به گزارش ایکنا؛ نشست بازتاب حکومت دموکراتیک علوی در نهجالبلاغه ۱۷ اردیبهشت با سخنرانی حجتالاسلام والمسلمین عبدالرحیم سلیمانی، عضو هیئت علمی دانشگاه مفید در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.
سلیمانی در آغاز سخنانش گفت: بحث من در خصوص بازتاب حکومت دموکراتیک علوی در نهجالبلاغه شریف است. ادعای من این است که حکومت امام علی(ع) دموکراتیک بوده و این خصوصیت در مهمترین اثر ایشان که در دست ماست بغیر از روایات، یعنی در نهجالبلاغه وجود دارد.
وی افزود: بخش اول سوال اصلی بنده این است که حکومت امام علی(ع) چه نوع حکومتی بود و چه نوع حکومتی نبوده است؟ بخش دوم سوال من این است که آیا ما بر مبنای کتاب نهجالبلاغه میتوانیم دلیلی برای مدعای خود در این زمینه ارائه کنیم؟ فرضیه من این است که حکومت امام علی(ع) حکومت دموکراتیک بوده و تئوکراتیک نبوده است و میتوان دلایلی از نهجالبلاغه برای این فرضیه ارائه داد.
وی تصریح کرد: لازمه بحث من این است که اگر حکومت ایشان دموکراتیک بوده و تئوکراتیک نبوده است، مشروعیت حکومت تنها به دموکراتیک بودن باز میگردد.
دوره مدرن از دوره سنتی جدا نیست
سلیمانی ادامه داد: مدعای من پیشفرضهایی دارد. یک بحث این است که آیا این مفاهیم مدرن که در دوره خاصی مطرح شده است، میتواند در دوره سنت جستجو شود؟ به این معنا که بگوییم تمام مباحث حقوق بشری امروزی از جمله دموکراسی در دوره مدرن مطرح شده، یک ادعا این است که دوره مدرن جدا از دوره پیش از خود بوده و نقطه عطفی است که گذشته را از آینده جدا میکند و نباید این دوره را با دوره سنتی قیاس کرد.
وی با بیان اینکه مدرنیستها در غرب، جهانبینی خاصی داشتند، افزود: معتقد این نظام فکری سه اصل دارد که عبارتند از اینکه ممکن الوقوع چیزی است که ما شبیه آن را در طبیعت دیدهایم، برای تبیین طبیعت ما نیاز به بیرون از آن نداریم و تمام حوادث به هم پیوسته است.
عضو هیئت علمی دانشگاه مفید با بیان اینکه طرفداران این اندیشه که دوره مدرن جدا از دوره سنتی است، در کشور ما طرفدارانی دارد، گفت: من این پیشفرض را قبول ندارم. بشریت در حال پیشرفت است و دوره مدرن تکامل دورههای گذشته است و از سنت جدا نیست.
سلیمانی با بیان اینکه حرفهای مهمی در دوره جدید بیان شده است، گفت: بشریت این دوره جدا از بشریت دوره قبل نیست بلکه بر آن مبتنی است. کسانی که در دوره جدید مباحث حقوق بشری را مطرح کردهاند، چیزی ابداع نکردهاند، بلکه همان طور که گفته میشود منطق در بین مردم بود اما ارسطو آن را تدوین کرد، کسانی که حقوق جهانی بشر را نوشتهاند، چیزی که از قدیم وجود داشت را تدوین کردهاند و هنر ایشان تدوین زیبای این مباحث بوده است. اگر مدرنیته را از گذشته جدا کنم، نمیتوانم بگویم حکومت امام علی(ع) دموکراتیک بوده است.
اهمیت روح معنا در خصوص بررسی مفاهیم در مدرنیته و سنت
وی تصریح کرد: نکته دوم مقدماتی من این است که اگر بخواهیم بین سنت و مدرنیته رفتوآمدی داشته باشیم، در خصوص هر مفهوم و واژهای که میخواهیم در این حرکت منتقل کنیم، باید متوجه این باشیم که با روح معنا حرکت کنیم و نه با واژه و لفظ، یعنی باید ببینیم که روح معنا در سنت و یا مدرنیته چه وضعیتی دارد.
