور قطع رأی نمی‌آورد، شاید در شهرهای کوچک، رأی داشته باشد. چون هر کاری کرده و هر اختلاسی که در آن دوره شده، در شهرهای بزرگ بوده. مردم شهرهای کوچک از این اتفاقات خبر ندارند. هر چند که مردم هشت‌سال دوره ریاست‌جمهوری او را فراموش نکرده‌اند.»

«علی» ٣٠ سالش نشده، حالا پنج‌سال بیشتر است که در یک آژانس کار می‌کند و گاهی کنار خیابان مسافر سوار می‌کند: «احمدی‌نژاد می‌دانست نقطه ضعف مردم چیست، دستش را گذاشت روی همان. مردم یارانه می‌خواستند. حالا هم با همان وعده‌ها برای خودش رأی جمع می‌کند.»

«بهزاد» سوسیس بندری را می‌گذارد لای نان باگت و می‌دهد دست مشتری: «این بیاید آن یکی برود برای ما فرقی نمی‌کند. اما احمدی‌نژاد هشت‌سال سبدش را پر کرد، حالا هم آمده تا دوباره پرش کند. مردم هم به او رأی می‌دهند.»

بهزاد، نزدیک به ٢٠‌سال است نبش خیابان آزادی، کمی جلوتر از میدان، در یک ساندویچ فروشی کار می‌کند: «دولت احمدی نژاد، جیب مردم را خالی کرد، الان بروید از هر صنفی بپرسید می‌گویند کاسبی خراب است، دولت احمدی‌نژاد همه را بد عادت کرد، انتظارات مردم را بی خودی برد بالا. به آنها یارانه داد.»

اینها را می‌گوید و قبض گاز را از پشت میزش در می‌آورد و نشان می‌دهد: «ببین خانم، پارسال همین موقع پول گاز مغازه شد ١٥٠‌هزار تومان، الان شده ٢٦٦‌هزار تومان. همه چیز گران شده.»

کمی جلوتر از مغازه، مرد کت و شلوار پوشیده‌ای رد می‌شود: «من به هیچ‌کدام رای نمی‌دهم.» و ادامه می‌دهد: «به نظرم مردم نباید به احمدی‌نژاد رای بدهند، فکر هم نمی‌کنم رای بیاورد.» چند قدم آن طرف‌تر در خیابان آزادی، مرد جوانی، روی سکوی بتونی کنار خیابان نشسته و خیره به تلفن همراهش است: «احمدی‌نژاد شخصیت ثابتی ندارد، رفتارهایش غیرمنتظره است، یک شب می‌تواند با تصمیم‌هایش، مملکت را به هم بزند. قطعا رأی نمی‌آورد. تا آخر هم نمی‌ماند و در روزهای آخر، به نفع کسی کنار می‌رود.» مهندس عمران است و ساکن کرج اما در تهران کار می‌کند: «شک نکنید رد صلاحیت می‌شود.» او چند دقیقه قبل، در نظرسنجی یکی از کانال‌های تلگرامی شرکت کرده بود: «سوال این بود که آیا به احمدی‌نژاد رأی می‌دهید؟ ٦٠‌درصد گفته بودند خیر، ٣٥‌درصد جواب داده بودند بله. بقیه هم مردد بودند.» اینها را در کانال تلگرامی خوانده بود.

انقلاب، خیابان جمالزاده؛ احمدی‌نژاد یک مهره سوخته
راننده اتوبوس‌های پایانه جمالزاده جلسه دارند، کنار اتوبوس‌های زردشان ایستاده و حرف می‌زنند، خبر ثبت‌نام احمدی‌نژاد را نشنیده‌اند: «برای من هیچ فرقی نمی‌کند، نه رأی دادم و نه می‌دهم.» آن یکی ادامه حرف‌های همکارش را می‌گیرد: «احمدی‌نژاد رأی نمی‌آورد.» نفر سوم هم به میان حرف‌ها می‌آید: «احمدی‌نژاد مشکل مسکن را حل کرد، مردم حالا در بدترین مناطق هم خانه دارند.» اینها را می‌گویند و جلسه‌شان را ختم می‌کنند.

