bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۳۵۶۷۹۴

موضوعات کتاب «علوم انسانی و اجتماعی در ایران» پراکنده است

قانعی‌راد در خصوص کتاب «علوم انسانی و اجتماعی در ایران» گفت: این کتاب به موضوعات مختلفی پرداخته و فاقد تمرکز موضوعی است. ایشان در کل کتاب به طور منسجم به مسئله‌یابی فرهنگی نپرداخته و شیوه‌های دیگری هم مطرح کرده که عدم انسجام ایجاد کرده و ارزش انسان‌شناسانه کار را کم کرده است.

تاریخ انتشار: ۱۴:۱۹ - ۰۲ ارديبهشت ۱۳۹۷

 به گزارش ایکنا؛ نشست نقد و بررسی کتاب «علوم انسانی و اجتماعی در ایران» امروز ۱ اردیبهشت با حضور مولف نعمت‌اله فاضلی، محمدامین قانعی‌راد، عضو انجمن جامعه‌شناسی ایران و افشین داورپناه معاون فرهنگی خانه کتاب در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.

فاضلی در آغاز این نشست گفت: این کتاب مجموعه مقالاتی است که من از ۸۸ به بعد نوشته‌ام و بعد از انسجام آنها به صورت کتاب درآورده‌ام. من از سال‌های ۷۸ روی این زمینه ‌کارکرده‌ام و اولین اثرم در این راستا رساله دکتری من با عنوان ابعاد سیاسی نظام آموزشی در ایران بود. اثر دیگرم فرهنگ و دانشگاه به همین موضوع اختصاص داشته و به مسئله‌شناسی فرهنگی در راستای فهم موقعیت مسئله‌مند نهاد دانشگاه بود. انسان‌شناسی مدرن در ایران اثر دیگرم در این زمینه به صورت مجموعه مقالات بود. این کتاب در ۷ فصل تلاشی است برای اینکه از منظر مسئله‌شناسانه مسائل در حوزه آموزش عالی و علوم انسانی و اجتماعی بپردازد.

وی ادامه داد: من از ابزارهای روشی متفاوتی در این کتاب استفاده کرده‌ام. در فصل اول این کتاب با تکیه بر تجربه خودم توضیح داده‌ام که علوم اجتماعی برای من نوعی وضعیت دوگانه داشت. از یک جهاتی هویت من را شکل داد و از جهاتی تناقضاتی برای من به وجود آورد. در این فصل نخست تحت تاثیر بوردیو بوده‌ام. در فصل دوم به چشم انداز دانشگاهی فرهنگ دانشگاهی و مولفه های آن پرداخته‌ام. در فصل سوم به رشته‌های علوم انسانی و اجتماعی پرداخته و در فصل‌های چهار و پنجم به چالش‌های این حوزه‌ها توجه کرده‌ام. در فصل بعدی به نقش دولت در چالش‌های موجود و در فصل هفتم نیز به ارائه راه‌حل‌هائی برای این حوزه پرداخته‌ام.
در ادامه این نشست داورپناه، گفت: من با نوع نگاه ایشان آشنا هستم، به خصوص در حوزه علم در این سال‌ها شاهد تلاش فراوان ایشان در این حوزه بوده‌ایم.

داورپناه تصریح کرد: این کتاب مجموعه‌ مقالاتی است که در سال‌های گذشته نوشته شده است. عنوان کتاب بسیار کلی و گسترده است و کمی طبیعی بود اظهارنظرات این کتاب کلی‌نگرانه باشد. عنوان کلی این تصور را ایجاد کرده است که مولفه های زیادی بررسی شده باشد اما بیشتر تلاش و تاکید بر وجه دانشگاه و آموزشی در خصوص این علوم بوده و کمتر به خود این علوم فارغ از فضای دانشگاهی پرداخته شده است.

وی افزود: برخی خارج از نهاد دانشگاه گاه تاثیراتی بیش از دانشگاهیان در علوم انسانی گذاشته‌اند. ما جایگاه پژوهشکده‌ و پژوهشگاه‌ها را در علوم انسانی در این کتاب نمی‌بینیم.

معاون فرهنگی خانه کتاب ادامه داد: با توجه به اینکه این مقالات مربوط به چند سال گذشته بوده است، باید سال و زمینه کلی مقالات ذکر می‌شد تا به فهم کتاب کمک بیشتری بکند. برخی نکات تکراری بوده و انسجام کتاب را کاهش داده است. اگر در جمع آوری بازنگری شده و اینها در خط سیر واحدی قرار می‌گرفت، مشکل کمتر می‌شد.