وی تصریح کرد: برای مثال ما کلمه میزان را در قرآن داریم که آمده است و بیان شده است که کمفروشی نکنید، حال آیا وقتی به ما این دستور داده شده است و این کمفروشی با میزان آمده است، در شغل معلمی ترازو و کمفروشی معنا میدهد؟ اگر روح معنا را ببینیم میتوانیم این مفهوم را به کل زمانها برده و بررسی کنیم. ترازو اینجا وسیله سنجش است که در هر جا و زمینهای معنای خاص خود را دارد؛ بنابراین ما باید روح معنا و مفهوم را در سنت و یا مدرنیته بررسی کنیم. خود قرآن این کار را کرده است و برای مثال جایی میفرماید پیامبران را با کتاب و میزان فرستاده است، اینجا مراد از میزان چیست؟ اینجا میزان وسیله سنجش است و مفسران آن را خرد آدمی گفتهاند. ما باید روح معنای آزادی و دموکراسی را در سنت پیجویی کنیم.
دموکراسی چیست؟
وی ادامه داد: تعاریفی از دموکراسی در کتب و مصادیقی از آن وجود دارد. شاید به تعریف مشخصی نرسیم و راحتترین کار این است که به سراغ مصادیق برویم، اما در این جا نیز مشکلاتی وجود دارد؛ برای مثال حکومت مردم بر مردم و مبتنی بر اراده مردم است اما در مصداق آیا حکومت دموکراتیک آن است که همه چیز به رای مردم است و هیچ چیز موروثی نیست؟ ما میبینیم که در انگلستان، اسپانیا و ... مقداری از قدرت و امکانات موروثی است. همچنین گفته میشود در حکومتهای دموکراتیک قانون اساسی بسیار مهم است، این در حالی است که میبینیم دموکراسیهایی در جهان هستند مانند انگلستان که اصلا قانون اساسی ندارند. همچنین گفته میشود، رای فرد در دموکراسی تعیینکننده است، اما میبینیم در جاهایی رای افراد برای مثال در آمریکا، چنین نیست و ممکن است رای چهل درصد بر شصت درصد حاکم شود.
سلیمانی افزود: کسی نمیگوید اسپانیا، آمریکا و انگلستان دموکراتیک نیست. در موارد دیگری نیز مشکل وجود دارد، در جایی حزبی با کسب ده درصد آراء با حزبی که پنجاه درصد آراء را کسب کرده ائتلاف میکند و سپس نقشی در حکومت پیدا میکند در حالی که حزبی با کسب سی درصد مشارکتی در قدرت ندارد.
عضو هیئت علمی دانشگاه مفید ادامه داد: در تعریف دموکراسی باید به ویتگنشتاین رجوع کرد، او میگوید برخی از امور را با شباهت خانوادگی تعریف کنیم. برای مثال در تعریف بازی همه بازیها برد و باخت ندارند، دو نفره نیستند، تفریحی نیستند، توپ ندارند و... از این رو باید پرسید بازی چیست؟ او میگوید ما مجبوریم در تعریف بازی به شباهت خانوادگی رجوع کنیم. همانطور که در یک خانواده هیچکدام از اعضا شبیه نیستند و برخی از عناصر در برخی هست و در برخی نیست، بنابراین باید به خصوصیاتی رجوع کرد که شیوع دارند. در نتیجه بازی عبارت است از عملی که از مثلا ۶ ویژگی ۴ خصوصیت داشته باشد. در خصوص دین هم این را گفتهاند اگر روی هر عنصری دست بگذاریم، در همه ادیان مشترک نیست و برخی از عناصر بین برخی از ادیان مشترک است، ما این رویکرد را باید در خصوص دموکراسی داشته باشیم.
وی افزود: یک حکومت دموکراتیک حکومتی است که از چند ویژگی برخی را دارند. گفته میشود که رکن چهارم دموکراسی مطبوعات است اما آیا مراد نشریات چاپ شده است و یا اگر به روح معنا باز گردیم مراد چرخش آزاد اطلاعات است.