کمی جلوتر، دستفروشی که جوراب و واکس می‌فروشد، کنار پایانه بساط کرده، ٦٠ ساله به نظر می‌رسد و هر مصاحبه را با دوربین تلفن همراهش که هوشمند است، ضبط می‌کند: «احمدی‌نژاد هشت‌سال ما را بدبخت کرد، رأی نمی‌آورد.»

سر خیابان جمالزاده جنوبی دو خانم معلم ایستاده‌اند. یک دست‌شان به گوشه چادر قفل شده و آن یکی کتاب‌ها را نگه‌ داشته: «من هم شنیدم که آقای احمدی‌نژاد برای ریاست‌جمهوری ثبت‌نام کرده است، به نظر من مردم در آن دوره نسبت به الان راضی‌تر بودند. به‌هرحال احمدی‌نژاد مسکن مهر ایجاد کرد و به مردم یارانه داد. حداقل یک کمکی کرد.» آن یکی خانم معلم حرف‌های دیگری زد: «احمدی‌نژاد هر کاری کرد در چهار‌سال اول کرد. او حالا یک مهره سوخته است.»

آن طرف‌تر از میدان انقلاب، مرد سالخورده‌ای بساط کتاب پهن کرده: «من شنیدم امروز همین که احمدی‌نژاد ثبت‌نام کرد، قیمت دلار رفت بالا. حالا اگر تأیید شود چه اتفاقی می‌افتد.» او ٣٠‌سال است در خیابان انقلاب کتابفروشی می‌کند و به تازگی هم کنار خیابان بساط می‌کند. کامران، دانشجوی اقتصاد، حرف‌هایش را می‌شنود و می‌گوید: «ثبت‌نام احمدی‌نژاد، کمدی خوبی است.» دیروز صبح سر کلاس بود که خبر را شنید: «به‌هرحال احمدی‌نژاد بین اقشار ضعیف، پایگاه مردمی دارد، مثل ترامپ. اما من فکر می‌کنم آخرش به نفع مشایی کنار می‌رود.» خیلی‌ها در خیابان انقلاب، تمایلی به نظردادن ندارند: «این سوال‌ها سیاسی است، ما کار سیاسی نمی‌کنیم.» مثل همان دکه‌دار.

میدان انقلاب؛ احمدی نژاد؟ اوه اوه
راننده تاکسی‌های خطی انقلاب متروی حر، بلند بلند می‌خندند، اولین واکنش به ثبت نام احمدی‌نژاد یک «اوه اوه» بلندی است، یکی از آنها به میان حرف‌ها می‌آید: «من که خیلی خوشحالم، چون تنها کسی بود که در این سال‌ها به نفع ما کار کرد، حداقل به ما گفت قشر زحمت کش. در تهران خیلی‌ها به او رای می‌دهند. ما خبر داریم.» یک چهارراه جلوتر، پارک دانشجوست. زن خانه داری گوشه پارک روی نیمکت چوبی نشسته و باد می‌خورد: «من شنیدم که ثبت نام کرده، اما به نظرم کسی به او رای نمی‌دهد.» او اخبار انتخابات را دنبال می‌کند: «یکسری از اقوام به او رای می‌دهند، حتی همسرم. اما من نمی‌دهم. به بهانه دادن ٤٥‌هزار تومان، همه چیز را ١٠ برابر گران می‌کند.»

متروی دروازه دولت، شلوغ است، مردم منتظر قطار سرپا ایستاده‌اند:«من خودم طرفدار پر و پا قرص احمدی‌نژاد بودم، هر دو بار هم بهش رای دادم، این بار اما باید بررسی کنم.» اینها را زن میانسالی می‌گوید و گره روسری را سفت‌تر می‌کند: «به‌هرحال احمدی‌نژاد نسبت به بقیه رئیس‌جمهورها بهتر بود، قبلا مطمئن‌تر به او رای می‌دادم حالا نمی‌دانم.»