داورپناه در پایان گفت: برخی مقولات هم مورد بررسی قرار نگرفته است. از جمله این موارد مقالات علمی و پژوهشی منتشره در حوزه علوم انسانی و علوم اجتماعی است که به نوعی از سرمایه‌های ما در این علوم است. همچنین به میزان تولید کتاب در این زمینه و وضعیت اجتماعی علمی در این حوزه و نیز وضعیت انتقادهایی که در این زمینه وجود دارد، توجهی زیادی نشده است.

قانعی‌راد در ادامه این نشست گفت: روش این کتاب را می‌توان بوردیویی-فاضلیی دانست، اما ارجاعی به بوردیو در این کتاب نشده است. ایشان از اول دست تقدیر را در موضوع مورد بررسی مورد توجه قرار داده‌اند، در حالی که ایشان بیشتر به عاملیت تاکید دارند. هم در تجارب ایشان در مدرسه و هم در دانشگاه بحث تقدیر وجود دارد. اینکه به اجبار رشته‌ای را در مدرسه و یا دانشگاه انتخاب کرده و خوانده‌اند از این دست است.

وی ادامه داد: ایشان تصریح کرده‌اند که دانشگاه به جای هنجار به ترویج ضد ارزش‌ها در علم می‌پردازد و یکی از نمونه‌های این مسئله طرح غربی بودن علوم اجتماعی و انسانی است و برخی از اساتید در علوم انسانی و علوم اجتماعی تعهدی به رشته ندارند و این کتاب نشان داده است که اگر پیشرفتی در علوم انسانی و اجتماعی است به خاطر سوز و احساس درونی فرد نسبت به جامعه بوده است.

وی تصریح کرد: می‌توان روش این کتاب را اتوانتوگرامی و نظریه کتاب را نظریه فرهنگی دانست. اگر به روش این کتاب توجه شود مشخص می‌شود که روش رشته‌های علوم اجتماعی مشابهاتی با هم دارند. در روش این کتاب فرد در بستر فرهنگی قرار می‌گیرد و ویژگی‌های زندگی شخصی با فرهنگ موجود در پیوند قرار می‌گیرد و در واقع فرهنگ جامعه توصیف می‌شود. در جامعه‌شناسی نیز درک متقابلی از فرد و جامعه مطرح می‌شود.

قانعی‌‎راد تصریح کرد: بیشتر مسائل شخصی ما در یک زمینه اجتماعی و تاریخ گرفته و معنادار می‌شوند. یک مردم‌نگار خود را در بستر فرهنگی می‌بیند، همان‌طور که یک جامعه‌شناس خود را در بستر جامعه می‌بیند. نظریه فرهنگی ایشان به دنبال مسئله‌یابی دانشگاهی است. این کتاب به موضوعات مختلفی پرداخته و فاقد تمرکز موضوعی است. ایشان در کل کتاب به طور منسجم به مسئله‌یابی فرهنگی نپرداخته و شیوه‌های دیگری هم مطرح کرده که عدم انسجام ایجاد کرده و ارزش انسان‌شناسانه کار را کم کرده است.

وی افزود: نسبت به علوم اجتماعی احساس دوگانه فرهنگی وجود دارد و این مسئله علوم اجتماعی در ایران است. اگر همین دوگانه در فصول مختلف ادامه می‌یافت، مفید‌تر بود. این احساس دوگانه نوعی مسئله فرهنگی است. به نظر نباید چالش‌های زیادی مطرح می‌شد. این کتاب پرابلماتیک علوم اجتماعی را ذیل دوگانه فرهنگی به صورت جدی مطرح می‌شد، باید در بخشش سیاست‌ها به آن توجه می‌کرد، در حالیکه مشکل اصلی نظام مدیریت اجتماعی مطرح شده است که با اتخاذ نگاه فرهنگی که نگارنده تصریح کرده، مغایرت دارد.

فاضلی در پایان نشست با بیان این که نقد در خصوص عنوان درست است، و این کتاب می‌توانست عنوان دیگری داشته باشد، گفت: عنوان این کتاب بدان خاطر چنین انتخاب شده است تا بتواند توجه سیاست‌گذاران این حوزه را به خود جلب کند. برخی از انتقادات به این کتاب وارد است اما این مشکلات در کتب و مقالات دیگر بنده تا حدی پاسخ گفته است. همچنین در خصوص عاملیت باید گفت آنچه باعث می‌شود اموری اتفاقی به رویداد تبدیل شده و معنادار باشند عاملیت است.

bato-adv
bato-adv
bato-adv