دموکراسی هم مطلوب عقلی است و هم مطلوب نقلی
وی با بیان اینکه حکومت تئوکراسی حکومت خدا بر مردم یا حکومت خدایی تعریف شده است، گفت: هم نقل و هم عقل میگویند هیچ حکومتی که مردم نخواهند مشروع نیست و کسی نمیتواند با هر ادعایی حتی اینکه من پیامبرم، خود را بر یک جامعه و مردم تحمیل میکنم. باید دوباره با رویکرد انتقادی سراغ برخی از روایات رفت که در آنها امام شرط حکومت خود را تعداد قلیلی از پیروان بیان کردهاند.
سلیمانی تصریح کرد: دموکراسی هم مطلوب عقلی است و هم مطلوب نقلی. در کتاب مسائل جدید در علم کلام نوشته آیتالله سبحانی فصلی با عنوان اراده ملت سرچشمه قدرت آمده و دلیل نقلی و عقلی آمده است که هر قدرتی باید از اراده ملت ناشی شده باشد و الا مشروع و قانونی نیست. ایشان نتیجه میگیرند که اگر تئوکراسیی جایی باشد، آن باید نوعی دموکراسی باشد و مردم آن را بخواهند و نسبت حکومت تئوکراسی با دموکراسی عموم و خصوص مطلق است و هر حکومت تئوکراسی باید دموکراسی باشد و الا اصلا تئوکراسی نیست.
عضو هیئت علمی دانشگاه مفید افزود: این کتاب بر اساس یک روایت معروفی بیان میکند که پیامبر(ص) به حضرت علی(ع) گفتهاند که حکومت حق توست اگر مردم با صلح به سوی تو بیایند.
حکومت امام علی(ع) اصلا تئوکراسی نبوده است
وی ادامه داد: حکومت امام علی(ع) اصلا تئوکراسی نبوده است. معروفترین جایی که در نهجالبلاغه آمده در خطبه سوم آمده است. در بخشی از روایت میفرمایند که سوگند به خدایی که دانه را شکافت و جان را آفرید، اگر این نبود که مردم در خانه من ریخته بودند و حاضر شدند و قدری شلوغ شد که حسنین کم مانده بود زیر دست و پا له شوند، و اگر این نبود که خدا عهد و پیمان گرفته است از عالمان که بیایند و عدل را پیاده کنند، من حکومت را رها میکردم، همانطور که از اول رها کرده بودم.
وی با طرح این پرسش که حاضران چه کسانی برای درخواست حکومت از امام علی(ع) شده بودند؟ گفت: آیا این حاضران رابطه ماموم و امام داشتند و مثل شیعه امام علی(ع)، ایشان امام خود میدانستند و معتقد بودند که امام باید حاکم باشد؟ در زمان ایشان اکثریت جامعه شیعه نبوده و کسانی که در خانه امام علی(ع) آمدند به عنوان امام درخواست نکردند که شما بیا و حکومت را بپذیر. عدهای از امام(ع) خواستهاند حکومت را بپذیر که باور به امامت ایشان ندارند، آیا ایشان حکومت تئوکراتیک میخواستند و یا از این حیث که ما میخواهیم تا تو حکومت کنی از ایشان درخواست کردند.
سلیمانی تصریح کرد: افرادی که از امام علی(ع) خواستند، از این حیث این درخواست را کردند که او عادل و عالم است و حضور اینها را امام علی(ع) پذیرفت و فرمود: حجت بر من با حضور این تعداد افراد تمام شده است و مطلوبشان حکومت تئوکراتیک نیست، بلکه از این حیث که مردماند حاکم خود را انتخاب میکنند و معنا «لو لا حضور الحاضر» این است که وقتی مردم سراغ عالم عادلی رفتند و اینجا عالم عالم حوزوی نیست، بلکه کسی است که میداند چطور حکومت کند، باید بپذیرد.
عضو هیئت علمی دانشگاه مفید تصریح کرد: مردم با چه باوری به سراغ امام علی(ع) رفتند؟ اگر مردم در پی حکومت دینی نبودند، امام(ع) باید حکومت را میپذیرفت. در قسمت دوم فرمایش امام علی(ع) اینکه خداوند از عالمان پیمان گرفته است را مورد تصریح قرار داده و نمیگویند خدا از امام یا پیامبر(ص) پیمان گرفته، میگوید از عالم عادل پیمان گرفته و او صلاحیت دارد و میتواند هر کسی باشد، اگر مردمی در جامعهای سراغ او آمدند و گفتند بیا و عدل را پیاده کن وظیفهاش این است که بیاید و حکومت کن.