تهرانی‌های ساکن غرب: دلار و سكه مي‌خريديم، مي‌فروختيم و پولدار مي‌شديم
مي‌خندد و خود را در گوشه صندلي جا مي‌كند: «خبر آمدنش را كه شنيدم خوشحال شدم. بيايد بازار را تكان دهد، آن موقع پول دست مردم فراوان بود، الان بازار راكد است، چون پول دست مردم نيست.»

عباس آقا ايستاده نگاهش مي‌كند. يك‌دفعه صدايش بلند مي‌شود: «وقتي نفت را به قيمت بالا مي‌فروخت، بايد همان پول در مملكت خرج مي‌كرد، الان نفتي فروخته نمي‌شود.» ابراهيم اين حرف‌ها را قبول ندارد و معتقد است: «احمدي‌ن‍ژاد امروز حرفي مي‌زد، فردا نفت گران مي‌شد، آن را مي‌فروخت و وضع كشور خوب مي‌شد.»

عباس آقا جواب مي‌دهد: «آن زمان شيشه نصب كردم ٢٧‌هزار تومان اما وقتي پول آن نقد مي‌شد كه شيشه ٦٧‌هزار تومان بود. راكدبودن به ضرر كساني است كه جنس را انبار مي‌كنند اما مردم عادي از آن نفع مي‌برند. بله براي كسي كه ٥٠ميليارد سرمايه خوابانده، بهتر است كه قيمت‌ها بالا برود ولي تعداد محدودي هستند كه از اين وضع سود مي‌برند.»

ابراهيم آقا زير بار نمي‌رود: «جلوي تورم گرفته مي‌شود بازار هم راكد مي‌شود كه به نفع ما نيست. من كه خوشحالم. آن زمان همه ولع داشتند كه جنس بخرند، سكه يا دلار بخرند و اين باعث مي‌شد بازار تكان بخورد اما حالا اينطور نيست.» عباس آقا از ناراحتي سرخ مي‌شود: «چطور اين حرف را مي‌زنيد؟ اين دوره تپه‌هاي دوره قبل را صاف كرد.» چند مشتري وارد مغاره مي‌شوند و بحث تمام مي‌شود.

در گوشه‌گوشه فلکه دوم صادقیه، آدم‌ها درحال رفت‌وآمدند. براي بعضي از آنها حرف‌زدن از اين اتفاق خاطره كاپشن و گوجه‌فرنگي‌هاي دم در خانه او را زنده مي‌كند و ناخودآگاه مي‌خندند اما براي بعضي ديگر آمدن يا نيامدن او اهميت چنداني ندارد: «فرقي نمي‌كند اين باشد يا آن.»

يكي هم اينطور خبر ثبت‌نام احمدي‌ن‍ژاد را نقد مي‌كند: «چند‌سال خراب كاري كرد حالا دوباره آمده كه چه؟ كشور ما پولدار است اما وضعيت مردم عادي را ببينيد. كشورهاي ديگر كه تحريم مي‌شوند، مسئولان‌شان مي‌روند جنس گران را مي‌خرند و به مردم ارزان مي‌فروشند اما اينجا چطور است؟ اگر جنسي گران شود، براي بالادستي‌ها فراوان است اما براي ما قحطي است. مگر اين آقا قبلا چه كرد با آن جليقه و آن داستانش‌هاش.»

محمود ٢٩ساله هم معتقد است كه اين اتفاق باعث حضور بيشتر مردم در انتخابات مي‌شود: «بعيد نيست اين كار اهرم فشاري باشد براي تاييد صلاحيت آقاي مشايي. من خوشحال شدم، چرا بايد خاتمي يا احمدي‌ن‍ژاد نتوانند ثبت‌نام كنند؟ چون انتخابات بدون رقيب كه معنايي ندارد.»

