bato-adv
کد خبر: ۳۱۴۸۷۰

درددل مادری که دخترش در آبنمای پارک کشته شد

تاریخ انتشار: ۱۱:۴۲ - ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۶
مادر فاطمه کوچولو، دخترک پنج ساله‌ که سال گذشته در آبنمای پارک کوهسار قطعه قطعه شد با صدایی بغض آلود گفت: «یک ماه دیگر سال فاطمه است، درحالی که شهرداری به هیچ یک از وعده‌هایش عمل نکرده است. هر جا لازم باشد پیگیری می‌کنم، نمی‌گذارم حق دخترم را ضایع کنند.»
 
می خواهم حق «فاطمه» ام را از شهردار بگیرم 
 
به گزارش ایلنا، مرگ فاطمه آنقدر دلخراش است که گذشت زمان هم نمی‌تواند مرهمی باشد. فاطمه 5 ساله در داخل حوضچه می‌افتد و پمپ آبنما او را به داخل می‌کشد و درچند لحظه قطعه قطعه‌اش می‌کند. وحشتی که فاطمه در آن لحظه حس کرده، براستی خارج از تصور هر انسانی است.

اینکه مسئولان شهرداری چرا بعد از گذشت یکسال از وقوع این حادثه حتی یک معذرت خشک و خالی هم نکرده‌اند، سؤال این گزارش نیست. سؤال این است که پرونده مثله شدن کودکی 5 ساله از خانواده‌ای که به سختی روزگار می‌گذراند، پس از گذشت یک سال به کجا رسیده و چرا شهرداری منطقه تلاش کرده تا پرونده پیش از رسیدن به دادگاه بسته شود.
 
چرا که فقط برخورد قاطعانه با چنین پرونده‌هایی است که از وقوع دوباره آن جلوگیری می‌کند و حکم دادگاه حداقل مرهمی است بر زخم خانواده‌ای که تک دخترش را مثله شده تحویل گرفته‌ است.

همه فاطمه را فراموش کردند
وقتی با مادر فاطمه تماس گرفتم و به او گفتم خبرنگار هستم، آنقدر خوشحال شد که شرمم آمد، چرا تا به حال پیگیر پرونده فاطمه نبودیم.
 
خانم امیری از من شماره تلفن  شهردار را خواست و پرسید: «دفتر او کجاست؟ می‌خواهم بروم و حق فاطمه را بگیرم. ما هنوز پیمانکار را ندیده‌ایم و برای دلجویی و معذرت‌خواهی به منزل ما نیامده‌ است.
 
پرونده به دادسرا برگشته و دلیلش را به من نمی‌گویند. شما بگویید باید چه کنم؟ چه کاری از دست من بر می‌آید؟ من می‌خواهم با  شهردار حرف بزنم. شماره او را از کجا بیاورم، چرا پرونده فاطمه رسانه‌ای نمی‌شود، همه فاطمه را فراموش کردند.»

بازگشت پرونده فاطمه به دادسرا
رضا سلیمی، وکیل پرونده فاطمه در مورد بازگشت پرونده به دادسرا می‌گوید: «پرونده به علت ایراد در کیفرخواست به دادستانی ارجاع شده است که این ایراد به اختلاف‌نظر درباره مقصر بودن شخص حقوقی یا حقیقی در این حادثه برمی‌گردد. تاکنون مدیرعامل شرکت پیمانکاری طبق نظر کارشناس صددرصد مقصر شناخته شده، اما قاضی شعبه 1146پرونده را دوباره به دادستانی ارجاع داده است.»

او با اشاره به اینکه در این پرونده مساعدت چندانی صورت نگرفته، می‌افزاید: «وعده داده شده بود، پرونده فاطمه خارج از نوبت بررسی شود؛ اما نه تنها این وعده عملی نشد، بلکه حتی رسیدگی به آن به تأخیر هم افتاده است.
 
این حادثه دلخراش‌ترین اتفاق در نوع خود است، اما متأسفانه رسانه‌ها در جلسه دادگاه حضور نداشتند و قاضی پرونده نیز بیشتر وارد این باب شده بود که شخص حقوقی مقصر است یا شخص حقیقی.»
 
سلیمی ادامه داد: «اگر شخص حقوقی یعنی شرکت پیمانکار مقصر باشد، مجازات چندانی در کار نخواهد بود، اما اگر شخص حقیقی مقصر شناخته شود، 6 ماه تا 3 سال حبس دارد. قرار بود، پرونده پیش از عید بسته شود، اما با بازگشت پرونده به دادسرا فرآیند طولانی‌تر شده و با احتساب زمان تجدیدنظر شاید تا شش الی هفت ماه دیگر هم طول بکشد.»