سلیمانی تصریح کرد: افرادی که از امام علی(ع) خواستند، از این حیث این درخواست را کردند که او عادل و عالم است و حضور اینها را امام علی(ع) پذیرفت و گفت حجت بر من با حضور این تعداد افراد تمام شده است و مطلوبشان حکومت تئوکراتیک نیست، بلکه از این حیث که مردماند حاکم خود را انتخاب میکنند و معنا «لو لا حضور الحاضر» این است که وقتی مردم سراغ عالم عادلی رفتند، و اینجا عالم عالم حوزوی نیست، بکه کسی است که میداند چطور حکومت کند، باید بپذیرد.
عضو هیئت علمی دانشگاه مفید تصریح کرد: مردم با چه باوری به سراغ امام علی(ع) رفتند؟ اگر مردم در پی حکومت دینی نبودند، امام(ع) باید حکومت را میپذیرفت. در قسمت دوم فرمایش امام علی(ع) اینکه خداوند از عالمان پیمان گرفته است را مورد تصریح قرار داده و نمیگویند خدا از امام یا پیامبر پیمان گرفته، میگوید از عالم عادل پیمان گرفته و او صلاحیت دارد و میتواند هر کسی باشد، اگر مردمی در جامعهای سراغ او آمدند و گفتند بیا و عدل را پیاده کن، وظیفهاش این است که بیاید و حکومت کند.
وی افزود: در این قضیه روح دموکراسی در «حضور حاضر» وجود دارد. اگر مردم حکومتی را بخواهند آن حکومت مشروع است. نکتهای را اضافه کنم و آن این است که از امام علی(ع) میخواهند که حکومت را بپذیرد و آن پس از قتل عثمان است. ایشان در خطبه ۹۲ میفرمایند مرا رها کنید و به سراغ غیر من بروید. مردم آمدهاند سراغ ایشان و میخواهند حکومت را بپذیرد و ایشان میگوید به سراغ کس دیگری بروید، بعد میگوید وضعیت مناسبت نیست و اگر مرا رها کنید، من هم میشوم مثل یکی از شما و اتفاقا من از شما هم نسبت به حکومتی که تشکیل دادهاید، مطیعتر میشوم. در جمله آخر ایشان میفرمایند من به عنوان مشاور شما بهتر از امیر شما هستم، این جا سوال این است که امام علی(ع) که تعارف نمیکند و میفرماید من اطاعت میکنم از حکومتی که شما آن را به او بسپارید. آگر مردم به سراغ کس دیگری میرفتند، آن حکومت دیگری مشروع بود یا نه؟ اگر مشروع نبود، چطور امام(ع) میگوید من نسبت به آن مطیعتر از شما خواهم بود و ماننند شما از آن اطاعت خواهم کرد؟ چنین حکومتی نمیتواند مشروع و قانونی نباشد.
سلیمانی ادامه داد: با استناد به این دو فقره از نهج البلاغه امام علی(ع) حکومتی که متکی بر خواست مردم باشد را مشروع یا شرعی و نه فقط قانونی میدانسته است، در ضمن با توجه به تاریخ حکومت ایشان این گونه نبوده کسانی که در رکاب امام(ع) در جنگ شرکت میکردهاند، ایشان را امام خود بدانند. آن زمان هم شیعه بسیار اقلیت بوده و به لحاظ تعداد چند نفر شیعه بودند و پشت سر ایشان ایستادند. امام علی(ع) حکومت بر مردمی کرده که میخواستندش، اما نه به عنوان امام که حکومت تئوکراتیک دارد. در جای دیگری و در نامهای به معاویه میگویند که اکثریت مردم مرا انتخاب کردند و تو هم باید به رای اکثریت تن بدهی و نمیگوید تو باید به حکم امام تن بدهی.
عضو هیئت علمی دانشگاه مفید افزود: ایشان در نامه ۵۰ نهج البلاغه در خصوص نحوه حکومت میگویند آگاه باشید حق شما بر من این است که جز در امور جنگی در امور حکومتی نیز مشورت کنید. مراد از اسرار جنگی این است که فلان ساعت حمله یا حرکت کنیم. اینجا احکام الهی نیز استثنا است و مراد موارد حکومتی است.