او كه جوان ٢٩ساله و تحصيلكرده‌اي است، از دوران احمدي‌ن‍ژاد رضايت بيشتري دارد: «در دوره روحاني سازمان تعزيرات حكومتي يا اتاق اصناف راه افتاد كه هرچند وقت يكبار از مغازه بازرسي و ما را جريمه مي‌كند، چرا؟ چون مثلا كالاهاي ما قيمت ندارد؟ يا اينكه مي‌گويند؛ لوازم جانبي را با سود ٨‌درصد بفروشيد. آخر مگر مي‌شود لوازم جانبي كه ١٠٠٠تومان است را ١٠٨٠تومان فروخت.»

فاطمه خانم كه محجبه و از قشر فرهنگي است، اما وقتي شنيده كه احمدي‌نژاد خلاف توصيه مقام معظم رهبري عمل كرده، جا خورده است: «ما كه ولايي هستيم، انتظار داشتيم كه حرمت بالاترين مقام كشور را نگه دارد و اين جسارت او من را ناراحت كرد. براي من كه فرهنگي هستم، خيلي فرقي نمي‌كند اما به ‌هرحال مردم براساس منافع خودشان اين خبر را تحليل مي‌كنند، وگرنه كساني كه بايد مي‌خوردند، بردند و خوردند.»

فرشيد كه دانشجوي دكتراست، اينطور موافقت خود را با آمدن احمدي‌نژاد اعلام مي‌كند: «آن زمان وقتي در سازمان ملل حرفي مي‌زد، ما از روز قبل مي‌دانستيم كه فردا قیمت‌ها بالا مي‌رود، براي همين دلار و سكه مي‌خريديم، چند روز بعد مي‌فروختيم و سود مي‌كرديم. آن زمان تكليف بازار مشخص بود، اما حالا معلوم نيست كه بازار به چه سمتي مي‌رود.» مجتبي هم كه دم درمغازه با همسايه كنار دستي‌اش درحال گپ‌و‌گفت‌ و خنده است، مي‌گويد: «كلي خنديديم امروز. ردصلاحيت مي‌شود، او به همراه كل آدم‌هايش همگي عملكرد بدي داشته‌اند. اين همه شكايت! چطور مي‌خواهد جبران كند آن دوران تاريك ٨ساله را.» به اعتقاد يكي ديگر عابران او آمده تا اگر مشايي يا بقايي ردصلاحيت شدند، خودش باشد: «تعجب كردم چون گفته بود نمي‌آيم.»

مردم دیگرشهرها چه می‌گویند
پس از ورود رئیس دولت‌های نهم و دهم به ساختمان وزارت کشور در خیابان فاطمی و ثبت‌‌نامش برای کاندیداتوری ریاست‌جمهوری با وجود وعده‌ پیشینش مبنی بر کاندیدا نشدن، سوالات فراوانی مطرح می‌شود و واکنش مردم به این تصمیم از پیش‌تعیین‌نشده متنوع و متفاوت است. حس مردم پس از شنیدن این خبر، هدف و برنامه احمدی‌نژاد از این تصمیم، رأی شورای نگهبان درباره تأیید یا رد کردن صلاحیت او و این‌که چه گروهی یا قشری به طرفداری از او برخواهند خاست، سوالاتی است که تعدادی از ایرانی‌ها در شهرهای مختلف به آن پاسخ گفته‌اند.

«حسن»، متولد شهر قائن در استان خراسان جنوبی و دانشجوی کارشناسی ارشد مکانیک در دانشگاه تهران است که این خبر را دیروز صبح و از زبان هم‌اتاقی‌اش شنیده‌ است: «هم‌اتاقی‌ام گفت و بعدش با هم خندیدیم. احمدی‌نژاد برنامه‌ای برای اداره کشور ندارد و ثبت‌نامش بیشتر بازی سیاسی است. تایید صلاحیت هم طبق اصول خاصی انجام نمی‌شود اما بعید می‌دانم که احمدی‌نژاد تأیید شود.» او با تأکید بر اینکه به رئیس دولت سابق رأی نخواهد داد، درباره طرفداران احتمالی احمدی‌نژاد می‌گوید: «کسانی که با نظام مخالفت دارند یا طبقه روستانشین احتمالا طرفدار احمدی‌نژاد باشند چون او به روستاها وام، تسهیلات و ... داده است.»

