علیاکبر شمسیپور، دانشیار دانشکده جغرافیای دانشگاه تهران، با بیان اینکه در حوزه مباحث آب و هوا (اقلیم) دو واژه متفاوت "تغییرات اقلیمی" و "تغییر اقلیم" وجود دارد، گفت: "تغییرات اقلیمی" نوسانات و ناهنجاریهایی است که بطور متوالی در دورههای کوتاه مدت درون سالی و بین سالی در عناصر و متغیرهای جوی رخ میدهد که با مفاهیمی همچون "خشکسالیها" و "ترسالیها" و "امواج گرمایی و سرمایی" خود را نشان میدهد.
به گزارش ایسنا، محقق دانشگاه تهران بر این باور است که ایران همواره با خشکسالی مواجه بوده است؛ از این رو کشور قبل از آنکه با کمبود آب مواجه باشد، با ضعف مدیریت منابع آب مواجه است و به اعتقاد وی با توجه به گستردگی مکانی سامانههای جوی، پارازیتها اثر پُراهمیتی بر سامانههای جوی ندارند.
وی تغییر اقلیم (Climate Change) را تغییر الگوها و سامانهها در طولانیمدت دانست؛ یعنی هر تغییر مشخص در الگوهای مورد انتظار برای وضعیت میانگین آب و هوایی که در طولانی مدت در یک منطقه خاص یا برای کل اقلیم جهانی رخ دهد و ادامه داد: کمینه زمان برای تعیین رخداد تغییر اقلیم را میتوان 30 سال در نظر گرفت که در آن الگوهای فشار، بارش و سامانههای هواشناسی تعیینکننده خواهند بود.
شمسیپور با تاکید بر عوامل تأثیرگذار بر تغییر آب و هوا (تغییر اقلیم) آنها را به دو دسته درون سامانه زمین و عوامل بیرونی سامانه زمین (عوامل غیر اقلیمی) تقسیم کرد و در این باره توضیح داد: عوامل درونی سامانه شامل فرایندهایی همچون "نوسانات در تابش خورشیدی در مورد اثر لکههای خورشیدی"، "گردش (وضعی) زمین"، "گازهای گلخانهای" میشود و همچنین عوامل و دلایل غیر اقلیمی را مربوط به "تغییر در مقدار گازهای گلخانهای جو"، "تکتونیک صفحهای (زمینساختی)" و "تغییرات گردشی" که در نظریهای به نام "چرخههای میلانکویچ" مفصل طرح شده و "جریانهای اقیانوسی" میدانند.
وی یادآور شد: در سالهای اخیر "عامل انسانی" نیز بر این پدیده اثرگذار بوده است. بطوری که فعالیتهای انسان در تغییر و تبدیل گسترده کاربری اراضی، گسترش روزافزون میزان مصرف سوختهای فسیلی و تولید گازهای گلخانهای که از آن به نام "کربن" یاد میشود، موجب تشدید اثرات گلخانهای میشود.
دانشیار دانشکده جغرافیای دانشگاه تهران افزایش کربن در هوا را از عوامل مؤثر در رخداد پدیده گرمایش زمین و تغییر اقلیم دانست و اظهار کرد: پدیده گرم شدن جهانی در برخی مناطق جهان با افزایش بارش (عرضهای جغرافیایی معتدله) که بیشتر با مخاطره رخداد سیلاب مواجه میشوند و در برخی نقاط دیگر با کاهش بارش (عرضهای جغرافیایی جنب حاره) همراه است که عموما رخداد خشکسالی و کمبود آب خطر اصلی خواهد بود.
وضعیت تغییر اقلیم در کشور
شمسیپور با تاکید بر اینکه من با این مطلب که کشور با کاهش بارش مواجه است؛ مخالف هستم، ادامه داد: بررسی پهنهبندی طولانی مدت بارشهای سالانه کشور نشان میدهد ایران در سدهها و دهههای مختلف با پدیده خشکسالی همراه با ترسالی مواجه بوده است. بطوری که مشخصات آب و هوا در مناطق مختلف همین تغییرات سالانه و بین سالی را نشان میدهد. هرچند در مناطق خشکی همچون ایران چنین نوساناتی شدید و با فراوانی بالا اتفاق میافتد.
وی در عین حال خاطرنشان کرد: خشکسالی که در حال حاضر با آن مواجه هستیم، بیشتر از اینکه خشکسالیهای هواشناسی باشد، از نوع خشکسالیهای هیدرولوژیک (آبی) و کشاورزی یا اکولوژیک است.
مدیر گروه جغرافیای طبیعی دانشگاه تهران با بیان اینکه پدیده خشکسالی از گذشتههای دور تاکنون در کشور وجود داشته است، افزود: به عنوان مثال خشکسالیهای شدید اوایل (عهد فتحلیشاه) و اواخر دوره قاجاریه (احمد شاه) باعث بروز مشکلات زیادی در تولید محصولات کشاورزی شده و در سالهای 1296 تا 1298 موجب شد 10 میلیون نفر کشته شوند. پس خشکسالیها در کشور پدیده جدید نوظهوری نیست.
