مردی که متهم است پس از خفهکردن مادر و دختری شیر گاز خانه را باز کرده تا وانمود کند آنها بر اثر گازگرفتگی جان سپردهاند، پای میز محاکمه رفت.
به گزارش شرق، اول بهمنماه سال ٩٢ مأموران از مرگ مادر و دختری بر اثر گازگرفتگی باخبر شدند. آنها پس از حضور در محل و تحقیقات اولیه از روی انسداد مجاری تنفسی این مادر ٢٤ساله و دختر سهسالهاش متوجه شدند آنها بر اثر گازگرفتگی جان خود را از دست ندادهاند بلکه فردي آنها را خفه کرده و برای اینکه تحقیقات پلیس را منحرف کند، شیر گاز را باز گذاشته است.
بهاینترتیب جستوجوی پلیس برای پیداکردن عامل یا عاملان این جنایت آغاز شد. ابتدا کارآگاهان شوهر این زن جوان را مورد بازجویی قرار دادند؛ او در بازجوییها به کارآگاهان گفت نمیدانم چه کسی همسرم ساناز و دخترم فرشته را به قتل رسانده است. ساناز هیچ دشمنی نداشت.
در ادامه تحقیقات مأموران با بررسی آخرین تماسهای تلفن همراه ساناز متوجه شدند او روز مرگش با مردی به نام سجاد که ٢٧ سال داشت، چند بار تماس تلفنی داشته است. کارآگاهان با شناسایی سجاد او را در لوشان بازداشت كردند و مورد بازجویی قرار دادند.
این مرد متأهل که فرزند دومش ٤٠ روز پیش متولد شده، در ابتدا منکر آشنایی خود با ساناز شد اما با ارائه مستندات از سوی پلیس لب به اعتراف گشود و گفت: مدتی پیش با ساناز وارد رابطه شدم.
میدانستم او شوهر و یک دختر سهساله دارد اما رابطهام را با او ادامه دادم. پس از مدتی به او علاقهمند شدم و نتوانستم رابطهام را با او به پایان برسانم. ساناز مانند همسرم نبود؛ او من را درک میکرد و میدانست چطور با من رفتار کند.
این مرد در ادامه درباره روز حادثه گفت: روز حادثه هنگامی که همسر ساناز برای کار از خانه خارج شد، به منزلش رفتم. پس از چند دقیقه متوجه شدم ساناز حواسش به تلفن همراهش است و به من توجه نمیکند.
به رفتارهای او شک و فکر کردم با مرد غریبهای رابطه دارد؛ برای همین عصبانی شدم و از او خواستم تلفن همراهش را به من بدهد؛ به همین دلیل با او درگیر شدم و هنگامی که متوجه شدم او میخواهد چیزی را از من پنهان کند، پتو را روی سرش انداختم و با فشاردادن دستم او را خفه کردم. ساناز که میخواست خود را از دست من رها کند سعی داشت با دستوپازدن خود را نجات دهد؛ در همان حین دختر سهساله ساناز وارد اتاق شد و من را در حال خفهکردن مادرش دید.
فرشته با دیدن این صحنه ترسید و گریه کرد. با شنیدن گریههای او عصبانی شدم؛ به همین دلیل یک روسری دور گردنش انداختم و او را هم خفه کردم. قبل از خارجشدن از خانه شیر گاز را باز گذاشتم تا همه فکر کنند ساناز و دخترش بر اثر گازگرفتگی جان خود را از دست دادهاند. من ساناز را دوست داشتم و نمیخواستم او و فرزندش را به قتل برسانم اما نمیدانم چرا نتوانستم خشم خودم را کنترل کنم و دست به چنین کاری زدم.
بهاینترتیب با توجه به شکایت اولیای دم، اعترافات متهم و سایر مدارک موجود در پرونده کیفرخواست علیه متهم صادر شد و پرونده برای رسیدگی در اختیار شعبه دهم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی قربانزاده قرار گرفت.
در این جلسه پدر فرشته که قبلا در دادسرا درخواست قصاص متهم را کرده بود در دادگاه حضور نداشت اما پدر و مادر ساناز بهعنوان دیگر اولیای دم پرونده پس از قرائت کیفرخواست از سوی نماینده دادستان در جایگاه ویژه قرار گرفتند و درخواست قصاص متهم را کردند سپس سجاد در برابر قضات ایستاد و در پاسخ به قاضی قربانزاده که درباره روز حادثه از او سؤال پرسید، گفت: من از پدر و مادر ساناز شرم دارم و نمیتوانم حرف بزنم؛ بههمیندلیل او در برابر سؤالات سکوت کرد و پاسخ نداد. در ادامه وکیل متهم در جایگاه قرار گرفت و دفاعیات خود را مطرح کرد. با پایان گفتههای وکیل متهم، قضات ختم جلسه را اعلام كردند و برای صدور رأی وارد شور شدند.
عجب مملکتی شده، خیانت شوهر به زن ، زن به شوهر و ...