«از طریق شبکه خبر متوجه ثبت‌نام احمدی‌نژاد شدم و حقیقتا خندیدم. من نه به احمدی‌نژاد و نه افرادی که فعلا زمزمه‌شان است رأی نمی‌دهم. او ثبت‌نام کرده به‌خاطر این‌که حقش است کاندیدا بشود و سابقه این کار را دارد. مردم باید تصمیم بگیرند چه کسی رئیس‌جمهوری شود. به نظرم احمدی‌نژاد دو دسته طرفدار داشت؛ دسته اول اصولگراها که در این دوره به او رأی نخواهند داد. دسته دوم هم به‌خاطر حرف‌های عامه‌پسندی که می‌زند اکثرا از میان قشر محروم و مستضعف جامعه‌اند که به اعتقاد من به احمدی‌نژاد اگر بماند رأی می‌دهند ولی معتقدم اگر در مناظرات موضع خاصی علیه فرد خاصی نگیرد (که از او بعید است این رفتار!) قطعا رأی نمی‌آورد اما به نظرم تأیید صلاحیت می‌شود و دلیلی برای رد کردن او وجود ندارد.»؛ این جملات هم پاسخ «حامد»، دانشجوی دانشگاه شیراز به سوالاتی درباره کاندیداتوری احمدی‌نژاد است. او در آخر بر جسارت و غیرقابل‌پیش‌بینی بودن احمدی‌نژاد تأکید می‌کند و با خنده می‌گوید که برای او ستاد تبلیغاتی ایجاد خواهد کرد.

اما «اکبر» ثبت‌نام احمدی‌نژاد را «یک شوک بزرگ به کل جامعه» می‌داند. او که با مدرک کارشناسی‌اش از دانشگاه آزاد، صاحب یک سوپرمارکت در استان کهگیلویه‌و‌بویراحمد است در مجموع خود را هوادار احمدی‌نژاد می‌داند: «شاید هدفش حمایت از بقایی است و شاید بقایی کنار بکشد و خودش بماند؛ قابل پیش‌بینی نیست.»

اکبر با بیان این‌که اگر صلاحیت رئیس دولت‌های نهم و دهم تأیید شود حتما تا پایان مناظره‌های انتخاباتی در صحنه خواهد ماند از آرای بالای این جریان سخن می‌گوید: «اگر تأیید شود قطعا حمایتش می‌کنم و اگر تأیید نشود به کاندیدای مورد حمایتش رأی می‌دهم. اگر هم از کسی حمایت نکرد، رأی نمی‌دهم. طرفداران احمدی‌نژاد قطعا زیاد هستند؛ بیشتر قشر فقیر و کم‌درآمد که در این روزها شاهدیم توان خرید گوجه هم ندارند یا در ایام عید نتوانستند برای خانواده خود مرغ و میوه بخرند. کسانی هم هستند که شغل و درآمدشان در دولت جدید تعطیل شد ازجمله صنف آهن‌فروش‌ها که کارخانه‌ها هم راکد شد. ملت به‌خاطر بی‌رونقی بازار بیکار شدند.»

«مرتضی»، جوان ۳۰ ساله مشهدی با مدرک کارشناسی ارشد که این روزها دنبال کار می‌گردد، پاسخ‌های متفاوتی برای این سوالات دارد: «تناقض‌گویی این مرد بیشتر بر من ثابت شد؛ این‌که قابل پیش‌بینی نیست و افسوس خوردم که ‌هاشمی نیست تا ببیند که پیش‌بینی‌اش درست از آب درآمده است.»