این محقق دانشگاهی دراین باره توضیح داد: در خشکسالی هواشناسی، میزان بارش سالانه هر منطقه نسبت به میانگین بارش طولانی مدت و نرمال آن منطقه سنجیده میشود. بنابراین اگر بارش هر سال نسبت به نرمال درازمدت منطقهای کمتر باشد، خشکسالی و اگر بیشتر از نرمال باشد، "ترسالی" نامیده میشود، فارغ از اینکه در تعداد روزهای بارشی یا نسبت بارشهای فصلی تغییری رخ داده باشد یا خیر.
شمسیپور عوامل ایجاد خشکسالی هیدرولوژیکی و منابع آبی را ناشی از اثر عوامل انسانی و تغییر در الگوی بارش دانست و گفت: در چنین خشکسالی رودخانهها کمآب و دریاچه و تالابها خشک میشوند، ضمن آنکه میزان آب سفرههای زیرزمینی در حال افت است که فرونشست زمین در کشور نیز ناشی از این مساله است.
وی با تاکید براینکه خشکسالی هیدرولوژیکی تنها منشا طبیعی ندارند، اضافه کرد: فعالیتهای انسانی در دستاندازی و تغییر در محیط طبیعی همانند بند کردن مسیر جریان طبیعی آب با احداث سدها و بندهای مختلف باعث تجمع آب در پشت سد و خشکی نسبی رودخانه در پاییندست سد میشود یا آنکه حقآبههای بیشتری در بالادست رودها برای آبیاری کشاورزی و تامین آب شرب نیز برداشته میشود.
شمسیپور کمبود آب موجود در سطح کشور را فقط ناشی از عوامل طبیعی و خشکسالی ندانست و اضافه بر عوامل طبیعی منشا آن را برداشت بیش از اندازه حقآبه در بالادست، انتقال و تغییر مسیر جریان رودخانهها و احداث سدها عنوان کرد و یادآور شد: در زمینه خشکسالیهای اکولوژی نیز افزون بر عوامل طبیعی و آب و هوایی، با دخالتهای انسانی هم مواجه هستیم.
مدیر گروه جغرافیای طبیعی دانشگاه تهران با اشاره به رویدادهای سال جاری که بهار پربارشی را کشور تجربه کرد، یادآور شد: وقتی در زمان مشخصی از کشت، داشت و برداشت آب کافی به ریشه گیاهان یا محصولات زراعی و باغی نمیرسد، آنها با تنش رطوبتی مواجه میشوند؛ از این رو به آن خشکسالی کشاورزی یا اکولوژی میگویند. این امر با خشکسالی اقلیمی ارتباط دارد، ولی نه به صورت کاملا مستقیم.
وی، خشکسالی اکولوژی را مربوط به خشکسالیهای جنگلها و مراتع طبیعی دانست و گفت: از آنجایی که در این نوع خشکسالی عامل انسانی کمتر دخیل است، از این رو میتواند شاخص بهتری برای میزان رخداد تغییر در میزان بارشها در طولانیمدت باشد.
مدیریت منابع آبی اولویت اول کشور در زمان رخداد پدیده خشکسالی
دانشیار دانشکده جغرافیای دانشگاه تهران خاطر نشان کرد: در حال حاضر علیرغم تلاش برخی مدیران و مسئولان مرتبط، اما با ضعف مدیریت منابع آب و مدیریت سرزمینی در کشور مواجه هستیم، بطوریکه به نظر سازمان محیط زیست کشور اولویت بالایی برای مسئولان کشوری ندارد.
به گفته وی، تنها در بخشهایی از منابع محیط زیست فیزیکی و زیستی به دلیل درآمدزا بودن، شرکتهای بزرگ دولتی و خصوصی وارد شدند و در رابطه با آبهای سطحی جاری اقدام به سدسازی کردند، بدون اینکه پیامدهای زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی آن را در پاییندست بدرستی و دقت سنجیده شود.
وی به وضعیت منابع آبهای زیرزمینی کشور اشاره کرد و افزود: منابع آبهای زیرزمینی کشور در سالهای گذشته از طرف مدیران دولتی به حال خود رها شدند و این امر موجب شد تا مردم با سوء استفاده از خلا مدیریتی و نظارتی به برداشت بیرویه با حفر چاههای غیرمجاز بپردازند. به گونهای که در دشتهای اطراف دریاچه ارومیه حفر بیش از ۶ هزار چاه مجاز و ۱۸ هزار چاه غیر مجاز برای توسعه کشاورزی و صنعت منطقه و ساخت دهها سد باعث شد که از سالهای میانی دهه 70 آب دریاچه ارومیه به تدریج کم شده و به خشکی کامل نزدیک شود.
شمسیپور اضافه کرد: مسئولیت خشکی و کم آبی در کشور تنها بر عهده دولت نیست، بلکه بخش بزرگی بر عهده مردم است.
