فرید مدرسی در روزنامه ایران نوشت: گویی در زیرزمین مدرسه فیضیه عملیات «اسب تروآ» طراحی شده بود؛ در سه گام، تجمع در بطن حوزه، سخنرانی علیه حوزه و تبدیل تجمع به تظاهرات، تا شاید بستر برای پروژههای بعدی در حوزه آماده شود. البته تظاهرات امکان اجرا نیافت.
این عملیات روز قبل مراسم، به نام گروهی به نام «تشکل اساتید» پیامک شد:
«تجمع بزرگ روحانیون ومردم
موضوع: اجرای عدالت اقتصادی
سخنران: استاد رحیمپور ازغدی
پنجشنبه ۲۵/۵/۹۷ ساعت ۱۰:۳۰ صبح، مدرسه فیضیه
دبیرخانه تشکل اساتید.
البته در چند سال گذشته، این تشکل نهادی بود برای برخی تا تنها خود را مجری «حوزه انقلابی» معرفی کنند تا شاید در پس پرده این شعار، پروژه اصلی خود یعنی «قدرتیابی در حوزه» را پنهان نمایند. در این راستا، در سلسله جلسات و دیدارهایی با برخی علما همچون آیات مکارمشیرازی و نوریهمدانی و نهادهایی همچون جامعه مدرسین این شعار را بر سر میگرفتند و گزارش میدادند تا روز عملیات فرا رسد.
مرحله اعتمادسازی در قالب این گروه با مرکز مدیریت حوزه علمیه و برخی بزرگان حوزه و برخی نهادهای حوزوی و غیرحوزوی اجرایی شد تا بتوانند پروژه خود را اندک اندک به اجرا بگذارند. اینان که نام تشکل اساتید را بر خود گذاشتهاند با طیفهای دیگر حوزوی ارتباطی نداشتند و امیدوار بودند ارتباط در این حد بتواند با هواداری طلاب مبتدی، بستری برای عملیات مهیا کنند؛ چراکه طیفهای دیگر آنان را نمیپذیرفتند. آنان عدم ارتباط با دیگران را ضعف جایگاه خود در حوزه اعلام نمیکردند، بلکه مدعی میشدند: «ما فقط با مدافعان حوزه انقلابی مرتبط هستیم.»
از آغاز عملیات، برخی اعضای اصلی تشکل اساتید [که شاید میخواستند میوه تشکل را برای چنین روزهایی بچینند]با همراهی چند نفر خارج از این گروه، در اجرایی کردن آن در زیرزمین مدرسه فیضیه با موانعی روبهرو شدند؛ نتوانستند مصوبه شورای مرکزی این تشکل را بدست آورند و چند نفر از آنان، سرخود پیامکهایی زدند به حوزویان برای اعلام مراسم و بنرهایی نصب کردند در مدارس علمیه. همچنین با وجود حضور قابل توجه آنان در مدیریت حوزه، مرکز مدیریت حوزه و مدیر آن حاضر به تنفیذ و تأیید تجمع نشد؛ از آنان اصرار و از مدیر انکار. از سوی دیگر، اعضای ارشد شورای عالی حوزههای علمیه به صراحت در گفتگو با مدیر و حتی معاونت صیانت حوزه با برگزاری تجمع مخالفت کرده بودند. با وجود این موانع، این چند نفر اصرار به برگزاری داشتند.
البته در محافل میگفتند که مرکز سیاسی حوزههای علمیه هم برگزارکننده است و معاونت تبلیغ حوزههای علمیه مدافع ماست [که تاکنون آنان رد یا تأیید نکردهاند]. وقتی متوجه شدند، قدرت لازم برای برگزاری تجمع را ندارند، پای دیگر نهادها را هم بهمیان کشیدند تا موانع رفع شود و مخالفان سکوت کنند.
در نهایت مدیریت حوزه به یکی از اعضای ارشد آنان گفت، لااقل سخنران «حسن رحیمپور ازغدی» نباشد، اما به هیچ وجه نپذیرفتند؛ چراکه به نظر میرسد هدف اصلی کل مراسم نه برای عدالت اقتصادی و مبارزه با فساد بود و نه در نقد دولت و رئیسجمهور، بلکه سخنرانی ازغدی و حمله او به حوزه بود؛ والا تغییر سخنران نباید آنچنان اهمیت داشته باشد که اینچنین بر آن پافشاری کنند.