او درباره برنامه‌های احتمالی احمدی‌نژاد هم می‌گوید: «احمدی‌نژاد ‌سال ٨٤ برنامه نداشت الان که اصلا ندارد. او می‌خواهد با این ثبت‌نام، به شورای نگهبان فشار بیاورد که یا بقایی را تأیید صلاحیت کنید یا من می‌آیم و انصراف هم نمی‌دهم ولی اگر قول بدهید بقایی رد نشود من فردا انصراف می‌دهم!» مرتضی معتقد است که احمدی‌نژاد و تمام کسانی که در این چند روز ثبت‌نام می‌کنند باید تأیید شوند: «حتی همین آقای کراواتی خودکاردوست که دو روز پیش ثبت‌نام کرد و موارد مشابه باید تأیید شوند که اگر این افراد تأیید شوند رأی احمدی‌نژاد کاهش می‌یابد چون شعار، ایده و چهره‌هایی مشابه احمدی‌نژاد دارند.»

«پیمان»، مهندس عمرانی که در دفتر مهندسی خود در شهرری مشغول به‌کار است، می‌گوید که مدت زیادی است رفتارهای احمدی‌نژاد برایش جذابیت ندارد: «از طریق کانال‌های تلگرام متوجه شدم ولی زیاد برایم مهم نبود؛ خیلی وقت است که دیگر برایم مهم نیست.» او که مطمئن است شورای نگهبان صلاحیت احمدی‌نژاد را تأیید نخواهد کرد، درباره هدف این ثبت‌نام می‌گوید: «برنامه‌اش همان برنامه‌های قبلی است که ٨‌سال دنبال می‌کرد و هیچ فایده‌ای نداشت. با نیت قدرت‌گیری دوباره و فساد دوباره آمده و طرفدارهای خاص خودش را هم دارد.»

هشتگ‌های فراوان با طعم مخالفت
رفتن «محمود احمدی‌نژاد» به ستاد انتخابات کشور و ثبت‌نام غیرمنتظره‌اش برای انتخابات دوره دوازدهم ریاست‌جمهوری، از همان لحظات نخست، واکنش‌های زیادی را در بین کاربران شبکه‌های اجتماعی برانگیخت؛ خیلی‌ها دیروز از شوک و تعجبشان از این موضوع گفتند و خیلی‌ها در این‌باره هشتگ ساختند و نظراتشان را نوشتند.

مثلا «میترا»، یکی از کاربران توییتر در این‌باره نوشت: «علت بي‌خوابي شب قبل و دلشوره‌هام مشخص شد، ثبت‌نام احمدي‌نژاد.» اما «علی» دیروز نظر دیگری در این‌باره داشت: «ثبت‌نام احمدی‌نژاد مشكل اصولگرایان است نه اصلاح‌طلبان؛ هم پايگاه اجتماعي مشترك دارند و هم پايگاه اعتقادي. طرفداران روحاني نبايد درگير شوند.»

«عطا» هم دیروز در واکنش به ثبت‌نام احمدی‌نژاد در انتخابات ریاست‌جمهوری نوشت: «من اگه حتی احمدی‌نژاد یا رئیسی رئیس‌جمهوری شن یا ترامپ به ایران حمله کنه، باز هم از ایران نمی‌رم. می‌مونم و برای بهبود شرایط می‌جنگم.» «میرا» هم واکنشش را به این موضوع با دغدغه‌های اجتماعی‌اش نوشته است: «دلایل زیادی برای محاکمه احمدی‌نژاد وجود دارد اما برای من از مهمترین دلایل دستور آبگیری سد گتوند با همه مخالفت‌های کارشناسان و از سر لجبازی او است.»

«مریم» هم نقد دیگری در این‌باره و البته این‌بار به اصلاح‌طلبان داشت: «مخالفت اصلاح‌طلبان شاخص با نامزدي احمدي‌نژاد و توصيه به رد صلاحيتش توسط شوراي نگهبان از نظر سياسي اشتباه و از نظر اصولي غير اصلاح‌طلبانه است.»