شهرداری گفت: 100 میلیون تومان می‌دهیم تا رضایت دهید
به نظر می‌آید؛ علت بی‌تابی خانم امیری تأخیر در رسیدگی به پرونده فاطمه و نامعلوم بودن نتیجه آن است، از قرار شهرداری قصد داشته با پرداخت مبلغی به خانواده فاطمه که کمی از مقدار دیه او بیشتر است، رضایت این خانواده را هر طور که شده جلب کند.
 
شاید شهرداری خودش می‌داند که در دادگاه متهم خواهد شد، برای همین قصد داشته با این اقدام، پرونده را مختومه کند. خانم امیری در این رابطه گفت: شهرداری می‌خواست؛ 100 میلیون تومان به ما بدهد تا رضایت دهیم.
 
وکیل حقوقی شهرداری هم گفته این خانواده را به عهده من بگذارید، اما من خواستم بازپرس پرونده را ببینم، بازپرس گفت؛ اگر 100 میلیون را بگیرید دیگر دیه و زندانی برای مجرم در نظر گرفته نمی‌شود.»
 
وکیل پرونده فاطمه در مورد مبلغ پیشنهادی شهرداری برای مختومه کردن پرونده گفت: «نماینده حقوقی شهرداری در جلسه‌ای به خانواده فاطمه اعلام کرد که در ازای 100 میلیون تومان، رضایت دهیم تا پرونده مختومه شود. دیه فاطمه براساس قانون 95 میلیون تومان است و شهرداری دنبال این بود که از محل طلب پیمانکار این مبلغ را به خانواده امیری پرداخت کند. درحقیقت به نوعی قصد داشت، روی این مسأله سرپوش بگذارد، چرا که این حادثه در آن زمان بشدت رسانه‌ای شده بود.»

وعده‌هایی که شهردار داده بود عملی نشد
مادر فاطمه با صدایی مستأصل به ناتوانی‌اش برای گرفتن حق فرزندش اشاره می‌کند و می‌گوید: «من یک زنم و نمی‌توانم زیاد از حق بچه‌ام دفاع کنم. شهرداری منطقه 15 هم کارهایی که شهردار وعده داده بود را برای ما انجام نمی‌دهد.»

خانم امیری تعریف کرد که شهردار اواخر سال گذشته به خانه‌اش آمده، اما اطرافیان شهردار نگذاشته‌اند او حرفش را بزند و خوشحال از اینکه بالاخره قرار است؛ صدایش شنیده شود، می‌افزاید: «وقتی شهردار به منزل ما آمد، دوروبری‌هایش نمی‌گذاشتند، من حرف بزنم و وقتی می‌خواستم صحبت کنم،شهردار منطقه 15مدام می‌گفت؛ یک سفر کربلا هم برایشان بنویسید. فقط می‌گفتند به شهردار  بگو که ما برای شما چه کارهایی کردیم و نمی‌گذاشتند او سؤال بپرسد. شهردار هم فقط از من پرسید، پرونده شما به کجا رسیده است؟»
 
شهرداری گفت نباید با رسانه‌ها همکاری می‌کردید
 به نظر می‌رسد؛ آقای شهردار تمایلی به دیدن اخبار اهمال کاری‌های شهرداری ندارد و از دیدن آنها برآشفته می‌شود.
 
چرا که به گفته مادر فاطمه پس از انتشار گزارشی در مورد مرگ دخترش در سال گذشته، دستور داده منزل‌شان جابه‌جا شود و در محله‌ای دیگر سکونت کنند، او در این باره می‌گوید: «وقتی پارسال برای تهیه گزارش به خانه ما آمدید، شهرداری خیلی ناراحت شد.
 
می‌گفت؛ چرا با آنها همکاری کردید و اجازه دادید از شما عکس بگیرند و عکس‌های خانوادگی‌تان را به آنها نشان‌ دادید. من گفتم، چرا نشان ندهم، عکس‌های ما که عیبی نداشت. بعد گفتند شهردار از ما خواسته که این‌ها را جابه جا کنید.»

در حالی که پرونده فاطمه هنوز به سرانجام مشخصی نرسیده‌ است، مادر فاطمه با صدایی توأم با ناراحتی می‌گوید: «یک ماه دیگر سال فاطمه است، در حالی که شهرداری به هیچ یک از وعده‌هایش عمل نکرده است. هر جا لازم باشد پیگیری می‌کنم، حتی به دفتر آقای روحانی می‌روم، نمی‌گذارم حق دخترم را ضایع کنند.»
bato-adv
مجله خواندنی ها