اثرات پارازیتها بر روی خشکسالیها
این محقق با تاکید بر اینکه پارازیتها در بروز خشکسالیها اثری ندارند، گفت: پارازیتهایی که بصورت امواج کوتاه و بلند تلویزیونی با آن مواجه هستیم، در مقایسه با گستردگی مکانی سامانههای جوی بسیار کوچک مقیاس هستند و اثر پر اهمیتی بر سامانههای جوی ندارند.
وی با تاکید بر اینکه سامانههای جوی از طول و عرض جغرافیایی بزرگی برخوردار هستند، گفت: از این رو پارازیتها بر روی خشکسالیها نمیتوانند اثر داشته باشند.
شمسیپور با اشاره به اثرات تغییر اقلیم بر روی رخدادهای لرزهای، توضیح داد: تغییر اقلیم از یک طرف بصورت تئوریکی میتواند اثر داشته باشد، به این صورت که اقلیم یکی از اجزای سامانه زمین بوده و در یک سامانه همه اجزا در ارتباط با یکدیگر هستند.
وی یکی از نتایج حرکت صفحات تکتونیکی را تغییرات اقلیمی دانست و گفت: علاوه بر آن انشقاق و حرکت قارهها نیز از اثرات تغییرات اقلیم است که قارهها از میلیونها سال قبل از محدوده قطب جنوب حرکت کردند، به عرضهای جغرافیایی بالاتر کره زمین آمدند و به این وضعیت فعلی رسیدند. بنابر این هر سرزمینی در موقعیتهای جغرافیایی مختلف شرایط اقلیمی متفاوتی را تجربه کرده است.
عضو هیات علمی دانشگاه تهران در عین حال تاکید کرد: تاکنون هیچ سند علمی معتبری که ارتباط میان تغییرات اقلیمی و زلزله را اثبات کند، ارائه نشده و هیچ سند ومدرکی در این زمینه وجود ندارد.
وی با بیان اینکه تغییر محور زمین میتواند بر تغییر اقلیم اثرگذار باشد، در خصوص اثرات ذوب شدن یخچالها بر تغییرات اقلیم، گفت: ذوب شدن یخچالها بر تعادل "ایزوستازی" زمین اثر دارد. این تغییرات در تغییر محور زمین خود را نشان میدهد.
این محقق با تاکید بر اینکه هر ساله تغییراتی در محور زمین رخ میدهد، یادآور شد: این امر به دلیل شرایط زمین ساختاری است که موجب تغییرات اقلیم میشود، ولی نیاز به تحقیق بیشتری دارد.
فشار 3 صفحه بر صفحه ایران
شمسیپور با اشاره به پوسته زمین در ایران با تاکید بر اینکه ساختار زمین شامل سه لایه اصلی پوسته، گوشته و هسته و لایههای فرعی پوسته قارهای و پوسته اقیانوسی است، گفت: پوسته یا صفحه تکتونیکی زمین در فلات ایران از دو بخش کلی پوسته قارهای "اوراسیا" و "آفریقا" تشکیل شده است که به واسطه فعالیتهای تکتونیکی و شکستگیهای متعدد رخ داده در آن، صفحات متعددی با نامهای مختلف ایجاد شده است.
وی با تاکید بر اینکه پوسته زمین در عمده فلات ایران به دلیل جوان بودن ساختار زمینشناسی، فعال است، اضافه کرد: فرایندهای کوهزایی و تکتونیکی در دوران سوم و ادامه آن در دوران چهارم زمینشناسی زمین آن را به عنوان یک منطقه ناپایدار مشخص میکند.
این محقق خاطر نشان کرد: دشتهای رسوبی و نهشتههای آبرفتی در مناطق مختلف کشور در پای دامنهها و کوهپایهها مناطق بسیار حساس و نامطمئن برای سکونت از جنبه زلزله و شدت تخریب است.
مدیرگروه جغرافیای طبیعی دانشگاه تهران در پاسخ به این سوال که ادامه روند فشاری صفحه عربی چه اثراتی بر پوسته جوان ایران خواهد داشت، توضیح داد: پوسته اقیانوسی در دریای سرخ در حال باز شدن است و پیامد این حرکت فشاری به سمت پوسته ایران در محدوده رشته کوههای زاگرس است.
وی با تاکید بر اینکه وجود گسلها و شکستگیهای متعدد بزرگ و کوچک و فعال در منطقه زاگرس نتیجه آن فعالیت در دریای سرخ است، ادامه داد: این صفحه در حال گسترش است و در آینده ادامه خواهد داشت، لذا احتمال رخداد زمینلرزه در ایران و منطقه در سالها و دهههای آتی بسیار زیاد است.
دکتر علیاکبر شمسیپور در پایان خاطرنشان کرد: البته باید توجه شود ایران تنها از سمت سپر عربستان و دریای سرخ تحت فشار نیست، بلکه پوسته اقیانوسی دریای عمان در جنوب شرقی، پوسته سیبری و قفقاز در شمال و شمالغرب هم در تحرکات زمینساختی ایران دخیل هستند.