واکنش‌ها؛ از مردم تا مسئولان
دیروز فقط این مردم عادی نبودند که نسبت به این موضوع واکنش نشان دادند؛ غیراز سیاسیون، مسئولان اجتماعی هم در فضای مجازی و واقعی نظرشان را در این‌باره گفتند. مثلا «معصومه ابتکار»، رئیس سازمان حفاظت محیط‌ زیست دیروز با اشاره به تأکید رئیس‌جمهوری بر لزوم رعایت مبانی اخلاقی در رقابت‌های انتخاباتی، درباره ثبت‌نام احمدی‌نژاد گفت که کارنامه اعمال برخی از اشخاص برای مردم و دستگاه‌های نظارتی مشخص است: «ما امیدواریم اخلاق که یکی از مهمترین چارچوب‌های انتخاباتی است، رعایت شود. یکی از مهمترین مولفه‌های انتخاباتی امید و اعتماد مردم به نظام است؛ خدای نکرده با عدم رعایت اخلاق این امید و اعتماد را خدشه‌دار نکنیم.»

از طرف دیگر «محمدمهدی تندگویان»، عضو شورای شهر در واکنش به این موضوع در توییترش نوشت: «ثبت‌نام احمدی‌نژاد سنگ محک خوبی است برای تشخیص شورای نگهبان در قبال عدم التزام عملی به ولایت فقیه.»

«محسن سرخو»، رئیس کمیته حمل‌ونقل شورای شهر تهران هم دیروز در واکنش به ثبت‌نام رئیس دولت‌های نهم و دهم به «ایلنا» گفت که احمدی‌نژاد ابتدا پاسخگوی مفاسد اقتصادی دولتش باشد: «اگر ایشان خود را برای شرکت در این رقابت آماده کرد‌ه‌اند باید پاسخگوی همه پرسش‌هایی باشند که در دوره ٨ساله ریاست‌جمهوری‌شان بی‌پاسخ مانده و هنوز هم با ابهاماتی روبه‌رو است. اگر کسی خود را دارای صلاحیت پست ریاست‌جمهوری بداند و برای رسیدن به آن اعلام آمادگی کند، بسیار هم خوب است اما آقای احمدی‌نژاد بهتر است پیش از آن‌که خود را کاندیدای این دوره انتخابات ریاست‌جمهوری معرفی کند، خود را برای پاسخ به پرسش‌های متعدد آماده کند.»

او ادامه داد: «نخستین پرسش این است که چرا آقای احمدی‌نژاد که خود را فردی ولایتمدار اعلام می‌کند خلاف نظر صریح مقام معظم رهبری عمل کرده و وارد میدان شده است؟ پرسش دوم این‌که اگر ایشان امروز برای شرکت در این رقابت اعلام رسمی کرده است، باید به بسیاری از ابهاماتی که در بخش‌های مختلف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در زمان هشت‌ساله ریاست‌جمهوری‌اش مردم با آن دست به گریبان بوده‌اند، پاسخگو باشد.»

به گفته سرخو، «تخلفات متعدد مالی که در زمان وی انجام و منجر به صدور رأی برای بسیاری از افراد تیم همراهش شد، یکی از این مواردی است که باید به آن پاسخ دهد. درحال حاضر معاون اول ایشان در زمان ریاست‌جمهوری دولت دهم به دلیل دست داشتن در مفاسد اقتصادی کلان تحت پیگرد قضائی است و دوران محکومیت خود را سپری می‌کند. حتی تعدادی از افرادی که در زمان ریاست‌جمهوری او، اختلاس‌های نجومی کرده‌اند هم اکنون یا در خارج از کشور به سر می‌برند یا در محاکم قضائی پرونده دارند و دستگاه قضائی کشور مترصد دستیابی به این افراد و مجازات آنهاست.»