سلیمانی با بیان اینکه یکی از موارد مورد تاکید در اعلامیه حقوق بشر مساوات است، گفت: بر این اساس، همه در برابر قانون و نسبت به مداخله در امور حکومتی و برخورداری از امکانات برابرند، در این نامه ایشان به این اصل تصریح میکنند که حاکم باید با همه به صورت برابر برخورد کند.
وی افزود: شاید با رجوع به حداقل مشخصههای حکومت دموکراتیک با رویکرد شباهت خانوادگی، به برخی ویژگیهای حکومت دموکراتیک رسید؛ این حکومت اجمالا باید مبتنی بر خواست مردم باشد که حکومت امام علی(ع) این موارد را داشته است. اینکه مشروعیت اجمالا برآمده از مردم باشد، یا اینکه مردم باید در تصمیمات حکومت دخالت داشته باشند. دموکراسی امروزه با رای است و در گذشته خواست مردم با بیعت نشان داده میشد. مهم کشف خواست مردم است. همچنین در دموکراسی باید بتوانند در امور حکومتی و نه اصل حکومت مشارکت داشته باشند. در آیه «...وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ...: و در كار[ها] با آنان مشورت كن» (آلعمران، ۱۵۹)، ضمیر «هم» درباره کسانی است که در جنگ احد خیانت کرده و برگشتهاند، خداوند میگوید با این افراد مشورت کن. وقتی با ایشان باید در خصوص حکومت مشورت کنی، باید با همه مردم مشورت کنی.
سلیمانی ادامه داد: یکی از مولفههای حکومت دموکراتیک چرخش اطلاعات و نقد است. حکومت ایشان اوج دستور به انتقاد است و در خطبه ۲۱۶ دیده میشود که صحبت بر سر حق انتقاد نیست، بلکه صحبت این است که شما وظیفه دارید که انتقاد کنید.
وی ادامه داد: در نحوه برخورد دادگاه با امام علی(ع) در قضیه شکایت یک یهودی از ایشان، میتوان به نوعی تفکیک قوا از هم را دید که امام(ع) از قاضی میخواهد تا به صورت برابر با شاکی و ایشان برخورد کند و دادگاه نیز بر اساس ضوابط به نفع یهودی حکم میدهد.
سلیمانی در پایان گفت: حکومت که امام علی(ع) داشتند تئوکراتیک نبوده و با روح معنا دموکراتیک بوده و ایشان حکومت تئوکراتیک منهای رای مردم را مشروع نمیدانستند.
امکان حکومت اقلیت دینی بر اساس مبانی امام علی(ع)
وی در پاسخ به پرسش خبرنگار ایکنا در این زمینه که آیا امکان چرخش قدرت در حکومت علوی برای مثال برای اهل کتاب وجود داشت، گفت: در حکومت امام علی(ع) درست است که اکثریت مسلمان بودند اما آیا اینکه یهودیها و مسیحیها اکثریت را در دست بگیرند حکومت برای ایشان ممنوع باشد با مبانی حضرت علی(ع) سازگار نیست. بر اساس مبانی ایشان تبلیغ دینی یهودیان و مسیحیان ممنوع نبوده است.
سلیمانی تصریح کرد: در پژوهشی رعایت حقوق یهودیان در حکومت امام علی(ع) به روایت نویسندگان یهودی را بررسی کردهام. این یهودیان خود میگویند امام علی(ع) چه حقوقی را نسبت به ما رعایت کرد که خواندنی است. آنها میگویند حکومت امام علی(ع) به ما گفت کنیسه و مدارستان را باز کنید. بحث کنید، حرف خودتان را بزنید. نماینده تعیین کنید که حقوقتان را از حکومت بگیرد. هر جا میخواهید خانه بسازید. کجای دوران مدرن امروز این هست که امام علی(ع) میگوید که شما اقلیت هستید در باب اختلافات قضائیتان دو کار میتوانید بکنید، اگر خواستید طبق شرع خودتان محکمه تشیل دهید و اگر میخواهید به محکمه حکومتی مراجعه کنید. این حقوق اجمالا در زمان خلفا بوده، اما میگویند اوج این حقوق زمان امام علی(ع) بوده است.