سخنرانی ازغدی شد رمز آغاز عملیات «اسب تروآ در فیضیه». پس تلاش کردند تجمع را علیه رئیسجمهور و دولت آذین کنند و شعارهای تند را بر آن بیفزایند و پلاکاردهایی را سند آن کنند تا رسانهها را به سویی دیگر بکشانند [تاحدودی هم در افکار غیرحوزوی موفق بودند] تا هدف حمله از دل فیضیه علیه حوزه کمتر به چشم بیاید و حاضران تهییج شوند برای پروژههای بعدی در حوزه.
اینجا بود که «حسن رحیمپور ازغدی» به صراحت و پشت تریبون رمز عملیات را اعلام کرد: «حوزه سکولار است»؛ جملهای قاطعانه و فراگیر که نه بخشی از حوزه، بلکه کلیت آن و تمامی بزرگانش را هدف گرفته بود. این رمز عملیات معنایی جز آغاز هجمه به حوزه از درون حوزه و شروع عملیات برای طرد بزرگان حوزه به ذهن نمیرساند. این عملیات آن هم در مدرسه فیضیه؛ همان جایی که سخنرانیهای مشهور امام خمینی و دیگر بزرگان حوزه علمیه قم در آن برگزار شده بود، این فرضیه را تقویت میکند که هدف آغاز جنگ حاشیه بر متن حوزه است؛ آن هم با محوریت مکلایی به نام رحیمپور ازغدی. شوراندن طلاب مبتدی علیه رأس هرم سازمان روحانیت شیعه که بازتابهای بعدی در فضاهای مجازی و محافل حوزوی نشان داد، در این امر همچنان موفق هستند.
البته عدم آشنایی دقیق از حوزه و بزرگان آن باعث شد تا رونمایی از رمز «عملیات اسب تروآ»، خود شود پاشنه آشیل آن. مشت این جریان در زمانی کمتر از یک روز باز شد و اولین معترض آنان شدند علمای مدافع حوزه انقلابی در قم: آیات مکارمشیرازی و نوریهمدانی و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، از بزرگترین نهادهای حوزوی که چند روز پیش همایشی برگزار کرد در این راستا به نام: «نقش حوزه انقلابی در ماندگاری انقلاب اسلامی». سپاه پاسداران نیز صراحتاً در بیانیهای اجازه نداد تا از نام او جریانی سود جوید و هرگونه ارتباط با این تجمع را تکذیب کرد و فرماندهان خود را خدمت آیتالله مکارم فرستاد. سرآمدان انقلابی حوزه قم فرصت را از دست ندادند و به سرعت متوجه عملیات زیرزمین فیضیه شدند و با بیانیه و سخنرانی و اعتراض، برابر این عملیات تمام قد ایستادند؛ اگرچه همچنان این جماعت به امید سازماندهی و تهییج طلاب جوان علیه رأس نظام حوزه هستند؛ گویی با هدف شورش حاشیه بر متن. پس از آن، برگزارکنندگان خود و تلفنهایشان از دسترس خارج شد تا ناپیدا شوند و پاسخ ندهند. البته دیگرانی بهجای آنان اطلاعیه دادند و به دیدار آقایان رفتند تا شرحی دهند و لبیک گویند به اظهارات مرجعیت.
این جریان چندین نفره اگرچه پوستینی دوخته بودند برای خود از «حوزه انقلابی» تا شاید قدرتیابی شان در مدیریت حوزه و سایر نهادهای حوزوی موجه آید، اما برملا شدن ابعاد عملیات زیرزمین فیضیه، توانست حوزه را نسبت به بازی اینان بیدار کند که البته شاید با سازماندهی طلاب جوان، فردا با شعاری دیگر و مجموعهای دیگر سر برآورند و از مرکز مدیریت حوزه به نهادی دیگر کوچ کنند.